تهران و بیانیه داعش
پاسخ ایران به اسرائیل و آمریکا هنوز بر سر جایش باقی است؟
دیپلماسی ایرانی: با بیانیه پنجشنبه شب داعش و پذیرش مسئولیت حمله تروریستی کرمان، اکنون باید از زاویه ای متفاوت به پاسخ تهران نگاه کرد. تا پیش از این بیانیه (داعش) و بر اساس موضعگیریهایی که مقامات داخلی در ساعات اولیه این حادثه داشتند، متهم ردیف اول تل آویو بود و با قرائتی از تحولات سه ماهه اخیر در فلسطین، این گمانه مطرح بود که اسرائیل به دنبال انتقام و یا در گزاره دیگر، تعمیم درگیری با ایران است. لذا نگرانیها در خصوص شکلگیری دور جدیدی از تنشهای نیابتی و حتی زمزمه تقابل مستقیم بین دو طرف (ایران و اسرائیل) و به دنبالش کلان تنش تهران – واشنگتن مطرح بود. در همین راستا واکنش صعودی روز پنج شنبه بازار ارز و طلا هم موید نگرانی پیرامون اوج گیری تنش و وقوع جنگ در منطقه بود.
آنچه که بیش از قبل توسط رسانهها و کارشناسان مطرح می شد، کشاندن ایران به سلسله کنشها و واکنشها در منطقه است. اکنون که داعش به اقدام خود اعتراف کرده است، محتملترین سناریو برای واکنش و پاسخ تهران به حادثه تروریستی کرمان، مشابه با آن چیزی است که در حمله ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ داعش به مجلس شورای اسلامی و حرم امام یا حمله «الاحوازیه» به رژه نظامی ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ در اهواز صورت گرفت. به همین دلیل در روزها و هفتههای آتی احتمالاً باید شاهد شلیک موشک به مقرهای باقی مانده اعضای داعش در سوریه و یا احتمالاً عراق باشیم. البته در کنار آن میتوان گفت که احتمال واکنش مشابه به داعش خراسان در خاک افغانستان نیز وجود دارد. با این وجود باید دو نکته مهم را در خصوص پذیرش مسئولیت حمله تروریستی کرمان توسط داعش را در نظر گرفت.
نخست آنکه بیانیه داعش را باید کاملاً مستقل از تحولاتی دید که به واسطه جنگ حماس و اسرائیل در منطقه غرب آسیا، دریا سرخ و مدیترانه شکل گرفته است؛ خاصه آنکه در پی این تحولات، تلآویو مشخصا در دو حمله ۱۱ آذر و ۴ دی، سه فرمانده ارشد نیروی قدس سپاه (محمدعلی عطایی شورچه، پناه تقی زاده و رضی موسوی ) را در سوریه کشته است. به همین دلیل واکنش و پاسخ تهران به حمله تروریستی کرمان، موازی با واکنش به این حملات اسرائیل خواهد بود و هیچ کدام نافی دیگر نیست. با درنظر داشتن این نکته نمیتوان با واکنش تهران در برابر داعش، موضوع تنش مستقیم یا غیرمستقیم و نیابتی تهران – تل آویو را کم رنگ دانست. از سوی دیگر با توجه به اقدام اسرائیل در ترور صالح العاروری، کشته شدن ۹ تن از نیروهای حزب الله (که اکنون شمار آنها به ۱۴۱ کشته از زمان آغاز عملیات طوفان الاقصی میرسد) و نیز دو تن از فرماندهان ارشد حشدالشعبی در پی حمله پنجشنبه امریکا، باید موضوع تنش نیابتی نیروهای موسوم به محور مقاومت با آمریکا و اسرائیل را هم یک سناریوی موازی در نظر گرفت.
نکته حائز اهمیت دیگر به محل ورود نیروهای داعش برای انجام حمله تروریستی کرمان باز می گردد. تا پیش از روی کار آمدن حکومت طالبان در افغانستان تقریباً تمام تحرکات داعش از جانب مرزهای غربی و مشخصاً از خاک عراق صورت میگرفت. اما با توجه به وضعیت جغرافیایی استان کرمان و نزدیکی آن به مرزهای شرقی کشور میتوان این موضوع را در نظر گرفت که حمله عصر چهارشنبه با ورود عناصر داعش از مرزهای شرقی صورت گرفته است و در این بین، مستقیم یا غیر مستقیم میتوان پای طالبان را در این مسئله دخیل دانست؛ بسیاری از کارشناسان، تحلیلگران و ناظران امر از مدتها پیش نسبت به اوجگیری فعالیتهای تروریستی از خاک افغانستان با روی کار آمدن طالبان هشدار داده بودند و موضوع حمایت تجهیزاتی، لجستیکی، آموزشی و سرزمینی از گروه های تروریستی مانند داعش خراسان را مطرح کردند.
با وجود آنکه مقامات طالبان و همچنین طیفی از مقامات داخلی کشور همواره روی شکاف ایدئولوژیک و ساختاری طالبان با برخی گروههای تروریستی مانند داعش خراسان تاکید دارند و مدام بر جنگهای صورت گرفته طالبان با داعش خراسان مانور داده شده است، اما هیچ کدام از این موضوعات ملغی کننده سناریوی حمایت طالبان از توسعه و اوجگیری تروریسم در منطقه در راستای تحقق منافعش نیست. همچنان که فقط به فاصله یک روز پس از حمله به کرمان، احمد وحیدی، وزیر کشور، در گفتوگویی که با ایسنا داشت، تصریح کرد که «طرح انسداد مرزی در مرز ایران با پاکستان و افغانستان اجرا میشود و نقاط مرزی که دچار خلأ بوده و از آن سوءاستفاده میشود، در اولویت انسداد مرزی قرار دارد». این موضعگیری نشان میدهد که گزینه احتمال ورود عناصر داعش از مرزهای شرقی برای انجام حملات در کرمان چندان بیراه نیست.
لذا به موازات آسیب شناسی عملکرد دستگاه و نهادهای امنیتی داخلی ذیربط یقیناً باید آسیب شناسی لازم را در خصوص عملکرد سیاست خارجی ۲ ساله تهران در برابر طالبان هم صورت گیرد. چرا که باید این واقعیت تلخ را پذیرفت و به آن اذعان داشت که یکی از نتایج اجتناب ناپذیر احیای حکومت طالبان، تقویت جریان تروریسم در مرزهای شرقی کشور است؛ کما اینکه اکنون پاکستان به عنوان یگانه بازیگر در احیای حکومت دوم طالبان اکنون ضربات و لطمات بیسابقهای را از تحریک طالبان پاکستان (TTP) به دلیل تاسی این گروه از طالبان افغانستان متحمل شده است و به دنبال آن، اسلام آباد اقدام به اخراج بیسابقه اتباع افغانستانی از کشور خود کرده است. در این میان اگرچه طبق برخی آمار، ۱۰ تن از کشته شدگان حمله کرمان از اتباع افغانستان هستند، اما این مسئله نیز لزوماً به معنای نادیده گرفتن سناریوی فوق الذکر نیست./شرق
نظر شما :