وقتی دشمنان قدیمی اشتراک منافع پیدا می کنند
مقتدی صدر بهترین امید آمریکا
آنکال ووهرا (Anchal Vohra)
دیپلماسی ایرانی: در پیشینه ضدآمریکایی مقتدی صدر تردیدی نیست، اما چه بسا دولت آمریکا بیش از همه از موقعیت تازه صدر به عنوان یک رهبر ملی خرسند باشد. بدیهی است که صدر تنها رهبر سیاسی عراق است که محبوبیت کافی برای پیشبرد تغییرات ضروری در این کشور را دارد، از جمله برچیدن سهمیههای فرقهای برای مناصب سیاسی موسوم به نظام محاصصه و مهار گروه های مسلح تحت حمایت ایران. از این رو، پیروزی صدر با منافع آمریکا سازگاری دارد.
لاهیب هیگل (Lahib Higel)، تحلیلگر ارشد گروه بینالمللی بحران و کارشناس مسائل عراق میگوید: «صدریون اعتراضات اوایل 2020 را بهراه انداختند و مسوول بخشی از خشونت اعمال شده علیه فعالان هستند». به گفته هیگل، به نظر نمیرسد که صدر بتواند دولتی را تشکیل دهد که ائتلاف فتح یا بهطور کلی گروه های مسلح مورد حمایت ایران در آن مشارکت نداشته باشند. «این کار آغازگر منازعه خواهد بود». به گفته هیگل، رقابت بین صدریون و گروه های مسلح تحت حمایت ایران ستیزی بر سر نفوذ است، اما در گذشته هر زمان که ضرورت داشته آنها تنشها را کنار گذاشته و با یکدیگر مشارکت کردهاند. وی می گوید: «در سال 2018، صدر با هادی العامری بر سر تشکیل دولت توافق کرد».
ضیاء الاسدی، یکی از مقامات ارشد پیشین در جنبش سیاسی صدر، میگوید که مقتدی صدر میتواند با حذف تمام جناحهای تحت حمایت ایران – از جمله ائتلاف نیروهای مسلح فتح به رهبری عامری و گروهی از احزاب سیاسی غیرمسلح تحت حمایت ایران به رهبری نوری المالکی – ائتلافی پیروز را تشکیل دهد. به گفته الاسدی «افرادی مانند مالکی که مخالف صدر هستند نمیتوانند جزء متحدین باشند. احتمالا صدریون با بلوک سنی، کردها، نمایندگان مستقل و دیگر احزاب کوچکتر شیعه همسو شوند».
با این حال، چنین ائتلافی هزینه هایی هم دارد. به گفته الاسدی، «سنی ها و کردها باور دارند که نظام محاصصه به آنها قدرت و اختیاراتی میدهد، از این رو رهایی از این نظام به آسانی و فوریت ممکن نیست».
تحلیلگران میگویند که صدریون، به رغم عضویت در چندین دولت در گذشته، کارایی پیشبرد اصلاحات را ندارند و در عوض خودشان متهم به خشونت و فساد بوده اند. به گفته تحلیلگران، صدر یک سیاستگذار کارکشته نیست، بلکه فقط پوپولیستی است که ماسک حمایت از جامعه مدنی را بر چهره دارد.
ایلی ابوعون (Elie Abouaoun)، مدیر برنامههای خاورمیانه و شمال آفریقا در موسسه صلح آمریکا، گفت که صدر نتوانسته خودش را اثبات کند. وی می گوید: «به رغم حضور نسبتا برجسته در هر دو شاخه از تشکیلات دولتی [یعنی تشکیلات قانونگذاری و تشکیلات اجرایی]، جنبش صدر نمیتواند مدعی مالکیت راهکارهای جدی برای اصلاحات باشد. بیشتر کارهایی که او انجام داده در حوزه انتقاد، اعتراض و از این قبیل بوده است». ابوعون میگوید در برخی از موارد، نامزدهایی که خود صدر برای مناصب دولتی معرفی میکرد درگیر رسوایی های مربوط به فساد مالی بودند و در برخی دیگر، این افراد تخلفات موجود را می پذیرفتند و از همان چیزهایی چشم پوشی می کردند که برای به دست آوردنشان به خیابان ها رفته بودند.
به گفته ابوعون، عواملی که در 10 سال گذشته مانع پیشبرد یک برنامهکاری اصلاحاتی از سوی صدر شده است، تغییر نخواهند کرد. وی می گوید: «صدر همچنان به عنوان یک رهبر اپوزیسیون پوپولیست ایفای نقش خواهد کرد و همزمان بخشی از ساختار حکومتی در عراق خواهد بود».
اما برخی از تحلیلگران باور دارند که به رغم پیشینه پرتناقض و ناامیدکننده صدر در پیشبرد اصلاحات، او نماد یک الگوی سیاسی نوین است که میتواند برای عراق و منطقه الهامبخش باشد.
پیروزی صدر نشان میدهد که رهبران گروه های مسلح فرقه ای میتوانند مسیرشان را تغییر دهند و از محبوبیتشان برای ایجاد هماهنگی در جوامعی استفاده کنند که خطوط مذهبی به شدت در آنها شکاف ایجاد کرده است. این رهبران همچینین میتوانند روی مسائل مدنی تاثیرگذار بر زندگی روزانه مردم متمرکز شوند. در نبرد برای تغییر یک نظام سیاسی که دستنشاندگی را ترویج میکند و به وفاداری پاداش میدهد، پیشوایان مذهبی مانند صدر، با طرفداران انبوه، میتوانند نقش مهمی ایفا کنند.
حتی برای ایالات متحده هم، صدر ارائهدهنده فرصتی برای ایجاد ثبات پایدار در کشوری است که نزدیک به دو دهه در باتلاق بیثباتی فرو رفته است. صدر اعلام کرده است که میتواند حضور نیروهای آمریکایی در عراق در نقش مستشاری را بپذیرد و از این رو، راهی برای حفظ آبروی دولت بایدن فراهم کند که قصد خروج اکثریت نیروهای آمریکا از این کشور را دارد.
اسدی میگوید: «دولت پیشین آمریکا گفته بود که از عراق مراقب ایران خواهد بود. اگر دولت تازه آمریکا نیروهایش را از عراق خارج کند و سیاستهایش را در قبال عراق و ایران تغییر دهد، نه ایران و نه حامیانشان هیچ دستاویزی برای تهدید یا حمله به منافع آمریکا در منطقه نخواهند داشت».
مقتدی صدر دستنشانده آمریکا نیست، اما دستنشانده ایران هم نیست. بلندپروازی او برای مهار ایران با تمایل آمریکا و متحدان منطقهایاش همپوشانی دارد.
حتی بسیاری از عراقیها هم میدانند که صدر اکسیری برای حل بحرانهای پرشمار کشور در اختیار ندارد و نه سیاستهای قیمومیتی و نه فساد یک شبه از میان نخواهند رفت. با این حال، صدای قدرتمند صدر همآوا با مطالبات توده ناتوان و مستاصلی است که در پی اصلاح کشورشان و سهیم شدن در منابع غنی آن و برخورداری از شغل، مسکن بهتر و خدمات رفاهی کارآمد هستند.
منبع: فارن پالسی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :