استفاده از فرمول دموکراسی برای حفظ قدرت

پیروزی اردوغان، استحکام پایه های اقتدارگرایی در عصر لیبرالیسم

۰۸ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۱۹۷۱۱ خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالناصر نورزاد
عبدالناصر نورزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اقتدارگرایی که اردوغان در ترکیه پیاده کرده، تحریف نظم لیبرالی است که امریکا آن را خطوط کلی یک دنیای تحت رهبری این نظم تعریف می کند. در حالی که ترکیه تحت کنترول اردوغان، کماکان به سیاست های اقتدارگرایانه ادامه می دهد، نظم لیبرال تحت امریکا، در بسیاری از نقاط جهان طرفدارانش را از دست داده و جایگزینی همانند مدل شرقی یافته است.
پیروزی اردوغان، استحکام پایه های اقتدارگرایی در عصر لیبرالیسم

دیپلماسی ایرانی: بدون شک رجب طیب اردوغان از جنس رهبرانی است که بواسطه پرنسیب های دموکراتیک و ارزشهای دنیای لیبرال و سبک مدرن مبارزه برای احراز قدرت سیاسی، به قدرت رسیده است. وی پخته شده در دیگ دموکراسی کشوری است که قدرت نظامیان در آن خیلی ها برجسته بوده است. اما اردوغان قوام و استحکام قدرت سیاسی خود را مدیون اقتدارگرایی معاصر است که در شعاع دموکراسی غربی، هر روز پخته می شود و به یک رسم مبدل می شود. اقتدارگرایی که آن را مشحون از تغییر سیاست های لیبرال و مردم محور به سمت فردگرایی و قوام پایه های اقتدارگرایی مدرن می توان تفسیر کرد. 

اردوغان توانست در کودتای 2016 پیروز شود و ضد کودتا را با موفقیت سازماندهی کند. وی با سرکوب شدید کودچیان، نشان داد که نظام و طرز فکر اقتدارگرایی وی، حتی قوی تر از کودتای نظامیان عمل می کند. 

حال با پیروزی دوباره در انتخابات ریاست جمهوری که احتمال شکست وی نیز متصور بود، معلوم است که او می خواهد با شدت بیشتر عمل کند و اعمال قدرت کند. سئوال اصلی این است که چرا جوامع دموکراتیک، به سمت اقتدار گرایی رو کرده اند؟ حتی در بعضی جوامع، مردم خود به استقبال اقتدارگرایی و دولت های اقتدارگرا رفته‌اند. ترکیه یکی از این جوامع است که علی رغم کودتاها و حضور برجسته نظامیان در قدرت و سیاست در گذشته، دموکراسی را همواره ترجیح داده است. اما این ارجحیت دموکراسی حالا رخ به سوی اقتدارگرایی از جنس نوین کرده است. اقتدار گرایی با خصوصیات تمرکز قدرت در دستان یک فرد، با حلقه خاص خودش که سکان قدرت سیاسی و اقتصادی را در قبضه دارند و زمام امور ترکیه تنها حق خود می دانند. 

اردوغان را همانند ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و شی جینگ پنیگ، رئیس جمهوری چین، می توان در زمره رهبران اقتدارگرا و قاطع دانست که این قاطعیت در سایه اقتدارگرایی نوین، موجب شده تا دنیا با آن کنار بیاید و آن را منحیث یک واقعیت قبول کند. 

همچنان این اقتدارگرایی که با دکترین تازه حکومت داری و حفظ قدرت عمل می کند، مدلی ترکیبی از سیاست های دموکراتیک با روش اقتدار گرایانه و فرد محور است. 

با این حساب، علی رغم اینکه اردوغان و رهبران همسان وی، با چالش های جدی از جانب مخالفانشان مواجهند، هم در سطح داخلی و هم در سطح بین المللی، همواره مورد توجه بوده اند. هر حرکت شان زیر ذره بین مطبوعات و منتقدان قرار داشته و حتی در بسیاری مواقع، عملکرد ویژه آنها که وجه مشخص آن انحصار قدرت و سرکوب هر نوع مخالفت است، سرخط رسانه ها بوده است. 

اردوغان که برای سالیان متمادی سکان قدرت سیاسی را در ترکیه در دست داشته، هیچ نوع مخالفتی را بر نمی تابد. حتی برخلاف سیاست های عام در واشنگتن و بروکسل، در خصوص مسائل بزرگ جهانی عمل می کند. ترکیه با آنکه دومین قدرت نظامی در چوکات ناتو است، خط سیاسی و نظامی مستقلی را به عنوان یک هژمون منطقه ای، تعقیب کرده است. این استقلال عمل باعث شده تا ترکیه تحت مدیریت اردوغان، به عنوان یک قدرت نیمه اروپایی و نیمه آسیایی با قدرت های اروپایی سرو کله بزند و با متفقین آسیایی، برای کسب منافع و منابع اقتصادی، سیاسی و امنیتی، چانه زنی کند. 

در سطح داخلی اما، با آنکه ترکیه خواستار عضویت در اتحادیه اروپا است و در تشکل نظامی ناتو نقش برجسته دارد، با تعدیل ساختار سیاسی، تغییر در قانون اساسی، از یک کشور دموکراتیک که باید یکی از شروط یک عضو ناتو و اتحادیه اروپا باشد، به سمت یک کشور با مشخصه اقتدارگرایی محض در حرکت است. این کشور در بسیاری موارد تحت مدیریت اردوغان اقتدارگرایی نوین را با ملی گرایی ترکی، دیدگاه های اسلامی مرکب ساخته و مدل جدیدی از تفکر سیاسی در خصوص یک نظام سیاسی را بوجود آورده است. با این کار اردوغان و رهبران همسان وی، نه تنها به حفظ و قوام قدرت سیاسی خود فکر کمک کرده اند، بلکه باعث خواهد شد تا کشورهایی همانند ترکیه که موقعیت استراتیژیکی در برهه های مختلف تاریخی داشته اند، از یک بازیگر کوچک در سطح منطقه به یک بازیگر برجسته و تصمیم گیر در پویایی ها و دینامیک قدرت و امنیت، مبدل شوند. 

نقش فعال ترکیه در سطح منطقه، بحران هایی نظیر سوریه، عراق و حتی ایفای نقش قاطع در بحران لیبی و سودان، باعث می شود که یک کشوری با ساخت سیاسی بی مانند در سطح منطقه به هژمون مبدل شود و حضور آن برجسته شود که این قاطعیت را می توان محصول اقتدارگرایی اردوغان و ترکیه تحت مدیریت وی دانست. 

در حالی که تمام این اقدامات باعث شده تا اردوغان که ترکیه را برای سالیان دراز اداره می کند و احدی از مخالفت و مقاومت را تحمل نمی کند، علی رغم آن که نظام سیاسی آن دموکراتیک است و روندهای دموکراتیک باید در آن غابلیت بیشتر داشته باشد، با مشخصه منحصر به فرد به اعمال سیاست بپردازد و نوع جدیدی از اقتدارگرایی مدرن را به معرفی بگیرد. این کشور با اعمال سیاست های مستقلانه در خصوص مسائل بزرگ منطقه و جهان که منافع آن ایجاب می کند، راه جدا از ناتو و واشنگتن را در پیش گیرد و در بسیاری مواقع از این درک از جانب واشنگتن و بروکسل تنبیه شود. خرید راکت های اس 400 از روسیه، قرارداد تحویل هواپیمای های اف 16 و مدل های جدیدی از آن را از جانب واشنگتن به دنبال داشت. 

به هر صورت این کشور ملاحظات واشنگتن و بروکسل را در بسیاری موارد مدنظر نمی گیرد و بر مبنای برداشت ها و سنجش های خودش تصمیم می گیرد. تمایل این کشور به سوی روسیه، چین و تمرکز اصلی آن بر کشورهای ترک نژآد آسیای مرکزی و قفقاز، نقش فعال آن را در روندهای منطقه ای و سهم بیشتر در سیاست های بزرگ را نشان می دهد. این کار به ترکیه جرات بیشتر داده تا مستقل از تصمیم های واشنگتن تصمیم بگیرد و مستقلانه عمل کند. تمایل به سمت روسیه، تلاش برای تامین ارتباط با چین و در بعضی موارد، همسویی با سیاست های شانگهای به عنوان رقیب ناتو، تناقض در تبعیت اردوغان به عنوان یک رهبر اقتدارگراست. رهبر اقتدارگرایی که هم پشت میز ناتو می نشیند و در جهت منافع خودش رای می دهد و هم با سهامداران شانگهای، وارد معامله های بزرگ سیاسی می شود. خلاصه تمام این ابتکارات را رهبری اقتدارگرای اردوغان به ترکیه تحفه داده است. اقتدارگرایی که اکنون در نصف جهان (شرق) مد است و وجه بارز آن حساب می شود، ولی در این طرف میز که ناتو در آن قرار دارد، انحراف از اصول دموکراسی پنداشته می شود. 

این استقلال عمل ترکیه در تعقیب سیاست های اقتدارگرایانه، نشان می دهد که دنیای به رهبری امریکا که هژمونی لیبرال را سیاست های بزرگ جهانی معرفی می کند، با چنین نمونه های مصداقی مواجه است که به یمن کمک های هنگفت تسلیحاتی در دوران جنگ سرد، یار و یاور ناتو و واشنگتن بوده است. بااین حال، پرسشی ممکن است مطرح شود که در دهه‌های آغازین قرن بیست و یکم دقیقاً چه می‌گذرد که کشورهایی که در اواخر قرن بیستم به دموکراسی گرویده بودند هرچه بیشتر به سوی اقتدارگرایی تغییر جهت داده‌اند؟ 

در پی سقوط اتحاد شوروی، حتی آن کشور به سوی انتخابات آزاد و باز رفت. اما ولادیمیر پوتین رفته‌رفته و سپس به‌ناگهان قدرت را از مردم گرفت و کشور را بیشتر شبیه به اتحاد شوروی پیش از فدراسیون روسیه گردانید. 

باید در نظرداشته باشیم که اقتدارگرایانِ امروز از گونۀ جدیدی هستند و از خطاهای رهبران فاشیست گذشته آموخته‌اند. آنها برای حفظ قدرت و فرونشاندن انتقاد خارجی، با برگزاری انتخابات پوستۀ دموکراسی را نگه می‌دارند، سپس با تقلب یا حتی جلوگیری از شرکت رقبای قدرتمند سیاسی در انتخابات خرابکاری می‌کنند. 

به هر حال، در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری ترکیه، سه عامل تعیین‌کننده وجود داشت که توانستند بر نتایج انتخابات تأثیرگذار باشند. عامل اول، تأثیر ترجیحات کاندید ائتلاف «آتا» یعنی «سنان اوغان» و حمایت‌های «اومیت اوزداغ»، رئیس حزب «ظفر»، بر رای‌دهندگان طرفدار آنهاست. عامل دوم، نوع پاسخ مردم ترکیه به فضای منفی و کمپینی است که «کمال قلیچداراوغلو»، کاندید ائتلاف مخالفان با «لفاظی‌های راست‌گرایانه و افراطی» خود ایجاد کرده است. عامل سومی که می‌تواند معادلات این دور از انتخابات را تعیین کرده و یا تغییر دهد، موفقیت ائتلاف اردوغان و طرفداران قلیچداراوغلو در میزان بسیج آراء واجدین شرایط ترکیه از جمله قشر جوان و رای‌اولی‌هاست. 

در اینکه اردوغان با ۴درصد بیشتر، دور اول انتخابات را از قلیچداراوغلو با برتری ۴۹.۵ درصدی برده و راهی دور دوم شده، شکی نیست، اما برتری دیگر او این است که «ائتلاف مردم» اکثریت پارلمان را به دست آورد. 

به هر حال، اردوغان پیروز میدان شد و نظم اقتدارگرای وی که از دموکراسی و انتخابات بهره می گیرد، حالا حاکم میدان است. 

ترکیه در سال های پیش رو، باید آزمون های سختی از قبیل مهار بحران اقتصادی، جلوگیری از سقوط بیش از حد پول ملی در برابر ارزهای خارجی، تلاش برای ارتقای جایگاه منطقه ای اش، حفظ جایگاهش در ناتو، تلاش برای عضویت در اتحاد اروپا و انتخاب میان شرق و غرب را موفقیت پشت سر گذارد. بدون شک که اردوغان برنامه هایی در سر دارد. می خواهد از این فرصت برای ارتقای جایگاه ترکیه در معادلات منطقه ای و بین المللی، بهره ببرد. با همه طرف ها شراکت راهبرد ایجاد کند و همانند موقعیت برازنده در دوران جنگ سرد، منافع سیاسی، اقتصادی، امنیتی و هیدروپولیتیکی خود را تحصیل کند. به همین سان هم بروکسل و واشنگتن و هم پکن و مسکو مترصد فرصتند تا از متحدی همچون ترکیه یارگیری کنند تا توازن قطب های شرق و غرب به هم نخورد. 

با این حال، اقتدارگرایی که اردوغان در ترکیه پیاده کرده، تحریف نظم لیبرالی است که امریکا آن را خطوط کلی یک دنیای تحت رهبری این نظم تعریف می کند. در حالی که ترکیه تحت کنترول اردوغان، کماکان به سیاست های اقتدارگرایانه ادامه می دهد، نظم لیبرال تحت امریکا، در بسیاری از نقاط جهان طرفدارانش را از دست داده و جایگزینی همانند مدل شرقی یافته است.

عبدالناصر نورزاد

نویسنده خبر

استاد پیشین دانشگاه کابل

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ترکیه انتخابات ریاست جمهوری ترکیه رجب طیب اردوغان حزب عدالت و توسعه پیروزی اردوغان لیبرالیسم روسیه و ترکیه چین و ترکیه امریکا و ترکیه اقتدارگرایی


( ۸ )

نظر شما :

Ata ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۲:۲۴
انتخابات ترکیه نشان داد که یک حاکم هر چقدر هم که اقتدارگرا باشد باز به حمایت مردم نیاز دارد. اگر اوغان از اردوغان حمایت نمی کرد انتخابات را اردوغان باخته بود. هیچ بحران اقتصادی و زلزله و تورم و افزایش نرخ دلار باعث نشد که مردم ملی‌گرایی را به اقتصاد بفروشند در حالی که کلیچدار اوغلو روی بحران اقتصادی حساب باز کرده.
علی ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۳:۵۷
مقاله عالی بود . اما یه اشتباه چاپی داشت اونم اینکه ، اکثریت پارلمان در دست ائتلاف جمهور هست نه ائتلاف مردم
محمد ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۹:۳۹
گرایش مردم کشورهای غیرتوسعه یافته و غیر دموکراتیک به جریان اقتدار گرا طبیعی است . یک مثال می زنم : در کشوری مثل امریکا ، سوئد و یا انگلیس ، آمدن و رفتن کابینه ها تاثیری در زندگی روزمره مردم ندارد و همه چیز در یک ثبات دائمی قرار دارد . اما در کشورهای غیر دموکراتیک ، با عوض شدن یک رئیس جمهور ، قانون اساسی و پول ملی کشورهم می تواند عوض شود. پس طبقه محافظه کار جامعه از تغییر می ترسد . زیرا طبق یک سنت قدیمی در خاورمیانه ، هیچ بدی نرفته که جاش خوب بیاد. و معمولا جریان حاکم خوب می تواند مردم را از ترس نان شب ، به سمت خودش بکشاند.
خسرو ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ | ۲۱:۰۵
مردم ترکیه در این برهه زمانی ، به این نتیجه رسیده اند که کشورشان به رهبر باتجربه و قدرتمند نیازمند است پس اردوغان را باید انتخاب می‌کردند اگر رقیب بهتری بود آنرا انتخاب می‌کردند