در گفت وگو با نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی بررسی شد:
اهداف کاخ سفید از ایجاد ائتلاف نظامی در تنگه هرمز چیست؟
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – چندی است که زمزمه تشکیل ائتلاف نظامی در تنگه هرمز به منظور اسکورت کشتی های تجاری و نفتکش ها از جانب ایالات متحده و اخیرا انگلستان به خصوص بعد از ساقط کردن پهپاد آمریکایی توسط ایران و نیز اقدام به توقیف نفتکش انگلیسی مطرح شده است. در این راستا هم حتی هفته گذشته شاهد برگزاری نشست امنیتی در بحرین بودیم؛ نشستی که خروجی چندان جدی در این راستا در بر نداشت. دیپلماسی ایرانی برای بررسی اهداف کاخ سفید از تشکیل ائتلاف نظامی در تنگه هرمز و نیز میزان موفقیت آمریکا در این رابطه، گفت وگویی را با محمد جواد جمالی نوبندگانی، نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ترتیب است که در ادامه می خوانید:
بعد از اتفاقات و تحولاتی که ظرف ماه های اخیر به خصوص بعد از ساقط کردن پهپاد آمریکایی توسط ایران و نیز اقدام به توقیف نفتکش انگلیسی در تنگه هرمز روی داد، کاخ سفید به دنبال ایجاد ائتلافی نظامی در این تنگه به منظور اسکورت کشتی های تجاری و نفتکش ها است. در این راستا هم هفته گذشته شاهد برگزاری نشست امنیتی در بحرین بودیم. از نگاه شما اهداف واشنگتن از تشکیل این ائتلاف نظامی و امنیتی بین المللی در تنگه هرمز چیست؟
یقینا کاخ سفید از تشکیل این ائتلاف نظامی اهداف متعددی را دنبال می کند که مهمترین هدف آن ایجاد موج جدید ایران هراسی و افزایش فشار بر جمهوری اسلامی با دخیل کردن ظرفیت سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی دیگر کشورهای جهان است. در کنار آن کاخ سفید به دنبال ایجاد شرایطی است که همکاری های منطقه ای ایران با همسایگانش دچار یک چالش جدی شود تا به این وسیله ایران در یک انزوای منطقه ای قرار بگیرد. مضافا نباید تلاش ترامپ در خصوص فروش سلاح به کشورهای عربی منطقه را نیز نایدیده گرفت. به هر حال از زمان روی کار آمدن رئیس جمهوری آمریکا، وی همواره سعی کرده با پررنگ جلوه دادن تهدید ایران برای همسایگان خود به خصوص در منطقه خلیج فارس، این کشورها را به خرید سلاح بیشتر برای تقابل با جمهوری اسلامی ایران ترغیب کند که در طول تقریبا سه سال گذشته هم درآمدهای بسیار هنگفتی از این راه عائد ایالات متحده آمریکا شده است. اما در آن سو این برنامه ترامپ برای افزایش درآمدهای آمریکا تنها به افزایش ناامنی، کشتار، تجاوز و جنایت در خاورمیانه به خصوص در یمن انجامیده است. مسئله مهم دیگر به خصلت تاجرمآبی ترامپ باز می گردد.
در این رابطه رئیس جمهوری امریکا سعی دارد از یک سو با پررنگ کردن تهدید ایران، کشورهای صادرکننده عمده نفتی مانند عراق، کویت، قطر، عمان، عربستان، بحرین و امارات را واردار به دادن هزینه بیشتر به منظور افزایش حضور نظامی آمریکا کند و هم از آن سو کشورهای عمده وارد کننده نفتی از ژاپن و کره جنوبی تا دیگر کشورهای جهان را ترغیب کند برای تامین انرژی خود باید در افزایش امنیت تنگه هرمز دخالت داشته باشند. به عبار دیگر ترامپ با شعار ایران هراسی و تشکیل ائتلاف نظامی در تنگه هرمز، هم پول کشورهای عربی خلیج فارس را به عنوان باج از آنها گرفته و هم از آن سو کشورهای دیگر را سپر دفاعی خود در این منطقه کرده است. یعنی ایجاد ائتلاف نظامی با همین هدف در حال پیگیری است.
البته نکته و یا هدف مهم دیگر آمریکا از ایجاد ائتلاف نظامی در تنگه هرمز به تلاش کاخ سفید برای انتقال بخشی از توان امنیتی خود به نزدیکی مرزهای چین باز می گردد. به هر حال طی چند سال اخیر پکن به مهم ترین تهدید اقتصادی و حتی نظامی واشنگتن بدل شده است که می تواند هژمونی تجاری آمریکا را بر جهان از بین ببرد. لذا با این نگاه، ایالات متحده به دنبال آن است با ایجاد ائتلاف نظامی بخشی از توان خود را از این منطقه به آسیای جنوب شرقی منتقل کند. در این خصوص نباید تحرکات آمریکا در تایوان، ژاپن، کره جنوبی و حتی کره شمالی و نیز ادعای عجیب ترامپ در وارد کردن پکن به پیمان منع گسترش سلاح میان برد هسته ای مد نظرش را از نظر دور داشت که بعد از نقض تعهد کاخ سفید در همین پیمان دو جانبه با کرملین مطرح شد.
پیرو مجموعه اهدافی که به آن اشاره داشتید برخی تحلیل ها بر این واقعیت تاکید دارند که این اهداف در قالب دو سناریوی احتمالی آمریکا قابل پیگیری است؛ اول این که واشنگتن و به تبع آن لندن به دنبال ایجاد و حضور ائتلاف نظامی در تنگه هرمز هستند تا زمینه برای برقراری قوانین جدید بین المللی بر کل منطقه خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان شکل گیرد تا قیمومیت تاریخی این منطقه از دست ایران خارج شود. دوم این که ایالات متحده سعی دارد با ایجاد ائتلاف نظامی در تنگه هرمز با حضور نظامی کشورهای جهان زمینه را برای درگیر کردن ایران، نه با آمریکا که با ائتلاف جهانی را شکل دهد. از نگاه شما کدم سناریو به واقعیات میدانی نزدیک تر است؟
من معتقدم که هر دو سناریو امکان وقوع دارند و حتی احتمال این هم وجود دارد که آمریکا به دنبال تحقق بخشیدن به هر دو سناریو باشد. اما نکته مهم اینجا است که از یک سو به دلیل سیاست های ترامپ در جهان، امکان ندارد که کاخ سفید شرایط را برای تحقق ائتلاف جهانی شکل دهد. دوم این که اقتضائات و شرایط خاص ژئوپلتیکی ما در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز به گونه ای است که هیچ قدرتی در جهان نمی توان برتری ما را بر این آبراه مهم جهانی که شریان اصلی انتقال انرژی در دنیا به شمار می رود را از ما بگیرد.
با این تفاسیر آمریکا تا چه اندازه می تواند در ایجاد ائتلاف نظامی مد نظرش در تنگه هرمز برای تحقق این اهداف موفق عمل کند. چون از یک سو کشورهایی مانند انگلیس، کره جنوبی و هندوستان از اعزام نیرو و ناو جنگی به تنگه هرمز خبر داده اند، اما در آن سو برخی کشورها مانند ژاپن، آلمان، اسپانیا و غیره هم واکنشی منفی به این طرح کاخ سفید داشته اند؟
من بر این باورم که در سایه سیاست های به شدت منفی و نابخردانه ترامپ در این سه سال بخش اعظمی از جامعه بین الملل دیگر دنباله رو سیاست های کاخ سفید به مانند سابق نیستند. اکنون صراحت گفتار و کلام بسیاری از سران و مقامات جهانی در برابر مواضع واشنگتن به شدت افزایش پیدا کرده و در سایه این مسئله هم بیشتر طرح های کاخ سفید، چه در خصوص ایران و چه در سایر زمینه ها با شکست مواجه شده است. لذا ایالات متحده در ایجاد ائتلاف نظامی در تنگه هرمز چندان موافقق نخواهد بود. اکنون دوناد ترامپ در یک انزوای بی سابقه و یا حداقل کم سابقه قرار دارد. از آن سو هوشمندی ایران در این چند سال اخیر، چه در بحث مذاکره و برجام و چه در بحث پایبندی به تعهداتش به روشنی نشان داده که جمهوری اسلامی ایران، نه تنها بازیگری مخرب در عرصه بین الملل نیست که مهمترین قدرت منطقه خاورمیانه در تداوم و حفظ ثبات و امنیت در غرب آسیا و حتی جهان است.
در راستای نکته شما در کنار برگزاری نشست امنیتی بحرین از هفته ها قبل شاهد تغییر و تعدیل مواضع ریاض و به خصوص ابوظبی در تقابل با تهران هستیم. چنان که سهشنبه هفته گذشته "حمد علی مصباح الاحبابی"، فرمانده گارد ساحلی امارات متحده در رأس هیاتی وارد تهران شد و با سردار قاسم رضایی، فرمانده مرزبانی نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی ایران دیدار و گفتوگو کرد که اولین دیدار دو طرف بعد از 6 سال بود. با این وصف آیا پیرو تحلیل شما واشنگتن حتی از درگیر کردن توان و ظرفیت کشورهایی مانند امارات و عربستان در ایجاد ائتلاف نظامی ناتوان خواهد بود. به خصوص که در رابطه با نشست بحرین، هم اماراتی ها و هم عربستانی به نوعی سیاست سکوت را پیشه کرده اند و مانند سابق دیگر بر طبل ایران هراسی نمی کوبند. آیا در داخل ساختار کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در رابطه با ایران نوعی تشتت و شکاف نظر شکل گرفته است؟
همان گونه که در پاسخ به سوال قبلیتان اشاره کردم جمهوری اسلامی ایران به دلیل همین هوشمندی در طرح ها و برنامه های خود، شرایط را به گونه ای پیش برد که اکنون همان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که کانون ایران هراسی را در منطقه شکل می دادند در رابطه با ما به یک تجدید نظر جدی دست بزنند. چون ایران با اقدام قاطع و درست خود در ساقط کردن پهپاد متجاوز امریکایی به روشنی قدرت نظامی خود را به رخ کشورهای منطقه و جهان کشید. در عین حال هم با مطرح کردن امضای پیمان منع تجاوز میان کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارش نشان داد که تهران تا چه اندازه مهره اثر گذاری در حفظ و ارتقاء ثبات و امنیت در خاورمیانه و خلیج فارس است. لذا این کشورهای عربی منطقه نیز به این باور رسیده اند که باید دست به یک تغییر رفتار جدی در برابر ایران بزنند.
مضافا این که اکنون سیاست های متجاوزانه این کشورها در یمن و دیگر کشورهای خاورمیانه تنها به افزایش ناامنی و کشتار در منطقه دامن زده است؛ ناامنی که اکنون به داخل خاک عربستان و امارات هم کشیده شده است و یقینا با افزایش این ناامنی ها اقتصاد و تجارت این کشورها می تواند تحت الشعاع این مسائل قرار بگیرد. پیرو این مسائل ابوظبی به صراحت از دیدار هفته گذشته خود با مقامات ایرانی ابراز رضایت کرده و در تلاش است که این مذاکرات تداوم یابد. در ان راستا علاوه بر سخنان نماینده دائم عربستان سعودی در سازمان ملل برای برقرار روابط دیپلمتاتیک با ایران، همین دیروز شاهد بودیم که سعودی ها درخواست ایجاد دفاتر کنسولی خود در ایران را برای پیگیری مسئل مربوط به مناسک حج نیز بودند. این نشان می دهد که اکنون ترامپ حتی در میان بازیگران همپیمان خود نیز با مشکل مواجه شده است.
نظر شما :