نگاهی به روند انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده

این شرم را آمریکایی ها چگونه تحمل کنند؟

۱۱ مهر ۱۳۹۹ | ۱۸:۰۰ کد : ۱۹۹۵۹۶۸ آمریکا انتخاب سردبیر
بشیر اسماعیلی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: زمانی کسانی مثل آبراهام لینکلن و کندی بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا تکیه زده بودند و اینک کار به جایی رسیده است که ترامپ رئیس این مملکت می شود! این شرم را آمریکایی ها چگونه تحمل کنند؟ آسیبی که قدرت نرم و پرستیژ آمریکا متحمل شده است را چه کسی جبران خواهد کرد؟ جوزف نای پیشتر گفته بود آمریکا برای حفظ هژمونی نیاز مبرم به قدرت نرم دارد و اینک اما آبروی آمریکایی ها در انظار عمومی جهان به باد رفته است.
این شرم را آمریکایی ها چگونه تحمل کنند؟

نویسنده: بشیر اسماعیلی، استادیار روابط بین الملل

دیپلماسی ایرانی: اگر حتی "جان اسنو" به کاخ سفید می رفت پیش از اولین مناظره انتخاباتی، جو بایدن در نظرسنجی ها نزدیک به پنج درصد از رقیب خود پیش بود. پس از مناظره اول، باز هم این بایدن بود که نظرات مثبت رای دهندگان را به خود جلب کرد، به خصوص جمله جنجالی او خطاب به ترامپ بسیار گل کرد که در واکنش به قطع مکرر صحبت هایش به وی گفت: "میشه خفه شی؟" 

به طور کلی این روزها اوضاع برای ترامپ خوب پیش نمی رود، کرونا نشان داد اصلاحات اقتصادی ترامپ زیر ساختی نبوده و با بروز یک بحران، هر چه رشته بود پنبه شده است. لشگر بیکاران و ناراضیان در کنار کسب و کارهای از دست رفته، محبوبیت عمومی ترامپ را عمیقأ کاهش داده است. 

پیش از کرونا هم حتی، رسانه ها با ترامپ سر سازش نداشتند. بدنه هالیوود و سلبریتی های ذی نفوذ در آمریکا از ترامپ ابراز انزجار می کردند؛ رابرت دنیروی اسطوره ای به عنوان نمونه، هنوز هم هر جا تریبون پیدا کند از آرزوی خود برای مشت زده به دهان ترامپ حرف می زند! جامعه سیاهان آمریکا، مسلمانان، لاتین تبارها، روشنفکران و تحصیلکردگان هم علیه ترامپ هستند. زنان غالبا سبک زندگی او را دارای بد آموزی برای مردها و عمیقأ زن ستیز تلقی می کنند. 

انتخابات کنگره آمریکا که با پیروزی دموکرات ها همراه شد، قدرت طبقات مخالف ترامپ را در جهت دهی به آرای انتخاباتی نشان داد. 

در عین حال ترامپ، کاراکتر نابه هنجار و پر حاشیه ای است که گویی هرگز رسوایی هایش تمامی ندارد. در این سال ها نزدیک به شش کتاب علیه او نوشته شده که نویسندگان آنها عمدتا نزدیکان ترامپ بوده اند. فرار مالیاتی، روابط غیر اخلاقی عجیب و غریب، ارتشا، تقلب، تجاوز و ... مضامین رسوایی های متعدد ترامپ هستند که افکار عمومی از شنیدن آنها خسته و شرمسار شده است. 

زمانی کسانی مثل آبراهام لینکلن و کندی بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا تکیه زده بودند و اینک کار به جایی رسیده است که ترامپ رئیس این مملکت می شود! این شرم را آمریکایی ها چگونه تحمل کنند؟ آسیبی که قدرت نرم و پرستیژ آمریکا متحمل شده است را چه کسی جبران خواهد کرد؟ جوزف نای پیشتر گفته بود آمریکا برای حفظ هژمونی نیاز مبرم به قدرت نرم دارد و اینک اما آبروی آمریکایی ها در انظار عمومی جهان به باد رفته است. 

با همه این تفاسیر، انگار که ترامپ به پایان خط رسیده باشد و شانس او برای انتخاب مجدد روز به روز به افول می رود، هر چند هنوز سورپرایز اکتبر دولت وی هم رو نشده است. با این وجود در این کمتر از یک ماه، ترامپ باید شعبده باز باشد که نظرات را به نفع خودش تغییر دهد. 

در طرف مقابل، جو بایدن هم حریف بزرگی نیست، اما مثل دوره قبلی که خیلی ها از بغض هیلاری به ترامپ رای دادند، این بار هم قاعدتا از بغض ترامپ به بایدن رای خواهند داد. 

در میان همه این کاندیداها (از کانیه وست که بگذریم!) برنی سندرز از بقیه بهتر بود. مواضع او نشان می داد هنوز روشنفکری، چپ گرایی، آرمان و ایدئولوژی و البته کمی هم هیجان سیاسی در آمریکا نمرده است. با این همه عاقبت این پیرمرد افتاده به بازی نهایی نرسید. سوال اصلی اما اینجاست که اگر بایدن بیاید خوب است؟ اگر سندرز می آمد چطور؟ قبل از آن اما، قدر مسلم این که ترامپ باید برود. او نه تنها روابط خارجی را با کشور ما که با کل دنیا به بن بست کشانده است. اقتصاد بین الملل، محیط زیست، حقوق و سازمان های بین المللی، انسانیت و شان آدمی و البته امنیت در این چهار ساله دولت ترامپ، به طور وخیمی در جهان به خطر افتاده است. ترامپ لیبرال دموکراسی را با طیف هایی از فاشیسم، شووینیسم، صهیونیسم و پوپولیسم در آمیخته که هر کدام به تنهایی برای نابودی دنیا کفایت می کند. 

اگر بایدن بیاید طبعا این ترکیب خطرناک کنار خواهد رفت. اما مساله اصلی در اینجاست که ساختارها و دیدگاه کلی حاکم بر سیاست خارجی آمریکا تغییر نخواهد کرد. اینجاست که باید گفت بدون کنار گذاشتن رویکرد هژمونیک، استثناگرا و امپریالیستی موجود توسط آمریکا، حتی جان اسنو* هم با آن همه کمالات به کاخ سفید برود، فشار ساختاری و لابیست ها او را تبدیل به چیزی مثل همین ترامپ خواهد کرد، در نهایت کمی بهتر! 

*جان اسنو: نام یکی از شخصیت های اصلی رمان ترانه آتش و یخ نوشته جورج آر. آر. مارتین است که مجموعه تلویزیونی بازی تاج و تخت را بر مبنای آن ساختند. وی در داستان، نماد حکمرانی خوب، اخلاق مدار، فداکار و منطقی است.

کلید واژه ها: ایالات متحده امریکا انتخابات ریاست جمهوری امریکا حزب دموکرات حزب جمهوری خواه دونالد ترامپ جو بایدن


( ۱۲ )

نظر شما :

مجاهدی ۱۱ مهر ۱۳۹۹ | ۲۰:۵۸
دنیای ساده وبی آلایش خیلی زیباتر از شخصیت پرستی ریا کارانه و رنگ آمیزی رییس وروساست ومقدس مابی ،تحجر گرایی مربوط به رجال پست،وفرو مایه است.،اتفاقا در ممالک جهان سوم و مملکت ایران هم از زمان رضاخان پلید،دچار آفت مقدس مابی وتحجرگرایی شده، که جزو نفرت انگیز ترین خصایل انسانهای پست وفرومایه است.وتمامی فسق وفجور هم زیر سر این عناصر ناپاک است.
ابراهیم قدیمی ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | ۰۲:۰۳
من فکر میکنم سور پرایز اکتبر رو شد.اگر بیماری ریس جمهور نباشد چه چیز دیگری میتواند باشد.سیاستمداران پرزیدنت ترامپ را در اصطلاح ما قضا بلای خود کردند. گفتند کی میتواند مشکلات را حل کند؟ گفت من. گفتند برو حل کن. این گوی واین میدان..حل مجموعه ناتوانائی های سیاسی اجتماعی در دویست سال حاکمیت دولت امریکا وحدود دویست سال حاکمیت کلونیالیستی انگلیس واضافه شدن ناگهانی ویروس بسیار سریع النشرکرونا را بعهده پرزیدنت ترامپ سپردند.پرزیدنت ترامپ را وارد دالانی تاریکی کردند که شیری بجای گاو انجا نشسته بود..پرزیدنت ترامپ هم دست روی یال وکوپال شیر در تاریکی میکشید ونظراتی ارائه میداد به تصور اینکه گاو است. نمیدانست که درانجا شیر ادم خوار است.اقتصاد را با دریافت سود بازرگانی حل میکنیم.بامحدود کردن مهاجرت ودیوار کشی ایجاد کار میکنیم.با واگذاری اورشلیم وبخش غربی مسائل فلسطین را حل میکنیم. با تحریم ایران ایران را بزانو در میاوریم.با ترور سردار سلیمانی مسائل عراق وسوریه را حل میکنیم. مشکل پرزیدنت ترامپ وبسیاری از سیاستمداران در راس کار در این است که مشکلات را انتزاعی میبینند و بیماری کلی را تشخیص نمی دهند. شما در مثنوی داستان ان کنیزک شاه وبیمار شدن او وعجز پزشکان در درمان او راخوانده اید؟اگر نخوانده اید بخوانید.از قضا سرکنگبین صفرا فزود روغن بادام خشکی مینمود.کارهائی که روسای جمهورسابق کردند ان عمارت نیست ویران کرده اند..از ان جمله پرزیدنت ترامپ.امریکا وکلیه کشورها نیاز به پزشک متبحری دارند که راز وبیماری درون را دریابد ومعالجه کند..بی خبر بودند از راز درون استعیذواله مما یفترون رنجش از صفرا واز سودا نبود بوی هر هیزم پدید اید زدود.بیماری امریکا در نخوت امریکا حاصل ازسریع السیر رسیدن به ثروت در اثر تصاحب یک قاره ثروتمند وبا امکانات است وتصور بزرگی دارد.بیماری بزرگان از نخوت وخود بزرگ بینی وتشخیص بیماری از ظواهر است.