رویه‌ای خلاف رویه‌های گذشته

شوکِ ترامپ: مقام‌های ارشد ایران «نمی‌خواهند... سلاح هسته‌ای داشته باشند»

۱۸ بهمن ۱۴۰۳ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۰۹۹۹ اخبار اصلی آمریکا
طی یک جمله، رئیس‌جمهور دهه‌ها موضع دگم واشینگتن را منفجر کرد و چیزی را گفت که قبلاً هرگز نمی‌شد بیان کرد. در حالی که ترامپ یک یادداشت ریاست‌جمهوری برای اعمال تحریم‌های فشار حداکثری علیه ایران امضا می‌کرد، به طرز غیرمنتظره‌ای سیاست مذکور را زیر سؤال برد و آشکارا، نارضایتی خود را از آن بیان کرد.
شوکِ ترامپ: مقام‌های ارشد ایران «نمی‌خواهند... سلاح هسته‌ای داشته باشند»

نویسنده: تریتا پارسی

دیپلماسی ایرانی: امروز بسیاری از تیترهای خبری به درستی بر اعلام شوکه‌کننده دونالد ترامپ مبنی بر اینکه ایالات متحده قصد تصرف غزه را دارد، تمرکز کردند. آمریکا در خاورمیانه اشتباهات بی‌شماری مرتکب شده، برخی از آن‌ها را ترامپ بسیار صریح‌تر از سایر رؤسای جمهوری آمریکا پذیرفته است اما هیچ‌یک به اندازه تعهد نیروهای آمریکایی برای تصرف غزه و جابه‌جایی ۱.۷ میلیون فلسطینی از سرزمین خود به اردن و مصر فاجعه‌بار و مغایر با منافع آمریکا نخواهد بود.

اعلام ترامپ نمونه‌ای از رد تفکر سنتی است که به مسیر اشتباهی رفته است. اما تنها یک ساعت جلوتر، او مسیر درستی را در پیش گرفته بود. در حالی که ترامپ یک یادداشت ریاست‌جمهوری برای اعمال تحریم‌های فشار حداکثری علیه ایران امضا می‌کرد، به طرز غیرمنتظره‌ای سیاست مذکور را زیر سؤال برد و نارضایتی خود را از آن آشکارا بیان کرد.

او هنگام مراسم امضا گفت: «این موضوعی است که در مورد آن دچار تردید هستم. من این را امضا می‌کنم، اما از انجام آن خوشحال نیستم.» اما این کم‌ترین بخش شگفت‌آور سخنان او درباره ایران در گفت‌وگوی غیررسمی با خبرنگاران در دفتر بیضی‌شکل کاخ سفید بود. حتی شگفت‌انگیزتر، اظهارنظر او درباره قصد یا عدم قصد تصمیم‌گیرندگان ایران بود: او اعلام کرد: «افراد زیادی در رده‌های بالای ایران هستند که نمی‌خواهند سلاح هسته‌ای داشته باشند.»

به یاد نمی‌آورم که هیچ رئیس‌جمهور آمریکایی تا به حال از خط‌ مشی رسمی که تهران را مصمم به دستیابی به سلاح هسته‌ای می‌داند، انحراف پیدا کرده باشد. مقامات آمریکایی به ندرت اجازه هر گونه تفاوت دیدگاه یا درجاتی از ابهام را می‌دهند: (در موضع رسمی آمریکا) ایرانی‌ها همیشه خواهان سلاح هسته‌ای هستند و تنها راه جلوگیری از دستیابی آن‌ها به بمب، ممانعت از دسترسی‌شان به مواد، دانش فنی یا فناوری لازم است. اگر دسترسی داشته باشند، قطعاً بمب خواهند ساخت. این یک قطعیت غیرقابل‌چالش است.

تخمین اطلاعات ملی سال ۲۰۰۷ درباره ایران جنجال بزرگی را باعث شد، زیرا تنها به این دلیل که ارزیابی کرده بود ایران برنامه فعال سلاح‌های هسته‌ای ندارد. اگرچه این ارزیابی همچنین نتیجه گرفته بود که «با اعتماد متوسط تا بالا، تهران حداقل گزینه توسعه سلاح‌های هسته‌ای را باز نگه داشته است.» به عبارت دیگر: ایران همچنان خواهان بمب بود، اما به نظر می‌رسید که به طور موقت تلاش برای دستیابی به آن را متوقف کرده است.

اما ترامپ فراتر از این رفت. او یکی از اساسی‌ترین فرضیات حکمت متعارف واشینگتن درباره ایران را شکست، با اعلام اینکه برخی از تصمیم‌گیرندگان در رأس رژیم مذهبی در ایران نمی‌خواهند بمب بسازند.

احتمالاً او فقط چیزی را تکرار می‌کند که جامعه اطلاعاتی به او گفته است. همچنین به احتمال زیاد، جامعه اطلاعاتی ارزیابی‌های مشابهی را پیش از این انجام داده و با رؤسای جمهوری پیشین به اشتراک گذاشته است. با این حال، هیچ‌یک از آن رؤسای جمهور در مورد این نکته مهم و ظریف با مردم آمریکا صادق نبودند. در عوض، تصویری سیاه و سفید از خواسته‌ها و انگیزه‌های رژیم مذهبی ایران ایجاد شده است، تصویری که به تثبیت سیاست‌های تهاجمی و تقابلی نسبت به ایران کمک کرده و در عین حال مانع از جست‌وجوی مسیری برای حل اختلافات با ایران به صورت دیپلماتیک شده است.

شکستن این فرض که ایران می‌خواهد بمب بسازد، به ویژه برای نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، مسئله‌ساز است. نتانیاهو مدعی است که رهبران ایران غیرعقلانی و انتحاری هستند. ایران تهدیدی وجودی برای اسرائیل است، زیرا به دنبال نابودی اسرائیل از طریق حمله هسته‌ای است. طبق این روایت، از آنجا که ایرانیان غیرعقلانی و انتحاری هستند، نمی‌توان آن‌ها را بازداشت، زیرا اهمیتی نمی‌دهند که نظام و کشور خودشان نیز در صورت آغاز جنگی تمام‌عیار با اسرائیل نابود خواهد شد. و از آنجا که آن‌ها به طور قطع به دنبال تسلیحات هسته‌ای هستند، بسیاری استدلال می‌کنند که تنها گزینه برای اسرائیل و آمریکا بمباران پیشگیرانه ایران است. این همان چیزی است که نتانیاهو در ۲۵ سال گذشته به طور مداوم از آن دفاع کرده است.

تقریباً هیچ‌یک از این فرضیات، هرگز در بررسی های دقیق، دوام نیاورده‌اند. سیاست‌های ایران ممکن است با منافع حیاتی اسرائیل در تضاد باشد و تهران ممکن است ناتوان و مستعد اشتباهات باشد اما به ندرت می‌توان آن‌ها را غیرعقلانی دانست. همچنین، آن‌ها انتحاری نیستند، با توجه به اینکه برای بیش از ۴۰ سال، با وجود فقدان حمایت های آشکار با روش‌های سختگیرانه‌ای برای بقا تلاش کرده‌اند.

و سه رئیس سابق موساد – افریم هالوی، تامیر پاردو، و مئیر داگان – و همچنین نخست‌وزیر پیشین اسرائیل، ایهود باراک، همگی در گذشته نظر داده‌اند که ایران تهدیدی وجودی برای اسرائیل نیست. اکنون ترامپ – تنها دقایقی قبل از اینکه نتانیاهو را در کاخ سفید بپذیرد – این فرض را شکست که نظام روحانی ایران به صورت یکپارچه به دنبال تسلیحات هسته‌ای است.

این موضوع پیچیدگی‌هایی را به حمایت نیم‌بند ترامپ از تحریم‌های فشار حداکثری می‌افزاید. او احتمالاً می‌داند که پیام‌رسانی پیرامون تحریم‌ها – یعنی عزم رئیس‌جمهوری برای اجرای این تحریم‌ها – حیاتی است. اما همزمان، با کاهش اهمیت این اقدامات – «امیدوارم که نیازی به استفاده گسترده از تحریم‌ها نباشد» – ترامپ به تهران، پکن، و بازیگران خصوصی این پیام را می‌دهد که قصد ندارد با تمام توان برای اجرای آن‌ها تلاش کند.

به جای پایبندی بیش از حد به تحریم‌ها – که ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری خود به دنبال آن بود – او اکنون راه را برای پایبندی کمتر باز کرده است. با این کار، ترامپ اساساً اعلام می‌کند که بیشتر به دنبال توافق است تا نابودی کامل اقتصاد ایران. به عبارت دیگر، امضای این یادداشت چیزی بود که او صرفاً به دلایل سیاسی مجبور به انجام آن شد.
تهران باید به این نکته توجه کند. با وجود این یادداشت، ترامپ همچنان درها برای توافقی بزرگ را کاملاً باز نگه داشته است. اما این فرصت برای همیشه باز نخواهد ماند.

ترامپ نیز باید به این نکته توجه کند: هیچ توافقی که او در خاورمیانه به دست‌آورد، نمی‌تواند فاجعه درگیر کردن نظامیان آمریکا در غزه را جبران کند.

منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱

کلید واژه ها: دونالد ترامپ ایالات متحده امریکا امریکا و اسرائیل ایران و امریکا ایران و اسرائیل بازگشت فشار حداکثری مذاکرات ایران و امریکا ایران و امریکا و اسرائیل دستیابی به سلاح هسته‌ای ایران ترامپ اسرائیل آمریکا تحریم


( ۳ )

نظر شما :