شرایط سختی که بر فلسطینیان تحمیل شده است
بی بی و ترامپ در آستانه تصاحب یک باریکه
![بی بی و ترامپ در آستانه تصاحب یک باریکه](/images/www/fa/news/news-primary/2025/1739204115-171649613.jpg)
دیپلماسی ایرانی: دونالد ترامپ بامداد دوشنبه در گفتوگو با خبرنگاران خود را متعهد به «خریدن نواره غزه» دانست و ادعا کرد که «غزه را به یک مکان عالی برای توسعه در آینده» تبدیل خواهد کرد. به گزارش شرق و به نوشته رویترز، وی افزود که با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر گفتوگو خواهد کرد و انتظار دارد که آنها پس از صحبتهای وی با پذیرش آوارگان فلسطینی موافقت کنند. ترامپ در بخش دیگری از ادعاهای خود اظهار کرد که «از فلسطینیها مراقبت و اطمینان حاصل میکنم که کشته نشوند.» ترامپ ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ خواستار تخلیه کامل منطقه نوار غزه و کوچاندن اهالی آن به کشورهای عربی همسایه و دیگر مناطق و سیطره آمریکا بر نوار غزه شد. «هایک هاکبی» گزینه ترامپ بعنوان سفیر آمریکا در اسرائیل یکشنبه در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز طرح ترامپ برای جابهجایی اجباری مردم نوار غزه و اشغال این باریکه حمایت کرد و آن را اقدامی «جسورانه» خواند. این در حالی است که «ناوی پیلای»، رئیس کمیسیون تحقیقات سازمان ملل در سرزمینهای اشغالی فلسطین، طرح رئیسجمهور آمریکا برای کوچاندن مردم نوار غزه «مصداق پاکسازی قومی» و «غیرقانونی» توصیف کرد. در همین حال منابع دیپلماتیک از برگزاری اجلاس فوقالعاده سران کشورهای عربی برای مقابله با طرح دونالد پیرامون غزه در ۹ اسفند ۱۴۰۳ در قاهره خبر دادند. در این میان عبدالله دوم، پادشاه اردن روز یکشنبه برای دیدار با رئیسجمهور و مقامات ارشد آمریکا به این کشور سفر کرد. قبلتر هم رسانههای مصری سفر بدر العاطی، وزیر خارجه این کشور (مصر) به واشنگتن پس از اظهارات درباره کوچاندن مردم غزه به خارج از این منطقه از جمله به مصر، منتشر کردند. اینها علاوه بر حمایت رسمی دیپلماتیک بحرین و قطر از عربستان سعودی در برابر گفتههای نتانیاهو برای پذیرش سعودیها از فلسطین و تشکیل دولت فلسطینی در خاک این کشور (عربستان) است. مجموعه این شرایط حکایت از آن دارد که میتوان شاهد سطحی از اختلافات بین آمریکا و اسرائیل با کشورهای منطقه بود و به همان اندازه گزاره ایجاد فضای تنفسی و همسویی بیشتر با تهران مطرح است. لذا برای بررسی بیشتر این مسئله به گفتوگویی با محمدصالح صدقیان نشستهایم تا ارزیابی، رئیس مرکز عربی مطالعات ایران و کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه و جهان عرب را در این رابطه جویا شویم که مشروح این گپ و گفت را در ادامه میخوانید.
جناب صدقیان به نظر میرسد دونالد ترامپ هر روز در حال رونمایی از ابعاد طرحش برای اخراج فلسطینیان از نوار غزه است و اکنون خود را متعهد به خرید این باریکه کرده است. در چنین شرایطی که شاهد موضعگیری کشورهای عربی منطقه و تکاپوهای دیپلماتیک از سفر پادشاه اردن به آمریکا تا حضور قبل تر وزیر امور خارجه مصر، برگزاری نشست اتحادیه عرب و ...، چه فضایی را رقم میزند؟ آیا در صورت افزایش گسل بین اسرائیل و آمریکا با کشورهای عربی بر سر غزه و کوچاندن اجباری فلسطینیان، شاهد فضای تنفس منطقهای برای تهران خواهیم بود یا به بیان دقیقتر میتوان گزارهای ذیل عنوان نزدیکی کشورهای منطقهای با تهران را متصور شد؟
جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که بیشترین هزینه را برای آرمان فلسطین طی ۴ دهه گذشته پرداخت کرده است و در طول جنگ غزه هم این هزینه وجود داشت. در کنار آن، کشورها و جریانهای همسو با ایران به عنوان محور مقاومت هم بیشترین تلاشها و تکاپوها را داشتهاند. اما اگر بخواهیم نگاهی واقعبینانه به تحولات چند روز اخیر داشته باشیم، اصلا موضوع این نیست که بخواهیم تصور کنیم سیاستهای دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو برای کوچاندن فلسطینیان و یا افزایش گسل بین اسرائیل و آمریکا با کشورهای عربی منطقه میتواند فضای تنفسی برای ایران ایجاد کند یا خیر...
چرا؟
چون موضوع بسیار مهمتر و راهبردیتر از این حرفهاست. اکنون یک تهدید و خطر بیسابقه کل منطقه غرب آسیا و حتی شمال آفریقا را تهدید میکند. در طول تقریبا ۸۰ سالی که از موضوع فلسطین میگذرد، همواره سعی شده است با یک ادبیات سیاسی و دیپلماتیک با آن برخورد شود. اما اکنون دونالد ترامپ یک ادبیات کاسب کارانه و اصطلاحا بساز و بفروشی در مقابل موضوع فلسطین و نوار غزه دارد و ادعا میکند که خود را متعهد به خرید فلسطین کرده است و آن را بازسازی خواهد کرد.
مسئله اینجاست که دونالد ترامپ از ۲۰ ژانویه که روی کار آمده است. یعنی تنها ۲۰ روز از عمر دولت او میگرد. اما درهمین سه هفته عملا یک زلزله سیاسی و دیپلماتیک را شکل داد؛ از پاناما و مکزیک گرفته تا کانادا، ایران، غزه و ... . اما موضوع اینجاست که مسئله به نوع واکنش و توان واکنش کشورهای عربی منطقه در برابر بنیامین نتانیاهو و مهمتر از او، دونالد ترامپ باز میگردد. من اکنون چند روز است که به شکل دقیق و مستمر، فضای رسانهای و همچنین مطالب تحلیلگران جهان عرب را میخوانم و آنها هم اکنون با یک سؤال بزرگ برخورد کردهاند که چگونه میتوان در برابر این سناریوی نخستوزیر اسرائیل و رئیسجمهور آمریکا مقاومت کرد؟! و آیا اساسا میتوان مقاومت کرد یا خیر؟!
در این میان شاهد واکنش تند اتحادیه عرب و کشورهای عربی بودهایم که گفته میشود به یک گسل و فضای تنفس ایران منجر میشود تا...
بله ما شاهد واکنش تند کشورهای عربی یا اتحادیه عرب بودیم، اما تاکید میکنم که مسئله همراهی، همسویی یا فضای تنفس برای ایران نیست. این را هم به شما بگویم که اگر این موضعگیریهای تند در عمل پیاده نشود، اتفاق خاصی نخواهد افتاد. بیانیه دادن این کشور یا آن کشور یا این اتحادیه و آن سازمان کارگشا نخواهد بود. اسرائیل و آمریکا به شکل جدی و عملیاتی در حال کلید زدن پروژه اخراج فلسطینیان هستند. شاهد قطع کمکهای آنروا هستیم. وضعیت مردم فلسطین در غزه به هیچ عنوان مناسب نیست. هیچ زیر ساختی سالمی وجود ندارد. وضعیت بهداشت و درمان، آب آشامیدنی، برق و مایحتاج اولیه هم بحرانی است. در کنار آن اسرائیل به دنبال تحمیل شرایط سختتر به فلسطینیان است به امید آنکه با فرسایشی کردن این شرایط، فضا برای کوچ خودخواسته یا داوطلبانه فلسطینیان از باریکه غزه فراهم شود و به نظر میرسد که دولت ترامپ هم از این سیاست حمایت خواهد کرد. اگر چنین شرایطی حتی در میان مدت ادامه یابد، من معتقدم در بهترین حالت ۸۵ ساکنان غزه از این باریکه میشوند.
جناب صدقیان من در طول سالها گفتوگو با شما انتظار چنین پاسخی نداشتم. چون طیفی از ناظران معتقدند مسئله به آرمان فلسطین، سرزمین فلسطینی و مناسبات راهبردی بازمیگردد و به همین دلیل در سختترین و بدترین شرایط، مردم فلسطین از غزه خارج نمیشوند...
اشتباه نشود. ما یک نگاه واقع بینانه داریم و یک نگاه آرمانی. من هم دوست دارم که مردم غزه در بهترین شرایط باشند و اصلا از این باریکه خارج نشوند. اما من و شما بیرون از غزه هستیم. کافیست به فیلمها و عکسها نگاه کنید تا ببینید مردم غزه در چه شرایطی هستند. پس باید واقعیتها را دید که تا کی میتوان انتظار داشت مردم فلسطین، ولو با در نظر گرفتن مسئله آرمان فلسطین، سرزمین فلسطین، موطن و ... در این شرایط بدون آب، غذا، زیر ساخت، انرژی و حتی سرپناهی برای استراحت بتوانند در نوار غزه دوام بیاورند.
من گفتم و دوباره هم تکرار میکنم که اصلا اسرائیل و آمریکا به دنبال تداوم این شرایط فرسایشی هستند که مردم فلسطین داوطلبانه از غزه خارج شوند. چون به هر حال برای بازسازی غزه باید مصالح ساختمانی یا از گذرگاه رفح و مرز مصر وارد غزه شود یا باید از طریق سرزمینهای اشغالی این اتفاق صورت بگیرد و کنترل هر دو مرز دست اسرائیل است. پس منِ کارشناس نمیتوانم از دور به جای مردم فلسطین تصمیم بگیرم که در بدترین شرایط هم باید در غزه بمانند. من میتوانم اینجا یک تحلیل آرمانی و غیرواقع بینانه داشته باشم و با در نظر گرفتن تبعات و آثار راهبردی آن بر آرمان فلسطین برای مردم غزه نسخه تجویز کنم که تحت هر شرایطی در غزه بمانند و آنجا ترک نکنند. اما آیا میتوان انتظار داشت که مردم فلسطین که در آن شرایط به سر میبرند گوش شنوایی برای مسائل داشته باشند.
متذکر شدید که باید دید توان مقاومت عملی کشورهای عربی در برابر طرح نتانیاهو و ترامپ چه خواهد بود. شما در یک برآورد واقعبینانه توان مقاومت را در چه سطحی ارزیابی میکنید؟
من حقیقتا نگاه چندان خوشبینانهای ندارم.
به چه دلیل؟
چون تحولات سال گذشته میگوید که نباید امیداور بود. اگر شما به کنفرانس سران اتحادیه عراق در سال ۲۰۰۰ در بیروت نگاه کنید، آنجا مسئله دو دولتی مطرح شد و ۲۵ سال از آن کنفرانس میگذرد و اکنون کار به جایی رسیده است که بنیامین نتانیاهو با صراحت تمام و به امید حمایت دونالد ترامپ عنوان داشته که عربستان سعودی با در اختیار قرار دادن بخشی از سرزمینهای خود برای مردم فلسطین برایشان دولت و کشور فلسطینی ایجاد کند. ببینید حتی عنوان نکرده است که مردم فلسطین در صحرای سینا در مصر یا اردن حضور داشته باشند، بلکه مخاطب اصلی خود را عربستان قرار داده است. این نشان میدهد که کار به جایی رسیده که در طول ۲۵ سال گذشته شاهد چه عقبنشینی گسترده و بیسابقهای توسط کشورهای منطقهای بودهایم و اگر با این مسیر طی شده در ۲۵ سال گذشته به آینده نگاه کنیم من معتقدم کشورهای عربی تنها در سطح صدور بیانیه و برگزاری نشست اتحادیه عرب به این مسئله واکنش نشان خواهند داد و خبری از تقابل عملی نخواهد بود.
و پیشنهاد شما چیست؟
من معتقدم باید گمهایی فراتر از واکنشهای دیپلماتیک نشان داد. باید قدری عملیتر و قاطعانهتر برخورد کرد. ضمن آنکه موضوع به جهان عرب باز نمیگردد. یعنی باید از ظرفیت کشورهای مهمی مانند ترکیه و ایران در قالب جهان اسلام هم برای این موضوع استفاده کرد. شما دیدید در همین ۲۰ روزی که دونالد ترامپ روی کار آمد چه تنشهایی را با کانادا، مکزیک، پاناما و چند کشور دیگر شکل داد و تنها جمهوری اسلامی ایران بود که به شکل قاطعانه در برابر سیاستهای رئیسجمهور آمریکا واکنش نشان داد که قابل تقدیر است.
اما باید پرسید آیا بازیگران منطقه خاورمیانه هم میتوانند هزینه و توان تقابل با نتانیاهو و حتی دونالد ترامپ را پرداخت کنند؟ در نشست داووس، دونالد ترامپ نه، ۴۰۰ یا ۶۰۰ میلیارد دلار، بلکه ه دنبال سرمایهگذاری هزار میلیارد دلاری عربستان در آمریکا بود تا اولین سفر خارجی خود را به این کشور (عربستان) انجام دهد. یعنی به صراحت هرچه تمامتر دونالد ترامپ در حال سیاست باجگیری است.
به همین دلیل من چندان خوشبین نیستم که توان عملی برای مقاومت در برابر کوچاندن اجباری فلسطینیان از غزه وجود داشته باشد. تا فراموش نکردم این را هم بگویم که مسئله صرفا به بنیامین نتانیاهو هم باز نمیگردد. اگر همین امروز کابینه او سقوط کند، باز هم شرایط طی ۱۵ ماه گذشته به سمتی پیش رفته است که هر نخستوزیر دیگری در اسرائیل روی کار بیاید به دنبال عملیاتی کردن اخراج فلسطینیان از نوار غزه است و در طول چهار سالی که دونالد ترامپ روی کار خواهد بود، اسرائیل به شکل جدی این طرح را پیش خواهد برد.
آیا آنگونه که مطرح است موضوع به نوار غزه محدود خواهد شد یا در صورت کوچ اجباری این باریکه طرح مشابه در خصوص کرانه باختری هم شکل خواهد گرفت؟ اتفاقا به نظر میرسد که این پروژه در همان دولت اول دونالد ترامپ و نشست سه روزه منامه مطرح شده بود؟
بله موضوع بسیار کلانتر است. الان چندین روز است که جنگ تمام عیاری هم در کرانه باختری و جنین هم شکل گرفته است که اسرائیل سعی میکند شرایط مشابهی با نوار غزه در این بخش از سرزمین فلسطینی هم ایجاد نماید تا بحران همچنان ادامه پیدا یابد. ضمن آنکه قبل تر از یک سو سعی میشد که فلسطینیان ساکن غزه به صحرای سینا بروند و از طرف دیگر ساکنین کرانه باختری هم به اردن بروند. اکنون صرفا موضوع مصر یا اردن نیست. هر کشوری که بخواهد یا بتواند از فلسطینیان پذیرایی یا میزبانی بکند شامل طرح نتانیاهو و ترامپ خواهد شد.
مسئله حتی عربستان هم نیست. آمریکا و اسرائیل سعی دارند شرایط را به سمتی پیش ببرند که حتی اتحادیه اروپا هم بخشی از فلسطینیان را بپذیرند. اخیرا هم دونالد ترامپ اعلام کرده است که با شروطی حاضر به پذیرش بخشی از فلسطینیان نوار غزه در آمریکا خواهد بود. اینجاست که دوباره به گفته قبلی خودم باز میگردم که آیا مردم فلسطین در آن وضعیت بحرانی بدون آب سالم، برق، غذا، زیرساخت، انرژی، بهداشت و درمان و حتی سرپناه در گرما و سرما تا کی میتوانند دوام بیاورند و آیا پیشنهادهایی مانند اقامت در اروپا و آمریکا نمیتواند آنها را از غزه خارج کند!
پس باید نگاه آرمانی را کنار بگذاریم. نوار غزه از سال ۲۰۰۸ میلادی تا الان تحریم است. اکنون تمام خانوادهها علاوه بر تمام مشکلاتی که به آن اشاره کردم با مسئله اشتغال و رفاه فاصله بسیار زیادی دارد. جمعیت جوان غزه عمدتا قبل از آغاز جنگ کارگر بودند. در این شرایط بعد از جنگ قطعا تمایل و خواست آنها برای خروج از غزه بیشتر خواهد شد تا بتوانند در اروپ، آمریکا یک شغل مناسب و رفاه حداقلی را برای خود و خانواده فراهم کنند. از طرف دیگر اسرائیل و آمریکا در دولت ترامپ اعتقادی هم به راهکار دو دولتی ندارند.
پس من میتوانم اینجا یک نگاه آرمانی و شعاری بدهم که باید مردم غزه در این باریکه بمانند و تحت هر شرایطی سرزمین و موطن خود را ترک نکنند. اما آیا در عمل این اتفاق خواهد افتاد؟ آیا اگر مرز رفح یا دیگر مسیرها برای جابهجایی و انتقال فلسطینیان باز شود این اتفاق روی نمیدهد؟ بله در میانه جنگ غزه، بندری توسط آمریکاییها ایجاد شد که توجیه آن، انتقال دارو و کالاهای اساسی به مردم غزه بود. اما در عمل سعی شده بود از این بندر برای کوچ مردم فلسطین استفاده کند و اگر دیدیم که این اتفاق رو نداد، مسئله اینجا بود که در شرایط جنگی نمیشد مردم را جابهجا کرد. اما اکنون اسرائیل و آمریکا این را به عنوان یک راهبرد برای خود تعریف کردند که شرایط فرسایشی و بحرانی کنون در باریکه غزه تا آنجا ادامه پیدا کند که کوچ داوطلبانه و خودخواسته فلسطینیان شکل بگیرد./شرق
نظر شما :