لزوم فشار جدی تر و همه جانبه بر آنکارا

ترکیه گوش شنوایی برای ایران ندارد

۰۶ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۱۲۱۵۷ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
محسن پاک آیین در گفت وگویی با دیپلماسی ایرانی تاکید کرد: واقعیتی که اکنون تقریبا برای همه مسجل است این است که ترکیه به عنوان عامل اصلی بحران ریزگردها از عراق گرفته تا ایران، امارات متحده عربی، کویت و ... عمل می کند. چرا که عملاً سدسازی های بی رویه ترکیه بر روی دجله و فرات سبب شده است که کشور عراق با یک خشکسالی بی سابقه مواجه شود. بنابراین طوفان شن در این کشور وسعتی به اندازه ایران، امارات، کویت و ... پیدا می کند. از طرف دیگر نباید این نکته را هم فراموش کرد که دولت اردوغان به دلایل متعدد یک باور و بینش سیاسی از اهرم آب دارد. یعنی سدسازی های ترکیه با یک نگاه سیاسی پی گرفته می شود، نه نگاه توسعه‌
ترکیه گوش شنوایی برای ایران ندارد

دیپلماسی ایرانی – بعد از اوج گیری بحران ریزگردها از ابتدای سال جاری شاهد بودیم که سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور اسلامی ایران به وزیر امور خارجه و همچنین رئیس سازمان محیط زیست دستور داد که بدون فوت وقت و با جدی ترین شکل ممکن رایزنی های منطقه ای خود را برای عبور از این بحران انجام دهند تا تمام بازیگرانی باعث تشدید بحران کم آبی و به تبع آن بحران ریزگردها در کشور شده اند در قبال اقدامات خود پاسخگو باشند. در این بین شاید برای اولین بار است که رئیس جمهور ایران از ترکیه به شکل مستقیم یاد می کند؛ موضوعی که سال های سال است که از سوی جامعه رسانه‌ای و کارشناسان بارها و بارها گوشزد شده است، اما به دلایل متعدد جمهوری اسلامی ایران از اهرم دیپلماسی برای وارد کردن فشار به ترکیه خودداری کرده است. به دلیل همین سکوت و انفعال جمهوری اسلامی ایران و دیگر همسایگان شاهد بودیم که دولت اردوغان سدهای متعددی را بر روی رودخانه های بین المللی احداث کرد تا حقابه همسایگان را به کمترین میزان خود برساند. حال سوال اصلی اینجاست که اکنون اهتمام دولت رئیسی و پیگیری جدی دیپلماسی آب توسط جمهوری اسلامی ایران در قبال ترکیه جواب خواهد داد یا خیر؟ پاسخ به این سوال، محور گفت وگوی دیپلماسی ایرانی با محسن پاک آیین، سفیر سابق ایران در آذربایجان، ازبکستان، تایلند، زامبیا و تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل  است که در ادامه از نظر می گذرانید:

بعد از اوج گیری بحران ریزگردها طی از ابتدای سال سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور اسلامی ایران به حسین امیرعبداللهیان؛ وزیر امور خارجه دستور داد که بدون فوت وقت و با جدی ترین شکل ممکن این بحران را با همسایگان پیگیری کند. در این بین شاید برای اولین بار است که رئیس جمهور ایران، ترکیه را به شکل مستقیم مورد خطاب قرار می دهد و از این کشور به عنوان عامل اصلی بحران محیط زیست، کم آبی و بحران ریزگردها یاد می کند. حال به باور شما ترکیه گوش شنوایی برای ایران در قبال بحران ریزگردها دارد. چرا که آنکارا به طور رسمی اساسا نقش سدسازی های ترکیه در بحران کم آبی و بحران ریزگردهای همسایگان را منکر می شود؟ آیا این انکار نشان نمی دهد که آنکارا حاضر به عقب نشینی از قطع حق‌آبه همسایگان نیست؟

واقعیتی که اکنون تقریبا برای همه مسجل است این است که ترکیه به عنوان عامل اصلی بحران ریزگردها از عراق گرفته تا ایران، امارات متحده عربی، کویت و ... عمل می کند. چرا که عملاً سدسازی های بی رویه ترکیه بر روی دجله و فرات سبب شده است که کشور عراق با یک خشکسالی بی سابقه مواجه شود. بنابراین طوفان شن در این کشور وسعتی به اندازه ایران، امارات، کویت و ... پیدا می کند. از طرف دیگر نباید این نکته را هم فراموش کرد که دولت اردوغان به دلایل متعدد یک باور و بینش سیاسی از اهرم آب دارد. یعنی سدسازی های ترکیه با یک نگاه سیاسی پی گرفته می شود، نه نگاه توسعه‌ای. 

با این تفاسیر آیا با دیپلماسی آب از سوی ایران، ترکیه نگاه و منافع سیاسی خود را از حقابه همسایگانش کنار می گذارد؟

ایران در میان ۱۵ همسایه خود با تعدادی از کشورها دارای رودخانه مشترک است، از جمله هیرمند، ارس و دجله که به طور غیرمستقیم بر اروندرود و هورالعظیم اثر می گذارد. لذا این رودخانه های مشترک با افغانستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق دارای قوانین و مقررات بین المللی هستند و کشورها به خصوص کشورهای مبدا باید در خصوص تخصیص حقابه کشورهای پایین دست مطابق قانون عمل کنند. بنابراین کشورها باید، هم بر اساس قوانین بین المللی و هم بر اساس توافقات دوجانبه یا چند جانبه حقابه کشورهای پایین دست را پرداخت کنند تا مانع از شکل گیری بحران آب در منطقه و به دنبالش تبعات مخرب دیگر بود. در این بین ترکیه دارای بیشترین منابع آبی است به نوعی که می توان ترکیه را پر آب ترین کشور منطقه دانست. پس باید ترکیه نسبت به تخصیص حقابه عراق، سوریه، ارمنستان، آذربایجان و از همه مهم تر ایران گام های موثرتری بردارد.

چرا ایران از همه مهم تر است؟

چون به واقع ایران از دو جنبه مورد آسیب سدسازی ترکیه قرار می‌گیرد. از یک طرف سدسازی های ترکیه بر روی رودخانه دجله باعث شده است که قسمت های جنوبی کشور به خصوص استان خوزستان درگیر بحران کم آبی و همچنین بحران محیط زیستی و بحران ریزگردها شود و در شمال و شمال غرب کشور هم پروژه سد سازی ترکیه بر روی رودخانه ارس سبب شده است که این رودخانه بعد از جمهوری آذربایجان ارمنستان روی ورودی آب به استان های شمال و شمال غرب کشور اثر بگذارد. بنابراین ایران چون از دو جبهه متضرر سدسازی های ترکیه شده است باید به شکل جدی تری دیپلماسی آب ترکیه را پیگیری کند.

پیرو همین نکته شما آیا دیپلماسی و رایزنی با کشورهایی مانند عراق، سوریه، ارمنستان، آذربایجان و حتی امارات متحده عربی، کویت و عربستان سعودی فرار رو به جلو از جانب تهران نیست؟ به نظر می رسد جمهوری اسلامی نوعی واهمه و ترس در خصوص پاسخگو کردن ترکیه دارد، چون می داند که ترکیه ارزشی برای تلاش های ایران در خصوص تخصیص حقابه ندارد. غیر از این است؟

با بخشی از سوال شما موافقم که پیش و بیش از آن که دیپلماسی آب با کشورهایی مانند عراق، سوریه، آذربایجان، ارمنستان، کویت، امارات و ... صورت بگیرد باید در وهله اول این تلاش ها با ترکیه انجام شود.

به چه دلیل چنین ارزیابی دارید؟

چون تمام این کشورها هم مانند ایران قربانی سدسازی های ترکیه هستند. اما با بخش دیگر سوال قبلی شما موافق نیستم که ایران واهمه‌ای از ترکیه دارد. به‌هرحال جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مهم‌ترین قدرت های خاورمیانه می‌تواند از ابزارهای خاص خود برای وادار کردن ترکیه به تخصیص حقابه ایران استفاده کند.

چه ابزاری، دیپلماسی؟! اما طی تمام این سال‌ها ترکیه برای مواضع ایران ارزشی قائل نشده است و صرفاً دست به انکار نقش سدسازی های خود در تشدید بحران ریزگرد ها و بی آبی در همسایگان خود زده است؟

اگر اکنون ترکیه گوش شنوایی برای حرف همسایگان خود ندارد به دلیل آن است که همسایگان جدیت لازم را در دستور کار قرار نداده اند. به نظر من جدیت دولت رئیسی و وزارت امور خارجه برای پاسخگو کردن ترکیه می تواند به تغییر رفتار این کشور بینجامد.

اما اگر نهایتا به هر دلیلی اهرم دیپلماسی آب توسط ایران جواب نداد چه؟

مشکل دیپلماسی آب از سوی جمهوری اسلامی ایران آن بوده است که از یک طرف جدیتی در پاسخ کردن ترکیه نداشتیم و از طرف دیگر یک دیپلماسی مشترک با کشورهای همسایه شکل نگرفته است. متاسفانه ایران سعی کرده است به صورت فردی و مجزا این مهم را پیگیری کند در صورتی که اگر ایران بخواهد از یک طرف در خصوص دجله و فرات با سوریه عراق یک جبهه واحد شکل دهد و در خصوص ارس با جمهوری آذربایجان و ارمنستان جبهه دیگری شکل بدهد و یا در یک نگاه کلی بخواهد سوریه، عراق، ارمنستان، آذربایجان، امارات متحده عربی، کویت و عربستان سعودی را در یک دیپلماسی مشترک به سمت پاسخگو کردن ترکیه بکشاند این مهم حاصل می شود.

با تمام این تفاسیر در نهایت اگر ترکیه باز هم گوش شنوایی برای این حرف ها نداشته باشد آیا جایز است که بخواهیم مانند قاهره در خصوص سد النهضه وارد عمل شویم؟

اگر منظورتان تنش، تقابل و حتی تهدید بمباران سدها است که این راهکار هیچوقت جوابگو و چاره کار نیست. چون تنش، تقابل و تهدید، پاسخ و راهکاری برای هیچ مشکلی نیست و تنها مشکلات را بیشتر، عمیق تر و پیچیده تر می کند. ما باید از اهرم های متعدد سیاسی و دیپلماتیک استفاده کنیم تا ترکیه وادار شود حقابه ایران و دیگر همسایگان خود را پرداخت کند. از طرف دیگر علاوه بر دیپلماسی مشترک با همسایگان باید با استفاده از حقوق بین‌الملل و همچنین استفاده از ظرفیت نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل، ترکیه را در این مهم وادار به عقب‌نشینی کنیم، نه اینکه بخواهیم دست به تهدید و یا بمباران سدهای ترکیه بزنیم. ضمنا این ادعا هیچگاه قابلیت عملیاتی شدن ندارد، حتی اگر بستر چنین امری هم شکل بگیرد به صلاح هیچکس نیست.

در پی تشدید پدیده گرد و غبار در منطقه و دستور اکید رئیس جمهور برای پیگیری عاجل وزیر امورخارجه به وزرای خارجه کشورهای دارای منشأ ریزگرد، نامه نوشت و خواستار انعقاد یک کنوانسیون منطقه‌ای با مشارکت سازمان ملل متحد و سازمان های تخصصی آن به خصوص برنامه محیط زیست ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی است. امیر عبداللهیان در این نامه افزوده که لازم است ذیل این کنوانسیون یک صندوق ایجاد شود که کمک‌های بین المللی و منطقه‌ای به آن واریز شده و هر چه سریع‌تر از محل این صندوق مبارزه با پدیده ریزگردها و بیابان زایی هماهنگ‌تر و سریع‌تر انجام شود. ارزیابی شما در خصوص این نامه و احتمال تشکیل دبیرخانه بحران ریزگردها در منطقه در تهران چیست؟

من این اقدامات را تا اندازه‌ای به جا می دانم. اتفاقات تشکیل دبیرخانه ستاد بحران ریزگردها در منطقه، آن هم در تهران گام مثبتی است به شرط آن که تمام کشورهای عضو در این خصوص پاسخ مثبت بدهند که دبیرخانه دائمی آن در تهران باشد. از طرف دیگر نفس این اقدام به عنوان گام اول سازنده است و می‌تواند بستر گام‌های بعدی را هم شکل بدهد.
 

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: محسن پاک آیین ایران ترکیه عراق ارمنستان سوریه امارات متحده عربی کویت بحران کم آبی بحران ریزگردها سدسازی های ترکیه رجب طیب اردوغان


( ۲۳ )

نظر شما :

مرد راستگو ۰۶ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۸:۲۵
ای
خیرالله ۰۶ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۸:۲۸
بنده برای تفهیم بیشتر از جناب پاک ایین چند سوال دارم : 1= با اینکه سرچشمه رودهای دجله،فرات،ارس از کوهای مینگول ترکیه است ولی بیش از ۵۰ درصد ابگیری رودهای مزبور مربوط به کشورهای سوریه عراق،اذربایجان است،( یعنی اگر ترکیه مانع ورود اب رودهای مزبور شود باز ۵۰ در صد اب این رودها جریان خواهد داشت، که دلیل این سخن تعداد صدها سد که از طرف ( سوریه،عراق،) بر رودخانه های فرات ودجله میباشد ، از جمله سد های بعث،تشرین،حدیثه،طبقه،کبان،هاندینا،رمادی،فلوجه،درالوک و ۱۱ سد در کردستان عراق، سد موصل،دیاله،عظیم،دهوک،دوگان،باستورا،بادوش،حرین، وده ها سد دیگر، یعنی چرا این همه سد عراق وسوریه بر رودهای دجله و فرات مشکل ساز نیست ولی سد سازی ترکیه مشکل شده؟ ارمنستان ۹ سد بر رود ارس دارد و ج. اذربایجان ۴ سد مشترک (ارس) با ایران دارد ولی ترکیه در حال ساخت اولین سد بر رود ارس است. در عرض ۴۰ سال گذشته بیش از ۶۰۰ سد در ایران ساخته شده چرا سدهای ایران هیچ تاثیر منفی بر محیط زیست واب هوای منطقه ندارد ولی سد سازی ترکیه مملو از عوارض منفی بر منطقه است؟ سد اتاترک وپروژه گاپ از ۶۰ سال پیش تاسیس شده چرا عوارضش تا حالا مشهود نبود،وکشورهای منطقه چنان اعتراضی نداشتند؟ ۲ = علت ریز گردهای خود ترکیه ویونان وجنوب اورپا چیست؟ طبق انالیز ریزگردها وتعقیب حرکت انها معلوم شده که منشا اصلی شان از شمال افریقاست . دانشمندان گرم شدن کره زمین،از بین رفتن لایه اوزون،ازبین رفتن جنگلها، گسترش شهر نشینی،وتغییر سیستم معیشتی ،و گازهای گلخانه ای ،خشکسالیهای ممتد را موجب بیابان زایی و تغییر اب وهوا وگرد وغبار می دانند وهیچ اشاره ای به سد سازی ترکیه نمیکنند، وحتی به دلیل شبه جزیره بودن سرزمین ترکیه ( که از ۳ طرف در محاصره دریای سیاه،مدیترانه،مرمره قرار گرفته) ودر حقیقت چندان کمبود اب ندارد بلکه میتواند با انتقال اب های دریاهای اطرافش تمام کمبود اب منطقه را جبران کند، که با همکاری کشورهای منطقه چنین راهکاری مشکل ابی را برای همیشه برطرف خواهد کرد.
شایان ۰۷ خرداد ۱۴۰۱ | ۰۴:۱۷
خدا وکیلی رو میخوادها آب خوزستان را بزدید کویر حالا می گویید ترکیه خوزستان را خشک کزده عجبا
پاک آیین ۰۷ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۲:۳۶
از اطلاعات آقای خیرالله ممنونم.استفاده کردم.در تحلیل های آتی استفاده خواهد شد.
ناشناس ۰۷ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۳:۱۵
هر نوع آسیبی به ایران برسد ، پانترکها جشن می گیرند . اوج خباثت . کسی چون خیرالله هفتاد من خزعبلات می نویسد تا ارادتش را به اجنبی نشان دهد . اراجیف نوشته شده نشان می داد که شرط مزدوری ، بلاهت است .
ناشناس ۰۷ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۳:۲۹
بعیده که یک مخاطب معمولی حاصله داشته باشد که این همه کلمات در قالب نام ، عدد و ... را در یک کامنت ردیف کند . اینجاست که باید از این افراد پرسید این مطالب که از دست عثمانی به دستتان می رسد ، بابت انتشارش چیزی هم گیرتان می آید . آیا مامور دلی هستید یا مواجب بگیر ؟
خسرو ۰۷ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۳:۵۴
نظرخواهی از آقای سفیر بازنشسته در مورد این موضوع که کاملا علمی بوده و در حیطه هیدرولوژی و هواشناسی و محیط زیست است چقدر صحیح است ؟ بهتر نیست اول از راههای علمی ثابت شود که چند درصد ریزگردها به خاطر کم آبی دجله و فرات و به تبع آن سهم آب ترکیه شکل گرفته است؟ میدانیم که کم آبی خوزستان مربوط به پروژه های انتقال اب بین حوضه ای اشتباه از سرشاخه های کرخه و دز و غیرو به مرکز ایران بوده است
سعی ۰۷ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۶:۱۵
دیپلماسی ایرانی به دنبال رودرو قراردادن ترک های ایران با ترکیه بدون علم و اگاهی است. گول فتح الله خان را نخورید.
فرزاد ۰۸ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۱:۴۳
درابتدا ؛مجری پروژه کاپ؛ آلمانی‌ها بودند که پس از چندین سال مطالعه بر روی این پروژه ؛انصراف دادند وعلت انصراف خود را به صراحت؛غیرانسانی بودن این پروژه اعلام کردند.با نگاهی ساده به حجم مخازن سدهای ترکیه مشخص میشود که هدف از این سدها فقط رفع نیازهای آبی ترکیه وپروژه های توسعه محور نیست بلکه اهدافی سیاسی و بلند مدت را دنبال میکنند.فارغ از هر هدفی که ترکیه داشته باشد واینکه عامل اصلی کاهش دبی آب رودخانه های بین المللی ارس؛دجله و فرات کدام کشور باشد ؛باید طبق قوانین بین المللی حق آبه پایین دست که یکی از آنها کشورمان ایران است رعایت شود.حالا به هر روش ممکن.به دلیل اهمیت فوق العاده این موضوع برای امنیت زیستی ؛اقتصادی؛غذای و....کشور باید باسوادترین ؛مجرب ترین ؛دلسوزترین؛پاکدست ترین وشجاعترین کارشناسان ایرانی برای پیگیری این موضوع و رایزنی با کشورهای همسایه انتخاب بشن.درغیراینصورت با عقد توافق نامه های ناقص وغیرکارشناسی؛منافع ملی برای همیشه قربانی خواهدشد و امکان پیگیری در مجامع بین المللی هم از دست خواهد رفت.
علی ۰۸ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۶:۵۴
وقتی نویسنده مقاله از کامنت یک خواننده بهره لازم را برده و ازاو تشکر میکند وافراد بیسوادی مانند ناشناس خرده بر نظر او میگیرد معلوم می شود چه کسی مواجب بگیر ومزدور ...... است. وجهت اطلاع ناشناس : همه ی خوانندگان این سایت یا تحصیل کرده های با سواد لازم جهت ارسال نظر ویا مثل شما ها گماشته های مزدور هستند.
به خیر الله ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۸:۵۸
۱ شما به چه دلیل قاطع میگویید که ترکیه اگر جلوی آبگیری آن را بگیرد ۵۰ درصد آن به کشورهای پایین دست می‌رسد ؟؟؟؟؟؟؟؟ حجم و ذخایر سدها واقعیت متناقض با روایت شما دارد ،۲ سد سازی عراق و سوریه در پایین دست و مصرف کننده نهایی آن هستند ولی ترکیه به عنوان منشا ورودی رودهای دجله و فرات و حجم و ذخایر سدها از جمیع سدهای سوریه و عراق بیشتر است ،ارمنستان باکو و ایران کشورهای پایین دست این رودخانه ها هستند ،ترکیه منشا خروجی این رودها و سر چشمه آن ،اما در ایران با توجه به افزایش جمعیت و گسترش کشاورزی سنتی و غیر اصولی و کشتهای آب بر باعث خشکسالی رودخانه ها و تالابها شده است اما سد اتاتورکبه ابعاد و اندازه آن توجه کنید تا فرق انبار تمام سدهای ایران متوجه بشوید پروژه گاب از چند دهه قبل شروع و تابه امروز تماما تکمیل کامل شده از آبهای ورودی خواهید فهمید ،سدهای ترکیه باعث نابودی پوششها و گسترش بیابان‌زایی وکاهش بارندگی و...شده اما رصد کرد و خاکهای در ترکیه و ایران و یونان اکثر از سرزمینهای صحرای آفریقا و بیابان‌های عربستان است ،انتظار دارید ایران در مقابل آب ورودی و سطح با نفت زیر زمین استخراج و فرآوری کردن به ترکیه بدهد برای خرید آب ؟؟؟؟؟؟منظور شما این است؟؟؟؟هنوزفرق اب و نفت را نمی‌دانید
مهدی ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۲:۲۴
سدسازیهای ترکیه ربط مستقیمی به ایران نداره و کشورهایی که مستقیما با آن مرتبط هستند هم از ترکیه شکایتی نداشته اند ولی عراق بخاطر آب از ایران شکایت کرده.
کوروش ۲۷ تیر ۱۴۰۳ | ۰۱:۵۵
تلاش پانترکها برای خوب جلوه دادن ترکیه حتی زمانی که اقدامات آن به ضرر ایران است واقعا در دنیا مشابه ندارد و نشان می‌دهد احتمالا خیلی از این افراد اصلا ممکن است ایرانی نباشند! اتفاقا سدسازی های ترکیه یکی از مهمترین دلایل مشکلات کم آبی در دجله و فرات است که موجب تشدید بحران ریزگردها در غرب و جنوب غرب ایران می‌شود. و جنگل‌های زاگرس را هم تهدید می‌کند. همینطور کم شدن آب ارس هم مستقیما به ترکیه ربط دارد البته تنها دلیلش نیست. واقعا تا چه زمانی پانترکها می‌خواهند به جعل واقعیات به نفع اجنبیها ادامه دهند خدا می‌داند. بعد هم همیشه میگویند مگر ما بحران آب در کشور خودمان نداریم؟ چه ربطی دارد؟ مگر کسی در مورد خباثتهای ترکیه صحبت کند معنی اش این است که در کشور خودمان مشکلات نداریم؟ اگر اینطور باشو طالبان هم پس حق دارد که حقابه ایران را نمی‌دهد. ضمنا پانترکهایی که استدلال میکنند که سرچشمه بخشی از آب دجله و فرات در ترکیه است و آنها هم دوست داشته اند روی آن سد بزنند، یادشان نرود که مثلا سرچشمه بسیاری از رودهایی که به دریاچه ارومیه می‌ریختند هم در کردستان بود، اما کمترین سهمی به این استان داده نشد و در عوض در ارومیه سدسازی کردند تا باغ سیب و کشاورزی ذرت داشته باشند! الان هم آب زاب را به دریاچه انتقال می‌دهند. خوب چرا همین حق در اینجا صادق نیست؟ پانترکیسم توجیهات جاهلانه ای برای پاک نشان دادن دامن ترکیه ارائه می‌دهد که بیشتر از همه نشان از بیسوادی دارد.