مروری بر یک رویداد تاریخی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
ولی کالجی می نویسد: مواضع کشورهای مختلف در سطح بین المللی درباره موضوع قتل عام ارامنه به دست ترکان عثمانی در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی به ویژه در ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ که با روایت های کاملاً متفاوتی از سوی ارامنه و دولت ترکیه در یکصد سال گذشته مواجه شده است، را می توان به سه دسته تقسیم بندی کرد: دسته نخست، دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان که با اعتقاد به غیرسیتماتیک و غیرهدفمند بودن این وقایع و نیز وجود قتل قومیت های دیگر در کنار ارامنه، موضوعی تحت عنوان نسل کشی ارامنه را اساساً غیرواقعی دانسته و آن را انکار می کنند دسته دوم، ۳۳ کشوری هستند که با اعتقاد به سیتماتیک و هدفمند بودن قتل عام و کشتار ارامنه در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی در شرق امپراطوری عثمانی، این وقایع را به طور رسمی به عنوان نسل کشی (ژنوساید) در سطح پارلمان ها یا دولت ها به رسمیت شناخته اند. ایالات متحده آمریکا در ۲۴ آوریل ۲۰۲۱ و جمهوری لتونی در ۶ می ۲۰۲۱ آخرین کشورهایی هستند که به طور رسمی نسل کشی (ژنوساید) ارامنه را به رسمیت شناخته اند. اما دسته سوم، ۱۵۸ کشوری (از مجموع ۱۹۳ عضو رسمی سازمان ملل متحد) هستند که در وضعیت میانه قرار دارند. بدین صورت که نه همانند ترکیه و جمهوری آذربایجان، نسل کشی ارامنه را انکار می کنند و نه همانند سی و سه کشور دیگر از جمله ارمنستان، روسیه، سوریه، لبنان، فرانسه و آمریکا، این وقایع را تحت عنوان نسل کشی (ژنوساید) به رسمیت می شناسند و لذا این کشورها عمدتاً از واژگان و تعابیری مانند قتل عام، کشتار دسته جمعی، فجایع تلخ و جمعی و اقدامات ضد انسانی در بیان موضع گیری رسمی در قبال موضوع قتل عام ارامنه استفاده می کنند. ایران از جمله کشورهایی است که در دسته سوم این دسته بندی قرار دارد و در یک صد سال گذشته (دوران قبل و بعد از انقلاب) نه اصل وقوع این حوادث را انکار کرده است و نه آن را به صورت رسمی به عنوان نسل کشی (ژنوساید) به رسمیت شناخته است. بررسی تاریخی و تحلیلی روند بین المللی شناسایی قتل عام ارامنه به عنوان نسل کشی (ژنوساید) نشان می دهد که با فروپاشی شوروی، پایان جنگ سرد و استقلال ارمنستان، این روند شتاب بیشتری به خود گرفته است و در حالی که در دوران جنگ سرد تنها دو کشور اروگوئه (۱۹۶۵) و قبرس (۱۹۷۵) این موضوع را به رسمیت شناخته بودند، در سه دهه گذشته ۳۱ کشور این موضوع را به رسمیت شناخته اند. آنچه که از بررسی روند بین المللی شناسایی نسل کشی ارامنه در قاره های مختلف قابل مشاهده است، موفقیت ارامنه در دو قاره اروپا و آمریکا و ناکامی آن ها در سه قاره آسیا، آفریقا و اقیانوسیه است. هر چند در اروپا نیز که سه موج شناسایی نسل کشی ارامنه را در سه دهه گذشته تجربه کرده است تنها ۲۰ کشور از ۵۰ کشور اروپایی رسماً این موضوع را پذیرفته اند و کشورهای بزرگی همانند بریتانیا و اسپانیا تاکنون از پذیرش آن خودداری کرده اند. از بین ۵۴ کشور آفریقایی نیز هیچ کشوری قتل عام ارامنه را به عنوان نسل کشی به رسمیت نشناخته است و شناسایی این موضوع از سوی دولت طُبرُق مستقر در شرق لیبی به رهبری ژنرال خلیفه حفتر در سال ۲۰۱۹ نیز فاقد وجاهت و مشروعیت بین المللی است. در سطح قاره آسیا و کشورهای عربی و مسلمان نیز تنها دو کشور لبنان و سوریه نسل کشی ارامنه را به رسمیت شناخته اند و در قاره اقیانوسیه نیز استرالیا و نیوزلند از شناسایی نسل کشی ارامنه خودداری کرده اند. از نقطه نظر دینی، ۳۱ کشور از ۳۳ کشوری که اقدام به شناسایی بین المللی نسل کشی ارامنه کرده اند، مسیحی هستند و تنها دو کشور لبنان و سوریه مسلمان هستند. همین امر به روشنی نقش قابل توجه و تاثیرگذار پیوندهای دینی و ملاحظات جهان مسیحیت را در قبال قتل عام ارامنه نشان می دهد. به نظر می رسد پس از شناسایی نسل کشی ارامنه توسط دولت جو بایدن در ۲۴ آوریل ۲۰۲۱ میلادی، کشورهایی مانند بریتانیا، اسپانیا، هند، استرالیا و نیز اسرائیل در کانون اهداف جامعه دیاسپورای ارمنی در موضوع شناسایی نسل کشی ارامنه قرار گرفته باشد تا روند بین المللی شناسایی نسل کشی ارامنه از نظر توزیع جغرافیایی و نیز توزیع دینی از تنوع و گستردگی بیشتری برخوردار شود. با عنایت به نکات و ملاحظات یادشده در این یادداشت تحلیلی کوشش می شود درک و شناخت بهتری از روند بین المللی شناسایی قتل عام ارامنه به عنوان نسل کشی (ژنوساید) حاصل شود.
ادامه مطلب