نقشه هایی که تل آویو برای نفوذ کشیده است
ورود اسرائیل به جهان ایرانی در سایه بیتوجهی به قفقاز و آسیای میانه
نویسنده: فرشاد عادل، مدیر دپارتمان سیاستپژوهی راه موسسه مطالعات جهان معاصر
دیپلماسی ایرانی: رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر توجه ویژه ای به گسترش نفوذ خود در کشورهای همسایه ایران داشته و در آخرین اقدام به این منظور، سفارت این رژیم در عشق آباد به زودی افتتاح خواهد شد. خبر افتتاح این سفارتخانه که در نزدیکترین فاصله با مرز ایران قرار خواهد داشت، در رسانههای صهیونیستی نظیر اسرائیل هیوم، به عنوان نمادی از گسترش نفوذ اسرائیل در منطقه برجستهسازی شده است و از این اقدام به عنوان نشانهای از کاهش قدرت تاثیرگذاری ایران در پیرامون خود یاد میشود. پیش از این نیز اسرائیل خبر از افتتاح سفارت خود در باکو داده بود که این اقدام را نیز باید در راستای استراتژی جدید اسرائیل مبنی بر گسترش روابط با کشورهای قفقاز و آسیای میانه ارزیابی کرد.
آنچه در پس پردهی پر رنگ تر شدن حضور اسرائیل در مناطق قفقاز و آسیای میانه باید دید، تلاشی است که در سالهای اخیر به صورت علنی برای ایجاد تهدید علیه تمامیت ارضی ایران در جریان است. برای درک بهتر این اقدامات میتوان به کتاب iran is more than Persia اشاره کرد. این کتاب که به قلم برندا شیفر، فارغالتحصیل دکتری از دانشکده تاریخ دانشگاه تلآویو نوشته شده، به طرح ادعای عمیق بودن شکافهای قومیتی در ایران پرداخته و از این شکافها به عنوان فرصتی برای کشورهای همسایه ایران به منظور مقابله با ایران یاد کرده است.
تقابل با ایران در حال حاضر از مهمترین اهداف رژیم صهیونیستی است و این تقابل به شیوههای مختلف سخت و نرم در حال انجام است و با توجه به فقدان نقشآفرینی پر رنگ ایران در آسیای میانه و قفقاز باید منتظر بود که در آینده نزدیک این مناطق تبدیل به کانونهایی برای ایجاد بحران امنیتی مختلف برای ایران شوند.
اهمیت آسیای میانه برای اسرائیل
آسیای میانه برای اسرائیل از جهات مختلفی دارای اهمیت است. این رژیم تلاش دارد تا با حضور در آسیای میانه به مهار قدرتهای منطقهای مانند ایران بپردازد و اهرمهای فشاری برای استفاده در مقابل روسیه و ترکیه به دست آورد. رژیم صهیونیستی همچنین تلاش دارد با توسعه روابط میان خود و کشورهای آسیای میانه، جای پای محکمی در جهان اسلام پیدا کند.
گسترش نفوذ در کشورهای مسلمان آسیای میانه مکملی است برای پروژهی عادی سازی روابط میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی که تسریع روند به رسمیت شناختن اسرائیل در جهان اسلام را موجب خواهد شد. به همین منظور، به نظر می رسد اسرائیل علاقه مند به بهره برداری از موقعیت کشورهای آسیای مرکزی در جهان اسلام به ویژه عضویت آنها در مجامع اسلامی منطقه ای و بین المللی برای حفظ منافع خود و کاهش احتمال تصمیم گیری های این مجامع علیه منافع رژیم صهیونیستی است.
به همین منظور اسرائیل در تلاش است تا با قراردادهای همکاری مختلف در حوزههای بهداشت، کشاورزی، صنعت و همچنین پیمانهای امنیتی مختلف از نفوذ کشورهایی نظیر ایران در مناطق آسیای میانه و قفقاز جلوگیری کند.
از سوی دیگر اسرائیل از نفوذ در آسیای میانه به عنوان ابزاری برای خنثی سازی خطرات راهبردی ایران در آینده استفاده میکند. به عنوان مثال رژیم صهیونیستی تلاش دارد با گسترش روابط خود با قزاقستان که حدود 20درصد ذخایر اورانیوم جهان را در اختیار دارد، از امکان استفاده ایران از این منابع اورانیوم در برنامه هستهای اش جلوگیری کند.
آسیای میانه از جذابیتهای دیگری نیز برای رژیم تلآویو برخوردار است. از جمله مهمترین جاذبهها برای نقش آفرینی رژیم صهیونیستی در آسیای میانه حضور دهها هزار یهودی مهاجر در کشورهای آسیای میانه است که عمدتا در ازبکستان حضور دارند. کشورهای آسیای میانه نیز از آنجا که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تمایل داشتند که روابط نزدیکی را با ایالات متحده شکل دهند، ارتباط با اسرائیل و استفاده از لابیهای قدرتمند صهیونیستی در آمریکا را لازمه دستیابی به هدف خود ارزیابی کردند و به همین دلیل از نخستین روزهای پس از فروپاشی، جمهوریهای سابق شوروی نسبت به شکل دادن روابط دیپلماتیک با اسرائیل اقدام کردند. علاوه بر این، کشورهای آسیای مرکزی مایل بودند از تخصص اسرائیل در زمینه فنی، به ویژه در زمینههای کشاورزی و مدیریت آب استفاده کنند.
نفوذ اسرائیل در آسیای مرکزی
علیرغم اینکه اسرائیل تلاش دارد تا نفوذ خود را در تمامی کشورهای آسیای میانه افزایش دهد، اما قزاقستان و ازبکستان به دلیل منابع معدنی سرشار و جوامع یهودی گسترده تر از اهمیت بیشتری برای اسرائیل برخوردارند.
در حال حاضر میتوان گفت که در صورت بی توجهی ایران، ترکمنستان نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه و همسایگی با ایران، به زودی تبدیل به یکی مهمترین مقاصد سرمایهگذاریهای اسرائیل به منظور مهار ایران خواهد شد.
اسرائیل در تلاش برای نفوذ به آسیای مرکزی و ایجاد روابط مستحکم با کشورهای این منطقه سه روش را اتخاذ کرده است: کار دیپلماتیک، اجرای پروژههای توسعه و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و استفاده از خدمات سازمانهای یهودی در این منطقه.
از منظر دیپلماتیک، اسرائیل یکی از اولین کشورهایی بود که استقلال کشورهای آسیای مرکزی را پس از جدایی از اتحاد جماهیر شوروی به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک خود را با این کشورها آغاز کرد. سران رژیم صهیونیستی نیز سفرهای مختلفی به این منطقه به ویژه قزاقستان داشته اند و در آخرین مورد نیز به زودی ایلی کوهن، وزیر امور خارجه رژیم صهونیستی از عشقآباد دیدن خواهد کرد که این نزدیک ترین حضور یک مقام صهیونیستی در اطراف مرزهای ایران است.
در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نیز رژیم صهیونیستی فعالیتهای مختلفی را در کشورهای آسیای میانه با هدف ایجاد پلهای ارتباطی با جوامع محلی به انجام میرساند که این نیز یکی دیگر از اشکال نفوذ اسرائیل در این کشورهاست. مسئولیت طراحی همکاریهای اقتصادی، اجتماعی و تبادلات فرهنگی میان رژیم صهیونیستی و کشورهای آسیای میانه به مرکز همکاریهای بینالمللی وزارت امور خارجه اسرائیل موسوم به «ماشاو» واگذار شده است.
فعالیتهای تجاری سومین شکل گسترش نفوذ اسرائیل در کشورهای آسیای میانه است و فعالیت بازرگانان یهودی در آسیای مرکزی نقش مهمی در تقویت روابط اسرائیل با دولت های این منطقه داشته است. به عنوان مثال تاجر یهودی، الکساندر ماشکویچ، که دارای ملیت دوگانه اسرائیلی و قزاق بود با استفاده از روابط بسیار نزدیک خود با نظربایف، رئیس جمهوری پیشین قزاقستان، نقش ویژهای در تسهیل و تسریع روند نزدیکی اسرائیل و قزاقستان ایفا کرد. در همین رابطه، وزیر امور خارجه پیشین ازبکستان، سودیک سوبیف نیز به نقش حیاتی جوامع یهودی در آسیای مرکزی در تقویت روابط بین کشورهای این منطقه و اسرائیل اذعان کرده است.
شکلهای حضور اسرائیل در آسیای مرکزی
اسرائیل تلاش کرده است تا حضور خود را در منطقه آسیای مرکزی با طیف وسیعی از اقدامات اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک و نیز ایجاد پل های ارتباطی با جوامع محلی تثبیت کند. استراتژی اسرائیل برای نفوذ به کشورهای آسیای مرکزی در مرحله اول اتکا بر نفوذ اقتصادی از طریق ایجاد پروژههای بزرگ، ارائه کمکها و امضای توافقنامههای اقتصادی است که این اقدامات راه را برای حضور شرکتهای اسرائیلی خصوصی در این کشورها هموار میکند. بخش خصوصی و تجار اسرائیلی برای سرمایه گذاری در این جمهوری ها خود را به عنوان واسطههایی فعال برای جذب سرمایه های غربی و آمریکایی به آن کشورها معرفی میکنند و این امری جذاب برای کشورهای آسیای مرکزی است.
اسرائیل مایل است بسیاری از جنبه های همکاری اقتصادی با قزاقستان، بزرگترین شریک اقتصادی خود در منطقه را برای ملاحظات استراتژیک و امنیتی مخفی نگه دارد. اطلاعات محدودی در مورد واقعیت مبادلات تجاری با این کشور، به ویژه در رابطه با واردات انرژی و صادرات اسلحه به این کشور منتشر می کند. اسرائیل به دلایل امنیتی مسیر خط دریایی انتقال نفت از قزاقستان را فاش نکرده، اما گزارشها حاکی از آن است که مبداء این خطوط، پالایشگاههایی واقع در سواحل دریای خزر است. تخمین زده می شود که اسرائیل 25 درصد نفت مورد نیاز خود را از قزاقستان وارد می کند. قزاقستان که پنجمین شریک تجاری بزرگ رژیم صهیونیستی در آسیاست، در دهه 1990 در توسعه یک پالایشگاه نفت در بندر حیفا سرمایه گذاری کرد. گفته ران ایشای، سفیر سابق اسرائیل در قزاقستان، ارزش صادرات نفت قزاقستان توسط اسرائیل سالانه به 1.4 میلیارد دلار می رسد. عمده واردات اسرائیل از قزاقستان شامل گندم، فلزات، پنبه و پلاستیک بوده که ارزش آنها در سال 2020 حدود 327 میلیون دلار ارزیابی شده است . این در حالی است که صادرات اسرائیل به قزاقستان در سال 2021 حدود 32.5 میلیون دلار بوده که البته این آمار شامل صادرات نظامی نمیشود و اطلاعاتی در مورد صادرات تسلیحاتی اسرائیل به قزاقستان ارائه نشده است. در سال گذشته روابط میان قزاقستان و اسرائیل گسترده تر شده است. در پی بحران جهانی غلات که پس از حمله روسیه به اوکراین رخ داد، اسرائیل به قزاقستان رو آورد و متعهد شد 70 کالا به ارزش 360 میلیون دلار عرضه کند. اسرائیل شرکت های بخش خصوصی خود را تشویق به سرمایه گذاری در قزاقستان کرده و دولت تلآویو 65 درصد از وامهای اعطا شده توسط بانکها به شرکتهای اسرائیلی سرمایهگذاری در قزاقستان را تضمین کرد.
در مقایسه با قزاقستان، تجارت بین اسرائیل و ازبکستان در حد متوسط است. در سال 2020، ارزش صادرات ازبکستان به اسرائیل 2.42 میلیون دلار بود، در حالی که صادرات اسرائیل به ازبکستان در همان سال، 35.9 میلیون دلار بود. اما سال 2021 شاهد پیشرفت قابل توجهی در حضور شرکت های اسرائیلی در ازبکستان بود که دلیل آن تغییرات در تعامل دولت تاشکند با سرمایه گذاران خارجی بود که به ترغیب سرمایه گذاران اسرائیلی برای افزایش حضور خود در بازار ازبکستان کمک کرد. از آنجایی که ازبکستان به ویژه از کمبود آب آشامیدنی رنج می برد، این کشور علاقمند به استفاده از فناوری های آبی اسرائیل برای بهبود توانایی خود در بهره برداری از منابع آبی است. این علاقمندی به امضای قراردادهای بسیاری بین شرکت های اسرائیلی و دولت ازبکستان منجر شده است. عمده شرکتهای اسرائیلی حاضر در ازبکستان در زمینه فناوری های آب، تجهیزات پزشکی، زیرساخت ها و شهرهای هوشمند فعالیت می کنند.
مبادلات تجاری بین اسرائیل و ترکمنستان بسیار پایین است. در سال 2020، ارزش صادرات اسرائیل به ترکمنستان 1.12 میلیون دلار بود، در حالی که صادرات ترکمنستان به اسرائیل بالغ بر 809هزار دلار بود. اگرچه میتوان پیشبینی کرد که در سالهای آینده ارزش این مبادلات به شکل چشمگیری افزایش یابد.
همکاری نظامی و امنیتی
اگرچه اسرائیل روابط دیپلماتیک رسمی با کشورهای آسیای مرکزی دارد، اما روابط خود را با این کشورها به ویژه قزاقستان و ازبکستان در زمینه های نظامی و امنیتی به صورت مخفیانه مدیریت می کند. کشورهای آسیای مرکزی با انگیزه تنوع بخشیدن به منابع تسلیحاتی و کاهش وابستگی خود به روسیه و چین به اسرائیل رو آوردند. در ژانویه 2014، اسرائیل و قزاقستان توافقنامه همکاری نظامی و تقویت همکاری در زمینه فناوری های نظامی از جمله همکاری در تولید پهپادها و تکنیک های تامین امنیت مرزها را امضا کردند. و در ماه مه 2022، یک کارخانه متعلق به صنایع هوافضای قزاقستان مجوز تولید هواپیماهای بدون سرنشین را از شرکت اسرائیلیElbit دریافت کرد. همچنین شرکت های Elbit، Aerospace Industries، IMI و Gilat در نمایشگاه صنایع دفاعی قزاقستان در سال های 2010 و 2012 شرکت کردند. این شرکتها با مجتمع صنایع نظامی قزاقستان در توسعه سامانههای موشکی همکاری کردهاند. ارتش اسرائیل نیز به نیروهای مسلح قزاقستان آموزش داد تا از سامانه «گنبد آهنین» برای رهگیری موشک ها استفاده کنند.
وزارت دفاع ازبکستان نیز قراردادی را با شرکت اسلحه سازی اسرائیل «سی آ ای ایندستریز» امضا کرد که بر اساس آن، هم ارتش و هم پلیس این کشور از سلاح های جنگی اسرائیلی استفاده میکنند.
از سوی دیگر ماهیت تمامیتخواه و غیر دموکراتیک دولتهای مستقر در کشورهای آسیای میانه آنها را علاقمند به استفاده از ابزارهای سایبری اسرائیلی به منظور استفاده علیه رقبا میکند. بر همین اساس گزارشهای متعددی در مورد استفاده این کشورها از ابزارهای جاسوسی اسرائیل نظیر نرمافزار پگاسوس وجود دارد.
آینده حضور رژیم صهیونیستی در آسیای مرکزی
شاید بتوان مهمترین عامل در آینده روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای آسیای میانه را شیوه نقش آفرینی ایران در تحولات این منطقه دانست. علیرغم تمام سوابق و نکات برجسته در روابط تلآویو و کشورهای آسیای میانه، نقش ایران در اثر گذاری بر تحولات این منطقه از جهات مختلفی غیرقابل انکار است. کشورهای آسیای میانه به واسطه محصور بودن در خشکی و نیاز به ارتباط با آبهای آزاد به صورت ویژه نیازمند ارتباط با ایران هستند. این ظرفیتی است که به خصوص پس از جنگ روسیه و اوکراین به شکل پررنگ اهمیت خود را نمایان کرد. یکی از مهمترین اقدامات برای کنترل تحولات در آسیای میانه و گسترش نفوذ در این منطقه، توسعه ارتباطات ریلی و جادهای میان بنادر جنوبی ایران و کشورهای آسیای میانه است. امری که تا به امروز نسبت به آن توجهی وجود نداشته و ظرفیت جغرافیایی ویژه ایران که میتواند افزایش قدرت و نفوذ ایران در منطقه آسیای میانه را موجب شود تا امروز بی استفاده مانده است.
بالفعل کردن فرصتها در این مورد نیازمند تدوین استراتژی همهجانبهای است که موجب شکل دادن به تحولات محسوس در این مورد شود. امری که با استفاده «سیاستپژوهی راه» و در قالب «سیاستورزی راهمحور» همراه با تاکید بر استراتژی نگاه به شرق و سیاست همسایگی میسر خواهد بود.
از سوی دیگر نقشآفرینی فرهنگی ایران در این مناطق از مهمترین مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. قرنها تاریخ، آداب و رسوم و مشاهیر مشترک فرصتی بیمانند است که زمینه را برای فعالیتهای ایران در حوزه دیپلماسی عمومی فراهم میکند. تاکید بر «میراث فرهنگی ایران بزرگ» و «جشن نوروز» به عنوان نمادی از اشتراکات تمدنی میان ایران و کشورهای آسیای میانه امری که متاسفانه تا به امروز مغفول مانده و موجب شده تا فضای آسیای میانه که از جهات مختلف فرصتی بینظیر برای گسترش نفوذ ایران است، تبدیل به بستری برای ایجاد تهدیدات محتلف علیه ایران در آینده نزدیک شود.
در فقدان بازیگری موثر ایران در این منطقه، کشورهای مختلفی نظیر ترکیه، عربستان و اسرائیل در حال گسترش نفوذ خود در آسیای میانه و پر کردن خلاءهای فرهنگی به وجود آمده پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هستند. این امر آسیای میانه را به جولانگاه افکار پانترکیستی، تکفیری و صهیونیستی تبدیل خواهد کرد و ضمن تمدن زدایی از این منطقه، موجب شکلگیری کانونهای مختلفی برای ایجاد بحران امنیتی علیه جمهوری اسلامی ایران میشود.
نظر شما :