آینده مبهم پاشینیان/ تغییرات ژئوپلتیک در مرزهای مشترک ایران و ارمنستان صحت ندارد
آیا صلح قره باغ پایدار خواهد بود؟!/ امارات متحده عربی و نفوذ ترکیه در قره باغ
دیپلماسی ایرانی – جمهوری آذربایجان، ارمنستان و روسیه با امضای توافقی در روز ۱۰ نوامبر/ ۲۰ آبان به شش هفته جنگ بر سر منطقه قرهباغ که از اواخر تابستان آغاز شده بود پایان دادند. بر اساس این توافق، نیروهای ارمنی باید از سه منطقه که از سال ۱۹۹۴ در اشغالشان بوده است خارج شوند، و جمهوری آذربایجان نیز بخشهایی از قرهباغ و نواحی اطرافش را که در این جنگ گرفته، نگه میدارد. جمهوری آذربایجان در جریان این جنگ توانست در جنوب قره باغ، فضولی، جبرائیل و زنگیلان در کنار رود ارس و در مرز با ایران را پس بگیرد. همچنین بنابر توافق به دست آمده، نیروهای مرزی روسیه مستقر در ارمنستان، کریدور جدید حمل و نقل از خاک ارمنستان را که جمهوری آذربایجان را به نخجوان وصل میکند، کنترل خواهند کرد. جمهوری خودمختار نخجوان بخشی از جمهوری آذربایجان است که در جنوب قفقاز و شمال رود ارس واقع شده و از شمال و شرق همسایه ارمنستان، از جنوب با ایران و از غرب مرز نسبتا محدودی با ترکیه دارد. اما این توافق صلح باعث ایجاد اعتراضات گسترده ای در ارمنستان شده است، کما اینکه اخباری هم در خصوص تغییرات ژئوپلتیک در مرزهای مشترک این کشور با جمهوری اسلامی ایران را مطرح کرده است. دیپلماسی ایرانی برای بررسی مسائل، گفت وگویی را با سید علی سقائیان، سفیر سابق ایران در ارمنستان و برزیل و تحلیلگر ارشد مسائل قفقاز پی گرفته است که در ادامه میخوانید:
بنا به به برخی اخبار واصله سرویس امنیت ملی ارمنستان روز شنبه اعلام کرد که طرح ترور نیکول پاشینیان، نخست وزیر این کشور توسط یک گروه از مقامهای سابق، کشف و خنثی شده است. در همین راستا سرویس امنیت ملی ارمنستان اعلام کرده است، آرتور وانتسیان، رئیس سابق این نهاد امنیتی، واهرام باغداستاریان، رهبر حزب جمهوریخواه و رئیس سابق فراکسیون پارلمانی حزب جمهوریخواه و آشوت میناسیان ، سرباز داوطلب جنگ قره باغ هم اکنون در بازداشت هستند. از نگاه شما اساسا این ادعا تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است. چرا که به باور بسیار از تحلیلگران و ناظران امر به دلیل اعتراضات گسترده به خصوص جریان ملی گرای ارامنه در این کشور به دلیل امضای طرح صلح با جمهوری آذربایجان که تا مرز حمله به پارلمان ارمنستان و دفتر نخست وزیری هم کشیده شد و احتمالا به دلیل تخلیه کلبجر بعد از ۲۵ نوامبر تشدید هم پیدا خواهد کرد، نخست وزیر ارمنستان با این ادعا، ضمن امنیتی کردن شرایط به دنبال موج سواری رسانه ای و توجیهی برای سرکوب اعتراضات احتمالی آتی بعد از تخلیه کامل خواهد شد؟ ارزیابی شما در این رابطه چیست؟
به سوال مهمی اشاره داشتید. برای روشن تر شدن پاسخ این سوال ابتدا به ساکن باید عنوان کرد اتفاقات اخیر در ارمنستان تازگی ندارد. چون به هر حال تحولات سیاسی، اجتماعی، امنیتی و دیپلماتیک بعد از توافق صلح اخیر میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان به منظور پایان دادن به جنگ شش هفتهای اخیر در خصوص مناقشه قره باغ و تبعاتی منفی این توافق صلح به خصوص برای ارمنستان ریشه در اختلافاتی دارد که از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در منطقه قفقاز جنوبی به وجود آمده است. پیرو این نکته همین اختلافات چالش ها و مشکلاتی را هم برای روسای جمهور پیشین ارمنستان از همان دوره دوره آقای پطروسیان تا به اکنون به دنبال داشته است. لذا روسای جمهوری ارمنستان و سران این کشور از زمان به وجود آمدن مناقشه قره باغ با شدت و ضعف همواره با تبعات سیاسی، امنیتی، دیپلماتیک و اجتماعی دست به گریبان بوده اند. البته در این بین همواره جمهوری اسلامی ایران تلاش داشته است که مانع از تداوم و تشدید جنگ و درگیری نظامی در قره باغ بین دو همسایه شمالی خود شود. به خصوص در دوره ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی که سعی شد این مناقشه به یک آتش بس و صلح دائمی منجر شود، اما متاسفانه با دخالت طرفهای ثالث تلاش های دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران ناکام ماند. ارمنستان کشوری با مساحت جغرافیایی محدود و جمعیت کمتر از ۳ میلیون در منطقه جنوب قفقاز است. اما نکته مهم اینجا است که مهاجرینی که در کشورهایی مانند روسیه و یا کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا زندگی می کنند توانسته اند نفوذ بسیار جدی در ساختار سیاسی، اقتصادی و امنیتی این کشورها ایفا کنند. از این رو به نظر می رسد که توافق صلح اخیر میتواند در سایه نقش آفرینی دیاسپورا یا مهاجرین ارامنه شکل گرفته باشد. البته در این میان قطعاً اشتباهات خود آقای پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان در گرایش به ایالات متحده آمریکا نیز سبب شد که روابط ایروان با مسکو کمتر شود و به موازات آن توجه کمتری به مسائل پیرامونی در ارمنستان داشته باشد. اتفاقا به واسطه همین برداشت غلط نخست وزیر ارمنستان بود که وی این تلقی را داشت با این مانورهای سیاسی در سایه حمایت ایالات متحده آمریکا میتواند باکو را از انجام اقداماتی در مناقشه قره باغ بازدارد و در نهایت با مذاکره بتواند این مناقشه را به پایان برساند. اما نهایتا با عدم حمایت کاخ سفید از آقای پاشینیان، وی مجبور به امضای توافق صلحی با جمهوری آذربایجان شد که تبعات بسیار سختی برای وی به همراه داشته و خواهد داشت. در راستای مجموعه تمام نکاتی که به آن اشاره شد قطعاً من هم با تحلیل شما همراه هستم که ادعای تلاش برای کودتا و ترور نخست وزیر ارمنستان به کل جعلی باشد. چون به نظر می رسد با تداوم و احتمالا تشدید اعتراضات عمومی در ارمنستان نسبت به اقدام نخست وزیر این کشور در امضای توافق صلح با جمهوری آذربایجان با میانجی گری روسیه و تخلیه مناطقی از جمهوری آذربایجان می تواند باعث شد که نیکول پاشینیان برای مدیریت فضای امنیتی و اجتماعی ارمنستان دست به انتشار خبر جعلی و به تبع آن انجام اقداماتی مانند دستگیری رهبران و سران جریان های ملی رادیکال ارمنی شود تا به موازات ایجاد یک فضای امنیتی در این کشور، هم توجیهی برای دستگیری این شخصیت ها داشته باشد و هم بتواند با امنیتی کردن فضای ارمنستان، مانع از تشدید اعتراضات مردمی نسبت به دولت خود شود. خصوصاً اینکه تاکنون منابع رسمی هیچ خبری در خصوص تلاش برای ترور و یا کودتا علیه دولت پاشینیان تایید نکرده اند و همه چیز در سطح گمانه زنی مطرح است.
علاوه بر خبر احتمال دستگری آرتور وانتسیان، رئیس سابق سرویس امنیت ملی ارمنستان، واهرام باغداستاریان، رهبر حزب جمهوریخواه و رئیس سابق فراکسیون پارلمانی حزب جمهوریخواه و آشوت میناسیان ، سرباز داوطلب جنگ قره باغ دیروز دوشنبه زهراب مناتساکانیان، وزیر امور خارجه جمهوری ارمنستان نیز پس از حدود ۲ سال از مقام خود استعفا داد؛ خبری که در صفحه فیسبوکش رسانه ای کرد. آیا نیکول پاشینیان با این اتفاقات به دنبال تعدیل فضای اعتراضات عمومی در داخل ارمنستان با مقصر تراشی و رفع مسئولیت از خود است و ذیل این واقعیت، وزاری کابینه او برکناری شده اند و یا اینکه در عمل همین تبعات مخرب و اعتراضات کنونی در ارمنستان سبب شده است که دولت پاشینیان در آستانه فروپاشی قرار گیرد و به دنبال آن وزراء ناچار به استعفا شده اند؟
در پاسخ به این سوال شما باید گفت که طرفهای قره باغی جریان سیاسی در داخل ارمنستان که معمولاً مدت زیادی روی کار بودند. پیرو این نکته از خود آقای سرکیسیان تا آقای کوچاریان از اهرم فشار لازم در تعیین ساختار سیاسی ارمنستان برخوردار بوده اند. اما به نظر من آقای پاشینیان با این مانورهای سیاسی در حقیقت به دنبال یک فرار رو به جلو است. چون به اذعان خود آقای پاشینیان امضای توافقنامه صلح اخیر با جمهوری آذربایجان یک «توافق دردناک» بود که در دوره آقای پاشینیان روی داد. این نکته قطعا بدون تبعات نخواهد بود. حالا نکته اینجا است که پاشینیان به دنبال مقصرتراشی و رفع مسئولیت است یا خیر؟ چون علیرغم تمام فراز و نشیب های سیاسی، امنیتی، دیپلماتیک و نظامی بعد از سال ۱۹۹۱ در خصوص مناقشه قره باغ هیچ کدام از روسای جمهور و نخست وزیرهای ارمنستان تن به امضای چنین توافق نامه صلحی با جمهوری آذربایجان نداده بودند. البته که جمهوری اسلامی ایران هم بارها سعی کرده است که مناقشه قره باغ را از طریق گفت وگوهای سیاسی و دیپلماتیک و مذاکره به نتیجه برساند. البته ذکر این نکته هم نباید فراموش شود که قطعاً امضای چنین توافقی از سوی مقامات سیاسی دولت پاشینیان نیز بسیار سخت است. بنابراین احتمالاً این افراد برای اینکه به هدف حمله و اعتراضات مردم ارمنستان و جریان ملی گرای این کشور در روزهای آتی بدل نشوند از هم اکنون به دنبال استعفا و کناره گیری از مقام خود هستند. اما اینکه آیا دولت آقای پاشینیان در معرض فروپاشی قرار دارد یا خیر، نمیتوان با قاطعیت از آن سخن گفت. بلکه باید منتظر ماند و دید که جریان اعتراضات مردمی و واکنش دولت نسبت به آن چه خواهد بود.
پیرو همین نکته پایانی شما آینده اعتراضات مردمی ارمنستان چه سمت وسویی پیدا خواهد کرد؛ آیا شاهد فروکش کردن اعتراضات مردم ارمنستان علیه دولت پاشینیان با دورتر شدن از توافق صلح با جمهوری آذربایجان خواهیم بود و یا اینکه با تخلیه مناطقی مانند کلبجر که ۱۵ نوامبر بود و با مهلت ده روزه به ۲۵ نوامبر موکول شد و هم چنین زمان تحویل دو شهر آغدام و لاچین به آذربایجان به ترتیب در تاریخهای ۲۰ نوامبر و اول دسامبر، اعتراضات داخلی در ارمنستان تشدید پیدا خواهد کرد. اساسا در سایه این میزان از اعتراضات ارامنه تا چه اندازه صلح شکل گرفته پایدار خواهد بود؟
قطعاً نمیتوان این احتمال را از نظر دور داشت. خصوصاً اینکه مردم ارمنستان مخالفت شدید خود را با حمله به پارلمان این کشور و نیز دفتر نخست وزیری و به آتش کشیدن اموال آقای پاشینیان صراحتا نشان دادند. ضمن این که بعد از تخلیه کلبجر، لاچین و آغ دام احتمال غلیان احساسات ناسیونالیستی ارامنه وجود دارد. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که اکنون چالش اصلی آینده منطقه قره باغ است. چون تا به اکنون در خصوص خود منطقه قره باغ شاهد نوعی حاکمیت دوفاکتوی روسیه با توجه به حضور نیروهای ارمنستانی در آنجا هستیم. لذا هر گونه تغییر در این سیستم قطعاً در حکم آتش زیر خاکستر است. پس مسئله اصلی تعیین تکلیف منطقه قره باغ است که در موافقتنامه اخیر نیز به صراحت در خصوص آن تعیین تکلیف نشده است و می تواند چالش های بعدی را به دنبال داشته باشد. با این تفاسیر تخلیه کلبجر، لاچین، آغ دام و نظایر آن فرعی بر اصل ماجراست. هر چند که این مسائل فرعی هم بدون تبعات نخواهد بود. بنابراین، هم ساختار سیاسی و هم مردم ارمنستان به سادگی اجازه نمیدهند که دولت پاشینیان دست به برخی عقبنشینی در خصوص منطقه قرهباغ بزند.از این رو احتمالا شاهد تشدید اعتراضات و همچنین افزایش فشار به دولت آقای پاشینیان طی رزوهای آتی خواهیم بود. اینجا است که کناره کیری وزیر امورخارجه و یا خبر دستگیری برخی افراد در ارمنستان معنا پیدا می کند.
یکشنبه هفته جاری شاهد سفر آرمن سرکیسیان، رئیس جمهوری ارمنستان به امارات متحده عربی و دیدار با محمد بن زائد، ولیعهد امارات بودیم. هر چند که ولیعهد اماراتی در این دیدار از آتش بس میان باکو و ایروان استقبال و ابراز امیدواری کرد که این توافق صلح گامی به سوی صلح پایدار در منطقه قفقاز باشد. اما به باور بسیاری به دلیل رقابت های سیاسی امارات و ترکیه و گسل دیپلماتیک آنکارا - آبوظبی از خاورمیانه با محوریت مسئله قطر گرفته تا لیبی در شمال آفریقا، اکنون ایروان به دنبال متحدان منطقه ای در برابر ترکیه است. چرا که امارات و البته عربستان هم تصور میکردند که روسها اجازه تغییر ژئوپولیتیک قره باغ و حضور پرقدرت ترکیه را نمیدهند؛ اما حالا که این اتفاق افتاده، ایروان به دنبال متحدین منطقه ای است. در این راستا حتی اسرائیل نیز با وجود حمایت تسلیحاتی از باکو در جنگ اخیر، نگران پیامد حضور ترکیه و تاثیر آن بر سیاست باکو است. شما تا چه اندازه این مفروض و گزاره را نزدیک به واقعیت می دانید؟ آیا ارمنستان به دنبال متحدین منطقه ای در جنگ قره باغ است؟ اگر چنین است آیا شاهد تداوم بحران قره باغ خواهیم بود، خصوصا که در این دیدار طحنون بن زاید آل نهیان، مشاور امنیت ملی امارات، نیز حضور داشته و دو طرف درباره موضوعاتی همچون روابط دو جانبه، تقویت همکاری، موضوعاتی از منطقه، همکاری اقتصادی و سرمایهگذاری برای رشد امارات و ارمنستان رایزنی کردهاند؟
قطعاً مسئله دور جدید جنگ در قره باغ، نفوذ ترکیه بعد از توافق صلح اخیر و مسائلی از این دست میتواند باعث شود که ایروان به دنبال متحدین منطقهای باشد. اما از حدود یک دهه قبل تا به اکنون ما شاهد افزایش مراودات سیاسی، دیپلماتیک و مناسبات دو جانبه ارمنستان با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هستیم و در همین راستا تعدادی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مانند کوین و امارات هم سفارت خانه های خود را در ارمنستان باز کردند. البته در طول این سالها روابط طرفین بیشتر یک رابطه تجاری و اقتصادی بوده است. با این حال همزمانی این سفر با این تحولات در منطقه قره باغ و نگرانی توأمان ایروان و ابوظبی از افزایش نفوذ آنکارا در منطقه قرهباغ میتواند به عنوان موتور محرکه ای برای افزایش همکاریهای دو کشور عمل کند تا بتوانند تیغ ترکیه را در قرهباغ کُند کند. هر چند که حتی اگر شاهد همراهی عربستان سعودی در این خصوص هم باشیم به نظر بعید است که شاهد تعدیل نگاه ترکیه در منطقه قرهباغ باشیم و یا این سفرها اهرمی بر علیه باکو باشد.
بر اساس توافق صلح قرهباغ، ۳۰ کیلومتر مرز بین دو کشور از بین رفته و تنها جمهوری آذربایجان به عنوان همسایه شمالی ایران نشان داده میشود. لذا به نظر می رسد که که مرزهای شمالی ایران دچار تغییرات اساسی شده است. چرا که قطع مرز ایران با ارمنستان، ایجاد کریدور در خاک این کشور(ارمنستان) یا حتی در خاک ایران، تغییر ژئوپلتیک منطقه و نهایتا ایجاد تغییراتی در مسیرهای ترانزیتی ایران به سمت ارمنستان یا جمهوری آذربایجان مطرح است. به هر حال بنابر توافق به دست آمده، نیروهای مرزی روسیه مستقر در ارمنستان، کریدور جدید حمل و نقل از خاک ارمنستان را که جمهوری آذربایجان را به نخجوان وصل میکند، کنترل خواهند کرد. این نکته هم از آن جهت اهمیت دارد که جمهوری خودمختار نخجوان بخشی از جمهوری آذربایجان است که در جنوب قفقاز و شمال رود ارس واقع شده و از شمال و شرق همسایه ارمنستان، از جنوب با ایران و از غرب مرز نسبتا محدودی با ترکیه دارد. لذا تبعات و تغییرات ژئوپلتیک منطقه ای بعد از صلح با ایجاد این کریدور جنجالی امری اجتناب ناپذیر جلوه می کند. هر چند که سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت خارجه این شایعات را رد کرد و گفت که هیچ تغییری در مرزهای دو طرف به وجود نیامده است و هم چنین دیروز، دوشنبه سعید خطیب زاده، سخنگوی دستگاه دیپلماسی در ارتباط با انتشار برخی اخبار و نقشهها مبنی بر اینکه با توجه به حل بحران قرهباغ، ایران دیگر مرزی با ارمنستان ندارد، با رد این گونه اخبار گفت که مرزهای جغرافیایی ایران و مرزهای منطقه هیچ تغییری نکرده است و در آینده نیز تغییری رخ نمیدهد. ارزیابی شما از این مسئله چیست؟ آیا تهران به دنبال فرافکنی است و یا به واقع تمامی محدودیت ها و تغییرات ایجاد شده در مرزهای مشترک ایران و ارمنستان صحت ندارد؟
بعد از امضا شدن توافق صلح گمانهزنیها و تحلیل های متعدد و متنوع سیاسی و رسانهای در خصوص احتمال تغییر ژئوپلیتیکی مرزهای مشترک ایران، آذربایجان و ارمنستان مطرح شده است. اما با توجه به مواضع روشن کننده آقای عراقچی به عنوان معاون سیاسی وزارت امور خارجه و همچنین آقای خطیب زاده به عنوان سخنگوی دستگاه دیپلماسی به نظر نمیرسد که هیچ گونه تغییری در مرزهای مشترک ایران و ارمنستان بعد از توافق صلح به وجود آید. به هر حال مرزهای ارمنستان توسط ترکیه و آذربایجان بسته است و تنها دو گذرگاه امن مرزی با کشور گرجستان و ایران وجود دارد. پس نیکول پاشینیان با در نظر گرفتن این شرایط ژئوپلتیک ارمنستان بسیار بعید است که حاضر به دادن چنین امتیازهایی شده باشد؛ اگر هم چنین امتیازهایی به جمهوری آذربایجان داده باشد قطعاً یک خودکشی سیاسی را با دست خود رقم زده است. شاهد مثال آن که زمانی که روسیه با گرجستان در زمان ساکاشویلی درگیر شد، مرز امن مشترک گرجستان و ارمنستان بسته شد و به تبع آن مواد خوراکی ضروری و سوختی که از طریق دریای سیاه و مرز مشترک گرجستان وارد امنستان می شد، قطع شد. لذا ایروان تنها از طریق مرز مشترک با ایران توانست مایحتاج خود را تامین کند. بنابراین قطعاً تغییرات ژئوپلتیکی در مرز مشترک ایران و ارمنستان واقعیت ندارد. ضمن اینکه مرز اصلی مشترک ایران و ارمنستان مرز ارس و مرز مشترک زمینی مقری - نوردوز است و مسائل مربوط به ایجاد کریدور ترانزیتی به منظور اتصال میان جمهوری نخجوان با جمهوری آذربایجان مسائلی که در آینده باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. ضمن اینکه تلاش برای ایجاد کریدور اتصالی میان نخجوان و آذربایجان یک تلاش برای مقابله به مثل با ارمنستان در خصوص گذرگاه اتصالی لاچین به قرهباغ است. البته نباید فراموش کرد که در زمان اتحاد جماهیر شوروی خط آهنی وجود داشت که از طریق مقری، نخجوان را به ایروان وصل می کرد. پس ایران میتواند پیشنهاد احیای این خط آهن را مطرح کند تا ارتباطات تجاری، ترانزیتی و انتقال کالا کماکان با قوت ادامه پیدا کند. پس مسائل مطرح شده اخیر در خصوص تغییرات در مرز ایران و ارمنستان واقعیت ندارد.
ارزیابی شما در خصوص امنیت در مرزهای شمالی کشور چیست؟ آیا به باور شما انتقال برخی نیروهای مسلح معارض سوری از سوریه به قره باغ می تواند بعد از تداوم صلح هم به ناامنی در مرزهای ما بینجامد و تهدیدی بالقوه و احتمالا بالفعل باشد؟
از نگاه من انتشار اخباری درخصوص جابه جایی نیروهای تروریستی از سوریه به منطقه قره باغ بیشتر جنبه جنگ روانی و دیپلماتیک توسط ترکیه و جمهوری آذربایجان علیه ارمنستان دارد.
یعنی شما منکر برخی اخبار در خصوص آموزش، تجهیز و انتقال حدود دو هزار نیروی معارض سوری با حقوق ماهانه دو هزار دلار توسط ترکیه برای حضور در منطقه قرهباغ هستید؟
نکته اصلی مسئله اینجاست که این تهدیدات حتی در صورت واقعیت هم برای مرزهای ایران تازگی ندارد، مرزهای کشور از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب همواره با تهدیداتی مواجه بوده و خواهد بود. نیروهای مرزبانی و نیروهای لشکری و امنیتی ما با هوشمندی کامل، هرگونه تهدید امنیتی را از سوی هر کشوری و یا هر نیرویی با قاطعیت جواب خواهند داد. البته همان زمانی که بنده به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان خدمت میکردم اخباری در خصوص حضور برخی نیروهای فرامنطقهای در جنگ قره باغ وجود داشت که در دیدارهای مرزی بین دو کشور ایران و ارمنستان و یا ایران و آذربایجان این مسئله مطرح شد. کما اینکه در خصوص مسئله انتقال تروریست های سوریه به قره باغ و کنار مرزهای ایران، هشدارهای لازم به جمهوری آذربایجان داده شد. خصوصا که فرمایشات مقام معظم رهبری به عنوان فرمانده کل قوا در خصوص پاسخ به هرگونه تلاش برای ایجاد ناامنی به واسطه حضور نیروهای تروریستی در مرزهای شمالی و مشترک با آذربایجان نیز یک فرمایش تعیین کننده بود. لذا به نظر نمیرسد که این مسئله بتواند تهدید جدی برای امنیت ما به دنبال داشته باشد. چون ما تهدیدات به مراتب بزرگتری مانند داعش را در عراق و سوریه با فرماندهی سردار سلیمانی نابود کردیم. داشتن چنین تجربههایی باعث خواهد شد که هیچ نیرویی جرات ایجاد ناامنی در کنار مرزهای ایران را در سایه به کارگیری نیروهای تروریستی نداشته باشد.
اخیراً هم اخباری مشابه هم در رابطه با به کارگیری نیروهای معارض مسلح کرد مانند پ.ک.ک در جنگ قره باغ توسط ارمنستان مطرح شد. آیا این مسئله هم می تواند تهدیدی برای امنیت ایران باشد؟
من تا کنون خبر موثق و رسمی در خصوص حضور این نیروها در کنار مرزهای مشترک ایران و ارمنستان نشنیده ام. البته کانون تحرکات پ.ک.ک برای تقابل با نفوذ ترکیه است و تهدیدی برای ایران به وجود نمی آورد. ولی در نهایت باز هم تکرار میکنم که نیروهای مرزبانی، نظامی، انتظامی و امنیتی ما با هوشمندی و هوشیاری کامل تمام مرزهای ایران را رصد می کنند و کوچکترین تلاش برای ایجاد ناامنی در مرزها با پاسخ قاطع و کوبنده همراه خواهد بود.
بعد از مطرح شدن طرح ابتکاری جمهوری اسلامی ایران در خصوص حل مناقشه قره باغ و سفر سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه به عنوان مامور ویژه به منظور اجرای این طرح ابتکاری به ارمنستان، جمهوری آذربایجان، روسیه و ترکیه شاهد بودیم که مسکو با مطرح کردن طرح صلح مد نظر خود و امضای آن توسط باکو و ایروان، عملاً تلاشهای دیپلماتیک تهران را به محاق برد. از نگاه شما آیا کرملین در بحبوحه تلاشهای دیپلماتیک تهران با مطرح کردن طرح صلح خود به دنبال کاهش نفوذ ایران در منطقه قره باغ و گرفتن ابتکار عمل از جمهوری اسلامی ایران بود؟
خیر لزوما طرح صلح روسیه به معنای گرفتن ابتکار عمل و کاهش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه قره باغ و یا تلاش برای کاهش نفوذ ایران در روابط با جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیست. البته همه کشورها به دنبال منافع ملی خود بوده و هستند. کما اینکه روسیه هم علیرغم روابط راهبردی خود با جمهوری اسلامی ایران در تحولات متعدد منطقهای و فرامنطقهای، به دنبال منافع خود در مناقشه قرهباغ است. با این وجود من معتقدم که طرح صلح مد نظر روسیه و حضور نیروهای نظامی این کشور به عنوان ناظران صلح در منطقه قرهباغ نمیتواند از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان و ارمنستان بکاهد. به هر حال حاضر جمهوری اسلامی ایران یک کشور بسیار مهم و بازیگر تاثیرگذار در تحولات همسایگان خود به شمار میرود و به تبع آن همسایگان نیز سهم و جایگاه بسیار جدی برای نقشآفرینی و نفوذ جمهوری اسلامی ایران و تلاش برای حفظ، تداوم و بهبود هر چه بیشتر روابط با ما قائل هستند.
نظر شما :