وجود حقایق تلخ بسیار

با یادآوری دائمی کشتار ارامنه نبش قبر نکنیم

۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۱۹۰۲۵ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
رضا اصلانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: قطعاً هم کشتن ارامنه و هم قتل ترک ها در آن سال ها (حتی یک نفر)، اقداماتی غیر انسانی و محکوم هستند که نباید اجازه تکرارشان را داد ولی اگر بخواهیم به نبش قبر بپردازیم و با ماندن در گذشته، بذر نفرت را در حال و آینده بپراکنیم، نتیجه ای جز احیاء خشونت بین آحاد مردم به دست نخواهد آمد و دیگر نه از “تاک” نشان ماند و نه از “تاک نشان”. 
با یادآوری دائمی کشتار ارامنه نبش قبر نکنیم

نویسنده: رضا اصلانی

دیپلماسی ایرانی: ۲۴ آوریل هر سال را به عنوان روز کشتار ارامنه توسط ترکان عثمانی یاد می دارند. اگرچه تلاش بر این است که این مقوله به عنوان نسل کشی شناخته شود اما آیا واقعا این نگرش درستی است که گذشته هایی هرچند تلخ را هر لحظه مقابل چشم بیاوریم که تنها نتیجه اش می تواند زنده نگه داشتن و پروراندن انگیزه نفرت و انتقام از دیگران باشد؟ 

امسال روز ۲۴ آوریل موسوم به روز نسل کشی ارامنه با موضع گیری “پاپ فرانسیس” رهبر کاتولیک های جهان شکل جدیدی گرفت، اگرچه دولت ترکیه سال گذشته از این واقعه ابراز تاسف کرده بود اما ظاهرا منفعت برخی محافل در جهان، داغ نگه داشتن “تنور نفرت” است. 

خشونت و کشتار اقوام و گروه های مختلف مردم در دوران مختلف تاریخ متاسفانه به یک رویه زشت و ماندگار تبدیل شده؛ از همین دیروز که به تاریخ نگاه کنیم موارد زیادی قابل مشاهده است، مانند کشتار مردم سوریه، یمن، لیبی، افغانستان، عراق، پاکستان، مسلمانان برمه و چین، از آن طرف صرب ها، کرووات ها، بوسنیایی ها، آن طرف تر نیجریه، کمی عقب تر ویت کنگ ها و خمرهای سرخ در کامبوج که به نام ایدئولوژی، مسلک، مذهب، دین و حتی آزادی چه کشتارهایی راه انداختند! 

اگر قرار بر ذکر مصیبت باشد روس ها در دویست سال اخیر و به ویژه در سال ۱۳۲۰ (۷۴ سال قبل) وقیح ترین و قبیح ترین جنایت ها را در حق مردم ایران، از کرانه های ارس گرفته تا قلب تهران مرتکب شدند؛ قحطی نان در ۱۳۲۰ در تهران نتیجه مصادره سهمیه آرد و گندم نانوایی ها و مردم توسط “سالدات های روس” بوده است. یا بین سال ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۸ خورشیدی بیشترین کشتار مردم مسلمان غرب آذربایجان به ویژه مردم شهرهای ارومیه، سلماس توسط جلوها (دسته های وابسته به داشناکسیون مسیحی) انجام گرفت، مثلا تنها در روز ۲۵ اسفند ۱۲۹۶ که “مارشیمون” رهبر روحانی مسیحیان ارومیه که به دست “اسماعیل آقا سمیتقو”، از سران کُرد ایل شکاک کشته شد، سران وقت مسیحیان به مدت ۱۲ساعت فرمان قتل عام صادر کردند و “جلوها” بیش از ده هزار نفر از مردم ترک ارومیه و سلماس و روستاهای اطراف را کشتند و اموالشان را به غارت بردند و شخصی به نام “پطروس” را به ریاست شهربانی ارومیه گماردند. قابل توجه این که در سال های نسل کشی ترک ها توسط “جلوها، روس ها بیشترین حمایت را از ارمنی ها و آسوری ها به عمل آوردند. 

این را برای یادآوری برخی محافل نوشتیم وگرنه سخت نافی نفرت، خشونت و بویژه نسل کشی هستیم. قرار نیست که تاریخ را آن گونه که دوست داریم بنویسند، قرار نیست که آنچه ما دوست داریم حقیقت داشته باشد، بر این باوریم که همین الآن هم همگی از جمله رهبران سیاسی ایران و جهان، روزنامه نگاران، نخبگان و روشنفکران و همه آحاد تلاش کنند که نفرت و خشونت را در خود و جامعه خود و جهان کم کنند. این موضوع با وعظ و خطابه خواندن و صدور بیانیه عملی نیست. نفرت و خشونت محصول به حاشیه رانده شدن، به حساب نیامدن، آموزش ندیدن و حتی فاصله تکنولوژیک و فقر اطلاعاتی جوامع از همدیگر است. باور داریم که عدم رعایت عدالت اجتماعی و رفاهی و سهیم نکردن همه نخبگان در دستاوردهای علمی و موفقیت، موجب خشم، ناشکیبایی و بروز پتانسیل خشونت و حتی قومیت گرایی و در نتیجه کشتارهایی مانند عراق و سوریه و بوسنی و … خواهد شد. 

با تاکید دوباره به محکومیت هر نوع نسل کشی و کشتار جمعی مردم و حتی حیوانات و از بین بردن گیاهان، توصیه دوستانه به ارمنی های مسیحی دنیا این است که زیاد به نبش قبر تاریخ و گذشته ها نپردازند چرا که تاریخ، صفحات تاریکی از جنایات پدران آنها را در خود ثبت کرده که یادآوری اش، چیزی جز شرمساری برایشان نخواهد داشت و نسل کشی ترک های آذربایجان، یکی از این موارد است. 

قطعاً هم کشتن ارامنه و هم قتل ترک ها در آن سال ها (حتی یک نفر)، اقداماتی غیر انسانی و محکوم هستند که نباید اجازه تکرارشان را داد ولی اگر بخواهیم به نبش قبر بپردازیم و با ماندن در گذشته، بذر نفرت را در حال و آینده بپراکنیم، نتیجه ای جز احیاء خشونت بین آحاد مردم به دست نخواهد آمد و دیگر نه از “تاک” نشان ماند و نه از “تاک نشان”. 

امروز، ترک ها و ارمنی های ایران در صلح و مهربانی با یکدیگر زندگی می کنند و جای توقف در گذشته، چشم به آینده دارند ولی گویا برخی این همزیستی خردمندانه را بر نمی تابند و می کوشند با اصرار بر گذشته، آن هم “با کتمان برخی واقعیت ها و بزرگ نمایی برخی اتفاقات”، همچنان نفرت پراکنی کنند.

کلید واژه ها: ارامنه نسل کشی ارامنه ارمنستان ایران و ارمنستان ایران و آذربایجان ایران و آذربایجان و ارمنستان ترکیه و ارمنستان ترکیه و نسل کشی ارامنه عثمانی نسل کشی ترک ها رضا اصلانی


( ۶۲ )

نظر شما :

محمد ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۳:۵۹
نویسنده نگاه واقع بینانه و با انصاف و آینده نگری به مسله داشته است
حسین ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۴:۲۶
بعد از مدتها بالاخره دیپلماسی ایران،،،یک مقاله در خصوص کشتار مردم اورمیه و سلماس توسط ارامنه چاپ کرد. نظر شوونسیتها و ایرانشهریها در این مورد را خواستاریم.
علی ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۴:۳۱
مقاله خوبی بود . بهتره امثال موحدیان هم اینو مطالعه کنن .
هموطن خراسانی ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۴:۴۵
نسل کشی که عثمانی‌ها و بعدها ترکهای قومیت پرست در ترکیه انجام دادند هیچ نمونه در دنیا ندارد از کشتار ارامنه تا کردها و علوی‌ها و....که به خاطر قومیت نژاد و مذهب و دین بوده است در حقیقت تاریخ کشتار اقوام را از ترکیه حذف کنیم چیزی از ترکیه امروزی باقی نمی ماند ،اما با نویسنده موافق هستم اما چرا نویسنده دلسوز هیچ اشاره به نفرت و نژاد پرستی اکثر مردم ترکیه و احزاب آنها در مجلس نمی کند ،تمام اکثریت احزاب ترکیه ترک سازی و کشتار سایر اقوام را تایید می کنند و ابایی از آن ندارند علت تبلیغات سیستماتیک نژادی و قومیتی ترکیه چه می‌باشد ؟؟؟؟؟هنوز ترکها از تاریخ درس نگرفتند ؟؟؟؟؟یا درگیر افسانه ها و افسوس قدرت از دست داده خود هستند ؟؟؟؟؟
سعید ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۹:۳۳
نفوذ پانترکیسم جهت ماله کشی بر روی کشتار ارمنی ها
کامران ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۲۰:۲۸
این از خصیصه ترکهاست که خاطرات تلخ گذشته را فراموش میکنند و حتی انرا کوچک سازی میکنند والا امار کشته های مردم اذربایجان توسط مسیحیان ارمنی و اشوری بین حداقل ۱۵۰ هزار تا ۳۰۰ هزار تخمین زده میشود ، یک مورد ریاضی هیچگاه برای من به شخصه حل نشده ، طبق امار غربی ها جمعیت ارامنه عثمانی بین ۱.۲ تا ۱.۵ میلیون بوده ، طبق ادعای طرف ارمنی ۱.۵ میلیون ارمنی کشته شده اند! حال سوال اینست که فرضا تمام انها از بین رفته باشند این جمعیت چند میلیونی ارامنه که منشا عثمانی دارند از کجا امده اند؟
Bs ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۲۰:۴۳
اولا در این مقاله ی سخیف و پانترک گونه،جعل تاریخ به وضوح به چشم میخوره.ارامنه به هیچ عنوان نسل کشی نکردن و این یک دروغ بزرگ تاریخی هست. ثانیا اذربایجانی های عزیز ما اذری هستن نه ترک.
علی ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۲۱:۲۵
آفرین به شما که واقع بینانه به این مساله پرداختید.مخصوصا با توجه به رویکرد این سایت که بیش از تحلیل های منطقی، در مورد ترکها با تمایلات نژادپرستانه، قضایا مطرح میشود
امیر ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۲۱:۳۲
این موضوع مثل هولوکاست یک ابزار اعمال فشار بر روی ترکیه است و کاملا صحیح استفاده از اون.
محمد ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۲۳:۳۰
باید روز نسل کشی مردم تبریز توسط ترکان عثمانی نیز گرامی داشته بشه
حسن ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۱:۳۹
با تشکر از نویسنده محترم. بسیار بجا و منطقی نوشته اند.
حبیبی ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۲:۰۳
ادعای نسل کشی ارامنه بعد از چاپ کتاب نویسنده انگلیسی آرنولدجی توین‌بی معروف به کتاب آبی در سال 1916 مطرح شد و خود نویسنده هم بعدها از این کار پشیمان شده چون هدفش تحت فشار قراردادن امپراتوری عثمانی بوده چون عثمانی در کنار آلمان جزو متحدین بود ولی انگلیس در زمره متفقین بود. وی می گوید اگر می دانستم این ادعا باعث کینه و دشمنی ارامنه به ترکها می شود هرگز چنین ادعایی نمی کردم. البته بعد از انتشار این کتاب بعضی نویسندگان غربی هم این ادعا را مردود دانستند از جمله جاستین مک‌کارتی و دیگران اعلام کردند که کتاب آرنولد جی. توین‌بی باعنوان «کتاب‌آبی»فاقد اعتبار است. می‌توان انتشار این کتاب را بیان و انتشار خاطرات و شواهدی دانست که در آن هیچ استدلال خاصی، برای اثبات ادعای وجود «نقشه نسل‌کشی» موجود نیست. در ضمن ترکیه سالها پیش خواستار اسناد آرشیو عثمانی را بر روی مورخین باز کرد و از ارمنستان هم خواست آرشیوهای خود را بازکند ولی آنها امتناع کردند. زیرا این ادعا که دهه های مختلف در روح ارامنه جهان قالب کرده اند فرو می ریخت و دیاسپورای ارامنه در آمریکا و اروپا که از این طریق به خواسته های سیاسی و مالی خود می رسند و هواره از کک های نهادهای غربی برخوردارند ماهیت وجودی خود را از دست می دادند. بد نیست بدانیم که در قانون اساسی جمهوری ارمنستان بخشهایی از غرب ترکیه به عنوان سرزمین ارمنستان نامیده شده و آزادسازی آن از وظایف هر دولتی در ارمنستان شمرده می شود و ارامنه افراطی رسمی دارند که وقتی بچه هایشان به سنی می رسند دستشان را گرفته و به جاییی می برند که از آنجا کوه آرارات در ترکیه دیده می شود و به بچه یادآوزی می کنند که این کوه حق تو است و تو باید روزی این کوه را از دست دشمن آزاد کنی.
دلسوز وطن ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۳:۲۵
با یاداوری و زنده نگه داشتن این کشتار جلو جنایات بعدی عثمانیها میتوان گرفت و از ساده لوحی و نگاه نژادی و قومیتی برتر جویانه عوامل انها در ایران میتوان جلوگیری کرد .راوی تاریخ درست باشیم تا فرزندانمان تاریخ مجهول و تحریف شده از دشمنان این کشور روایت نکند
جامی ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۴:۵۳
جلوها،طایفه‌ای از آشوریان عثمانی بودند.ربطی به ارامنه نداشتند.آشوریان ترکها رو قتل عام کردند ولی گلپاشان آشوری نشین نابود شد!آشوریان ترکها رو قتل عام کردند ولی شهر ارومیه که پایتخت فرهنگی آشوریان بود و نیمی از جمعیتش در ابتدای قرن ۲۰ آشوری و ارمنی بودند ،پاکسازی قومی شد!لابد آشوریان هم کردهای ارومیه را در قتل عام دمدم ،پاکسازی قومی کردند؟مرد باش و اسم واقعیت را بنویس.
احسان موحدیان ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۱:۲۰
احسنت
هم وطن ایرانی ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۳:۵۵
در وحله اول موضوع نسل کشی ارمنیان مسئله پاسخ گویی و قبول مسئولیت حکومت های متوالی ترکیه در قبال این جنایت ضد بشری و تبعات حقوقی ان و در حوزه روابط ارمنستان و ترکیه می باشد و ارتباط مستقیم به روابط حسنه ایرانیان ارمنی با هم وطنان اذری که نویسنده پانترک دو اتیشه با نیت شوم سیاسی و تجزیه طلبی انها را ترک می نامد ، ندارد. چنین موضع گیری دنباله روی از سیاست های ضد ایرانی جبهه پان ترک صهیونیستی برای تحت فشار قرار دادن ایران می باشد. با نگاهی گذرا به دید گاه های نویسنده که در ضمن بسیار سطحی و به لحاظ علمی ارزش برسی جامع را ندارد، واضح و اشکار است که نوچه های پان ترک دویست دلاری اردوغان و عل اف دوباره دست به کار شده و بلند گوی سیاست انکار نسل کشی ارمنیان توسط اربابان خود شده اند. نویسنده بی اطلاع از حقوق بین الملل و تبعات حقوقی جنایات مجریان نسل کشی ارمنیان و انکار کنند گان ان با سطحی نگری، سفسطه موضوع و تقلیل این جنایت بزرگ علیه بشریت به در گیری های قومی و طایفه ای و از همه مسخره تر به کشتار حیوانات ، یکبار دیگر خوی نژاد پرستی و فاشیستی خود و اربابان را بر ملا و تکرار می کند. دوران کشتار، بزن در رو و انکار کن دولت های متوالی ترکیه و مزدوران انها پایان یافته و همانگونه که وجدان بیدار بشریت این جنایت ضد بشری را محکوم نموده دیر یا زود انکار کنندگان نسل کشی ارمنیان زانو زده و مجبور به اعتراف و قبول مسئولیت خواهند شد
ایرانی ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۵:۳۹
خوب پس ژاپن هم نباید برای هیروشیما و ناکازاکی یادبود بگیره، ما هم‌ به بمباران های شیمیایی به خصوص سردشت دیگه اهمیت ندیم و ...! خودتون میدونید چی میگید؟ کمترین تاوان برای جنایتکارها اینه که در افکار عمومی محکوم بشن. نویسنده جای ظالم و مظلوم رو عوض کرده. ضمنا ترکها آیا قدمی جهت جبران برداشتن یا اونها هم مدام در طبل پانترکیسم و نژادپرستی میکوبن؟ اگه به کسی ایراد وارد باشه، اون ترکها هستن. مثل این میمونه که به خانواده ای که فرزندش رو به قتل رسوندن، گفته بشه برای بچه تون هر سال مراسم نگیرید چون ممکنه توی اون مراسم به حادثه قتل اشاره بشه و ایجاد کینه کنه!!!!
علی ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۲۲:۱۲
کشتار مردم ارومیه و سلماس از ۲۵ اسفند ماه۱۲۹۶ تا مرداد ماه سال ۱۲۹۷ ادامه داشت، بیشتر از ۱۵۰ هزار نفر توسط ارامنه جیلو قتل عام شدند ، اگر قرار است یادبودی برای نسل کشی بگیرند ، همزمان در ایران هم نسل‌ کشی مردم ارومیه و سلماس توسط ارامنه برگزار شود.
خسرو ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۰:۵۸
درست است نباید کینه ورزی گردد ولی مسکوت ماندن جنایات و نسل کشی ها می‌تواند به نژادپرستها امید جدید در نسل کشی بدهد مثال بارز آن نسل کشی مردم اورمیه و سلماس و خوی اهر در جنگ جهانی اول بدست ارامنه و جیلو ها با حمایت فرانسه و روسیه هست با وجود اثبات تاریخی این نسل کشی تا حالا کسی ( کلیسای ارمنی و آشوری و دولت ارمنستان) از مردم داغدیده عذرخواهی نکرده است یا تسلیت نگفته و همدردی نکرده است
به bs ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۵:۱۲
الان بعضی قربانیان نسل کشی ارامنه در سلماس و ارومیه و اذربایجان غربی هنوز زنده اند و شما وقیحانه انرا انکار میکنید وای به زمانی که حداقل صد سال دیگر از ان زمان گذشته باشه شماها مشکلتون با نسل کشی نیست با ترک جماعته
عبدالرضا ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۰۹:۲۵
های ها در صد سال اخیر نزدیک به پانصد هزار نفر در تورکیه پنجاه هزار نفر در ازربایجان شمالی یکصد و پنجاه هزار نفر در ارومو و سلماس وخوی قتل عام کرده و همچنان در قره باغ ادامه می دهند حالا ادعای مظلوم نمایی دارند
فرهاد ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۷:۳۵
اگه چند میلیون از همزبانان نویسنده رو هم نسل کشی میکردن، همچین نظری داشت؟
در جواب فرهاد ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۲۰:۳۶
اولا کشته های دو طرف در حد ۳۰۰ تا ۵۰۰ صد هزار نفر بوده در ثانی اکثر کشته های ارمنی ها ناشی از حملات گروههای غارتگر کرد به کاروان ارمنی ها در حین کوچ موقت بوده است، و همین کردها مهر موم منازل و املاک انها را شکسته و انها را غصب کردند و دست حکومت عثمانی را در پوست گردو گذاشتند.
کوروش ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۹:۲۲
اولا کشتار با نسل کشی تفاوت زیادی دارد. دوما چه اصراری است که این اعمال پوشانده بشوند؟ امثال این مراسم باعث میشوند بقیه هم به فکر کشتن انسانها نیافتند و بدانند که پاسخگو خواهند بود. سوما اتفاقا دولتی مثل ترکیه که به میراث عثمانی افتخار می‌کند باید غرامت این نسل کشی را بدهد. باید قضیه را دو طرفه دید. وقتی ترکیه نسل کشی و کشتارهایی که انجام داده جشن می‌گیرد و آنها را پیروزی می‌داند نباید از طرف مقابل هم انتظار چندانی داشت. آیا اگر به دولت ترکیه فشار کافی وارد شده بود می‌توانست در قرن بیست و یکم بافت جمعیتی کردستان ترکیه و سوریه را تغییر دهد؟ بد نیست خودتان را هم جای کسانی بگذارید که خانه و کاشانه و خانواده خودشان را از دست میدهند‌. اگر نویسنده یک بار یک صدم این اتفاقات برایش پیش می آمد، از این حرفهای انتلکچوال نمیزد. نکته جالب این است که پانترکها هر جا که پیروزی در دوران عثمانی بوده از اقتدار کردها حرف می‌زنند ولی هرجا نسل کشی و آدم کشی بوده می‌گویند بقیه این کارها را کرده اند! تا جایی که ما می‌دانیم این دولت ترکیه است که نسل کشی ارامنه را پیروزی می‌داند و آن را جشن می‌گیرد و نه کردها و خود کردها به خصوص کردهای علوی در آن زمان هدف نسل کشی و پاکسازی قومی بوده اند. ضمنا اگر ارامنه کوچ موقت کرده بودند چرا هیچوقت دوباره اجازه پیدا نکردند به آناتولی برگردند. حکومت انساندوست!!! عثمانی چرا آنطور که شما می‌گویید جلوی کردها را نگرفت درحالی که می‌توانست خود کردها را در درسیم و دیاربکر و ..‌. هدف کشتار قرار دهد!؟ لطفا تاریخ را جعل نکنید. ضمنا اگر اطلاع ندارید بدانید که همیشه حکومت‌ها مسئول هستند.