با وجودی که تنش ها در منطقه تشدید شده است

پرهیز ایران و امریکا از جنگ مستقیم

۲۸ دی ۱۴۰۲ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۲۴۱۳۷ اخبار اصلی خاورمیانه
ایران می خواهد توان افکنی کند، بی آنکه مستقیما با آمریکا یا اسرائیل مستقیما روبه رو شود اما این راهبرد محتاطانه، در معرض خطر بدسنجی همه طرف هاست.
پرهیز ایران و امریکا از جنگ مستقیم

نیویورک تایمز: آمریکا و ایران بواسطه نیابتی ها می جنگند و از رویارویی مستقیم حذر دارند – بخش نخست
ایران می خواهد توان افکنی کند، بی آنکه مستقیما با آمریکا یا اسراییل روبرو شود اما این راهبرد محتاطانه، در معرض بدسنجی همه طرفها است.
https://www.nytimes.com/2024/01/14/world/middleeast/us-iran-mideast-war.html


نویسندگان: دیوید سانگر David E. Sanger، جولیان بارنز Julian E. Barnes، ویویان یی Vivian Yee و آلیسا روبین Alissa J. Rubin

دیپلماسی ایرانی: در سایه همه هراس ها از آغاز جنگی در خاورمیانه که می‌تواند ایالات متحده، اسرائیل و ایران را به رویارویی مستقیم بکشاند، ویژگی عجیب این مناقشه تا کنون این بوده که هر دو طرف در تهران و واشنگتن مراقبت‌هایی انجام داده‌اند تا نیروهای خود را در برخورد مستقیم قرار ندهند. دیپلمات‌های آمریکایی، اروپایی و سایر مقام ها می‌گویند که هیچ‌کس نمی‌داند این وضعیت چقدر دوام خواهد آورد اما صد روز پس از آغاز جنگ در غزه، ارزیابی اکثر بازیگران کلیدی این است که ایران نیابتی های خود را برای ایذای نظامیان آمریکایی و فشار بر اسرائیل و غرب در عراق، سوریه، لبنان و مسیرهای کشتیرانی دریای سرخ به کار گرفته در حالی که همزمان تلاش‌هایی را هم برای جلوگیری از بروز یک انفجار بزرگتر انجام داده است.

این رقصی است بسیار ظریف، مملو از سیگنال‌های زیرکانه، حمله و فریب‌، و اقداماتی که می‌توان آنها را حاشا کرد. شواهدِ احتیاط هم پراکنده است، اما در همه جا وجود دارد. در حالی که تهران در هفته‌های اخیر تولید اورانیوم خود را به شدت افزایش داده و یک بار دیگر نگرانی ها را نسبت به سرعت گرفتن دوباره‌ حرکت به سمت توانایی ساخت چندین سلاح هسته‌ای برانگیخته اما محتاطانه، سطح غنی سازی خود را پایین تر از آستانه سوخت تسلیحاتی نگه داشته است. غنی سازیِ تسلیحاتی، به عنوان خط قرمزی تلقی می شود که می‌تواند اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای زیرزمینی‌ ایران را کلید بزند.

هنگامی که اسرائیل در دوم ژانویه به حومه بیروت حمله کرد تا یک رهبر حماس را بکشد، حمله‌ای بسیار دقیق انجام داد – دقیقاً برعکس کمپین خود در غزه – تا از آسیب رساندن به جنگجویان حزب‌الله که در آن نزدیکی بودند، خودداری کند. این امر به مقامات اسرائیلی اجازه داد تا به صراحت به حزب‌الله، گروهی که توسط ایران تامین مالی و تسلیح شده، بفهمانند که هیچ علاقه‌ای به تشدید ضربات متقابل در مرز جنوبی لبنان ندارند. (شش روز بعد اسرائیل وسام حسن طویل، یکی از فرماندهان نیروی نخبه حزب‌الله، را که تا به حال بلندپایه‌ترین افسر کشته شده ی حزب‌الله است، به قتل رساند.)

همچنین هنگامی که ایالات متحده چند روز پیش تاسیسات پرتاب، رادارها و انبارهای مهمات حوثی‌ها در یمن را هدف قرار داد، حملاتش را شبانه انجام داد – آن هم پس از آنکه به صراحت قصد خود را اعلام کرده بود – و از هدف قرار دادن رهبری حوثی‌ها که پشت حملات به کشتیرانی در دریای سرخ بودند، خودداری کرد. هرچند رهبران ایران ممکن است از به هم ریختن اوضاع در خاورمیانه خوشحال باشند اما جنگ تمام‌عیار برای منافع ایران مفید نیست. رایان سی. کروکر، دیپلمات سابق آمریکایی می گوید: "آنچه رهبری ایران بیش از همه به آن اهمیت می‌دهد، "ثبات نظام" است." ایالات متحده نیز تلاش کرده است تا درگیری‌ها را محدود نگه دارد.

اما تاریخ مملو از تلاش‌های ناموفق برای بازداشتن نیروهای آمریکایی از درگیری‌هایی در نیمه دیگر جهان بوده است که از کنترل خارج شده‌اند، همان طور که ورود ایالات متحده به جنگ جهانی اول در ۱۹۱۷، جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۱، کره در ۱۹۵۰ و به تدریج ویتنام در دهه ۱۹۶۰ نشان داد. حوادث، ترورها، غرق شدن کشتی‌ها و خطای سامانه‌های هدایت کننده می‌تواند برنامه‌ریزی‌های دقیق‌ترین استراتژی‌ها را ناکار کنند. با این حال، در اوکراین، تقریباً دو سال پس از آغاز جنگ، یک مجموعه غیررسمی و مشابه از همین محدودیت‌ها کارآیی داشته تا جایی که حتی به گونه ای مایه تعجب نزدیک‌ترین مشاوران رئیس‌جمهور آمریکا شده است. از همان آغاز، بایدن دستور داد تا نیروهای نظامی هر کاری که می‌توانند برای حمایت از اوکراین انجام دهند، به شرطی که نیروهای آمریکایی مستقیماً با نیروهای روسیه، چه در زمین، هوا یا در دریای سیاه، درگیر نشوند. او همچنین دستور داد که اوکراینی‌ها از سلاح‌های آمریکایی برای هدف قرار دادن مواضعی در داخل خاک روسیه استفاده نکنند، هرچند نگرانی دائمی در مورد اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد اگر یک موشک روسی به یک کشور همسایه‌ عضو ناتو بخورد، همچنان باقی است.

اما مسکو و واشنگتن تقریباً ۸۰ سال سابقه ارسال پیام‌های جنگ سرد را داشته اند که پس از بحران موشکی کوبا، با خطوط داغ همراه شد. در مورد ایران، نه تاریخچه‌ و تجربه ای در این زمینه وجود دارد و نه ارتباط مستقیمی برای اطمینان از اینکه افزایش کنترل‌شده درگیری، همچنان کنترل شده باقی بماند. مقام های اطلاعاتی آمریکا در مصاحبه هایشان می‌گویند که هنوز این ارزیابی را دارند که ایران علاقه‌ای به جنگ گسترده‌تر ندارد، حتی در حالی که حمایت خود را از عملیات حوثی‌ها در دریای سرخ افزایش داده است. هدف کلی نیروهای نیابتی ایران، به گفته آنها، این است که راهی پیدا کنند تا به اسرائیل و ایالات متحده ضربه بزنند بدون آنکه آتش آن نوع جنگی را که تهران می‌خواهد از آن پرهیز کند، روشن سازند.

آنها می‌گویند که هیچ شواهد مستقیمی وجود ندارد که نشان دهد رهبران ارشد ایران – چه فرمانده نیروی نخبه قدس یا رهبر عالی، آیت‌الله علی خامنه‌ای – دستوری برای انجام حملات اخیر حوثی‌ها به کشتی‌ها در دریای سرخ داده باشند. این مقام ها می گویند با این حال تردیدی نیست که ایران از اقدامات حوثی‌ها حمایت کرده است و ارزیابی‌های اطلاعاتی استدلال می‌کنند که مقامات ایرانی معتقدند که تشدید درگیری‌ها هزینه‌های غرب را افزایش می‌دهد، بدون اینکه خطر جنگ گسترده‌تری را به همراه داشته باشد. کاخ سفید اطلاعاتی را از طبقه بندی خارج کرده که به گفته آنها نشان می‌دهد ایران در حال تامین سلاح برای حوثی‌هاست هرچند به نظر می‌رسد که حوثی‌ها به تدریج قادر به ساخت بسیاری از سلاح‌های مورد نیاز خود هستند، از جمله پهپادهایی که با قطعات به دست آمده از چین و سایر تامین‌کنندگان مونتاژ شده‌اند. مقام های آمریکایی روز جمعه گفتند که بر این باورند که کشتی‌ها و هواپیماهای ایرانی در حال ارائه داده‌های هدف‌گیری هستند. اما سازمان‌های جاسوسی آمریکا بر این باورند که حوثی‌ها یک سازمان مستقل هستند و ایران عملیات روزانه آنها را دیکته نمی‌کند.

کراکر، دیپلمات پیشین و کهنه کار آمریکایی که در کشورهایی از جمله لبنان، عراق، افغانستان و پاکستان ماموریت داشته است، می گوید: پرسشی که در کانون همه این مباحث قرار دارد، این است: تا چه اندازه اقداماتِ نیروهای نیابتی از ایران هدایت می‌شود و تا چه اندازه عملیات آنها، ابتکاراتی محلی است؟" کراکر بر این باور است که آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب ایران، حتی از رهبر پیشین یا رژیم شاه ایران هم در توان افکنی در منطقه، موثرتر عمل کرده اما کراکر هنوز در حال واکاوی این مسئله است که تهران تا چه اندازه کنترل مستقیمی دارد. کراکر در یک مصاحبه اختصاصی گفت: "من هنوز پاسخ خوبی برای این پرسش ندارم. انتظار می‌رود که فرماندهی و کنترل تهران بر حزب‌الله بیشتر از کنترل بر حماس باشد." با این حال او فرض می‌کند که همه نیروهای نیابتی "دست کم در سطح راهبردی توسط تهران هدایت می‌شوند". به گفته او، آنچه رهبری ایران بیشترین اهمیت را به آن می‌دهد، "ثبات نظام" است. 

عدنان طباطبایی، کارشناس سیاست خاورمیانه که بر روابط ایران و عربستان تمرکز دارد، می گوید هنگامی که رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، دستور کشتن ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس را در ژانویه ۲۰۲۰ صادر کرد، "پاسخ ایران به ترور این قهرمان ملی اش بسیار محتاطانه بود." طباطبایی می گوید: "آنچه پس از آن رخ داد، یک بحران شدید بازدارندگی برای ایران بود، زیرا در دو سال بعد از آن، به ویژه، اسرائیل سری عملیات‌ بسیار سختی را در خاک ایران انجام داد." این سلسله عملیات،‌ شامل خرابکاری در اطراف سایت غنی‌سازی هسته‌ای نطنز و ترور از راه دور دانشمندی بود که مغز برنامه هسته ای ایران تلقی می شد. اما چهار سال پس از آن، ایران نیروهای نیابتی خود را عمیقا بهبود بخشیده و آنها را با نسل‌های جدید انواع سلاح‌ها، توانایی مونتاژ سلاح‌های خود و آموزش بیشتر، مجهز کرده است.

از میان همه نیروهای نیابتی ایران، ممکن است حوثی‌ها احساس آزادی عمل بیشتری نسبت به نظارت ایران داشته باشند. آنها چندان ریشه‌های مشترک عمیقی با تهران، آنطور که حزب‌الله دارد، ندارند و نشان داده‌اند که از توانایی فوق‌العاده‌ای در مختل کردن تجارت جهانی برخوردارند. حوثی‌ها در حال حاضر موجب شده‌اند که تسلا و ولوو موقتاً با کمبود قطعات مواجه شوند. حوثی ها همچنین در حال افزایش قیمت‌های انرژی هستند. در حالی که نیروهای آمریکایی و بریتانیایی حدود ۳۰ نقطه در یمن را که توسط حوثی‌ها استفاده می‌شد نابود کردند، مقامات پنتاگون روز جمعه گفتند که این گروه حدود سه‌چهارم توانایی خود برای شلیک موشک و پهپاد به کشتی‌هایی که از دریای سرخ عبور می‌کنند را حفظ کرده ‌است. هنوز مشخص نیست که آیا حوثی‌ها اکنون بازداشته شده اند یا در پی تلافی هستند. 

محمد ایمانی، یک تحلیلگر محافظه‌کار، در مقاله ای برای خبرگزاری نیمه‌رسمی فارس، این ضربات را "یک شوخی" خواند و نوشت:"بمباران مقاومت یمنی، هیچ گرهی را در راهبرد آمریکا باز نخواهد کرد، همان طور که در ویتنام و افغانستان باز نکرد."

ایرانی‌ها همچنان در حال ستایش از حوثی‌ها هستند. روز یکشنبه، ابراهیم رئیسی، آنها را به خاطر دفاع از "مردم ستم‌دیده فلسطین" با صفاتی همچون "شجاع، قدرتمند و بی‌باک" تحسین کرد. وی از این حمله برای تشویق دیگر کشورها به حمایت از فلسطینی‌ها استفاده کرد، بی آنکه خود هیچ تعهدی بدهد. وی گفت: "اگر مردم کشورهای اسلامی فرصتی بیابند، آنگاه شما ارتش‌های آماده برای اعزام به فلسطین را خواهید دید." دیپلمات‌ها در خاورمیانه ابراز نگرانی می‌کنند که دولت تندروی اسرائیل بسیار کمتر از دولت بایدن بر محدود نگه داشتن منازعه سرمایه‌گذاری کرده است. برخی ارزیابی ها حکایت از آن دارد که اسرائیلی ها ممکن است ضربه زدن به نیروهای نیابتی ایران را از این بابت با ارزش ببینند که موجب کشاندن پای ایالات متحده به یک درگیری مستقیم‌تر بشود.

صنم وکیلی، کارشناس مسائل ایران در چتام هاوس، که یک سازمان مستقل پژوهشی در لندن است، می گوید: "ایران تلاش کرده است مناقشه را به خارج از مرزهایش ببرد. خطوط قرمز ایران مرزهای ایران هستند. در این نقطه، ایران بسیار مایل است که در اطراف منطقه قمار کند، اما نه در داخل قلمروی خود." با این حال، این راهبرد برای ایران خطراتی هم به همراه دارد. گزینه‌های بایدن برای تنظیم واکنش آمریکا بسیار محدودتر خواهد شد اگر سربازان یا پیمانکاران آمریکایی در حمله یک نیروی نیابتی کشته شوند؛ اتفاقی که بسیار نزدیک بود در چندین حادثه اخیر رخ دهد. مقام های رسمی اذعان می کنند که اگر آمریکایی‌ها کشته شوند، فشار برای حملات مستقیم به ایران به شدت افزایش خواهد یافت.

رینام الحمدانی، یک تحلیلگر یمنی که روابط ایران و حوثی ها را واکاوی می کند، می گوید: "این روند تا کنون برای ایرانی‌ها بسیار خوب بوده اما به نقطه‌ای رسیده که خطرناک شده است. یک اقدام اشتباه از یکی از این نیروهای نیابتی، اگر در جای اشتباه و در زمان اشتباه انجام شود، واقعاً خطر یک جنگ منطقه‌ای را به همراه دارد."

منبع: نیویورک تایمز / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱

کلید واژه ها: ایران و امریکا حمله اسرائیل به ایران حمله امارات به یمن حمله حماس به اسرائیل ایران و اسرائیل جنگ با ایران خاورمیانه


( ۱۴ )

نظر شما :