مذاکراتی که در شرایط سخت ریاض آغاز شد
درباره مذاکرات عربستان و ایران در بغداد
نویسنده: نبیل البکیری
دیپلماسی ایرانی: از زمان عقب نشینی آمریکا از افغانستان عرصه منطقهای به صورت مداوم در حال تغییر در سطوح مختلف است. خروج آمریکا از افغانستان مرحله جدیدی را پایه گذاری میکند که در آن نقش و نفوذ آمریکا در خاورمیانه کاهش مییابد.
در پی این تحولات عربستان و ایران به سرعت سر میز مذاکرات محرمانه در بغداد نشستند یعنی جایی که امروز مهمترین دژ نفوذ ایران در جهان عرب به شمار میرود در حالی که قبلا مهمترین پناهنگاه امنیت ملی عربی و مانعی در برابر نفوذ ایران به جهان عرب بود.
این مذاکرات فقط نشانه دست پاچگیای است که در منطقه به وجود آمده است. عربستانیها باور دارند این مذاکرات برای پرهیز از پیامدهای خروج آمریکاست اما برخی آن را اقدامی عجولانه از سوی عربستان میبینند که تنها به نفع ایران است. ایرانی که برای پیروانش این مذاکرات را به عنوان نشانه قدرت خود برای تسلیم عربستان و کشاندش به میز مذاکرات در زمان و مکان مورد نظر خود ترویج میدهد.
تمایل شدید ایران برای این مذاکرات از متغیرهای بسیاری در دو عرصه بین المللی و منطقهای نشات میگیرد که در راس آنها افغانستان قرار دارد که با صعود طالبان به راهبرد ایران ضربه زد و علاوه بر این تحولات اخیر میان ایران و آذربایجان نیز قرار دارد. آذربایجان امروز سرمست از پیروزیاش بر ارمنستان یعنی متحد ایران است. تمام اینها ایران را در موضعی ناخوشایند قرار میدهد.
فراتر این که ناظر عرصه داخلی ایران از میزان اعتراضات داخلی به اوضاع اقتصادی وخیم این کشور خبر دارد و میداند این امر چگونه به عامل دیگری از عوامل عدم ثبات سیاسی و اقتصادی ایران اضافه شده است و چالش بزرگی برای ابراهیم رئیسی خواهد بود پس از اینکه دولت های پیشین نتوانستند از فروپاشی اقتصادی جلوگیری کنند.
عربستان به این مذاکرات از این دید نگاه میکند که میخواهد به عرصه سامان دهد و از پیامدهای خروج آمریکا از منطقه پرهیز کند اما ارزیابی آنها از پیامدهای خروج آمریکا مبالغه آمیز است زیرا خروج آمریکا به نفع یکی از طرف های منطقهای نبوده است. این خروج به نفع تمام کشورهای منطقه است که باید روی خود و توانمندیهایشان حساب کنند به جای اینکه به آمریکا اتکا کنند.
به باور عربستان خروج آمریکا به نفع ایران است اما این ارزیابی نادرست است زیرا خروج آمریکا به ضرر راهبرد ایران است و ضعف امنیت منطقهای این کشور در افغانستان پس از صعود طالبان و در آذربایجان پس از پیروزی حکومت علی اف در قره باغ مشخص شد.
به این ترتیب عربستان در اینجا به ویژه به خاطر پذیریش این مذاکرات بدون هیچ شرطی بسیار به نفع ایران کار کرد. عربستان میتوانست در هرگونه مذاکراتی از این قبیل در وضعیتی قدرتمندانه تری قرار گیرد به ویژه در موضوع یمن که سعودیها در آن تجربه بدی ارائه دادند مخصوصا این که اجازه دادند امارات در این موضوع مداخله کند.
موضوع یمن مهمترین نقطه قوت عربستان در مقابله با نفوذ و گسترش ایران در منطقه بود چرا که عربستان از عوامل قدرت در آن برخورد دار بود اما محاسبات سیاسی محدود و تنگ نظری در این دست پاچگی آنها نقش داشت و در صورتی که به همین سیاست در یمن ادامه دهند احتمالا کاملا آن را از دست بدهند و در آن ببازند. یمن تنها موضوعی است که عربستان از طریق آن میتواند نفوذ ایران را از میان ببرد و توازن را به عرصه منطقه بازگرداند.
تصمیم گیران عربستان تنها با بازتعریف سیاست عربستان در منطقه و سپس عبور از تمام شکست های گذشته، هم در سطح داخلی و هم خارجی، این فرصت را دارند که جایگاه خود را تغییر دهند و توازن را به معادله سیاسی منطقهای بازگردانند و این امر از طریق خوانش دوباره تمام عوامل شکست و عبور سریع از آنها به دور از سیاست سرگردانی و ترسهای واهی امکان پذیر است.
عربستان توانمندیهای زیادی دارد اما فاقد دیدگاه سیاسی رهبردیای است که میتواند به وسیله آن از تمام این شکست ها عبور کند و به سمت آیندهای با مد نظر قرار دادن محاسبات ملی – عربی – اسلامی – جهانی حرکت کند که به کشورهای عربی اعتبار دوباره میبخشد. کشورهایی که به علت سیاست پرنفوذ ایران از هم فروپاشیدهاند.
منبع: العربی الجدید / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :