فعال شدن مکانیسم ماشه از جانب اروپا عملا انجام شده است
شکست سفرهای پمپئو و ترامپ به اروپا برای همراهی قاره سبز با واشنگن علیه تهران
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – از جمعه هفته گذشته شاهد آغاز سفرهای دوره ای مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده به اروپا و حضورش در آلمان و سوئیس با محوریت تقابل با ایران بودیم؛ به موازات این تحرک دیپلماتیک رئیس دستگاه سیاست خارجی آمریکا شاهد حضور سه روزه دونالد ترامپ در انگلستان هستیم. اما در این خصوص حضور مقامات و سران کاخ سفید برای هماهنگی بیشتر با اروپا به منظور تقابل با ایران نتیجه ای در بر خواهد داشت؛ به خصوص اینکه اخباری دال بر کشیده شدن پرونده انفجار بندر فجیره امارات متحده عربی به شورای امنیت سازمان ملل و متهم کردن تهران وجود دارد و کاخ سفید برای تحقق این هدف به حمایت های عملی اروپا نیازمند است؟ اساسا قاره سبز در کشاکش تنش تهران – واشنگتن چه رفتاری را بر خواهد گزید، آن هم در شرایطی که تنها 36 روز به پایان ضرب الاجل دو ماه تهران برای اروپایی ها باقی مانده است؟ دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مسئله، گفت و گویی را با محمد جواد جمالی نوبندگانی، دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ترتیب داده است که در ادامه از نظر خواهید گذراند:
با توجه به سفر اخیر کمیسیون متبوع شما (کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی) در قالب دیپلماسی پارلمانی به اروپا فضای قاره سبز را در حمایت از ایران به خصوص در مسئله برجام چگونه ارزیابی می کنید؟
در خصوص مناسبات ایران با قاره سبز باید گفت همان گونه که مقام معظم رهبری عنوان داشتند جمهوری اسلامی قائل به حفظ و تداوم ارتباط با کشورهای اروپایی به عنوان طرف های برجامی است؛ البته ارتباطی که همراه با احترام متقابل و در عین حال در بردارنده منافع طرفین باشد. خوب در این راستا سال های متمادی در قبال مسئله پرونده هستهای گفت وگوها و مذاکرات فشردهای با اروپایی ها داشتیم که در نهایت منجر به انعقاد برجام شد. لذا یقیناً اروپایی ها یکی از اضلاع مهم توافق هستهای به شمار می روند و در این راستا ذیل برجام تعهداتی را هم برعهده گرفتند. اما در صحنه عمل آنچه روی داده است افزایش میزان تعهدات ایران و به موازاتش پایبندی یکسویه جمهوری اسلامی به برجام است، ولی در دیگر سو شاهد خروج ایالات متحده آمریکا از برجام، بازگشت تحریم ها و مضافا بر آن بدعهدی های یک ساله قاره سبز در قبال تعهداتشان هستیم. یقیناً این شرایط برای ما قابل تحمل نخواهد بود. از این رو تهران سعی دارد در عین حالی که به دنبال حفظ و تداوم برجام با اروپایی ها است، از حقوق مسلم خود دفاع کند. در این راستا نیز دیپلماسی پارلمانی مجلس شورای اسلامی هم به اروپا انجام شد.
اگرچه ما بر این واقعیت اشراف داریم که به واسطه ارتباطات بسیار تنگاتنگ و عمیق سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک اروپایی ها با ایالات متحده، قاره سبز عملا توان مانور چندانی در برابر کاخ سفید ندارند، اما این میزان از انفعال و بدعهدی هم از جانب کشورهای اروپایی قابل قبول نخواهد بود. یعنی حتی این مناسبات پیچیده و عمیق اروپا با آمریکا مانع از آن میشود که قاره سبز به تعهدات حداقلی خود پایبند بماند. تعهداتی مانند راه اندازی کانال مالی که خود آنها وعده عملیاتی شدنش را داده بودند. به هر حال برجام بیش از آنکه برای ایران مهم باشد، ارزش امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک بسیار پررنگ تری برای اروپاییها دارد. پس باید قاره سبز هم در قبال توافق هسته ای و حفظ آن هزینه خود را پرداخت کند. در قالب همین نگاه و در حوزه دیپلماسی پارلمانی در دیداری که با رئیس پارلمان بلژیک در جریان اجلاسیه بین المجالس دوحه داشتیم به صراحت کمکاری فاحش از جانب اروپایی ها برای حفظ و تداوم برجام را یادآورد شدیم. اخیرا هم در جریان سفری که همراه با رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به نروژ داشتیم بر بدعهدی های اروپا و خویشتن داری جمهوری اسلامی ایران تاکید کردیم و عنوان داشتیم که تهران در قبال این نوع رفتار قاره سبز نمی تواند تا ابد سکوت کند.
البته در کنار آن به تناقض و مواضع دوگانه و چندگانه اروپایی ها در خصوص مسئله حقوق بشر در خاورمیانه اشاره شد که چگونه کشوری مانند عربستان سعودی جنایت های فاحشی را در خصوص مردم بی دفاع و مظلوم یمن انجام داده است و حتی در قبال اتباع خود مانند جمال خاشقجی چه جنایتی مرتکب شد، ولی در براب این نقض اشکار حقوق بشر ما شاهد سکوت اروپاییها هستیم و حتی قاره سبز به رغم تمام این جنایت ها باز سلاح و امکانات نظامی و تسلیحاتی را در اختیار عربستان سعودی قرار میدهد. اما در ازای آن اتهامات واهی و بی اساسی را به تهران در قبال مسئله حقوق بشر می زند. در حالی که جمهوری اسلامی بهترین نوع از جامعه دموکراتیک را در خاورمیانه دارد که در قبال مسئله حقوق بشر انعطاف بسیار پر رنگ از خود نشان داده است. ولی با این وجود در این سفر باز اروپاییها بر مواضع تکراریشان مانور دادند و در قبال خروج دونالد ترامپ از برجام تنها به اظهار تاسف و ناراحتی پرداختند.
پس با توجه به نکات شما امکان دارد که اروپایی ها هم در مسیر آمریکا باشند؟
بله. بارها در طول یک سال گذشته این مسائل مطرح شده است و در یک سناریوی بدبینانه امکان دارد که اروپایی ها هم در یک تقسیم وظایف با ایالات متحده آمریکا نقش پلیس خوب را در تقابل با جمهوری اسلامی ایران بر عهده گرفته باشند. اما به هر حال با تصمیم ۱۸ اردیبهشت دولت و شورای عالی امنیت ملی در خصوص عدم فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین اکنون این طرح تقسیم وظایف در صورت واقعیت با شکست روبه رو شده است، چرا که این تقسیم وظایف برای آن بود که ایران کماکان به برجام و تعهدات برجامی خود متعهد باشد، ولی در آن سو آمریکا با افزایش تحریم ها جمهوری اسلامی ایران را پای میز مذاکره بنشاند تا بتواند امتیازات بیشتری را علاوه بر برجام از تهران بگیرد. اما با این اقدام ما شاهد آن هستیم که اخیرا یک تحرک نسبی در قاره سبز برای حفظ و تداوم برجام شکل گرفته است. اگرچه بعد از گذشت بیش از یک سال از خروج دونالد ترامپ هیچ گونه اقدام عملیاتی جدی در خصوص فروش نفت و مناسبات بانکی ایران و راه اندازی سازوکار مالی مدنظر آلمان، فرانسه و انگلستان صورت نگرفته است.
در کنار این تقسیم وظایف پلیس خوب و پلیس بد در تقابل با ایران میان کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا از جمعه هفته گذشته شاهد آغاز سفرهای دوره ای مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده به اروپا و حضورش در آلمان و سوئیس با محوریت تقابل با ایران بودیم و امروز دوشنبه نیز دونالد ترامپ سفر سه روزه خود را به انگلستان آغاز کرده است. آیا این حضور مقامات و سران کاخ سفید برای هماهنگی بیشتر با اروپا به منظور تقابل با ایران نتیجه ای در بر خواهد داشت؛ به خصوص که اخبار دال بر کشیده شدن پرونده انفجار بندر فجیره امارات متحده عربی به شورای امنیت سازمان ملل و متهم کردن تهران وجود دارد و کاخ سفید برای تحقق این هدف به حمایت های عملی اروپا نیازمند است؟
در راستای نکات شما من معتقدم که اکنون کاخ سفید ذیل "تیم ب" با محوریت مایک پمپئو و جان بولتون به دنبال افزایش فشارهای سیاسی و دیپلماتیک بر ایران هستند. لذا از یک سو شاهد سفر جان بولتون به امارات متحده عربی بودیم و در آن سو تقریباً همزمان با این حضور مشاور امنیت ملی کاخ سفید در منطقه سفرهای اروپایی مایک پمپئو با محوریت تقابل با ایران از جمعه هفته گذشته آغاز شده است. در کنار آن کشورهای عربی مرتجع منطقه نیز در یک برنامه ریزی هماهنگ شده با کاخ سفید نشست های مکه را برای تقابل با ایران برگزار کردند که از یک سو جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهند و از سوی دیگر در آستانه روزه جهانی قدس و مبارزه با تجاوز و جنایات رژیم صهیونیستی این کشورهای عربی به دنبال عادی سازی مناسبات خود با تل آویو و مقدمات رونمایی از معامله قرن باشند. اما در کل این تحرکات دیپلماتیک موفقیتی برای آمریکاییها در پی نخواهد داشت، چراکه گام بعدی ایران پس از پایان ضرب الاجل ۶۰ روزه آغاز غنی سازی اورانیوم در سطح ۲۰ درصد در فوردو خواهد بود و اروپایی ها با اشراف بر اهمیت گام بعدی تهران سعی خواهند کرد که به بحران و تنش کنونی دامن نزنند. لذا آن هماهنگی و همراهی جدی از جانب قاره سبز با اهداف و برنامه های کاخ سفید صورت نخواهد گرفت. چنان که سال گذشته علی رغم برخی از نمایش های کودکانه کشورهای عربی و آمریکا با نمایش برخی قطعات موشک و هواپیما برای متهم کردن تهران شاهد آن بودیم که آن اجماع مد نظر در شورای امنیت برای محکومیت جمهوری اسلامی ایران صورت نگرفت. لذا من بر این باورم که اکنون، هم از یک طرف برای اروپاییها همراهی با این شرایط غیرقابل قبول است و از طرف دیگر روسیه و چین هم به شدت مخالف با سیاست ها و اهداف مد نظر کاخ سفید هستند.
در جریان سفر دیپلماتیک پارلمانی که به اروپا داشتید فضای قاره سبز برای راهاندازی کانال مالی تا چه اندازه جدی بود، به خصوص که فرصت چندان زیادی به پایان مهلت 60 روزه ایران هم باقی نمانده است؟
اشتباه نکنید بحث ضرب الاجل دو ماهه و فرصت ۶۰ روزه ایران برای اروپا نیست، ما نزدیک به یک سال است که در قبال بدعهدی های اروپا سکوت کردیم و با یک خویشتن داری به دنبال آن بودیم که اروپایی ها و دیگر طرف های برجامی به تعهدات خود پایبند باشند. ابتدا به ساکن قرار بود که اتحادیه اروپا کانال مالی خود را به نام اس پی وی به منظور حمایت از ایران راه اندازی کنند که بعد از چند ماه بدعهدی نهایتا کانال مالی جدیدی به نام اینستکس، نه از جانب اتحادیه اروپا و 28 عضو آن که تنها از طرف سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان رونمایی شد که البته تا به امروز هم هیچ گونه خروجی عملیاتی از این کانال ندیده ایم. پس این شرایط دست به دست هم داد که ایران ناچار شود در قبال بدعهدی های اروپا واکنش عملیاتی داشته باشد. از این رو ما فرصت ۶۰ روزه را به اروپاییها نداده ایم. قاره سبز بیش از یک سال فرصت داشت در قبال تعهدات خود کاری انجام دهد، اگرچه از نگاه تهران حتی در صورت راه اندازی کانال مالی اینستکس انتظارات ما برآورده نخواهد شد، چون سطح تعهدات برجامی ایران بسیار بیشتر از آن چیزی است که اروپایی ها قرار است که انجام دهند. شما اگر به کل مناسبات ایران و اروپا نگاه کنید به یک سوم سطح مناسبات ایران با کشور عراق، هندوستان و یا چین نمی رسد. ولی با این وجود تهران کماکان به تعهدات برجامی خود در صورت عملی شدن وعده های اروپا پایبند است. اما به موازات آن تهران تمام پتانسیل خود را معطوف به قول های اروپایی ها هم نکرده است و در حوزه دیپلماسی اقتصادی فعالیت های جدی با کشورهای پیرامونی و همچنین چین و هندوستان صورت گرفته است. لذا رضا کشوری مانند ایران با این میزان از استعداد و پتانسیل و همچنین تعدد کشورهای همسایه نمی تواند با تحریمها و فشارهای ایالات متحده آمریکا به زانو درآید، حتی اگر جدیتی در اروپا برای عملی شدن تعهداتشان وجود نداشته باشد. اما من در نهایت باید این را هم بگویم که تهران در پایان 60 روز یقیناً برای حفظ منافع و استقلال خود اقدامات کافی و لازم را انجام خواهد داد.
در راستای این نکته بسیار مهم شما مبنی بر گام دوم ایران برای افزایش سطح غنی سازی برخی مواضعی از جانب تروئیکای اروپایی از احتمال فعال کردن مکانیسم ماشه در صورت غنی سازی بیش از 67/3 پس از پایان ضرب الاجل ۶۰ روزه حکایت دارد. در این صورت وضعیت مناسبات ایران و اروپا به کجا خواهد کشید؟
همین مواضعی که شما به آن اشاره داشتید از این نشان دارد که اروپایی ها در کمال وقاحت و علیرغم برخی مواضع سیاسی در حمایت از برجام و بدعهدی های یک ساله شان، اقدامات عملیاتی خود نه برای کسب رضایت ایران که همسو با اهداف و منافع کاخ سفید شکل داده اند. اروپایی ها به جای اینکه تلاشهای خود را صرف تهدید ایران بکنند، باید به دنبال راه اندازی کانال مالی و عملیاتی کردن تعهدات خود باشند. ایران کشوری نیست که بخواهد با تهدید از حقوق حقه خود دست بکشد ما به صراحت عنوان کرده ایم که در قبال هر گونه بدعهدی و افزایش فشار واکنش جدی و قاطعی نشان خواهیم داد. مضافا بر آن اکنون شرایط برای جمهوری اسلامی ایران به گونه ای است که با فعال شدن مکانیسم ماشه اتفاق خاصی برای تهران نخواهد افتاد. چون به نظر من اکنون مکانیسم ماشه علیه جمهوری اسلامی ایران فعال شده است. آیا اروپایی ها از ما نفتی خریداری می کنند؟ آیا در قبال مناسبات بانکی کار جدی و عملیاتی انجام دادهاند؟ آیا اکنون سیستم سوئیفت برای ایران فعال است؟ آیا مناسبات یورویی و دلاری برای ایران وجود دارد؟ آیا در قبال مناسبات تجاری ما برنامه جدی شکل گرفته است؟ پس اکنون عملاً اروپا هم به جرگه تحریمهای ایالات متحده آمریکا پیوسته است. لذا با فعال شدن مکانیسم ماشه اتفاق خواستی علیه ایران روی نخواهد داد. از شما می پرسم اکنون چه تحریم دیگری وجود دارد که علیه ایران اعمال نشده باشد؟ ایالات متحده آمریکا بیشترین و سنگین ترین سیستم تحریمی را در یک سال گذشته علیه جمهوری اسلامی ایران به کار بسته است. پس حتی اگر مکانیسم ماشه هم علیه ایران با دخالت اروپایی ها فعال شود اتفاق خاصی برای ما نمیافتد. از آن سو خود پروسه دیپلماتیک فعال شدن مکانیسم ماشه یک پروسه بسیار پیچیده و طولانی مدت است و به گونه ای نیست که اروپایی ها یک روزه بخواهند این مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کنند. مضافا بر این نکات آژانس بین المللی انرژی اتمی در ۱۵ گزارش اخیر خود بر صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران، عدم تخطی و نیز متعهد بودن تهران به مفاد برجامی صحه گذاشته است، پس هیچ گونه بهانه ای برای اروپایی ها در قبال فعال شدن مکانیسم ماشه وجود ندارد.
نظر شما :