شباهت های دو مهاجم
جنگ ایران و عراق و درس هایی برای اوکراین
نویسنده: رونان پی. مِینپرایز
دیپلماسی ایرانی: جنگ ها از بسیاری جهات به خانواده های ناشاد داستان های لئو تولستوی روسی شباهت دارند. هر یک از آنها خصوصیات منحصر به فرد خود را دارند. مقایسه جنگ های رخ داده در تاریخ می تواند ساده انگارانه باشد و به فرضیات نادرست منجر شود. نمی توان هیچ الگوی یکدستی برای آنها یافت، اما نادیده گرفتن تاریخ هم احمقانه است. سیاستمداران اگر درست و با دقت به شکست های گذشته دقت کنند، مسائل مهمی را خواهند یافت که به آنها در مدیریت موفقیت آمیز بحران های فعلی یا آینده کمک می کند. تاریخ و قیاس اتفاقات رخ داده در گذشته می توانند ابزار قدرتمندی در تدوین استراتژی در دوران معاصر باشند و از اشتباهات مکرر در سیاست گذاری ها جلوگیری کنند.
در حدود یک سالی که از حمله روسیه به اوکراین گذشته، این درگیری بارها با بسیاری از دیگر جنگ های رخ داده در تاریخ قیاس شده تا شاید نوعی بینش درباره چگونگی مدیریت موثر بحران کنونی به دست آید. جنگ اوکراین در ابتدا یادآور جنگ جهانی اول بود و بعدتر، برخی آن را با جنگ دو کره، جنگ های ناپلئون و جنگ جهانی دوم قیاس کردند. اما یک جنگ دیگر هست که در هر دو سطح تاکتیکی و استراتژیک، شباهت های بیشتری با جنگ اوکراین دارد: جنگ ایران و عراق بین سال های 1980 تا 1988 که بیش از یک میلیون کشته برجاگذاشت، با استفاده گسترده از سلاح های شیمیایی همراه بود و به بی ثباتی در خاورمیانه انجامید. جنگ ایران و عراق چندین ویژگی مشترک با درگیری در اوکراین دارد و درک عمیق تر از تهاجم صدام حسین به کشور همسایه و واکنش بین المللی به این تهاجم می تواند به سیاستگذاران در بررسی حمله ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، به اوکراین کمک کند.
داستان دو درگیری
یک شباهت واضح بین مراحل اولیه این دو درگیری وجود دارد: مساله تعیین کننده در هر دو، حملات سریع و ضد حمله برای تصرف زمین بود. عراق در ابتدا در سال 1980 بخش هایی از سرزمین های مرزی با ایران از جمله مریوان و مهران را تصرف و در جنوب در اهواز تا فاصله حدود 80 کیلومتری مرز ایران را تصرف کرد. با این حال، پدافند ایران در ماه های اول 1981 تقویت و این کشور موفق شد تا پیش از مارس سال بعد، حملات عراق را تلافی کند. روسیه پس از حمله به اوکراین در فوریه 2022 پیشروی های سریعی داشت و در عرض چند روز، تقریبا تا کی یف رسید. با این حال، ارتش پوتین مانند نیروهای صدام حسین، تا سپتامبر و اکتبر با ضد حمله اوکراینی روبه رو شد. پس از مراحل مقدماتی، هر دو درگیری به روندی ایستا و فرسایشی تغییر شکل پیدا کردند.
از جمله خصوصیات اصلی جنگ ایران و عراق می توان به سنگربندی های طولانی، سیم خاردارها و استفاده از تسلیحات توپخانه ای اشاره کرد که در زمان خود عمدتا با جنگ جهانی اول قیاس می شد. اوکراین و روسیه در سال 2022 به طور مشابه شبکه های وسیعی از سنگرها را ایجاد کردند؛ در جبهه نبرد در جنوب و شرق اوکراین عمدتا از تسلیحات توپخانه ای استفاده می شد و نه تانک ها. در حملات موشکی عراق و ایران، غیرنظامی های دو کشور در «جنگ شهرها» هدف گرفته شدند و روسیه هم با بمباران شهرها و شهرک ها درصدد تضعیف روحیه شهروندان اوکراینی برآمد؛ اختلال در صادرات نفت در تنگه هرمز در جریان «جنگ نفتکش ها» نیز یادآور بحران کنونی در بازار انرژی است.
این دو درگیری در سطح ژئواستراتژیک نیز شباهت هایی دارند. هر دو جنگ از نظر چشم انداز بین المللی زمان خود اهمیت زیادی داشتند و به یک نقطه عطف تبدیل شدند. دیگر کشورها از نزدیک آنها را زیر نظر داشتند و در نهایت، کشورهای هر دو طرف شکاف جنگ سرد در دهه 1980 در این مناقشات درگیر شدند و به یکی از طرفین درگیر یا هر دوی آنها، سلاح فرستادند. در حال حاضر، جنگ کنونی در اروپای شرقی در راس برنامه سیاست خارجی جهان قرار دارد و اوکراین حمایت های زیادی از منابع مختلف را شاهد بوده است. روسیه شاهد سطوح پایین تری از کمک های نظامی و سیاسی بوده است. اثرات جهانی هر دو جنگ از نظر تاثیرگذاری بر اقتصاد بین المللی و صنعت انرژی نیز قابل مقایسه است. هر دو درگیری به افزایش قیمت انرژی و سایر اثرات اقتصادی در سراسر جهان منجر شدند.
البته در زمان بررسی شباهت ها بین دو درگیری، لازم است که پیشرفت فناوری طی سال های گذشته و اهمیت قابلیت های سایبری در میدان جنگ امروزی نیز در نظر گرفته شود. به علاوه، برخلاف جنگ ایران و عراق، در اوکراین از جت های جنگنده استفاده چندانی نمی شود. یک سری خصوصیات جغرافیایی و اجتماعی-فرهنگی و سیاسی در میان دو درگیری نیز با یکدیگر تفاوت دارد. با این حال، همان میزان شباهت های موجود بین دو درگیری بررسی تصمیم های سیاسی در دوران جنگ دهه 1980 را برای تصمیم گیری های بهتر درباره بحران کنونی ضروری می سازد.
صبر و آمادگی
در سطح تاکتیکی، خطاهای جنگ ایران و عراق از نیاز به برنامه ریزی هوشمندانه برای تهاجم حکایت دارد و مخاطراتی که از بی حوصلگی و عدم آمادگی ناشی می شوند. ایران پس از عقب راندن تهاجم اولیه عراق، پیشروی های خود را اغلب بدون نیروی انسانی یا تدارکات لازم، آغاز کرد. این حملات حسن تاکتیکی چندانی نداشتند و اغلب برای موفقیت، باید چندین مرتبه تکرار می شدند. عراق هم به طور مشابه، عملیات ناموفق و دشوار مشابهی داشت و حملات فاجعه باری با برنامه ریزی ضعیف و شتابزده در مکان هایی مانند جزیره مجنون و مهران انجام داد.
بر خلاف سابقه جنگ ایران و عراق، اوکراین تاکنون حملات موفقی در شرق و اطراف خرسون داشته و تلاش های آن در بازپس گیری سرزمین هایش صبورانه و موثر بوده است. با این حال، پیشروی بدون تسلیحات مورد نیاز برای پیشروی های آتی می توانند همانند بسیاری از حملات ناموفق ایران و عراق، عجولانه باشد. حتی تانک هایی که غرب به تازگی با فرستادن آنها به اوکراین موافقت کرده، گرچه می توانند موثر واقع شوند، اما لازم است که ابتدا تاثیر آنها بر قابلیت های عملیاتی اوکراین با دقت ارزیابی شود. تعدد حملات ناموفق یا با تاثیرگذاری پایین در جریان جنگ ایران و عراق نه تنها به افزایش شمار کشته شدگان هر دو طرف انجامید، بلکه خطوط تهاجمی را شکست و این امکان را برای طرفین فراهم آورد تا پس از حملات، میزان قابل توجهی از خاک را پس بگیرند. یک حمله نافرجام اوکراینی که بدون برنامه ریزی مناسب صورت بگیرد نیز می تواند فرصت تجدید قوا و تثبیت نیرو را برای روسیه فراهم آورد. اوکراین خیلی زود درک خواهد کرد که صبر یک فضیلت است. (این مطلب ادامه دارد.)
منبع: وار آن د راکز / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :