چرا ایران از این گذرگاه آسیای میانه کنار مانده است؟
نقش گذرگاه میانی در بازآرایی ژئوپولیتیکی

نویسنده: کارل والانسی (Karel Valansi)
دیپلماسی ایرانی: جنگ روسیه در اوکراین تحولات ژئوپولیتیکی و بازترسیم مسیرهای تجاری در اوراسیا را موجب شده است. کشورهای آسیای مرکزی با تقویت همکاریهای منطقهای، گذرگاه میانی را توسعه دادهاند که مسیر تجاری جایگزینی برای اتصال چین به اروپا بدون عبور از خاک روسیه یا ایران از طریق دریای خزر و قفقاز جنوبی فراهم میآورد.
این گذرگاه منطقهای، که ابتکاری بومی و نه تحمیلی از خارج است، زمینهساز رشد اقتصادی، گفتوگوی دیپلماتیک و انعطافپذیری ژئوپولیتیکی شده است. ایران بهدلیل تحریمها و ضعف زیرساختی، از این تحولات کنار گذاشته شده است.
ترکیه بهعنوان نقطه اتصال راهبردی در این مسیر، نقش کانونی در انرژی و تجارت پیدا کرده است. در حالیکه اتحادیه اروپا سرمایهگذاری خود را در گذرگاه میانی افزایش داده، ایالات متحده هنوز بهطور مؤثر وارد این حوزه نشده است، در حالیکه فرصتهایی مهم برای مقابله با نفوذ روسیه، چین و ایران در این منطقه وجود دارد.
پس از الحاق کریمه توسط روسیه، وابستگی اروپا به انرژی روسیه چالشبرانگیز شد و این مسئله همراه با پروژه «کمربند و جاده» چین، نگاه جهانی را به سمت گذرگاههای تجاری جایگزین معطوف کرد. گذرگاه میانی، بستر مناسبی برای راهبردهای تنوعبخشی اروپا و مقاومت در برابر نفوذ روسیه و چین فراهم میآورد.
گذرگاه میانی که شامل مسیر حملونقل بینالمللی ترانسکاسپین است، از کشورهای قزاقستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه میگذرد. پس از حمله روسیه به اوکراین در ۲۰۲۲، اهمیت این مسیر افزایش یافته و بخشی از ترافیک باری از گذرگاه شمالی (روسیه) به این مسیر منتقل شده است.
با وجود مزایای امنیتی و اقتصادی، گذرگاه میانی هنوز با چالشهایی چون ظرفیت پایین (۶ میلیون تن در برابر بیش از ۱۰۰ میلیون تن ظرفیت گذرگاه شمالی)، مشکلات لجستیکی و موانع قانونی روبهروست. در حالی که کشورهای رقیب این گذرگاه بهویژه روسیه در برابر توسعه آن مقاومت میکنند.
از سوی دیگر بازیگران منطقهای و جهانی از جمله ژاپن و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) در حال گسترش همکاریها و سرمایهگذاری در زیرساختهای گذرگاه میانی هستند. ترکیه نیز با پروژههایی چون خط لوله باکو – تفلیس – جیهان، تونل اوراسیا، و راهآهن سریعالسیر ادرنه – قارص، به دنبال تقویت جایگاه خود در این مسیر است.
اتحادیه اروپا گذرگاه میانی را در چارچوب راهبرد «دروازه جهانی» (Global Gateway) خود میبیند که بهدنبال تنوعبخشی زنجیره تأمین، رشد اقتصادی پایدار و کاهش وابستگی به چین و روسیه است.
در مقابل، روسیه تلاش میکند با بهرهگیری از مسیرهای جایگزین مانند مسیر شمال – جنوب (INSTC) و استفاده از دریای خزر، تحریمها را دور بزند و حتی از این مسیر برای اهداف نظامی از ایران بهره گیرد. این گذرگاه همچنین به نفع ایران است که میخواهد با وجود فشارهای همهجانبه بینالمللی و وجود کشورهای رقیب که تلاش دارند از اهمیت آن بکاهند و آن را به کناری بزنند، همچنان کشوری تاثیرگذار از جمله در گذرگاهها باشد و از تضعیف جایگاه منطقهای و جئوپلتیکیاش جلوگیری کند. اما ایران با ضعف زیرساختی، توانایی بالای رقبا و حتی متحدانش که مانند آن تحت فشارهای تحریمها، ناتوانی در جذب سرمایهگذاری خارجی و فرسودگی زیرساختها نیستند، تلاش دارد از راههای دیگر ضعغ خود را جبران کند و در پروژههای ارتباطی دیگری ورود کند از جمله به مسیرهای جدید از طریق افغانستان یا اتصال به گذرگاههای آسیای مرکزی رو آورده است.
ایالات متحده امریکا به راهبرد جامعتری در آسیای مرکزی نیازمند است. به گفته مارکو روبیو، وزیر أمور خارجه ایالات متحده امریکا، لغو موانع قانونی مانند اصلاحیه جکسون – ونیک و جذب سرمایهگذاری در زیرساختهای منطقه میتواند دستاوردهایی راهبردی برای آمریکا در برابر روسیه، چین و ایران بههمراه داشته باشد.
ترکیه، اتحادیه اروپا و ایالات متحده تلاش دارند در شراکت با دولتهای منطقه، گذرگاه میانی را تقویت کنند و در جنگ نفوذ جاری بر سر مسیرهای ترانزیتی، نقش فعالی ایفا کنند. در این میان ایالات متحده آمریکا نباید در حاشیه بماند، بلکه باید در مرکز این تحولات قرار گیرد.
منبع: شورای آتلانتیک / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱
نظر شما :