پرونده فارن افرز از بازگشت ترامپ به قدرت (بخش بیست و نهم)
اقتصاد دیوانه ابزار دست ترامپ
نویسنده: آدام پوزن Adam S. Posen
دیپلماسی ایرانی: تقریباً تمام پیشنهادهای اقتصادی دونالد ترامپ کاهش عرضه نیروی کار، نهاده های صنعتی، کالاهای مصرفی و درآمدهای مالیاتی فدرال را باعث می شود. استراتژی او عدم اطمینان را در سراسر اقتصاد ایالات متحده تحمیل می کند، زیرا مشاغل و مصرف کنندگان می ترسند که قیمت ها افزایش یابد یا دسترسی به منابع در هر زمانی که دولت بخواهد محدود شود. این دقیقاً برعکس سیاستهایی است که با هدف ثبات اقتصاد کلان انجام میشود که سابقه اثبات شده در سرتاسر جهان در ایجاد رشد پایدار و تورم پایین دارند.
سرمایه گذاران در مواجهه با ناامنی اقتصادی و کاهش طرف عرضه و همچنین افزایش کسری بودجه و قیمت ها، نرخ های بهره بالاتری را از دولت ایالات متحده دریافت خواهند کرد. شرکت های چند ملیتی، حتی آنهایی که مقر آنها در ایالات متحده است، برنامه های خود را برای سرمایه گذاری و اشتغال در بازار داخلی کاهش خواهند داد. آنها مجبور نیستند خواسته های رویکرد ترامپ را بپذیرند، حتی اگر دولت هایشان گهگاهی در یک لحظه معین به اولتیماتوم های خاص تن دهند.
برخی از سرمایه گذاران و ناظران ادعا می کنند که ترس ها در مورد پلت فرم اقتصادی ترامپ بیش از حد است. آنها بر این باورند که از آنجایی که برنامه های ترامپ سود کسب و کار، از جمله طرح های حوزه های انتخابیه با نفوذی که در میان جمهوری خواهان مورد حمایت او دارند، تهدید می شوند، بعید است که اجرا شوند. بر اساس این تفکر، اگر ارزش بازارهای سهام کاهش یابد یا نرخ بهره افزایش یابد، دولت دوم ترامپ سیاست های خود را محدود یا معکوس خواهد کرد. اما دیگران نظری شبیه به «نظریه دیوانه» او در سیاست خارجی دارند: ترامپ با تهدید به تعرفه های بسیار بالا – یا اخراج دسته جمعی یا امتناع از خرج کردن بودجه اختصاص داده شده فدرال – از دولت های خارجی و اعضای دموکرات کنگره امتیاز می گیرد، بدون اینکه نیازی به آن داشته باشد. البته این از تهدیدهای خوب اوست.
اما اشتباه چنین فرضیاتی در گذشته ثابت شده است. دولت اول ترامپ، در واقع، بیشتر سیاستهای تجاری، مالی و کارگری وعده داده شده خود را اجرا و آنها را حفظ کرد، حتی در حالی که این سیاستها نتایج ضعیفی داشتند. همانند رویکرد «نظریه دیوانه» در سیاست خارجی، تهدیدها نیز باید معتبر باشند تا تأثیر مطلوب خود را داشته باشند. اگر کارشناسان و سرمایه گذاران کافی شرط ببندند که ترامپ کارهایی را که می گوید انجام نمی دهد، یا در صورت افزایش هزینه ها، آنها را کنار می گذارد، باید از آنها برای نشان دادن سرسختی خود استفاده کند. در غیر این صورت، او از سوی دولتها و شرکتهای خارجی نادیده گرفته میشود، که قطعاً نتیجه مطلوب او نیست.
اما مشکل برنامه ترامپ عمیقتر از این است که سیاست های او به اقتصاد ایالات متحده آسیب برساند. برخلاف سیاست خارجی که ایجاد ناامنی در خارج از کشور از طریق سیاست های غیرقابل پیش بینی در شرایط خاص ممکن است نتایج مفیدی به همراه داشته باشد، در حوزه اقتصاد کلان، ایجاد ناامنی به ظرفیت تولیدی ایالات متحده آسیب می رساند. در بازارهای جهانی، واشینگتن می تواند سعی کند با دولت ها چانه زنی کند. اما کسبوکارها، سرمایهگذاران و صدها میلیون نفر از مردم عادی، چه در داخل و چه در خارج، با تلاش برای کاهش آسیبپذیری خود در برابر دولت ترامپ واکنش نشان خواهند داد و ایالات متحده نمیتواند چنین واکنشهایی را کنترل یا بازدارد.
در نتیجه، هر گونه منافع کوتاهمدت بهدستآمده از یک معامله سخت در مذاکرات دوجانبه یا در یک صنعت خاص، بهشدت با هزینههای کلان اقتصادی ناشی از عدم اطمینان جبران میشود. این نقص اساسی است که دستور کار ترامپ را شکل می دهد، برنامه ای که با هر برنامه اقتصادی که توسط هر یک از احزاب سیاسی بزرگ ایالات متحده در نیم قرن گذشته دنبال شده، کاملاً متفاوت است. ترامپ در وهله اول سعی خواهد کرد از طریق تهدید، عدم اطمینان را به سلاح تبدیل کند. در این صورت خسارات وارده به ایالات متحده به سختی قابل جبران خواهد بود.
منبع: فارن افرز/تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱
ادامه دارد...
نظر شما :