بررسی نشست کشورهای همسایه افغانستان در سمرقند
طالبان، معضل یا راهحل؟!
دیپلماسی ایرانی: چهارمین نشست وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان روز پنجشنبه در شهر سمرقند ازبکستان برگزار شد. در این نشست که دیپلماتهای ارشد چین، ایران، پاکستان، روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان حضور پیدا کردند، به بررسی تحولات افغانستان، نقش بازیگران همسایه در بیرون این کشور از بحرانها و مشکلات فعلی و نیز راههای توسعه رویکرد مشترک منطقهای بین کشورها در سایه نشستهای قبلی پرداختند. آخرین مذاکرات در این قالب در شهر «تونشی» چین در مارس ۲۰۲۲ انجام شد. در این نشست امیر خان متقی، وزیر امور خارجه طالبان، نیز حضور داشت و با برخی مقامات دیدار و گفتوگو کرد.
نشست سمرقند در نهایت با بیانیه وزیران امور خارجه هفت کشور حاضر به کار خود پایان داد. در بیانیه مذکور آمده است که طرفین در فضایی صریح و واقعگرایانه همراه با درک متقابل بحثهایی جامع، عمیق و سازنده از وضعیت کنونی افغانستان و چشمانداز توسعه این کشور به شرح ذیل انجام دادند:
«طرفین بر تعهد خود به توسعه افغانستان بهعنوان یک کشور مسالمتآمیز، متحد، دارای حق حاکمیت و مستقل، بدون تهدیدات تروریستی و قاچاق مواد مخدر تأکید کردند. طرفین بر اهمیت ایجاد یک نظام حکمرانی فراگیر و جامع در افغانستان که منعکسکننده منافع همه اقشار جامعه افغان است، تأکید کردند».
در ادامه این بیانیه عنوان شد که طرفین به این نکته که وضعیت امنیتی مرتبط با تروریسم در افغانستان همچنان وخیم است، توجه داشته و بر تعهد خود در تقویت همکاریها برای مبارزه با تروریسم و امنیت میان کشورهای همسایه و توسعه جبهه متحد علیه تروریسم تأکید کردند. طرفین خاطرنشان کردند که همه گروههای تروریستی ازجمله دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، القاعده، جنبش اسلامی ترکستان شرقی (اتیم)، تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی)، ارتش آزادیبخش بلوچستان (بیالای)، جندالله، جیشالعدل، جماعت انصارالله، جنبش اسلامی ازبکستان (آیامیو) و دیگر سازمان تروریستی مستقر در افغانستان کماکان تهدیدی جدی برای امنیت منطقه و جهان محسوب میشوند.
مضافا در بیانیه نشست سمرقند، طرفین بر اهمیت مبارزه با تهدید مواد مخدر تأکید کردند و خواستار حمایت از توسعه برنامههای جایگزینی کشت مواد مخدر و همچنین مبارزه با تولید و قاچاق مواد مخدر شدند.کریم داوودمعینی در گفتوگو با «شرق» تمرکز بندهای اولیه بیانیه پایانی نشست سمرقند را ناشی از نگرانی کشورهای همسایه افغانستان درباره توسعه و گسترش گروههای تروریستی و همچنین اوجگیری قاچاق مواد مخدر و تأثیر آن بر ناامنی فراگیر منطقهای و بینالمللی میداند.
این تحلیلگر مسائل پاکستان و افغانستان، بیانیه پایانی نشست سمرقند را به نحوی اقراری بر نقش مخرب و منفی حکومت طالبان در فاصله یکسالو نیمی میداند که از قدرتگیری مجدد آن میگذرد؛ بهویژه آنکه مشابه همین نگرانیها در بیانیه چهارجانبه هم مورد تأکید مجدد قرار گرفته بود.
اشاره این تحلیلگر به بیانیهای است که در سایه برگزاری یک نشست غیررسمی جانبی در جریان گفتوگوهای سمرقند بین وزرای امور خارجه روسیه، چین، پاکستان و ایران صورت گرفته بود. در بند مهمی از بیانیه نشست چهارجانبه تأکید شده که وزیران بر نگرانی عمیق خود درباره وضعیت امنیتی مرتبط با تروریسم در افغانستان تأکید کردند و خاطرنشان کردند همه گروههای تروریستی شامل داعش (ISIS)، القاعده، جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM)، تحریک طالبان پاکستان (TTP)، ارتش آزادیبخش بلوچستان (BLA)، جیشالعدل و... مستقر در افغانستان، تهدیدی جدی برای امنیت منطقهای و جهانی هستند.
مضافا وزیران چهار کشور روسیه، چین، ایران و پاکستان تلاشهای طالبان برای مقابله با داعش خراسان را مورد توجه قرار دادند و از طالبان خواستند اقدامات قابل مشاهده و راستیآزمایی را در اجرای تعهدات اعلامشده خود در زمینه مبارزه با تروریسم، انهدام و ازبینبردن انواع گروههای تروریستی به منظور جلوگیری از استفاده از خاک افغانستان از طرف هر گروه تروریستی اتخاذ کند.
ذیل این نکات، داوودمعینی در ادامه ارزیابیهای خود با نگاهی نسبتا بدبینانه بر این باور است که نشستهای مکرر کشورهای منطقهای و همسایه افغانستان اساسا تأثیر مثبتی بر تحولات این کشور، امنیت همسایگان و در کل امنیت منطقهای ندارد؛ تا زمانی که به نظر او حکومت طالبان در افغانستان روی کار باشد؛ چراکه این تحلیلگر یقین دارد حکومت طالبان بهعنوان یک واقعیت میدانی توانسته است که تحولات دیپلماتیک را هم تحت تأثیر قرار دهد.
با این خوانش، داوودمعینی اذعان دارد به جای اینکه کشورهای همسایه، طالبان را مجاب کنند در مسیر دموکراسی و به رسمیت شناختن حقوق تمام اقوام و گروههای حاضر در افغانستان حرکت کند، برعکس این طالبان است که توانسته خود را بهعنوان یک واقعیت دوفاکتو به کشورهای همسایه تحمیل کند تا جایی که این تحلیلگر به سوءمحاسبه تهران اشاره دارد و میگوید: «جمهوری اسلامی ایران در یک اقدام کاملا نادرست سفارت افغانستان در تهران را تحویل این حکومت (طالبان) داد». داوودمعینی اگرچه تأکید مقامات ایران مبنی بر به رسمیت نشناختن دیپلماتیک حکومت طالبان را مدنظر قرار میدهد؛ اما به باورش تهران اکنون در مسیر مدنظر چین، روسیه و پاکستان قرار دارد و طالبان را به صورت دوفاکتو به رسمیت شناخته است، حتی اگر ایران اقرار رسمی دراینباره نداشته باشد؛ اما رفتارهای عملی خلاف آن را نشان میدهد.
محمدعلی نایبی هم در راستای آنچه داوودمعینی نسبت به تحمیل وزن سیاسی و دیپلماتیک طالبان به کشورهای همسایه عنوان کرد اعتقاد دارد که طالبان اکنون برخلاف تمام تحلیلهای سیاسی و رسانهای جریانهای داخلی در ایران که سعی در تطهیر طالبان داشتند، به توسعه گروههای تروریستی، تقویت قاچاق مواد مخدر و همچنین محدودکردن رسانهها، حقوق زنان و حتی تحصیل و اشتغال بانوان و نادیدهگرفتن حقوق همه جریانهای سیاسی، اقوام و مذاهب غیرپشتون پرداخته است. بههمیندلیل این تحلیلگر مسائل افغانستان هم تأکید دارد که ذکر برخی نکات در بیانیه سمرقند مبنی بر ضرورت حفظ گفتوگو و ارتباطات جامعه بینالملل با افغانستان را نوعی حمایت غیرمستقیم ایران، پاکستان، روسیه و چین از طالبان تلقی میکند.
نایبی ذکر نکاتی مانند احترام مقامات افغان (حکومت طالبان) به حقوق اساسی بشر شامل حقوق همه گروههای قومی، زنان و کودکان و فراهمکردن حقوق مساوی برای همه شهروندان افغانستان در شئون سیاسی - اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در بیانیه نشست سمرقند را صرفا آرزوهای بازیگران همسایه افغانستان میداند؛ چون به نظر او تداوم حکومت طالبان به معنی تحققنیافتن این موارد خواهد بود.
نگاه غایی مسکو، پکن، تهران و اسلامآباد به افغانستان
چنانکه گفته شد، در جریان نشست سمرقند شاهد برگزاری دو دور گفتوگوی غیررسمی چهارجانبه بین روسیه، چین، ایران و پاکستان بودیم. وزیران امور خارجه چهار کشور در پایان دومین نشست غیررسمی خود درباره افغانستان با صدور بیانیهای تأکید کردند که ایالات متحده آمریکا و متحدانش باید مسئولیت وضعیت دشوار کنونی در افغانستان را برعهده بگیرند. در بخشی از بیانیه مذکور چنین آمده است که تمام اعضای جامعه بینالمللی در افغانستان باثبات و صلحآمیز منافع دارند؛ کشوری که باید محلی برای همکاری بینالمللی باشد تا صحنه رقابتهای ژئوپلیتیکی.
کریم داوودمعینی و محمدعلی نایبی در یک خوانش و تحلیل مشترک، نکات مدنظر این چهار کشور و نیز تأکید بیانیه سمرقند بر اهمیت مشارکت مثبت مجامع منطقهای موجود شامل کنفرانس بینالمللی تاشکند «افغانستان: توسعه امنیتی و اقتصادی» و رایزنیهای فرمت مسکو درباره افغانستان را تکاپویی برای تغییرات منطقهای در راستای وزنکشی با جریان اروپایی - آمریکایی، بهویژه بعد از جنگ اوکراین تلقی میکنند. از نگاه این دو، چون افغانستان همسایه چین، ایران و پاکستان است و اشرافی هم روی هندوستان و روسیه دارد، قطعا برای آمریکا از اهمیت جدی برخوردار است؛ اگرچه اکنون ایالات متحده از این کشور خارج شده و همه امور در دست طالبان قرار گرفته است؛ اما افغانستان هنوز برای واشنگتن اهمیت دارد.
بنابراین از منظر داوودمعینی و نایبی، مسکو، پکن، اسلامآباد و تهران سعی دارند با حمایت از جریان طالبان، این حکومت را در راستای مسیر مدنظر خود قرار دهند. البته محمدعلی نایبی آسیبشناسی درباره نحوه ارزیابیها و تحلیلها درباره مسائل افغانستان و بهویژه طالبان دارد. به باور او رسانههای جریان قدرت و بخشی از سیاسیون داخلی همواره با عینک خاورمیانه و بهویژه سوریه و عراق و محور مقاومت به افغانستان و طالبان نگاه میکنند که کاملا اشتباه است؛ چراکه از نگاه این تحلیلگر اساسا افغانستان، هم از نظر ژئوپلیتیک و هم از نگاه ژئواستراتژیک هیچ قرابتی با خاورمیانه و مسائل محور مقاومت ندارد. کریم داوودمعینی هم در راستای هشدار نایبی یادآور میشود که بعد از یکسالو نیم از قدرتگیری مجدد طالبان اکنون ایران با رصد تحولات میدانی و سیاسی افغانستان هم به این ارزیابی غلط خود اذعان دارد که نباید با عینک خاورمیانه به افغانستان و طالبان نگاه کرد.
بههمیندلیل این کارشناس احتمال میدهد که تهران سعی دارد با قلابهای اقتصادی و تجاری، طالبان را در مسیر خود قرار دهد که از دید این تحلیلگر لزوما نتیجه مدنظر جمهوری اسلامی ایران را هم در بر نخواهد داشت. این کارشناس مؤید گزاره خود را افزایش چشمگیر درگیریهای مرزی بین حکومت طالبان با ایران میداند.
مهاجرت، نگرانی مشترک تهران و اسلامآباد
با وجود آنکه از زمان قدرتگیری مجدد حکومت طالبان شاهد موج گسترده جامعه افغانستان به سمت کشورهای اروپایی هستیم؛ اما کشورهای پاکستان با رشد بیسابقهای از مهاجرت افغانها مواجه بوده است. بههمیندلیل همسایگان افغانستان در کنار تقویت گروههای تروریستی و همچنین افزایش قاچاق مواد مخدر، موج مهاجرت از این کشور را هم یکی دیگر از عوامل ناامنی و نگرانیهای خود میدانند. در همین راستا ذیل یکی از بندهای بیانیه پایانی نشست سمرقند، طرفین تأکید کردند که کمک به کابل در احیای اقتصاد ملی موجب ایجاد شرایط زندگی مناسب برای مردم و کاهش جریان مهاجرت به خارج از کشور خواهد شد.
با توجه به این نکته، کریم داوودمعینی موضوع مهاجرت را از جنبه دیگری ارزیابی میکند و بر این باور است که ایران با توجه به چالشها و مشکلات در حوزه اقتصادی و معیشتی و همچنین دست به گریبان بودن با موضوع تحریمها، اساسا از توان و پتانسیل لازم برای اسکان موج گسترده و بیسابقهای از مهاجران افغانستانی بعد از روی کار آمدن مجدد حکومت طالبان برخوردار نیست. بههمیندلیل این کارشناس تداوم موج مهاجرت از افغانستان به سمت ایران را بار مضاعفی از نظر اقتصادی میداند که به تهران تحمیل میشود.
ضمن اینکه تحلیلگر مسائل شبهقاره یادآور میشود که امکان سوءاستفاده امنیتی از سوی گروههای تروریستی ذیل موج مهاجران افغانستانی به سمت ایران هم وجود دارد. این کارشناس معتقد است مشابه این چالشها، معضلات و نگرانیها برای پاکستان هم وجود دارد، بهویژه آنکه پاکستانیها از زمان روی کار آمدن دولت طالبان در افغانستان با قدرتگیری طالبان پاکستان مواجه است که بحران امنیتی مضاعفی را برای اسلامآباد و دولت شهباز شریف ایجاد کرده است؛ چراکه به نظر داوودمعینی جریان تحریک طالبان پاکستان (TTP) با قدرتگیری مجدد طالبان افغانستان سعی دارد امارت اسلامی خود را در اسلامآباد ایجاد کند؛ ازاینرو موج مهاجرت از افغانستان به پاکستان چالشهای امنیتی برای اسلامآباد به دنبال دارد. درعینحال این کارشناس معتقد است که باید این نکته را هم در نظر داشت که پاکستان اساسا کشوری با توان اقتصادی نهچندان قوی است؛ پس موج مهاجرت از افغانستان برای اسلامآباد بار مضاعف اقتصادی دارد.
محمدعلی نایبی هم بر این باور است که اساسا ایران بهعنوان سرزمین میهمان در کنار مرزهای افغانستان به سرپل ارتباطی برای مهاجرت افغانستان به سمت ترکیه و کشورهای اروپایی بدل شده است. دراینمیان چالشهایی مانند اوجگیری بیماریهای عمومی نظیر کرونا و مسائل امنیتی برای مهاجران افغانستان میتواند مشکلاتی را هم برای ایران ایجاد کند. البته کارشناس مسائل افغانستان به این نکته هم اشاره ارد که تشدید قاچاق مواد مخدر همزمان با افزایش موج مهاجرت را نباید نادیده گرفت.
نایبی در پایان گفتوگویش با «شرق» روی نگاه منطقهای و بینالمللی به موضوع مهاجرت میپردازد و بیان میکند که اگرچه پاکستان و ایران به شکل ملموستری با موج مهاجرت افغانها و تبعات بعدی آن دست به گریبان هستند؛ اما کشورهایی مانند تاجیکستان، چین و حتی روسیه در کنار ترکیه و اروپاییها باید نسبت به تهدیدات این موج مهاجرت افغانستان نگران باشند و در قبال بهبود وضعیت اقتصادی، معیشتی و امنیتی در افغانستان به سهم خود نقشآفرین باشند.
نظر شما :