عواقب جنگی که صدام برافروخت

ترکیه برنده بزرگ مناقشات آبی منطقه

۰۸ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۵:۰۰ کد : ۲۰۱۲۱۸۶ نگاه ایرانی خاورمیانه
نویسنده خبر: محمد فاضلی
محمد فاضلی در یادداشتی می نویسد: ترکیه علاوه بر بهره بردن از سیاست اقتصادی بهترش، با بهره بردن از فرصت جنگ در این منطقه، به عنوان قدرت منطقه‌ای در اقتصاد و مدیریت منابع آبی ظهور کرد. ترکیه حالا برگ برنده بزرگی در دست دارد و در مقابل کشورهای پایین‌دست در بدترین وضعیت‌ها از نظر توازن منطقه‌ای و از نظر سطح همکاری‌های منطقه‌ای برای مدیریت منابع و مسائل محیط‌زیستی هستند. 
ترکیه برنده بزرگ مناقشات آبی منطقه

دیپلماسی ایرانی: خیابان را سراسر خاک گرفته است و شهر زیر گرد و خاک تعطیل شده است. دیروز وقتی از رادیوی تاکسی شنیدم که دولت عراق ادارات و مدارس این کشور را به دلیل شدت گرد و غبار تعطیل کرده است، فهمیدم که روزهای بعد را منتظر گرد و خاک در ایران باشیم. گرد و خاکی که بهار امسال در شهرها و حلق شهروندان جا خوش کرده، یک بُعد منطقه‌ای و بین‌کشوری قابل توجه دارد. 

چهل‌ودو سال پیش صدام حسین به خاک ایران تجاوز کرد. قسمتی از تالاب‌های مابین ایران و عراق در جریان جنگ خشکانده شدند تا امکان عملیات نظامی ایران علیه عراق از طریق آنها از بین برود. این مناطق خشکیده به بعدها به منشأ گرد و خاک تبدیل شدند. اما داستان فقط به همین مقدار خلاصه نمی‌شود. 

دو کشور ایران و عراق در جریان جنگی هشت ساله تضعیف شدند. اقتصادشان به قهقرا رفت. صدام بعدها به کویت تجاوز کرد. جنگ کویت و حمله آمریکا به عراق در دو مقطع، از عراق دولتی فرومانده ساخت که قادر به مدیریت محیط‌زیستی، مطالبه حقابه از ترکیه یا انجام بازی برد – بردی با ترکیه برای تأمین آب پیکره‌های آبی عراق نیست. 

ایران نیز در جریان جنگ تضعیف شد. ترکیه یکی از برندگان جنگ ایران و عراق بود. در تمام سال‌هایی که ایران و عراق در جریان جنگ تضعیف شدند، عراق به دولتی فرومانده و فاقد کنترل بر وضعیت محیط‌زیستی کشور تبدیل شد، و در سال‌های درگیری کشورهای منطقه در جنگ‌های منطقه‌ای (درگیری در عراق، سوریه، یمن و ...) ترکیه به تقویت اقتصاد و تکمیل پروژه‌های آبی خود همت گمارد. گذشته از آن‌که این کشور از دهه ۱۹۵۰ برنامه منسجمی برای مدیریت منابع آب خود به عنوان کشور بالادست سوریه، عراق و ایران داشت. 

ترکیه علاوه بر بهره بردن از سیاست اقتصادی بهترش، با بهره بردن از فرصت جنگ در این منطقه، به عنوان قدرت منطقه‌ای در اقتصاد و مدیریت منابع آبی ظهور کرد. ترکیه حالا برگ برنده بزرگی در دست دارد و در مقابل کشورهای پایین‌دست در بدترین وضعیت‌ها از نظر توازن منطقه‌ای و از نظر سطح همکاری‌های منطقه‌ای برای مدیریت منابع و مسائل محیط‌زیستی هستند. 

جنگی که عراق افروخت، نوع ادراک رهبران این منطقه که در آن هیچ جایگاهی برای محیط‌زیست، همکاری محیط‌زیستی و تعامل منطقه‌ای بر محور حفظ محیط‌زیست وجود ندارد، بالا بودن سطح تنش و درگیری در این منطقه که امنیت نظامی را بر هر نوع دیگری از امنیت برتری داده، و میزان بالای بی‌اعتمادی میان کشورهای منطقه، این بخش از جهان را به منطقه "خاک بر سر" تبدیل کرده است. 

محیط‌زیست کالای عمومی است که همگان باید سهم خود در حفظ و بهره‌برداری از آن‌را بپردازند. این کالای عمومی در منطقه‌ای چنین پرتنش قربانی امور دیگری می‌شود. ترکیه بی‌گمان برنده اصلی این وضعیت است. بعید است در چنین جایی از جهان همکاری‌ای بین‌کشوری و منطقه‌ای برای مدیریت بحران‌های محیط‌زیستی شکل بگیرد.

تلخ‌تر این است که در کشاکش تنازعات خانمان‌سوز این منطقه، بعید است توازن قدرتی با ترکیه یا حتی چیزی از جنس معامله آب در برابر هر چیزی شکل بگیرد که ظرفیتی واقعی برای کنترل بحران محیط‌زیستی ایجاد کند. 

ادامه این وضعیت امنیت زیستی در منطقه شرق مدیترانه از سوریه تا ایران و احتمالاً افغانستان را تهدید می‌کند. زمانی آرتور میلسپو نوشته بود ایرانیان اگرچه در خاورمیانه زندگی می‌کنند اما شباهت اندکی به مردمان این منطقه دارند، اما متأسفانه هر روز بیشتر در سرنوشت خاورمیانه‌ای شریک می‌شویم. 

حاکمان کشورهای شرق مدیترانه اضافه بر همه مصائب مردمان‌شان باید به امنیت محیط‌زیستی مردمان‌شان نیز بسیار بیش از گذشته بیندیشند. زیستن در این منطقه به اندیشه‌ای متفاوت نیازمند است.

محمد فاضلی

نویسنده خبر

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران و عراق بحران ریزگردها ترکیه ایران و ترکیه ترکیه و عراق ایران و ترکیه و عراق جنگ عراق جنگ تحمیلی صدام حسین جنگ هشت ساله جنگ ایران و عراق محمد فاضلی


( ۲۵ )

نظر شما :

کامران ۰۸ خرداد ۱۴۰۱ | ۲۰:۵۱
مگر حق هر کشور صاحب منبع اصلی رود کمتر از ۵۰ درصد است؟ منشا رودخانه دجله کلا ۴۳ درصد در خاک ترکیه است و۵۷ درصد در خاک ایران و عراق! در مورد فرات ارقام متفاوت است و با اینحال ترکیه کمتر از نیم ان را ذخیره کرده است . در مورد ارس که کاملا موضوع بیجاست چون تنها کمتر از ۳۰ درصد از سرمنشا در اختیار ترکیه است و با اینحال تا کنون سدی نبوده است . منبا اصلی ریز گردها شمال افریقا و عربستان و به اعتراف مسئولین مناطق داخل خاک ایران است . چرا انقدر دنبال دشمن فرضی هستیم . مگر نه اینست که با انحراف اب رودخانه های خوزستان بخش زیادی از ان تبدیل به منبع ریزگرد شده است ! مگر نه اینست که برای جبران توسعه شدید جمعیت شهرهایی مثل مهاباد و بوکان و افزایش جمعیت ناگهانی از ۲۰ هزار نفر طی ۳ دهه به بالای ۲۵۰ هزار نفر سدهایی احداث کرده ایم که منجر به خشک شدن دریاچه ارومیه شده است !
دلسوز ایران به کامران ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۸:۳۶
منشا رودخانه دجله و فرات از ایران کمتر از 7درصد است (طبق گفته مسول ایرانی در سایت خبری خبر آنلاین)الباقی آنها مربوط به ترکیه و کردستان عراق است ،شما ورودی آبی به دجله و فرات بدون سد ترکیه مقایسه کنید با حال تا تفاوت آن را متوجه بشوید ،در مورد رودخانه ارس هم هنوز تکمیل کامل سدها توسط ترکیه رخ نداده اما حجم دبی آن تغییر یافته ،اما سدسازی ارمنستان و...نمی توان نادیده گرفت ،منشا بیش از ۳۰ درصد است ،افزایش جمعیت و سد سازی ،وایجاد چاه موتورهای عمیق برای آبیاری مزارع سیب باعث حال امروز دریاچه ارومیه است
خسرو ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۳:۲۶
جناب فاضلی گفته آرتور میلسپو در مورد شباهت اندک ایرانیان به مردم خاورمیانه -- اگر نقل قول از او صحت داشته باشد بیشتر ترزیق نفاق به خاورمیانه است خود برتر پنداری ، منجر به نژادپرستی و سازش ناپذیری و دشمنی و ... میشود بدان جهت است که امروز عده ای از مردم و مسئولین ایرانی ، با تحقیر همسایگان و به تبع آن قسمت بیشتری از مردم ایران( میلیونها نفر ایرانی به جهت قومی ترک و عرب و ترکمن و بلوچ و...هستند ) -- همکاری و همفکری و تجارت و دوستی منطقه ای را ناممکن کرده اند کاش از یک متخصص هیدرولوژی یا منابع طبیعی با وجدان راهنمایی میخواستید نوشته های شما تا کنون منطقی و مستند بود مگر این استثنا
طغرل ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۱:۵۴
بطور کلی پیشرفتهای فزاینده ایران در همه زمینه ها که در سالیان بعد از انقلاب به برکت رهبری بی نظیر امام وخلف صالح ایشان ایجاد شد سبب شد که ایران که قبل از انقلاب از کشورهای منطقه عقب تر بود وبا فقر گسترده مردم وعقب افتادگی در همه زمینه ها در سیاست خارجی منطقه حرفی برای گفتن نداشته باشد اکنون می تواند نه تنها با مطالبه حقوق خود بر مشکلات پیش آمده غلبه کند بلکه می تواند با طیف وسیعی از نخبگان سیاسی واقتصادی که در بدنه دولت ونظام ایران وجود دارند به کشورهایی مانند ترکیه وقطر وکویت وامارات رهنمودهای کارشناسی ارائه کند واگر ممانعتهای سیاسی دولتهای موجود در منطقه نبود کل منطقه می توانست از نعمت کارشناسان زبده ما بهره مند شده وشاهد جهش رشدی این منطقه نسبت به سایر مناطق جهان مثل آسیای شرقی واروپا باشیم