تراژدی هنر سیاستگذاری و دیپلماسی ایرانی!
سازمان شانگهای به نام ایران به کام ترکیه
دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری خارجی یک بازی پیچیده قدرت در نظام جهانی است که مناسبات قدرت را برساخته، نیازمند دانش و هنر سیاستگذاری و دیپلماسی کارآمد و اثربخش جهت تعیین قلمرو یک بازیگر در روابط بینالملل است.
فهم سیاستگذاری خارجی و بهرهمندی از هنر دیپلماسی میتواند به مفهومسازی از انگارهها و اهداف بازیگر در نظم جهانی و منطقهای کشیده شده و چشم انداز را بر اساس انگاره یا تصویر این بازیگر برمیسازد. مفهوم سازی از انگاره و اهداف سیاست خارجی فرآیندی بسیار پیچیده و گاه ناهمگون دارد که فهم آن برای دیگر بازیگران و سیاستگذاران سخت است.
دولت ترکیه در دو دهه اخیر الگویی از سیاستگذاری خارجی را طرحریزی و اجرا کرده که بر مفهوم سازی از انگاره و اهداف برتریجویانه و گسترشگرای اردوغان استوار بوده است. الگویی که فهم آن برای سیاستگذاران و تحلیلگران سخت است و در نیرنگ هنر سیاستگذاری اردوغان گرفتار میشوند. واقعیت هنر دیپلماسی اردوغان فراتر از دانش سیاستگذاری خارجی و راهبردی این کشور است، سیاستگذاری خارجی که زیربنای دانش آن اندیشه عمق راهبردی احمد داووداوغلوست اما هنر سیاستگذاری آن به نیرنگ رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه بازمیگردد. توان نیرنگ اردوغان بسیار کارآمدتر از دانش احمد داووداوغلو در شرایط آشفته دهه دوم قرن بیست و یکم برای تضمین بقای دولت ترکیه اثرگذار است.
مفهوم سازی اردوغان از انگاره ترکیه بزرگ و قرن ترکیه با اهداف برقراری هژمونی و الگوی گسترشگرای سرزمینی، مؤلفهای از تعریف "سیاست یک بازی قدرت" است، که جلوههای آن را میتوان در سازگاری فزاینده با دگردیسی نظام جهانی و دوگانگی رفتاری در روابط این کشور با غرب و بازیگران ضد غربی مانند سازمانهای بینالمللی شانگهای و بریکس جستوجو کرد.
خالی شدن سیاستگذاری خارجی ایران از هنر دیپلماسی در دو دهه اخیر که روندی مخالف الگوی ترکیه بوده، سرازیر شدن منابع و منافع راهبردی ایران به سوی رقیب سرسختی مانند ترکیه را سبب شده است. وضعیت کنونی ایران و ترکیه در سازمان شانگهای را میتوان جلوه برجسته برتری هنر دیپلماسی ترکیه بر دیپلماسی ایران دانست و در محورهای زیر کنکاش کرد:
یکم – اصل بازی قدرت: سیاستگذاری خارجی چارچوبی از اقداماتی است که باید منافع بازیگر در نظام جهانی و مناسبات قدرت بینالملل را برآورده سازد، بنابراین سیاست خارجی مطلوب دارای پیچیدگیهای خاصی است.
اگر سیاستگذاری خارجی را یک بازی قدرت در نظام جهانی با ابزارهای ژئوپلیتیک بدانیم، الگوی دولت اردوغان با تاکتیک "یکی به نعل، یکی به میخ" در همسویی امنیتی و نظامی با دولتهای غربی و کنش اقتصادی با سازمانهای ضد غربی را میتوان راز بقای ترکیه در مناسبات بینالملل دانست. همانگونه که هانس مورگنتا در کتاب سیاست میان ملتها به صراحت میگوید: «سیاست بینالملل مانند سایر عرصههای سیاست، مبارزهای است برای کسب و حفظ قدرت».1
دولت ترکیه سیاستگذاری خارجی خود را بر اصل مبارزه و بازی قدرت استوار کرده، در این چارچوب در سازمان نظامی و امنیتی غربی ناتو عضویت فعال داشته است و اهداف آنان در آسیای جنوب غربی را پیگیری میکند و همزمان به عنوان عضو ناظر یا شریک گفتوگو Dialogue Partners در سازمانهای بزرگ اقتصادمحور ضد غرب مانند شانگهای، بریکس و ... حضور دارد!
اما ایران از هرگونه کنش با محور غرب دوری گزیده و تنها به سازمانهای شرقی یا ضد غربی مانند شانگهای و بریکس امید بسته که البته عضویت در آنها نیز چندان سودآور نبوده است.
دوم – پویایی دو سطحی ترکیه میان شرق و غرب: سیاست خارجی دولت ترکیه بر تاکتیک نیرنگ استوار است که انگاره پویایی دو سطحی ترکیه در غرب و نهادهای ضد غربی را طراحی و پیگیری میکند. پویایی دو سطحی با مؤلفههای کنش راهبردی با غرب و ایالات متحده امریکا همزمان با بهرهگیری از منابع و منافع اقتصادی شرق و سازمانهای مخالف هژمون امریکا. این پویایی دو سطحی سبب شده تا ترکیه به عنوان عضو ناتو بتواند سامانه پدافندی S400 روسی خریداری کند و همزمان در حال خرید جنگندهF35 امریکایی نیز باشد، اما ایران به عنوان عضو فعال شانگهای و بریکس نتواند سامانه S 400 داشته باشد!
سوم – تراژدی هنر دیپلماسی ایرانی: دیالکتیک هنر و دانش در سیاست بهویژه سیاستگذاری عمومی از سدههای پیشین تاکنون ادامه داشته و ستیز این دو مؤلفه بنیادین سیاستگذاری در جهان برآشفته کنونی بیشتر به سوی هنر سیاستگذاری بهخصوص در سیاستگذاری خارجی یا همان هنر دیپلماسی سنگینتر شده است.
برجستهترین نمونه دیالکتیک دانش و هنر سیاست را میتوان در عنوان کتاب "سان تزو Sun Tzu" استراتژیست بزرگ چینی پیشامیلاد جستوجو کرد که با عنوان "هنر جنگ The Art of Wa" در جهان مشهور شده است و نه دانش جنگ!
هنر دیپلماسی ترکیه در دو دهه گذشته به گونهای کارآمد توانسته منابع قدرت ترکیه را تقویت و منافع راهبردی این کشور در مناسبات قدرت را برآورده سازد. حضور فراگیر رجب طیب اردوغان در اجلاس سران شانگهای در تیانجین چین و دیدار با تمام رهبران بزرگ این سازمان و سپس غیبت اردوغان در مراسم رژه ارتش چین در میدان تیانآنمن پکن را میتوان جلوه برجسته هنر دیپلماسی دولت ترکیه قلمداد کرد.
در حالی که ایران به عنوان یک عضو اصلی سازمان شانگهای و بلکه بریکس خود را مقابل استاندارهای غربی و خود قدرتهای غربی بهویژه ایالات متحده امریکا قرار داده، اما هنر دیپلماسی ایران نتوانسته است منافع چندانی از این سازمان برای ایران کسب کند!
*
فهم سیاستگذار از مناسبات قدرت و برخورداری همزمان از دانش و هنر سیاستگذاری بهویژه در سیاست خارجی و دیپلماسی میتواند به مفهومسازی از انگاره و اهداف سیاستگذار منجر شود و استانداردهایی برای بازی قدرت به سود خوش را برسازد.
اگر چه سازمان شانگهای به عنوان یک سازمان جهان شرق و اقصادمحور تفسیر شده است، اما امنیت و اقتصاد را میتوان دو مؤلفه اصلی اجلاس سران سازمان شانگهای در تیانجین چین دانست که مؤلفههایی از دگردیسی این سازمان و برسازی نظم نوین جهانی با مدیریت سازمان شانگهای را نمایان ساخت به گونهای شرکت رهبران این سازمان در رژه بزرگ ارتش چین در پکن، بر ماهیت امنیتی آن افزوده و نظام جهانی را به برسازی یک نظم نوین جهانی و بلکه جنگی جدید رهنمون میسازد.
رهبران قدرتمند و اثرگذار سازمان شانگهای که بیشتر با مؤلفه امنیت و شرق جدید شناسایی شدهاند، چین، روسیه و ایران شمرده میشوند که برای مقابله راهبردی با غرب بهویژه ایالات متحده امریکا، هزینههای سنگینی دادهاند. اما ایران به عنوان یک عضو برجسته و ستون امنیتی سازمان شانگهای در مقابل هزینههای که داده، کمترین منافع را به دست آورده است.
ناتوانی ایران در کسب منافع از سازمان شانگهای، همزمان با قدرتنمایی نمایشی دولت ترکیه با سازمان شانگهای و کسب منافع اقتصادی آن، تراژدی هنر دیپلماسی ایران را برجسته میسازد!
تراژدی هنر سیاست خارجی ایران، زمانی است که رئیس جمهور آن در صف دوم و لایه چندم دیدارها و تشریفات سازمان شانگهای و اردوغان در صف اول قرار میگیرد، اما زمانی که قرار است سران سازمان در رژه بزرگ ارتش چین در پکن شرکت کنند، اردوغان در این مراسم حاضر نمیشود، هنر دیپلماسی خود به عنوان یکی از اعضای سازمان ناتو را به همگان نشان میدهد.
اردوغان که تلاش دارد در چارچوب هنر دیپلماسی خود و سیاست قدرت ترکیه، خود را اسطوره یا جادوگر ترکیه و جهان برسازد، کنشگری بسیار زیرکانه در روابط با غرب و سازمانهای مخالف غرب مانند شانگهای دارد. شرکت نکردن اردوغان در مراسم رژه ارتش چین پس از برگزاری دیدارهای مهم با سران شانگهای، نشان میدهد که ترکیه شانگهای را هدف سودجویی اقتصادی قرار داده است.
هنر دیپلماسی اردوغان در بازی قدرت نظام جهانی سبب شده تا سازمان شانگهای به نام ایران اما به کام ترکیه باشد. هزینههای امنیتی همراهی با شانگهای، چین و روسیه برای ایران و منافع اقتصادی و تجارت شانگهای برای ترکیه برقرار شده است.
منابع:
۱- مورگنتا، هانس جی. سیاست میان ملتها. ترجمه حمیرا مشیرزاده. تهران، وزارت امورخارجه. چاپ چهارم 1389، ص45.


نظر شما :