واکاوی دلایل ناکامی سیاست خارجی دولت بایدن و نحوه مواجهه واشنگتن با تهران در این دوران
میراث «جو»
دیپلماسی ایرانی: دیروز دوشنبه پرونده دولت جو بایدن که تنها یک دوره چهارساله را تجربه کرد، بسته شد. هرچند که از منظر تحلیلی، عملکرد دولت او نیز مانند همه دولتهای آمریکا با فرازوفرود، قوت و ضعف و مخالفان و موافقان بسیاری همراه است. به گزارش شرق، با این حال کارنامه دولت سابق آمریکا در دو جنگ اوکراین و خاورمیانه سبب شده تا بیشتر ناظران میراث جو بایدن را «جنگ»، «ناامنی» و «تداوم تنشهای فزاینده» برای جهان بدانند و در این راستا تأکید دارند که دولت دموکرات ایالات متحده برخلاف مشی سیاسی خود، یک «ناکامی بسیار بزرگ» را به یادگار گذاشته است. ناامیدی از کارنامه دولت بایدن تا جایی است که «استفان مارتین والت» (Stephen Martin Walt) در یادداشتی تحت عنوان «کارنامه نهایی سیاست خارجی جو بایدن» در نشریه فارن پالیسی از خروجی نهایی سیاست خارجی جو بایدن بهمثابه یک «طنز غمانگیز» یاد میکند و اذعان دارد «با وجود برخی دستاوردهای واقعی، سوءمدیریت بایدن در اوکراین و خاورمیانه، آسیبهای عظیم و احتمالا جبرانناپذیری به «نظم قانونمحوری» وارد کرد».
استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد در ادامه نگاه انتقادی خود باور دارد «بایدن و تیمش با عدم پایبندی مداوم به برخی از هنجارهای جهانی حیاتی، کنارگذاشتن کامل آنها را برای دولت بعدی آسانتر کردهاند و بسیاری از کشورهای دیگر از پیروی از این روند خوشحال خواهند شد». ازاینرو تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل بهصراحت ادعای جو بایدن را زیر سؤال میبرد که در آخرین سخنرانی خود درباره عملکرد دولتش در عرصه سیاست خارجی ادعا کرد «کارهای فوقالعادهای انجام شده است». والت معترف است «نباید اینطور میشد، اما میراث سیاست خارجی جو بایدن، جهانی خواهد بود که کمتر قانونمند، کمتر مرفه و به طور درخورتوجهی خطرناکتر است».
بایدن باید به برجام برمیگشت
در تشریح بیشتر میراث جو بایدن در عرصه سیاست خارجی، استفان والت با تحلیلی جزئیتر، از دو شکست عمده دولت سابق آمریکا در «اوکراین» و «خارومیانه» میگوید و مواضع بایدن در سخنرانی وداع خود در وزارت امور خارجه در ۱۳ ژانویه ۲۰۲۵ را بهشدت رد میکند. رئیسجمهور سابق آمریکا در سخنرانی پایانیاش که به نظر میرسید سعی دارد نشان دهد که سیاستهای او (بایدن) نتیجه داده، مدعی آن بود که عملکرد او به تضعیف حماس و حزبالله، سقوط بشار اسد و آنچه به ادعای واهی بایدن، شکست ایران خوانده، انجامید. همچنین به باور رئیسجمهور سابق با عملکرد دولتش در منطقه غرب آسیا «خطرات نیاز به انجام یک عملیات هوایی برای نابودی زیرساختهای هستهای ایران کاهش یافته است و از این دیدگاه، این اهداف، وسیله را توجیه میکنند».
برخلاف ادعاهای بایدن، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد در ادامه نوشته خود برای فارن پالیسی، ذیل ادبیات انتقادی تند، صراحتا بیان میکند «دفاع (بایدن) از کارنامه سیاست خارجی دولتش در غرب آسیا از نظر اخلاقی پوچ و از نظر استراتژیک کوتهبینانه است»، چراکه از منظر او «عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی به تعویق افتاده است و ممکن است که موج دیگری از تروریسم به سبک جهادی در گوشه و کنار منطقه پدیدار شود». ضمن آنکه تحلیلگر ارشد حوزه سیاست خارجی باور دارد که اگرچه «حماس و حزبالله تضعیف شده، اما نابود نشدهاند و درعینحال، حوثیها در یمن نیز همچنان مصمم هستند؛ و آرزوی فلسطینیان برای داشتن دولتی مستقل یا برخورداری از حقوق سیاسی اساسی از بین نخواهد رفت».
در موضوع ایران، والت مدعی میشود «تهران به احتمال زیاد به این نتیجه میرسد که هستهایشدن بهترین راه برای اجتناب از سرنوشتی است که بر سر معمر قذافی و اسد آمد. اگر این کار را انجام دهند، خاورمیانه شاهد جنگ دیگری خواهد بود که نیازی به آن ندارد، قیمت نفت افزایش مییابد و ایالات متحده میتواند درگیر یک فاجعه پرهزینه شود. حتی اگر لکه ننگ اخلاقی پاکنشدنی را نادیده بگیریم، هیچیک از این تحولات به نفع ایالات متحده نیست». این در حالی است که در بخش دیگری از مطلب فارن پالیسی، میخوانیم که «دولت بایدن باید به توافقی که با موفقیت، برنامه هستهای ایران را محدود کرده بود، دوباره میپیوست».
سیدحسن امین: ناکامی بایدن برای احیای برجام بیشتر به دلیل نقشآفرینی جریانات داخلی بود
با توجه به تحلیل انتقادی استفان والت از کارنامه چهارساله سیاست خارجی دولت جو بایدن، حداقل برای ما ایرانیها سؤال پررنگ آن است که چه شد که برخلاف ارزیابیهای اولیه پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰، نه واشنگتن توانست از فرصتهای دولت روحانی و بعد از آن رئیسی و دولت پزشکیان استفاده کند و نه برعکس، ایران هم نتوانست از فرصت دولت جو بایدن برای حصول توافق و احیای برجام استفاده کند و نهایتا کار به تنش بیسابقه کنونی در مناسبات تهران-واشنگتن رسیده است؟
در پاسخ به این سؤالات، سیدحسن امین در گفتوگوی خود با «شرق» ابتدا به ساکن، موضوع وقوع دو جنگ در «اوکراین» و «خاورمیانه» را از دلایل عمده ناکامی تهران و واشنگتن در دوره چهارساله جو بایدن برای احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و تنشزدایی در روابط دو طرف ارزیابی میکند و در تبیین بیشتر گفتهاش یادآور میشود «پس از حمله روسیه به خاک اوکراین، شرایط در مناسبات جهانی به سمتی پیش رفت که مذاکرات منتهی به احیای برجام از طرف مسکو، در سایه منافع روسها در جنگ اوکراین تضعیف شد» که به اذعان او «این کارشکنی روسیه برای تداوم تنش مدیریتشده بین ایران و اروپا، عملا دولت بایدن را در احیای برجام ناکام گذاشت». از طرف دیگر و به باور این استاد حقوق بینالملل، «جنگ خاورمیانه و تحولات پس از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ هم به عامل مضاعف دیگری بدل شد تا فضای لازم برای هرگونه تنشزدایی بین ایران و آمریکا در ۱۵ ماه گذشته منتهی به پایان دولت بایدن شکل نگیرد و عمده تمرکز تهران و واشنگتن پس از عملیات طوفانالاقصی متوجه تحولات منطقه خاورمیانه شد» که از منظر این مفسر حوزه سیاست خارجی «با حمله مستقیم اسرائیل و ایران به همدیگر به یک نقطه شکننده رسید»، بنابراین به گفته استاد بازنشسته دانشگاه کلدونین گلاسکو، «شرایط منطقه غرب آسیا به قدری شکننده شد که اجازه هیچگونه تنشزدایی در روابط ایران و آمریکا را به بایدن نداد».
با این حال سیدحسن امین در ادامه گپوگفتش با «شرق» و ذیل تحلیلی عمیقتر درباره چرایی ناکامی دولت بایدن برای تنشزدایی در روابط با ایران و احیای برجام، بیش از آنکه نگاه انتقادی به کاخ سفید داشته باشد، آسیبشناسی جدیتری را متوجه تهران میکند و برخلاف ارزیابی استفان والت اذعان دارد «بیش و پیش از آنکه به دولت جو بایدن انتقاد داشت، باید برخی جریانهای سیاسی داخلی در ایران را عامل اصلی احیا نشدن برجام در دولت بایدن دانست» و در واکاوی بیشتر این نکتهاش متذکر میشود «پس از رویکارآمدن دولت جو بایدن و با وجود ارزیابیهای مثبت در تهران، امکان آغاز سریع مذاکرات برای دولت روحانی فراهم نشد و بعد از وقفهای چندماهه از سوی دولت دوازدهم و همچنین فرصتسوزی دولت جو بایدن و درست زمانی که مذاکرات در حال رسیدن به توافق بود، با قدرتگیری جریان رادیکال در مجلس یازدهم، مذاکرات وین ناکام ماند و ایجاد وقفه در مسیر احیای برجام در دستور کار قرار گرفت؛ چراکه سعی میشد امتیاز احیای برجام و بهبود وضعیت کشور برای دولت سیزدهم ثبت شود».
در تأیید گفتههای سیدحسن امین، محمدجواد ظریف هم ذیل نطق معروف خود در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ و در جریان برنامههای انتخاباتی صداوسیما، به این موضوع اشاره مستقیمی داشت و در پاسخ به این سؤال که «چرا بایدن به برجام برنگشت»، گفته بود «بایدن قصد برگشت به برجام را داشت، اما به دو دلیل برنگشت؛ اول اینکه اسرائیل اجازه نداد و پس از آن آقای فخریزاده به شهادت رسید و عامل دیگر مصوبه قانون راهبردی مجلس یازدهم بود؛ نگذارید که بگوییم در آن شش ماه تلخ چه گذشت».
ظریف این را هم بیان کرد که «در آن شش ماه تلخ ما بارها میتوانستیم برجام را زنده کنیم و سه سال از این فلاکت زجر نکشیم. اگر تعداد تحریمها در دولت آقای روحانی با ترامپ از هزار تحریم شد هزاروپانصد تحریم، در دولت شهید رئیسی از هزارو 500 تحریم به دو هزار و ۵۷۰ رسید، یعنی در هشت سال ۵۰۰ تحریم اضافه شد، در سه سال هزار تحریم اضافه شد». سیدحسن امین در ادامه نگاه آسیبشناسانه خود درباره چرایی ناکامی دولت بایدن در تنشزدایی با تهران به وقوع تحولات پاییز سال ۱۴۰۱ هم اشاره دارد که «موجب شد فضای دیپلماتیک مثبت و نیز تلاشها برای احیای برجام ناکام بماند. چراکه یک موج ضدایرانی در اروپا و آمریکا پیرامون مسائل حقوق بشری شکل گرفت». اینها علاوه بر آن است که از دید استاد حقوق بینالملل دانشگاه پکن «جریانهای رادیکال داخلی، حتی در دولت ابراهیم رئیسی هم مسیر احیای برجام را، هم برای تهران و هم برای دولت بایدن سخت کردند» .
گفته این کارشناس به تبادل زندانیان ایران و آمریکا در ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۳ اشاره دارد که با میانجیگری قطر صورت گرفت و در نهایت تهران و واشنگتن توافق کردند که پنج ایرانی-آمریکایی زندانی در ایران از جمله سیامک نمازی را با پنج ایرانی زندانی در آمریکا مبادله کنند و حدود شش میلیارد دلار پول نفت ایران که در بانکهای کرهجنوبی به دلیل تحریمها مسدود شده بود، به بانکهای قطر منتقل کنند. سیامک نمازی، عماد شرقی، مراد طاهباز و دو زندانی دیگر که نامی از آنها برده نشده است، براساس توافق صورتگرفته میان ایران و ایالات متحده آمریکا، ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ (۱۸ سپتامبر ۲۰۲۳) از ایران خارج شدند و به دوحه رسیده و راهی آمریکا شدند.
عباس عبدی: با آمدن بایدن، تندروها علاقهای به حل مسئله نداشتند
عباس عبدی هم دیگر کارشناسی بود که در گفتوگویش با «شرق» راجع به دلایل شکست دولت بایدن در باب تنشزدایی با ایران همسو با تحلیل سیدحسن امین به نقش رادیکالهای داخلی میپردازد و خاطرنشان میکند که «تندروها در زمان دولت روحانی و هنگامی که بایدن آمد (بهمن ۱۳۹۹)، علاقهای به حل مسئله نداشتند. لذا پیشاپیش قانون اقدام راهبردی را در مجلس تصویب کردند که مانع حل مسئله شوند». لذا این چهره سیاسی باور دارد که «گفتوگو برای حل برجام موکول شد به تابستان ۱۴۰۰ و پس از آمدن گروه رئیسی» که البته از منظر این تحلیلگر، «حتی آنان (گروه رئیسی) هم ابتدا اختلاف داشتند و بعد گمان کردند در موضع قدرت هستند و به همین دلیل مذاکرات را تا آذر به تأخیر انداختند و فقط زمانی به صرافت حلکردن موضوع افتادند که طرف مقابل رضایت نمیداد».
عبدی در ادامه هم با ورود به پرونده جنگ اوکراین، میگوید: «بعد هم که جنگ اوکراین شروع شد و کلا ماجرا پیچیدهتر شد و سپس به خیال زمستان سخت برای اروپا خودشان به خواب زمستانی رفتند». این فعال رسانهای، تحولات پاییز دو سال قبل را هم به تحلیل خود اضافه میکند و به گفته او «در ادامه، حوادث ۱۴۰۱ و سپس جنگ غزه و حمایت بیشتر ایران از روسیه در اوکراین پیش آمد و کلا توافق منتفی شد». با چنین برداشتی، عبدی باور دارد که «طرف آمریکایی هم به یک دلیل واضح علاقهای به حل مسئله نداشت. زیرا آنان برجام را گام اول حل مسائل منطقهای با ایران میدانستند و ظاهراً هم توافق شده بود که پس از برجام این موارد را هم آغاز کنند. ولی عملا ایران در این مورد همراهی نکرد و برجام اثربخشی خود را برای آنان هم از دست داده بود». به علاوه این چهره سیاسی متذکر میشود که «عبور ایران از محدودیتهای هستهای برجام هم برای آنان روشن بود و نگرانی نداشتند. لذا ماجرا به کلی به حالت تعلیق درآمد».
جاوید قرباناوغلی: حمله به اوکراین و تحولات داخلی ایران از عوامل تأثیرگذار بر تصمیمات دولت بایدن در قبال ایران بود
در ادامه آنچه گفته شد، جاوید قرباناوغلی هم به عنوان دیگر کارشناس در گفتوگوی خود با «شرق» و با قرائتی کلانتر به موضوع میپردازد و به اعتقادش، «کارنامه بایدن در سیاست خارجی باید در عرصه جهانی و سیاستهای کلان آمریکا در مواردی مانند چین، روسیه، اتحادیه اروپا و تحولات یک سال و اندی خاورمیانه مورد ارزیابی قرار گیرد». با چنین ارزیابیای، سفیر پیشین کشورمان در آفریقای جنوبی هم کارنامه سیاست خارجی بایدن را چندان موفقیتآمیز توصیف نمیکند و در تحلیل گفته خود یادآور میشود که «چین به عنوان رقیب اصلی آمریکا همچنان به آرامی و با حداقل تنش (به جز مسئله تایوان) به پیشبرد سیاستهای کلان خود ادامه داد که احتمالا با روی کار آمدن ترامپ باید دوره جدیدی از جنگ تعرفهها برای مهار چین را شاهد باشیم». با این حال مدیرکل اسبق وزارت امور خارجه ادامه میدهد که «عملکرد دولت بایدن در قبال روسیه و جنگ اوکراین از موفقیت نسبی برخوردار بود و توانست وابستگی امنیتی اروپا به واشنگتن را بیشتر کند».
البته قرباناوغلی، ذیل تحلیل کارنامه سیاست خارجی بایدن و با نیمنگاهی که به جنگ در خاورمیانه دارد، این را هم تصریح میکند که «جنگ ۱۵ماهه غزه و ناتوانی بایدن در ممانعت از نسلکشی و جنایت علیه بشریت نتانیاهو در این باریکه، بزرگترین شکست سیاسی و اخلاقی آمریکا بود» و در همین باره خاطرنشان میکند «اگر اشتباه نکرده باشم آنتونی بلینکن، وزیر خارجه بایدن ۱۳ بار طی این جنگ به اسرائیل سفر کرد و با دست خالی به واشنگتن بازگشت». به بیان دیگر سفیر پیشین ایران باور دارد «نتانیاهو، سیاست آمریکا در قبال جنایتهای خود را مدیریت میکرد».
ادامه گپوگفت «شرق» با جاوید قرباناوغلی به تمرکز بیشتر روی موضوع ایران اختصاص پیدا کرد و این تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل در تبیین کلی خود معتقد است «سیاست خارجی آمریکای دوران بایدن در قبال ایران تشدید تحریمها البته با مدیریت آگاهانه و بازگذاشتن راههایی برای صادرات حداقلی نفت (عمدتا به چین) همراه بود». اما مدیرکل اسبق وزارت امور خارجه در پاسخ به این پرسش کلیدی که چرا برخلاف ارزیابیهای اولیه، نه واشنگتن از فرصتهای دولت روحانی و بعد از آن رئیسی و دولت پزشکیان استفاده کرد و نه بالعکس، ایران هم نتوانست از فرصت دولت جو بایدن برای حصول توافق و احیای برجام استفاده کند و کار به تقابل بیسابقه کنونی رسیده است، چنین میگوید «بایدن مانند سلف خود باراک اوباما درصدد مدیریت روابط با ایران با محوریت مسئله هستهای بود. هرچند به هیچ وجه نمیتوان او را در حد دیگر رؤسای جمهور آمریکا و خصوصا اسلاف او (اوباما و کلینتون) برشمرد. با این حال چند دور مذاکرات سیدعباس عراقچی در کسوت معاون وزیر خارجه با سه کشور اروپایی که قطعا با نظر مثبت و حضور غیرمحسوس نمایندگان آمریکا انجام شد، دلیلی بر این مدعاست».
در ادامه خوانش تاریخی، قرباناوغلی به سرفصل آغاز به کار دولت سیزدهم ورود کرده و بیان میدارد «وقتی دولت مرحوم رئیسی سر کار آمد و فرمان مذاکرات به دست باقری سپرده شد، شرایط کاملا دگرگون شد که همه از جزئیات آن مطلع هستند. هرچند نهایتا باقری هم به همان نتیجهای رسید که اسلاف او (ظریف و عراقچی) رسیده بودند که برجام ماحصل آن بود». لذا به گفته این دیپلمات کشورمان، «دولت جدید رویکارآمده در تهران (دولت سیزدهم) تصور میکرد که میتواند امتیازات بیشتری بگیرد و با همین راهبرد بود که مذاکرات به نتیجه نرسید». در کنار این موضوع، قرباناوغلی یادآور میشود که «آغاز تهاجم روسیه به اوکراین و حمایت ایران از روسیه از یک سو و برخی تحولات داخلی ایران از دیگر عوامل تأثیرگذار بر تصمیمات دولت بایدن در قبال ایران بود».
نظر شما :