درس هایی از جنگ هشت ساله ایران و عراق (بخش سوم)
هشت قطعنامه ای که ایران در سال های اولیه جنگ نپذیرفت
نویسنده: دکتر یوسف رستمی، فارغ التحصیل از مالزی، پژوهشگر و استاد دانشگاه
دیپلماسی ایرانی: پس از اجلاس وزرای امور خارجه جنبش عدم تعهد در بهمن ۱۳۵۹ در دهلی، در روز یکشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۰ هیئت صلح سازمان شامل وزیر امور خارجه کوبا، وزیر امور خارجه هند، وزیر امور خارجه زامبیا، رئیس دایره سیاسی سازمان آزادیبخش فلسطین و نماینده این تشکیلات در سازمان ملل وارد تهران شدند. این هیئت با مقامات کشور از جمله رئیسجمهوری دیدار کرد و پیشنهاد داد همراه با خروج نیروهای عراقی، یک منطقه غیرنظامی در خاک ایران ایجاد شود. رئیسجمهوری و برخی از سران ارتش تمایل داشتند با تعدیلی این طرح را بپذیرند. بهگفتهٔ بنی صدر امام خمینی گفتند پیشنهاد خوبی است کار را بر اساس این تمام کنید اما اسمش را صلح نگذارید خودتان بلدید چطور جور کنید و چه عبارتی بگویید که تصور نکنند صلح کردهاید! گفتم چرا؟ گفتند صلح مخالف زیاد دارد. وزرای امور خارجه قرار بود در ۲۵ خرداد به ایران بیایند ولی اجرای مراحل عزل رئیسجمهور شروع شد و آنها نیز نیامدند.
روزنامه جمهوری اسلامی در 11 فروردین سال 60 در صفحه نخست خود به نقل از هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس نوشت: محاکمه متجاوز و پرداخت خسارت برای صدام عاقبتی غیر از سقوط ندارد.
در اوائل تیر ماه ۱۳۶۰ صدام پیشنهاد کرد بهمناسبت ماه مبارک رمضان آتشبس شود. ایران آن را نپذیرفت و امام خمینی در پاسخ گفتند: چون صدام شکست خود را نزدیک میبیند دست به حیلهای عامیانه زده و بعضی از طرفداران او نیز همان را تعقیب نمودهاند؛ میگوید ماه مبارک رمضان ماه عبادت است و جنگ در آن حرام است و لازم است آتشبس اعلام شود. او و دوستان آمریکاییاش نمیدانند که ماه مبارک رمضان شهر حرام نیست. ولی صدام، خود در یکی از ماههای حرام علیه ما به جنگ برخاست و کسی از طرفدارانش به او اعتراض نکرد. امروز ما در حال دفاع هستیم و دفاع از کشور یکی از عبادات بزرگ است. نیروهای مسلح ما باید بدانند که پیغمبر اکرم (ص) در ماه مبارک رمضان علیه کفار جنگید.
مرحوم هاشمی رفسنجانی در اسفند ۱۳۶۰ در مصاحبه با هفته نامه موقف عربی گفت: ما نمیخواهیم در سایه رژیم فعلی عراق، به هیچ توافقی با بغداد برسیم… و این سری نیست که آن را فاش کنم که صدام حسین توسط میانجیها موافقت کرد طبق مواد و شرایط قرارداد الجزایر و بدون قید و شرط، عقبنشینی کند… ولی ما این پیشنهاد را رد کردیم و با هرگونه توافقی مخالفت خواهیم کرد. مادامی که رژیم فعلی عراق، طرف دوم توافق باشد. این توافق باید با ملت عراق و پس از پیروزی امضا شود. ما حاضر نیستیم دست از حمایت از سازمانهای مخالف رژیم عراق برداریم. او دربارهٔ پیشنهاد عربستان برای پرداخت خسارت به ایران تاکید کرد: این پیشنهاد و پیشنهادهای مخالف را قبول نمیکنیم، مسئله ضرر و منفعت نیست، مسئله، مسئله حق و باطل است. وی در خاطرات روز ۱۵ اسفند ۱۳۶۰ مینویسد: وابسته نظامی ایتالیا گفته: کشورهای نفتخیز منطقه مایلند شصت میلیارد دلار خسارات جنگ را از طرف صدام به ایران بدهند و ایران از شرط سوم که کیفر صدام است منصرف شود.
یک روز پس از آزادی خرمشهر در ۴ خرداد ۱۳۶۱ دبیرکل سازمان ملل متحد (دکوئیار) نامههایی به دو طرف فرستاد و پیشنهاد داد پس از کسب مجوز از شورای امنیت برای یافتن راههایی برای توقف درگیری بین دو طرف، برای پایان دادن به جنگ میانجیگری کنند. عراق موافقت کرد و ایران نپذیرفت.
نیویورک تایمز طی مقاله ای در اول تیرماه ۱۳۶۱ نوشت: پس از عقب راندن نیروهای عراقی از خرمشهر، صدام حسین خواستار آتشبس فوری میان دو کشور شد. آیتالله خمینی این آتشبس را رد کرد و چهار شرط برای آتشبس قرار داد: 1-آزادسازی قصر شیرین و عقبنشینی عراقی ها تا مرزهای بینالمللی. ۲- پرداخت غرامت۱۵۰ میلیارد دلاری. ۳- بازگشت شیعیان رانده شده از عراق. ۴- برکناری و محاکمه صدام حسین. این روزنامه اضافه کرد، رهبر ایران امروز در یک برنامه رادیویی گفت که جنگ با عراق حتی اگر عراقیها خاک ایران را ترک کنند، پایان نخواهد یافت. صدام حسین، رئیس جمهوری عراق، روز یکشنبه آغاز عقب نشینی را اعلام کرد و گفت که ظرف 10 روز کامل خواهد شد. علی رغم واکنش ایران، اجماع در اینجا این است که تصمیم عراق برای عقب نشینی، احتمال حمله ایران به عراق را حداقل برای مدتی کاهش داده است. چنین تهاجمی پیش از اعلام رئیس جمهوری صدام حسین عملاً قطعی تلقی می شد. سوریه که متحد اصلی عرب ایران است، سعی کرده آنها را متقاعد کند که اگر از مرز عراق عبور کنند، مرتکب اشتباه خواهند شد. لیبی و الجزایر که هر دو روابط خوبی با ایرانی ها دارند، به آنها هشدار داده اند. ده روز پیش، پس از تهاجم اسرائیل به لبنان، ایران از عراق خواست تا به نیروهای ایرانی اجازه عبور از مرز دهد تا بتوانند در لبنان با اسرائیلی ها بجنگند. این درخواست از سوی عراق به شرطی که همراه با آتش بس بین عراق و ایران باشد پذیرفته شد. ایران این شرط را رد کرد.
قطعنامه ۵۱۴ در ۲۱ تیرماه ۱۳۶۱ (۵۰ روز پس از آزادی خرمشهر) صادر شد. این نخستین قطعنامهای بود که در آن از دو کشور خواسته شده بود به پشت مرزهای خود بازگردند. ایران این قطعنامه را رد کرد و مدتی بعد اقدام به ورود به خاک عراق کرد.
قطعنامه ۵۲۲ شورای امنیت سازمان ملل در مهر ۱۳۶۱ پس از یادآوری قطعنامه ۴۷۹ و قطعنامه ۵۱۴ خواستار آتشبس فوری بین ایران و عراق شد و خواستار عقبنشینی هر دو طرف به مرزهای شناخته شده بینالمللی خود شد. شورا به رسمیت شناخت که عراق با اجرای قطعنامه ۵۱۴ موافقت کرده است و از ایران نیز خواست که همین کار را انجام دهد و حق دفاع مشروع ایران را تضعیف کرد.
رفسنجانی در خاطرات ۱ آبان ۱۳۶۱ مینویسد: احمد آقا آمد، راجع به شرایط صلح با عراق مذاکره کردیم. با رئیسجمهور تماس گرفتم معلوم شد احمد سکوتوره خودش نیامده ودر عوض وزرای چند کشور واسطه آمدهاند… در مجلس گروهی میگویند تا سقوط صدام و ایجاد حکومت اسلامی در عراق جنگ را ادامه بدهیم، آقای ]آیت الله[ خامنه ای نتیجه مذاکرات با هیئت کنفرانس اسلامی را گفتند، معلوم شد پیشنهاد جدیدی نداشتهاند و ما هم جواب رد دادیم. ایشان در مصاحبه ای میانجیها را تحت تأثیر آمریکا معرفی کردند که لابد به آنها برمیخورد.
در سال 1364 کنفرانس بینالمللی اسلامی (داکار – سنگال) یک طرح آتشبس را ارائه کرد که عراق با آن موافقت کرد ولی ایران آن را نپذیرفت.
در مجموع سازمان ملل متحد ۸ قطعنامه صادر کرد که عراق با همه آنها موافقت کرد ولی ایران فقط به آخرین قطعنامه پاسخ مثبت داد آن هم یکسال پس از انتشار آن، سازمان کنفرانس اسلامی ۱۰ پیشنهاد ارائه داد که مورد قبول ایران قرار نگرفت. جنبش عدم تعهد دو مرتبه، گروه هفت (هفت کشور صنعتی جهان) در دو قطعنامه و شورای همکاری خلیج فارس در دو قطعنامه (در مواقعی که امنیت دریانوردی و امنیت تردد نفت در منطقه به خطر افتاد) به لزوم رسیدن به صلح تأکید کردند.
ایران همواره بر اینکه عراق متجاوز است و میانجگری معنایی ندارد تأکید میکرد وعقبنشینی سریع و مجازات تجاوزگر (برکناری و مجازات صدام) را تنها راه خاتمه جنگ میدانست. ادامه این موضعگیری ایران و نیز ورود ایران به خاک عراق در تابستان ۱۳۶۱ باعث شد عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس در تبلیغات خود ایران را بهعنوان کشور جنگ طلب، متجاوز و غیرقابل توقف معرفی کنند که باید از هر روشی برای توقف آن استفاده کرد. بدین ترتیب عراق حمله به سکوهای نفتی (در بهمن ۱۳۶۱) و کشتیهای نفتکش را بهعنوان عاملی برای توقف صادرات نفت ایران و فشار اقتصادی برای پذیرفتن قطعنامههای سازمان ملل و مذاکرات صلح توجیه میکرد.
ادامه دارد
نظر شما :