نکاتی که باید توجه شود

بایسته ها و نبایسته های دیپلماسی ترجمه؛ ترکی آذربایجانی

۱۹ مرداد ۱۴۰۱ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۱۳۷۷۳ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
نویسنده خبر: محمد صادق امینی
محمد صادق امینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: نکته مغفول و ناگفته در باب دیپلماسی ترجمه در این مطالعه این است که باید دوسویه اندیشید. گام اول شناخت موسسه ها و مترجمانی ست که می توانند حامل علم و فرهنگ از آن سو به جمهوری اسلامی ایران باشند، با وجود همه مشترکات فرهنگی دو ملتی که در دو جغرافیای سیاسی مختلف نفس می کشند و هر یک تحولاتی را پیش روی خود دارند. برای همین، شایسته است نسبت به برگردان و نشر آثار مکتوب مناسب حوزه جمهوری آذربایجان به زبان فارسی نیز همت گماشت. اما در این گفتارهای نوشته شده، در وهله اول «ترجمهِ زین سو»، محور بحث ها و بررسی ها قرار گرفته است.
بایسته ها و نبایسته های دیپلماسی ترجمه؛ ترکی آذربایجانی

دیپلماسی ایرانی:

اشاره

به دعوت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در بهمن ماه ۱۳۹۰ جمعی از کارشناسان و صاحبنظران حوزه زبان و فرهنگ ترکی آذربایجانی در نشستی به بحث و بررسی درباره سیاستگذاری و سازماندهی در عرصه ترجمه و نشر معارف و علوم اسلامی و انسانی برای جامعه هدف یعنی جمهوری آذربایجان (دومین کشور شیعه جهان) و سایر متکلمان زبان ترکی آذربایجانی پرداختند. اینک چکیده آن مباحث ارائه می شود.

شرکت گنندگان این نشست علمی فرهنگی عبارت بودند از: دکتر رسول اسماعیل زاده دوزال، محقق و مترجم، عباد ممی زاده، محقق و مترجم، حجت الاسلام حبیب محمدنژاد، کارشناس مسائل فرهنگی آذربایجان، بیت الله جعفری، شاعر و صاحب نظر، مسعود صدر محمدی، پژوهشگر زبان و فرهنگ ترکی، دکتر لطف الله تقی زاده، محقق و استاد تاریخ دانشگاه، قهرمان نورانی، کارشناس مسائل آذربایجان و تنی چند از کارشناسان سازمان فرهنگ.

طرح موضوع

از جمله برنامه های مرکزساماندهی ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی، مطالعه زبان و فرهنگ آذربایجانی و ارتباط با مراکز تولید علم در داخل کشور  و تهیه بسته تخصصی متناسب با مناطق مختلف فرهنگی این حوزه است. رصدها و تحلیل جریان های ترجمه و نشر در جغرافیای زبان – فرهنگ ترکی آذربایجانی، تحلیل محتوای کتاب هایی که ترجمه شده اند و یا شایسته ترجمه اند و همچنین اجرای سیاست های هدایتی، حمایتی و نظارتی سبب خواهد شد که دیپلماسی ترجمه در توسعه روابط و شناخت متقابل دو ملت ایران و آذربایجان موثر واقع شود.

نکته مغفول و ناگفته در باب دیپلماسی ترجمه در این مطالعه این است که باید دوسویه اندیشید. گام اول شناخت موسسه ها و مترجمانی ست که می توانند حامل علم و فرهنگ از آن سو به جمهوری اسلامی ایران باشند، با وجود همه مشترکات فرهنگی دو ملتی که در دو جغرافیای سیاسی مختلف نفس می کشند و هر یک تحولاتی را پیش روی خود دارند. برای همین، شایسته است نسبت به برگردان و نشر آثار مکتوب مناسب حوزه جمهوری آذربایجان به زبان فارسی نیز همت گماشت. اما در این گفتارهای نوشته شده، در وهله اول «ترجمهِ زین سو»، محور بحث ها و بررسی ها قرار گرفته است.

سیر ترجمه از زبان فارسی به زبان های ترکی

در دهه اول پس از انقلاب اسلامی، ترجمه آثار به طور شتابزده انجام می گرفت و هر اثری که به دست مترجمان می رسید، بدون توجه به کیفیت و رعایت استاندارهای علمی به وسیله موسسه های دولتی و خصوصی ترجمه می شد. در دهه دوم با رکود کار ترجمه و نشر مواجه بودیم. هرچند این مسأله ناخوشایند بود، اما ازجهاتی هم خوشایند بود، زیرا که در سال های پایانی دهه اول به ایراد کارها پی بردیم و تأملی بر مشکلات کردیم. شاید به دلیل مسائل سیاسی بود که در دهه دوم دچار رکود شدیم. در دهه سوم نسبت به هر کشوری وضعیت فرق کرده است. در برخی کشورها دچار رکود و در برخی مناطق ضعیف عمل کرده ایم. مثلا در کشور ترکیه در دهه اول با وجود تمام مشکلات و محدودیت ها و موانع، فعالیت های خوبی از نظر ترجمه و توزیع جریان داشت. در دهه دوم شاهد رکود کامل هستیم، اما در دهه سوم با وجود رفع آن محدودیت ها به دلیل بر سرکار آمدن اسلام گراها، باز رکود در ترجمه را شاهدیم. در آذربایجان وضعیت متفاوت است. در سال های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ ترجمه های بسیار خوبی داشتیم، اگرچه از نظر کمیت در سطح بالایی قرار داریم ولی از نظر کیفیت نزول کرده ایم. در ترکمنستان تقریبا فعالیت قابل توجهی نداشته ایم. حال، باید گفت در دهه چهارم پس از انقلاب اسلامی که مراکز و موسسه های فراوان علمی فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران تاسیس شده و هر یک به بازآغازیدن تولید اندیشه می پردازند، در فعالیت ترجمه ای برای جامعه جمهوری آذربایجان وظیفه دیگری را باید تعریف کرد و نیازها و ضرورت ها و اولویت های تازه ای را واجب العمل دانست.

ضرورت و غایت ترجمه و بررسی اقدامات انجام یافته

با فعالیت چند نفر، فعالیت های ترجمه به سامان نخواهد رسید و باید به یک ادبیات واحد در زمینه ترجمه متون مورد نظرمان برسیم. هر مترجمی سبک و جمله بندی خاص خود را دارد، پس آیا می توانیم انتظار کارهای عالی داشته باشیم؟ آیا هر کسی که به ترکمنی یا عربی یا آذری و فارسی تکلم می کند می تواند نویسنده و مترجم در این زبان ها باشد. به این دلیل ما امروز شاهد ترجمه هایی هستیم که خنده آور است. حقیقتاً باید درصدد سامان دادن به مسأله ترجمه به زبان ترکی آذربایجانی بود.

نخست باید اقدام به تهیه شیوه نامه ای برای ویراستاری و نوع نوشتار ترجمه کرد، تا به وضعیت آشفته موجود و اعمال نظرهای شخصی پایان داده شود. منظور در اینجا مسائل فنی و علمی است که کار مترجمان است. از طرفی مسأله ترجمه یک بخش مدیریتی دارد که کار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است. تجربه نشان می دهد، اساسی ترین بخش در ترجمه، نحو است.

(1)

درست است که صرف و آواشناسی نقش دارند، اما مهمترین مسأله نحو است. از سوی دیگر، مسائل فرازئولوژی و معادل یابی در ترجمه هاست. برای تنظیم و ساماندهی این کارها آموزش لازم است. آموزش هم جنبه کلاسیکی و دانشگاهی دارد و هم جنبه تجربی. از نظر تجربی به عنوان مثال در زبان فارسی شش زمان داریم، یعنی سه مقوله زمانی و شش فرم زمانی که الآن یکی اضافه شده و هفت مورد است. اما در زبان ترکی آذربایجانی بیشتر از این هاست، یعنی مقولات زمانی همان سه مقوله است، ولی فرم زمانی بیشتر است، مانند زمان های مربوط به شرط. حال کتابی که  به زبان فارسی نوشته شده حتماً از زمان های مختص ترکی در آن نخواهد بود، چرا که در زبان فارسی این زمان ها وجود ندارد و با فقر زمانی مواجه است. اگر مترجم ترکی مترجم قدرتمندی باشد باید در  ترجمه اش از این زمان ها استفاده کند.

از سویی، در ترجمه ها باید به مسأله ذهنیت مخاطب نسبت به واژه ها و اصطلاحات نیز توجه شود. مثلاً واژه ایده ئالیزم در جمهوری آذربایجان چه بار معنایی دارد؟ آیا بار معنوی مثبت دارد یا منفی؟ انتقال و ترجمه عینی این واژه از زبان فارسی به ترکی معلوم نیست، همان معانیی که ما می فهمیم را افرادی ۷۰ سال با تفکر کمونیستی، واژه ها را استفاده کرده اند. از این نظر، کتاب های ترجمه شده نیاز به بازبینی دقیق دارند. با توجه به تجربه هایی که در طول این سال ها مترجمان زبان آذربایجانی به دست آورده اند، امکان این بازنگری وجود دارد. با توجه به این که متون ترجمه شده اکثراً مضامین دینی دارد، باید مترجمان با فرهنگ دینی آشنا باشند، چرا که متون شیعی سرشار از واژه های فلسفی کلامی است، لذا کسی که با فلسفه و کلام آشنا نبوده و متخصص علوم دینی نباشد نمی تواند مترجم خوبی در این زمینه باشد.

نیاز سنجی، مخاطب شناسی، چالش های پیش رو و ضرورت بازنگری در روش ها

ابتدا باید دانست، امروزه بازگشت به اصالت اسلامی در جغرافیای ترکی آذربایجانی انکارناپذیر است. احیای رسم الخط عربی و قرآنی در جمهوری آذربایجان، ترجمه و نشر ادبیات آیینی اسلامی، همچنین توجه به اصل ۱۵ قانون اساسی برای آموزش زبان ترکی آذربایجانی در داخل کشور می تواند بسیاری از موانع دیپلماسی عمومی را از مقابل بردارد.

نتایج مطالعات میدانی بیانگر آن است که دسترسی به کتاب های دینی در جمهوری آذربایجان با مشکل مواجه شده است. تعطیلی نمایندگی انتشارات بین المللی الهدی در باکو به عنوان اصلی ترین محل تهیه کتاب های دینی برای مردم مزید بر علت شده است. اقدامات جمهوری اسلامی در سطح نخبگان دانشگاهی  صورت نمی گیرد؛ البته سال های پیش انتشارات الهدی کتاب هایی را در این سطح منتشر کرده بود، اما هم اکنون چنین اقداماتی وجود ندارد و این باعث شده است که کشورهای رقیب مانند ترکیه و یا عربستان سعودی جای خالی ما را در سطوح دانشگاهی پر کنند و در اثر همین مسأله ما شاهد وضعیت ایران هراسی، اسلام هراسی و شیعه هراسی در سطوح دانشگاهی هستیم.

بر این اساس و با توجه به مسائل و چالش های پیش رو، “policy making” ها – سیاست گذاری و سیاست سازی ها – در فعالیت های فرهنگی اهمیت می یابد، به طوری که پیشتر گفته شد، در دهه سوم، فعالیت ها به مرحله عقلانیت رسیده، اما نکته مهمی که در این ارتباط گفتنی است این است که در جوامع پیشرفته، سعی دارند حتی مسائل امنیتی را هم غیرامنیتی کنند. چرا که امنیتی کردن مسأله کار به جایی نمی برد. خوشبختانه امروزه هم شاهدیم بر خلاف زمان های پیش، تسلط و مهارت در زبان های ترکی یک ارزش و دارایی معنوی برای جمهوری اسلامی محسوب می شود. برای همین است که به تربیت مترجم اهمیت داده می شود، چرا که در مترجمی نوعی علاقه و استعداد فردی نقش اساسی دارد. مسأله نیازسنجی مخاطبان و تولید فکر و علم بر اساس نیازهای مخاطبان اهمیت دارد. امروزه دیگر در شرایط دوران جنگ سرد نیستیم که مخاطب نتواند از سایر منابع استفاده کند، بلکه با توجه به انفجار اطلاعات، مخاطب از طرف دیگران هم بمباران اطلاعاتی می شود و در چنین شرایطی باید نیاز های او را برطرف کنیم. برای همین، در کنار اشکال کلاسیکی مانند کتاب چاپی، رویکردهای دیگر مانند کتاب های صوتی و سایت های اینترنتی ضرورت دارد. و تاکید بر ایجاد اتاق فکر که مدام شرایط را بررسی و نیازها را رصد کند.

برای توضیح بیشتر، در یک تحلیل آسیب شناسانه، به فعالیت های گذشته در عرصه جهانی و کشورهای استقلال یافته مسلمان شوروی سابق، از دو حیث صوری و مادی توجه می کنیم؛ بحث های صوری مانند شیوه های نشر آثار، کیفیت ظاهری آنها، نوع توزیع و حتی سطح بدیعی و ادبی آثار ترجمه شده مهم هستند، اما جنبه مادی قضیه به معنای چیستی مواد ترجمه شده به زبان های مقصد اهمیت مضاعفی دارد. در بخش مادی هم می توان بحث را به دو روش سلبی و ایجابی به معنای نگاه آسیب شناختی نسبت به کارهای انجام یافته و ارائه پیشنهاد ها برای کارهای آینده به پیش برد.

(2)

در این باره، شناخت نقاط ضعف، مهمترین اقدام است و اساسی ترین مسأله هم، عدم انتظام و سیستماتیک نبودن و یا عدم هدف محور بودن آثار است. اگر آثار منتشره را از نظر موضوعی مورد تحلیل قرار دهیم، خواهیم دید که بسیاری از آثار در موضوعات خاص شیعی بوده اند و از موضوعات قرآنی مانند تفسیر و علوم قرآن شناسی و همچنین سیره نبوی و حیات نبی مکرم اسلام که به عنوان موضوع های اساسی اسلام که مورد توجه تمام فرق اسلامی است غفلت زیادی شده که این هم موجبات بهانه جویی و اشکال تراشی دشمنان مبنی بر بی توجهی به قرآن و نیز نبی مکرم اسلام (ص) در نزد شیعه را فراهم می آورد. این در حالی است که ما در چند سال اخیر شاهد نهضت تفسیر قرآن در کشور هستیم و کتاب های فاخری در موضوع سیره و حیات نبوی که در سطح کتاب سال شناخته شده اند، داریم. علاوه بر مسأله پیشین باید به پایین بودن سطح معلومات ارائه شده در آثار اشاره کرد. در حالی که علاقه اعجاب انگیزی را جوامع مسلمان رهایی یافته از اسارت هفتاد ساله کمونیست دارند. اگرچه در اوایل استقلال، با توجه به ابتدایی بودن سطح شناخت مردم نسبت به مسائل اسلامی، ارائه سطح پایینی از معلومات کاری ممدوح و ضروری بود، اما با گذشت زمان، سطح مخاطبان افزایش یافت و این در حالی است که متأسفانه با بررسی کتاب های منتشره به این نتیجه می توان رسید که ما در همان سطح ابتدایی قرار داریم. به طوری که اشاره شد، عدم توجه به فضاهای آکادمیک و محصور کردن تبلیغات حضوری و نشر آثار در سطح عامه مردم، عادت مألوف نهادهای فرهنگی شده است. حتی کتاب های جامعه المصطفی هم با وجود اینکه موضوع این کتاب ها در اکثر موارد قابل توجه و مورد نیاز است، اما سطح ترجمه در سویه علمی آکادمی های جمهوری آذربایجان نیست و توان حضور در چنین جوامعی را ندارد. در بخش ایجابی با توجه به رصدی که در مطبوعات و نوشته های صاحب قلمان جمهوری آذربایجان انجام شده، به نظر می رسد امروزه در سطح اهالی اندیشه و همچنین عموم  جامعه جمهوری آذربایجان موضوعاتی مانند: نظام حقوقی اسلام، قانون جزای اسلام، نظام حقوق زن و کودک در اسلام، سیستم جزای اسلام و اصالت آن در جهان امروز، رابطه اسلام و دموکراسی، رابطه اسلام و سکولاریسم، خشونت و دین، مساله ارتداد، حقوق غیرمتدینین در جامعه دینی، تساهل و تسامح و مسأله مبنایی اسلام به مثابه شریعت و یا دستگاه اخلاقی مهم هستند. 

نکته ای که باید خاطر نشان کرد این است که خوشبختانه با توجه به طرح وسیع این مباحث در سال های پیشین در فضای داخلی، امروزه مشکل عمده ای از نظر تامین محتوا وجود ندارد و صرفا باید به شناسایی منابع مناسب و ترجمه آنها اقدام کرد. وجود مشترکات فرهنگی، دینی و زبانی از جمله زمینه های فعالیت به زبان ترکی آذربایجانی است. علاوه بر آن، موضوع واحد وطن و جنگ با متجاوزان نیز وجود دارد. با توجه به این مسأله مشترک و وجود ژانر ادبیات دفاع مقدس در ایران که موضوع وطن و دفاع از آن را نه فقط یک وظیفه انسانی و شهروندی، بلکه رسالتی الاهی و قدسی می داند که دقیقاً این خلاء در ادبیات جنگی جمهوری آذربایجان وجود دارد. 

از طرف دیگر، با توجه به ادبیات نظم و نثر بعد از انقلاب اسلامی، نوعی درهم تنیدگی مسائل مختلف با عالم قدسی و عُلوی را شاهد هستیم که با درنظرداشت فضای تکراری و کمبود متون در آن سوی ارس، برای مخاطبان جذاب خواهد بود. همچنین در این عرصه باید به ترجمه رمان ها و داستان های تاریخی خصوصا برگرفته از زندگی نبی مکرم اسلام (ص) و نیز مساله عاشورا توجه بیشتری مبذول داشت. ترجمه نمونه اشعار ممتاز شاعران جمهوری آذربایجان در ایران نیز اقدامی پسندیده است تا ضمن ایجاد فضای تعامل طرفینی، جو تدافعی و منفی نگرانه طرف آذری نیز تضعیف شود. همچنین به نظر می آید در کنار برگردان آثار اندیشه ای، برگردان مناسب آثار دست اول شیعه برای جامعه ای که با زبان عربی چندان سر و کاری ندارد در اولویت باشد.

به هر رو در کلیت امر، برای موفقیت در ترجمه و نشر، باید سیستم های ترجمه در سایر کشورها را مطالعه و بررسی کرد و با شناخت نقاط ضعف و قوت آنها به طراحی یک شیوه جامع پرداخت.

محمد صادق امینی

نویسنده خبر

پیشتر وابسته فرهنگی در کشور کنیا، دبیر شورای کتاب و مسئول در امور ترجمه و نشر بین الملل بوده و مقالات و یادداشت هایی از او در زمینه ترجمه و ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ترجمه ترجمه دیپلماسی دیپلماسی ترجمه آذربایجان ترکی زبان ترکی ترکیه ایران و ترکیه ایران و آذربایجان ادبیات فارسی زبان عربی


( ۱۶ )

نظر شما :

محمد ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ | ۱۱:۲۰
فکرمیکنم ایران برای آذربایجان جذابیتی ندارد
خسرو ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ | ۱۲:۴۱
برای تربیت مترجم باید ابتدا -- زبان مقصد ( در اینجا ترکی آذربایجانی ) در چند دانشگاه در حد کارشناسی و دکتری تدریس شود و سپس از بین صدها دانشجو چند نفر مترجم مستعد کشف شده و با ترجمه آثار ادبی دینی و شیعی یا ادبی فارسی به ترکی آذربایجانی ، داد وستد فرهنگی حاصل شود در هر حال ترکی آذربایجانی با الفبا و قواعد رسمی در جمهوری آذربایجان در صد سال گذشته رونق داشته است با قبول واقعیات موجود ، میتوان به روابط بهتر فرهنگی نائل شد
جوادی ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ | ۲۲:۵۸
ایران مرجع است برای آذربایجان