حقابه ها را دریابیم
ارس، گمشده جنگ قرهباغ
نویسنده: حسین رمادان کارشناس سیاسی
دیپلماسی ایرانی: مرزهای شمال غربی کشورمان در همسایگی با آذربایجان، ارمنستان و ترکیه از کمچالشترین مرزهای کشورمان بوده است. تغییرات بنیادینی چون فروپاشی شوروی نه تنها نظام انقلابی را با مشکل مواجه نساخت، بلکه مزیتهای راهبردی نیز برای کشورمان به همراه آورد. ماحصل این مزیت را میتوان در ورود عبارت «منطقه قفقاز» به ادبیات نخبگان سیاسی کشورمان جستجو کرد. مزیتی که با پرهیز از نگاه امنیتی، به فرصت و دریچهای برای تعاملات فرهنگی و اقتصادی تبدیل شد. متاثر از این نگاه، بحرانها و چالشهای امنیتی و نظامی این منطقه در سه دهه اخیر توان زیادی از جمهوری اسلامی ایران نگرفته و مسائل دو و یا چندجانبه با هزینههای به مراتب کمتری در قیاس با سایر بازیگران محیط پیرامونی مدیریت شد.
اما با گذار از این مرور کوتاه تاریخی، به نظر می رسد با وقوع جنگ دوم قرهباغ، منطقه قفقاز به آرامی به سمت تجربه گفتمان و نگاه جدیدی متمایل میشود که مهترین مشخصه آن میتواند ارتقاء مباحث سیاسی و امنیتی باشد که نشانههای اولیه آن در تحلیلهای داخلی و خارجی بروز و ظهور یافته است. البته رفتار بازیگران این منطقه از تمایل آنها به تفوق همکاریهای اقتصادی و شکل گیری سازوکارهای جدید برای همکاری حکایت دارد.
اما جدای از مسائل سیاسی، امنیتی و اقتصادی، برخی تحولات جغرافیایی و زیست محیطی نیز میتواند چشمانداز تحولات در مرزهای شمال غربی را نیازمند مداقه بیشتری کند. یکی از این موضوعات که نباید در دل مسئله قرهباغ مورد فراموشی واقع شود، «رود ارس» شاهرگ حیاتی منطقه شمال غرب کشورمان است. ارس که با همین نام نیز در کشورهای همجوار شناخته میشود، از دامنه شمالی کوههای بینگول داغ استان ارزروم ترکیه سرچشمه گرفته و پس از طی مسافتی طولانی با پیوستن رود «آخوریان» به آن، مرز مشترک میان ترکیه و ارمنستان را تا آذربایجان (نخجوان) ترسیم میکند. سپس در شمال شرقی روستای «دیمقشلاق» وارد مرز ایران میشود و در مرز ایران با ارمنستان و آذربایجان امتداد مییابد. سپس در منتهیالیه شمالی منطقه مغان وارد جمهوری آذربایجان می شود و در نهایت در پیوند با رود «کورا» به دریای خزر میریزد. بنابر آمارها حجم متوسط سالیانه آب جاری رودخانه ارس در سی سال گذشته، ۱۰.۵ میلیارد متر مکعب است (بنا به آمار منابع پژوهشی ترکیه ۱۳ میلیارد متر مکعب) که از این مقدار ۴ میلیارد متر مکعب از ترکیه، ۲ میلیارد متر مکعب از ارمنستان، ۲ میلیارد متر مکعب از جمهوری آذربایجان و ۲.۵ میلیارد متر مکعب از ایران سرچشمه میگیرد.
هر یک از کشورهای این حوضه آبی، سدهای کوچک و بزرگی را در مسیر این رود احداث کردهاند که از مهمترین آنها میتوان به سد آخوریان (مشترک میان ارمنستان وترکیه)، سدهای ارس و خداآفرین (مشترک میان جمهوری اسلامی ایران و آذربایجان) اشاره کرد. هرچند این سدها نیز نگرانیهایی را برای دوستداران محیط زیست و ارس به وجود آوردند اما به واسطه نقش آنها در کنترل سیلابها، حیات تاریخی این رود را مورد تهدید قرار ندادند. اما آنچه میتواند شرایط را برای رود ارس در آینده به مخاطره اندازند، تغییر وضعیت در سرچشمههای این رود است که عمدتاً در مناطق شرقی ترکیه قرار دارد. از قضا در این رابطه نیز دولت ترکیه چند سالی است در راستای طرح «پروژه شرقی آناتولی» موسوم به «داپ» در زبان ترکی استانبولیDoğu Anadolu Projesi) ) به جلوگیری و خروج آب از این کشور با احداث سدهای بزرگ در سر چشمه های رود ارس اقدام کرده است. پروژه جنوب شرقی آناتولی نیز در کشورمان به نام طرح گاپ شناخته میشود که عمدتا سدسازی بر سرشاخه های دجله و فرات است. از جمله این سدها، سد کاراکورت در استان قارص است که با ارتفاع بیش از ۱۴۰ متر و حجم مخزن ۵۹۰ میلیون متر مکعب در اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی آبگیری شده و دیگری سد سویلمز که به عنوان یکی از ۴۰۰ طرح داپ، در سال 2022 به بهرهبرداری میرسد ظرفیت ذخیره سازی بیش از یک میلیارد متر مکعب آب را داراست. هر یک از این سدها می توانند سالانه میلیون ها متر مکعب آب را از رود ارس ساخت منتزع ساخته و جریان این رود را در پایین دست با مخاطره مواجه کنند. دولت ترکیه متاثر از استراتژی آبی خود مدعی است احداث سد در بالادست حق حاکمیتی دولت ترکی است و این کشور عضو کنوانسیونهای بینالمللی از جمله کنوانسیون 1997 سازمان ملل در خصوص بهرهبرداری از آبهای مشترک نیست و هیچگونه تعهد بینالمللی در این رابطه ندارد. ضمن اینکه از نظر دولت ترکیه احداث این سدها برای بهرهبرداری از نیروگاههای برق آبی بوده و آب مجدد به این رودخانه باز میگردد لیکن تجربه هر سدسازی و واقعیتهای میدانی از کاهش قابل ملاحظه آب در پایین دست نشان دارد.
علاوه بر ترکیه یکی دیگر از کشورهای حوضه آبریز ارس یعنی ارمنستان نیز در سرشاخههای رود ارس دو سد با ظرفیت بیش از 250 میلیون متر مکعب و 9 سد کوچک (5 تا 100 میلیون متر مکعب) احداث کرده است. آنچه اقدامات ترکیه در حوزه ارس را بیش از ارمنستان برجسته میسازد حجم بالای ذخیره سدها و سیاست نیمه رسمی این کشور در بهرهبرداری از منابع آبی مشترک با کشورهای همسایه متأثر از نگرشهای استراتژیک نهفته است. برخی کارشناسان معتقدند این نحوه سیاستگذاری برای کنترل آب، میتواند به دلیل نادیده انگاشتن مولفههای اجتماعی -مذهبی و جغرافیای تاریخی ارس نتایج مورد نظر را برای دولت ترکیه به همراه نداشته باشد. اشتیاق دولتمردان ترکیه به شکلگیری همکاریهای اقتصادی در منطقه اوراسیا باید بر بسترهای تاریخی و جغرافیایی این منطقه و به دور از تناقضهای راهبردی استوار باشد.
در پایان سخن یادآور میشوم هرچند، اردوغان در مراسم رژه پیروزی ارتش جمهوری آذربایجان در جنگ قره باغ، جدایی دو سوی ارس با سنگ و آهن را مورد اعتراض شاعرانه خود قرار داد اما واقعیت (جدا از نیت نقل کننده) آن است که این ندا باید به سنگ و آهنی روا داشته شود که در سدهای بالادست، اساس و حیات تاریخی این رود را با خطر مواجه ساخته است. باید در آینده ببینیم آیا نقش آفرینی ترکیه در قرهباغ و یاری به جمهوری آذربایجان که بر پایه تفاسیر ملیگرایانه و پیوندهای قومی و زبانی بوده است، این بار در حقآبه مردمان دو سوی ارس نیز خود را نشان خواهد داد و یا همچون تجربه سوریه و عراق (دجله و فرات) در قلب بحرانهای نظامی و امنیتی، مباحث زیست محیطی به حاشیه رفته و آبگیری از آب گل آلود صورتی حقیقی به خود میگیرد.
نظر شما :