نگاهی به تکاپوهای دیپلماتیک روزهای اخیر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای
بین خطوط دیپلماسی
مهدی بازرگان، روزنامه نگار
دیپلماسی ایرانی: سفر بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، به تهران دیروز دوشنبه و به دعوت رسمی عباس عراقچی، همتای ایرانیاش، انجام شد. در این سفر آخرین وضعیت مناسبات دوجانبه و تحولات منطقه مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت. به گزارش شرق، وزیر امور خارجه عمان همچنین با برخی دیگر از مقامهای عالیرتبه سیاسی و اقتصادی کشورمان در جریان سفر یکروزه به ایران دیدار و گفتوگو کرد. وزیران خارجه ایران و عمان پس از مراسم استقبال به گفتوگو و رایزنی پرداختند.
پیامی از جانب آمریکا ردوبدل نشد، اما سفر بهموقعی بود!
پس از دیدارهای دوجانبه، بوسعیدی و عراقچی با حضور در نشست خبری مشترک به سؤالات خبرنگاران پاسخ دادند. نکته جالب توجه این نشست به بخشهایی از مواضع وزیر امور خارجه ایران بازمیگردد که عنوان کرد «در سفر وزیر خارجه عمان به تهران پیامی از جانب آمریکا ردوبدل نشده است». باوجوداین عراقچی، «سفر همتای عمانیاش به تهران را سفر بهموقعی دانست». این در حالی است که دیپلمات ارشد عمانی از «پیام مکتوب سلطان عمان برای پزشکیان» خبر داد.
در ادامه نشست خبری مشترک، رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان ضمن اشاره به حجم تجارت دو و نیم میلیارددلاری ایران و عمان در سال گذشته، خبر داد «کمیسیون مشترک ایران و عمان، ماه آینده در مسقط برگزار میشود». وزیر خارجه ایران در ادامه نشست خبری با بوسعیدی در پاسخ به این سؤال که «آیا وزیر خارجه عمان در جریان سفر به تهران حامل پیام کشور ثالثی، مثلا آمریکا برای ایران بوده است؟» پاسخ داد: «دولت عمان همواره برای کمک به روابط ایران با برخی از کشورها آماده بوده و در مواقع لازم، ارتباطات برقرار شده است».
البته سکاندار سیاست خارجی ایران متذکر شد: «نقش عمان در مذاکرات هستهای چه قبل از خروج آمریکا از برجام و چه بعد از آن مشخص است، بنابراین اگر نیازی باشد که این کار انجام شود، انجام میشود». به گفته عراقچی، «در زمان مقتضی به تبادل پیام با طرف آمریکایی از طریق سفارت سوئیس در تهران ادامه میدهیم و برادران ما در عمان نیز در شرایطی که نیاز باشد، به این کار مبادرت میکنند و همانطور که اشاره کردم، درحالحاضر چنین پیامی وجود ندارد». دیپلمات ارشد ایرانی در تشریح جزئیات دیدار با وزیر امور خارجه عمان نیز یادآور شد «در جریان رایزنیها درباره مسائل منطقه ازجمله درباره ضرورت توقف جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه و اقدام این رژیم در اشغال بخش بیشتری از سرزمین سوریه و حملات وسیع آن به ساختارهای سوریه، رایزنی و گفتوگو کردیم و بر این موضوع تأکید داریم که باید هرچه زودتر حملات رژیم صهیونیستی به غزه پایان پیدا کند». عراقچی به موضوع سوریه هم ورود کرد و تأکید داشت «درباره سوریه، ما و عمان بر حفظ تمامیت ارضی سوریه، دخالتنکردن در امور داخلی سوریه و احترام به همه اقوام و مذاهب و رعایت حقوق آنها و ضرورت تشکیل دولت فراگیر در این کشور تأکید داریم. مواضع ما در این زمینه با مواضع کشورهای منطقه مشابهت دارد».
از میانجیگری برای مذاکرات ایران و غرب تا تلاش برای آزادی زندانیان
اگرچه عراقچی به صورت رسمی منکر تلاش دیپلماتیک میانجیگرایانه عمانیها برای مذاکرات بین ایران و غرب و مشخصا آمریکا شد و همه چیز را به مناسبات دوجانبه تهران-مسقط محدود کرد، اما از بین خطوط حضور بدر البوسعیدی در تهران به موازات تحولات منطقهای و جهانی میتوان برداشتهای دیگری استنباط کرد و این سفر را از دو زاویه واکاوی کرد؛ نخست تکاپوهای دیپلماتیک عمان همزمان با انتشار خبری دال بر تحرکات مشابه از سوی ژاپنیها به منظور آغاز مذاکرات بین ایران و غرب در آستانه رویکارآمدن دولت دوم دونالد ترامپ؛ کمااینکه در همین زمینه، خبرگزاری کیودو ژاپن مدعی شد «دولت ایران در حال بررسی میانجیگری ژاپن در مذاکرات پشت پرده با دولت بعدی دونالد ترامپ درباره موضوع هستهای است».
این خبرگزاری ژاپنی با انتشار این مطلب، گزارش داد «دولت قبلی ترامپ رویکرد سختگیرانهای درباره موضوع برنامه هستهای ایران داشت که موجب افزایش تنشها در روابط ایران و آمریکا شد. ژاپن کشور دوست ایران محسوب میشود و در صورت میانجیگری، انتظار میرود در کاهش تنشها میان آمریکا و ایران درباره برنامه هستهای آن و موضوع تحریمها ایفای نقش کند». به نوشته تابناک، پیشازاین نیز در دولت ابراهیم رئیسی برخی اخبار حاکی از میانجیگری ژاپن برای احیای مذاکرات برجام مخابره شده بود. درباره نقش ژاپن بهعنوان میانجی در روابط ایران و آمریکا در دوره ترامپ میتوان به تلاشهای «شینزو آبه»، نخستوزیر وقت ژاپن در دوره اول ترامپ، در این زمینه نیز اشاره کرد. هرچند تلاشها در آن زمان بینتیجه ماند، ولی میتوان ارزیابی کرد که شرایط کنونی ایران، منطقه و مناسبات بینالمللی متفاوت از آن زمان است و طرف ایرانی نیز برای گفتوگو با دولت ترامپ ابراز تمایل کرده است. ژاپن بهعنوان متحد آمریکا و کشوری که روابط دیرینه با ایران دارد، میتواند بهعنوان یک میانجی در روابط ایران با آمریکا و حتی غرب مطرح باشد. این کشور عضو هفت کشور صنعتی است و از لحاظ اقتصادی نیز جایگاه بالایی در نظام بینالملل دارد.
از زاویه دوم این گزاره محتمل نیز وجود دارد که مسقط مجددا در راستای نقش سنتی خود، این بار هم به دنبال ایجاد فضایی برای تبادل زندانیان سیاسی باشد. چون حضور بدر البوسعیدی با انتشار اخباری دال بر دستگیری «چچیلیا (سیسیلیا سالا)»، روزنامهنگار ۲۹ساله ایتالیایی، در ایران همراه شده است. در سوی دیگر نیز محمد عابدینی نجفآبادی در میلان و مهدی محمدصادقی در ماساچوست به اتهام مشارکت در تجهیز پهپادهای مرتبط با حمله به نظامیان آمریکایی بازداشت شدند؛ ادعایی که ایران آن را بیاساس میداند. بازداشت چچیلیا سالا، سه روز پس از بازداشت محمد عابدینی نجفآبادی در فرودگاه میلان رخ داد تا بار دیگر موضوع مبادله زندانیان را پررنگتر کند. دراینباره روزنامه ایتالیایی «لا رپوبلیکا» از مذاکره برای مبادله چچیلیا سالا با محمد عابدینی نجفآبادی و تماس دولت ایتالیا با رهبران احزاب مخالف خبر داد و به گفته آنها «مذاکرات در مرحلهای حساس قرار دارد».
این روزنامه، شنبه هشتم دیماه در گزارش خود دراینباره نوشت «وزارت خارجه ایتالیا پس از هفت روز سکوت و مذاکرات پنهانی ناموفق با جمهوری اسلامی برای آزادی سالا، تصمیم به انتشار خبر بازداشت او گرفت». براساس این گزارش، جورجیا ملونی، نخستوزیر و آنتونیو تاجانی (تایانی)، وزیر خارجه او، از ۲۹ آذر در حال پیگیری «روند میانجیگری دیپلماتیک و اطلاعاتی» هستند که به سرویسهای امنیت خارجی (آیسه) سپرده شده است. سالا، ۲۹ آذر در تهران بازداشت شد، اما وزارت خارجه ایتالیا جمعه هفتم دی این خبر را اعلام کرد. به ادعای لا رپوبلیکا، موضوع مذاکرات ایتالیا با مقامهای جمهوری اسلامی، آزادی عابدینی نجفآبادی در قبال آزادی سالا بوده است. با این حال منابعی در وزارت امور خارجه ایتالیا اعلام کردند که «او موضوع مذاکره نیست». پائولا آمادی، سفیر ایتالیا در تهران، نیز جمعه گذشته توانست با سالا در زندان ملاقات کند. همچنین وزیر امور خارجه ایتالیا، بازداشت سالا را «پیچیده» دانست.
در سال ۲۰۲۳، ایران و آمریکا با میانجیگری عمانیها و نیز قطر توافق کردند که پنج زندانی در ایران ازجمله سیامک نمازی را با پنج ایرانی زندانی در آمریکا مبادله کنند و حدود شش میلیارد دلار پول نفت ایران را که در بانکهای کره جنوبی به دلیل تحریمها مسدود شده بود، به بانکهای قطر منتقل کنند. سیامک نمازی، عماد شرقی، مراد طاهباز و دو زندانی دیگر که نامی از آنها برده نشده است، براساس توافق انجامشده میان ایران و ایالات متحده آمریکا، ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ از ایران خارج شدند و به دوحه رسیده و راهی آمریکا شدند. حال باید دید که این دور از تحرکات مسقط با هدف رسیدگی به موضوع میانجیگری ایران و غرب در آستانه بازگشت ترامپ به کاخ سفید است، یا موضوع تبادل زندانیان یا هر دو. از همین رو «شرق» در گفتوگویی با علی نصری، تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل و از زاویهای کلانتر به تکاپوهای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای و نیز نگاه تهران به روند تحولات تا آغاز به کار دولت دوم ترامپ پرداخته است که در ادامه ماحصل این گپوگفت را میخوانید:
در آستانه روی کار آمدن دولت دوم دونالد ترامپ در ژانویه ۲۰۲۴، تحرکات دیپلماتیک میانجیگرانه از سوی برخی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای بهویژه ژاپن و عمان در حال انجام است. این تلاشها چه معنایی دارند؟ آیا تهران و واشنگتن به مذاکرات بازخواهند گشت؟
به نظر میرسد در حال حاضر، ایران آماده است تا هم با دولت جدید ایالات متحده و هم با کشورهای منطقه وارد مذاکره شود و حتی با طرحهایی نظیر «طرح مودت» ابتکار عمل را نیز در دست خود بگیرد. امروز ایران، با وجود همه فشارهایی که در سالها و دهههای گذشته متحمل شده است - مانند جنگ تحمیلی، تحریمهای اقتصادی و فشارهای سیاسی خارجی - به لحاظ نظامی و سیاسی به جایگاهی از اقتدار دست یافته که هیچ طرفی نمیتواند بدون تعامل با ایران، امنیت و توسعه پایدار را در منطقه تضمین کند. و این واقعیت برخلاف تبلیغات منفی رسانههای صهیونیستی است که پس از لطماتی که به حزبالله و جبهه مقاومت وارد شد، در تلاشاند تا ایران را در موقعیت ضعف و آسیبپذیری جلوه بدهند. اما به نظر میرسد قدرتهای غربی، شرقی و منطقهای که امنیت و رفاه خود را در ثبات غرب آسیا میبینند، به واقعیت جایگاه ایران در منطقه واقف شدهاند. از این رو، کشورهایی مانند ژاپن و عمان گامهایی برای تسهیل گفتوگوهای ایران و ایالات متحده برداشتهاند. البته ایران نیز آماده است تا براساس احترام متقابل با تمامی طرفها، از جمله ایالات متحده، مذاکره کند.
اگر به این باور دارید که تهران در دولت دوم ترامپ به سمت مذاکره خواهد رفت، آیا مذاکرات جامع و به اصطلاح «مذاکره بر سر همهچیز یا هیچچیز» در دستور کار قرار خواهد گرفت؟
در صورتی که مذاکرات مستقیم بین ایران و دولت جدید آمریکا برقرار شود، اینبار موضوعات مورد بحث قطعا شامل مسائل گستردهتر و فراتر از برنامه هستهای خواهد بود. امروز شرایط و اقتضائات کشور و منطقه با زمان مذاکرات برجام بسیار فرق کرده و دیگر نمیتوان مذاکرات را صرفا به مسئله هستهای محدود کرد. قطعا همچنان موضوعاتی وجود دارد که هیچکدام از طرفین تمایل به حلوفصل آنها را ندارد؛ به عنوان مثال نه ایران هرگز دست از دفاع خود از آرمان فلسطین و حمایت از جبهه مقاومت بر خواهد داشت و نه آمریکا حاضر است حمایت بیقید و شرطش از اسرائیل را متوقف کند. موضوعاتی نیز وجود دارد که طرفین میتوانند بدون تبادل امتیاز و صرفا براساس منافع مستقل خودشان در آنها همکاری کنند؛ مثل مقابله با رشد افراطیگری و تروریسم در منطقه، قاچاق مواد مخدر یا تضمین امنیت آبراهههای بینالمللی برای صادرات حاملهای انرژی. و البته بخش اصلی مذاکرات به موضوعاتی برمیگردد که با تبدیل برخی امتیازات، طرفین میتوانند به اهداف مورد نظر خود نزدیک شوند؛ مانند رفع نگرانیها از فعالیتهای هستهای ایران از یک سو و رفع تحریمهای اقتصادی در سطوح مختلف از سوی دیگر.
برخی معتقدند با روی کار آمدن ترامپ، احتمال فعالشدن کمپین فشار حداکثری، صفر کردن صادرات نفت ایران و حتی جنگ نظامی وجود دارد. ارزیابی شما از این سناریو چقدر واقعبینانه است؟
این نکته را در نظر داشته باشیم که در حزب جمهوریخواه در آمریکا - که امروز تمام نهادها و ارکان قدرت را در دست گرفته - نگاه یکپارچهای به سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران وجود ندارد. در دولت آینده ترامپ و همچنین در میان مشاوران ارشد او، افرادی هستند که سابقه طولانی در ایرانستیزی دارند و بعضا تحت نفوذ شدید لابی اسرائیل قرار دارند و همه تلاش خود را خواهند کرد تا سیاستهای دولت ترامپ در قبال ایران را به سمت «فشار حداکثری» و حتی مداخله نظامی سوق بدهند. اما جریان دیگر نیز وجود دارد که نگاهش به سیاست خارجی مبتنی بر «انزواگرایی» است و تمایل به ماجراجوییهای گذشته را ندارد. اینکه کدامیک از این جریانها موفق به تعیین سیاست دولت ترامپ در قبال ایران شود، تا حدودی به ابتکار عمل خود ما در استفاده از ظرفیتها، ایجاد وفاق ملی در داخل کشور و تصویری که از جایگاه و اهداف خودمان ارائه میکنیم، برمیگردد.
آیا تنشهای تهران با کشورهای اروپایی را جدا از اختلافات با واشنگتن ارزیابی میکنید؟ آیا ایران باید مذاکرات جداگانهای با کشورهای اروپایی، بهویژه آلمان، فرانسه و انگلستان، برای جلوگیری از فعالشدن مکانیسم ماشه در دستور کار قرار دهد؟
ایران تنشهای خود با اروپا را بهطور جداگانه از مسائل با ایالات متحده ارزیابی میکند. مذاکرات مستقیم با کشورهای اروپایی بهویژه آلمان، فرانسه و انگلستان برای جلوگیری از فعالشدن مکانیسم ماشه و حفظ توافق هستهای (برجام) حتی در صورت عدم بازگشت ایالات متحده به این توافق، بسیار ضروری است. این مذاکرات باید در چارچوب منافع ایران انجام شود و هدف آن کاهش تنشها و حفظ منافع مشترک در عرصه بینالمللی باشد.
آیا اروپا در دوران دوم ترامپ به مذاکرات تهران-واشنگتن چشم دارد و بهطور متناسب با روند مناسبات ایران و آمریکا، در قبال ایران عمل خواهد کرد، یا اینکه نوعی هماهنگی بین دو سوی آتلانتیک در قبال ایران وجود دارد؟
کشورهای اروپایی با دقت روند اتفاقات میان ایران و ایالات متحده را رصد میکنند. اگرچه اروپا تلاش میکند استقلال دیپلماتیک خود را حفظ کند، در بسیاری از موارد سیاستهای این کشورها با ایالات متحده هماهنگ است. این همسویی بهویژه در مسائل مرتبط با ایران برجسته است و معمولا با هدف تأمین منافع مشترک دو سوی آتلانتیک صورت میگیرد. با این حال، اروپا میکوشد ضمن حفظ این هماهنگی، نقش و اعتبار دیپلماتیک مستقل خود را - که بهویژه پس از خروج آمریکا از برجام لطمه فراوانی دیده - را تقویت کند.
براساس گزارشها، مقامات اسرائیلی به تمرکز بر حمله به ایران بهعنوان راهی برای متوقفکردن حملات حوثیها ترغیب کردهاند. ارزیابی شما از تحولات یمن در روزهای پایانی سال ۲۰۲۴ چیست؟
حملات اخیر رژیم صهیونیستی به صنعا، علاوه بر تلفات انسانی، نشاندهنده نگرانی این رژیم از قدرت موشکی و تواناییهای مقاومت یمن است که آنها را غافلگیر کرده و محاسباتشان را به چالش کشیده است. اسرائیل تلاش دارد با متهمکردن ایران و معرفی جنبش انصارالله بهعنوان یکی از نیروهای «نیابتی» یا «بازو»های ایران در منطقه، اقدامات نظامی علیه ایران را بهعنوان راهحلی برای متوقفکردن حملات یمنیها مطرح کند. البته همانطورکه مقامات بلندپایه نظام بارها بیان کردند، ایران هیچ نیروهای «نیابتی» در منطقه ندارد و جنبشهای مستقل مقاومت بههیچوجه «بازو»های ایران محسوب نمیشوند. آنها جنبشهای درونزا و خودمختاری هستند که در برابر ظلم و مداخلهگری بیگانگان و اشغالگری بهصورت طبیعی به وجود آمدهاند و البته ایران نیز از آنها حمایت میکند. قدرت بازدارندگی ایران مستقل از این جنبشهاست و آنها نیز تحت فرمان ایران نیستند. بحث «نیابتی» روایتی است که مقامات اسرائیلی و رسانههایشان میخواهند در افکار عمومی جا بیندازند تا به مقاصد خودشان برسند و جا دارد رسانههای ما نیز با این روایت بهصورت جدی مقابله کنند.
آیا تهران ناخواسته یا خواسته وارد معادلات یمن خواهد شد؟
استراتژی ایران در منطقه همواره بر راهکارهای سیاسی و جلوگیری از گسترش دامنه جنگ تأکید داشته و تاکنون از ورود مستقیم به درگیریهای نظامی میان سایر بازیگرهای منطقهای اجتناب کرده است. گمان نمیکنم که این سیاست درباره یمن تغییر کند، همانطورکه در گذشته نیز در جنگ میان عربستان سعودی و یمن، مداخله نداشته است. البته درصورتیکه دامنه این درگیریها به خاک ایران کشیده شود، باعث واکنش نظامی ایران خواهد شد./شرق
نظر شما :