تهران و آنکارا باید با روش های مسئولانه اختلافات را حل کنند
تنش آبی ایران و ترکیه
نویسنده: مینا خرمی
دیپلماسی ایرانی: مساله آب به تدریج در حال تبدیل شدن به یکی دیگر از عوامل بالقوه اختلاف میان آنکارا و تهران است. ترکیه و ایران تا همین اواخر بر سر شماری از مسائل از جمله سوریه و عراق، دچار اختلاف نظر بودند و اکنون موضوع مدیریت آب های میان مرزی مساله محوری در روابط دو کشور شده و این تحولی است که در میان مدت میتواند پیامدهای جدی برای امنیت منطقه داشته باشد.
وزیر امور خارجه و تعدادی از نمایندگان مجلس ایران ماه گذشته، طرح های بلندپروازانه سدسازی آنکارا را عامل تشدید خشکی در عراق و سوریه و طوفان های گرد و غبار در ایران دانستند و این رویکرد ترکیه را غیرقابل پذیرش خواندند.
ترکیه نیز به نوبه خود، ادعاهای ایران را غیرعلمی دانست و سیاستمداران ایرانی را متهم کرد که سعی دارند از ترکیه به عنوان عامل انحراف توجه عمومی از سوءمدیریت شدید منابع آبی کشور خود استفاده کنند.
این طرح چند میلیارد دلاری سدسازی در آناتولی قراردارد و شامل ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه برق آبی بر رودهای دجله و فرات است که باعث خشکی شدید در بخش های وسیعی از سوریه و عراق شده است. سد ایلیسو بر رودخانه دجله حادترین تهدید زیست محیطی را برای استان های جنوبی و غربی ایران اعمال می کند. به گفته مقامات ایرانی، افزایش اخیر توفان های غبار در این مناطق نتیجه مستقیم کاهش جریان آب دجله و خشکی در عراق است.
مشکل آب در سال های آینده منافع چهار کشور مستقل را در معرض خطر قرار داده از آنجا که ترکیه برخلاف سه کشور دیگر، کنوانسیون ۱۹۹۷ نیویورک را در مورد استفاده غیرقانونی از آبهای میان مرزی امضا نکرده است، مساله مورد نظر حادتر می شود و هیچ مبنایی برای ایجاد یک رویکرد چندجانبه وجود ندارد. حتی اگر آنکارا به یک کنوانسیون بینالمللی ملزم بود، هرگز مشخص نبود که تهران با توجه به انزوا در صحنه جهانی، تا چه اندازه در جلب حمایت از موقعیت خود موفق می شد.
عراق و سوریه نیز قادر به اعمال فشار جدی بر ترکیه و رفع نگرانی های خود در مورد مدیریت آب نیستند. برخی از تحلیلگران ایرانی معتقدند ترکیه در سال های اخیر از ضعف عراق استفاده و تلاش های خود را برای ساخت سد تسریع کرده است.
در مجموع، هیچ گزینهای برای ایران باقی نمیگذارد مگر این که ترتیبات دوجانبه خود را با ترکیه گسترش دهد و همزمان، رهبری رویکرد مشترک با عراق و سوریه را برای اعمال فشار جمعی بر ترکیه بر عهده گیرد.
توفان های غبار سلامت عمومی را به خطر می اندازد و شهرها و مشاغل را تعطیل می کند. همچنین به بهره وری اقتصادی آسیب می زند. کم آبی همچنین کشاورزی و امنیت غذایی را تضعیف می کند.
ترکیه نیز شاید سدسازی در ایران را به عنوان عامل خشکی در عراق برجسته کند. بغداد و اربیل بارها از تلاش های ایران برای انحراف شاخه های فرعی دجله شکایت کرده اند.
آنکارا و تهران باید روش های مسئولانه را انتخاب و از صدور بیانیه های احساسی خودداری کنند. متأسفانه، به نظر می رسد در حال حاضر عمل گرایی چندانی وجود ندارد و اتخاذ سیاست های عوام گرایانه به نفع هر دو دولت است و به تقویت احساسات ملی گرایانه کمک و توجه افکار عمومی را از وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی در هر دو کشور منحرف می کند. به ویژه، این امر برای حزب حاکم ترکیه در سال انتخابات سودمند خواهد بود.
ایالات متحده امریکا نیز باید به مناقشه دامنه دار ایران و ترکیه توجه نشان دهد. عاقلانه خواهد بود که به اهمیت مدیریت آب به عنوان ابزاری برای تعامل مستقیم با تهران خارج از چارچوب برجام توجه داشته باشیم.
دولت امریکا باید با متحدان و شرکای خود برای ایجاد نهادهای منطقه ای همکاری و از تبدیل شدن مساله آب به عنوان سلاح جلوگیری کند. انجام این کار آسان نخواهد بود، ولی شکست قطعا هزینه بیشتری برای امریکا خواهد داشت.
بر اساس آخرین گزارش شورای اطلاعات ملی، کمبود آب و بحرانهای زیستمحیطی می تواند به درگیریهای مسلحانه در خاورمیانه منجر شود و هدف امریکا را برای کاهش مداخلات نظامی در منطقه ناکام بگذارد.
کوتاهی امریکا در این زمینه می تواند هزینه هنگفت راهبردی، دیپلماتیک و تجاری در منطقه به همراه داشته باشد، زیرا پکن به دنبال پر کردن تهی گشت رهبری در منطقه است.
بیتفاوتی واشنگتن نسبت به بحران زیستمحیطی در حال وقوع در خاورمیانه میتواند پیامدهای جدی برای رقابت فناوری آن با چین داشته باشد. فنآوریهایی مانند هوش مصنوعی و زیرساختهای هوشمند قرار است نقشی مهمی در شکلدهی به درک دولتها از اثرات تغییرات آبوهوایی و همچنین تلاش برای پیشگیری از آنها ایفا کنند. بنابراین تعامل غیرفعال با بازیگران منطقهای میتواند موقعیت چین را بهعنوان تامینکننده و شریک پیشرو در عرصه فناوری منطقه افزایش دهد.
منبع: اندیشکده میدل ایست اینستیتوت/ تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :