اسرائیل در معرض تهدید موشکی مستقیم تهران
موشکهای نقطهزن ایران امریکا را در تنگنا قرار داده اند
نویسنده: ایتای شاپیرا (سرهنگ بازنشسته و معاون پیشین پژوهش و تحلیل ارتش اسرائیل و نیز یک عضو برجسته در موسسه یهودی امنیت ملی آمریکا)
دیپلماسی ایرانی: تهدیدهای ایران علیه دارایی های آمریکا و متحدانش در خاورمیانه، افزایش بزرگی داشته، که دلیل آن توسعه موفق موشک های نقطه زن است. این توانایی در حمله به آرامکو و نیز حمله به پایگاه نظامی آمریکا در عراق، اثبات شد.
تکثیر و توزیع این موشک ها به دست نیابتی هایش به ویژه حزب الله در لبنان، حوثی ها در یمن و حماس در غزه، می تواند آزادی عمل آمریکا را به شدت محدود کند.
نکته تلخ برای ایالات متحده و متحدانش اینکه، در واقع این آزادی عمل ایران است که به این کشور امکان توانمندی های نقطه زن و توزیع آنها را می دهد.
منطق راهبردی ایران در توسعه این جنگ افزارها، دستیابی به توان بازدارندگی است اما چنانچه بحران اوج گیرد، می تواند به انقلابی در شیوه عملیات ایران و نیابتی هایش منجر شود. همچنین این پتانسیل وجود دارد که ذهنیت ایران و متحدانش از "عملیات" نیز دگرش یابد.
ایران، هم خود موشک ها را در اختیار نیابتی هایش می گذارد و هم فن آوری ساخت آنها را. حزب الله یک سایت تولید موشک در لبنان دارد. سوریه و حوثی ها هم ممکن است توانمندی های بومی ساخت موشک های نقطه زن را به دست آورده باشند.
اگر ایران بتواند پروژه انتشار جنگ افزارهای نقطه زن را در خاورمیانه با موفقیت به انجام رساند، از این امکان برخوردار خواهد شد که حتی در زمان صلح نیز توان افکنی آمریکا و آزادی عملش را محدود کند. جنگ افزارهای نقطه زن در یمن، می تواند آزادی ناوبری غرب در خلیج فارس و در نزدیکی باب المندب را به خطر اندازد. این جنگ افزارها می توانند علیه آمریکا در عراق و کشورهای همسایه در خلیج (فارس) به کار گرفته شوند. نقطه زن های ساحلی و کروزها در لبنان می توانند علیه استقرار دریایی غرب در مدیترانه شرقی و در سوریه هم علیه تاسیسات نظامی غربی در اردن به کار گرفته شود.
این شرایط، نه تنها پیامدهایی نظامی، بلکه سیاسی هم دارد. اگر حزب الله توان ساخت نقطه زن ها را داشته باشد، سیاست آمریکا در برابر لبنان هم دگرش می یابد و به کارگیری این جنگ افزارها در سوریه، اهرم روسیه بر اسرائیل را تقویت می کند تا از اقدام علیه این پروژه خودداری کند.
درست است که آزادی عمل آمریکا، از تصمیمات خودش نشات می گیرد. حمله به شبه نظامیان تحت امر ایران در عراق و سوریه و به ویژه قتل سلیمانی، نشانگر همین مسئله است. اما، نقطه زن های ایران، ممکن است محاسبات آمریکا و نیز اسرائیل را دگرش دهد.
شرط لازم برای پروژه نقطه زن های ایران در عراق، سوریه و حتی لبنان، آزادی عملش در این کشورهاست همان طور که اخیرا ژنرال آویو کوچاوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل این مسئله را تببین کرد. بدون وجود خطوط باز ارتباطی، ایرانی ها قادر به تکثیر جنگ افزار، فن آوری، پول و پرسنل حرفه ای برای پروژه نقطه زن های هدایت شونده نخواهند بود. در نبود آزادی تردد حزب الله و ایران بین لبنان و سوریه – مثلا با کنترل مرزها توسط ارتش لبنان با حمایت آمریکا – حزب الله توانمندی های نقطه زنش را تقویت نکرده بود. بدون به کارگیری سامانه بانکی لبنان، حزب الله و ایران نمی توانستند پروژه هایشان را تامین مالی کنند. بدون آزادی تردد در داخل لبنان، حزب الله عملا قادر نبود یک تاسیسات نظامی صنعتی در داخل دره بقاع بسازد.
با این همه، کانونِ توانمندساز این پروژه، با آسیب پذیری کارسازی روبه روست. مسیرهای باز لجستیک دریایی، زمینی و هوایی از ایران به دیگر نقاط منطقه، در تیررس توانمندی های نظامی آمریکا قرار دارد اگر بخواهد که آنها را به کار اندازد، همانطور که اخیرا از انتقال جنگ افزارهای ایرانی به یمن جلوگیری کرد.
پس آمریکا می تواند آزادی عمل ایران را محدود کند. در یک خاورمیانه ناپایدار، حفظ آزادی عمل، بسیار حیاتی و کارساز است. آمریکا برای حفظ امکانات توان افکنی اش باید با محدود کردن آزادی عمل ایران، با پروژه نقطه زن های این کشور مقابله کند. شاید اکنون زمان خوبی برای درگیرشدن در چنین هماوردی راهبردی باشد که با هماهنگی آمریکا – اسرائیل و البته با پرهیز از جنگ، به اجرا در می آید.
منبع: واشنگتن اگزماینر / تحریریه دیپلماسی ایرانی
انتشار این مقاله به معنای تایید آن از سوی دیپلماسی ایرانی نیست و صرفا برای آگاهی خوانندگان محترم منتشر شده است.
نظر شما :