تبیین سیاست خارجی برلین در سال ۲۰۲۰
چرا آلمان موضع ضدایرانی گرفت؟!+دانلود کتاب
دیپلماسی ایرانی: اخیرا در پی اظهارات وزیر خارجه آلمان هایکو ماس، مبنی بر تحمیل تعهدات موشکی و منطقهای به ایران، علاوه بر توافق هستهای، در ذهن بسیاری از افراد این پرسش به وجود آمده که هدف آلمان از طرح این مواضع بلندپروازانه چیست و این کشور در دوران گذار به نظم جدید در پی چه اهدافی است؟
این گزارش که توسط نهاد کنفرانس امنیتی مونیخ (مهمترین نهاد فرادولتی آلمان در سیاست خارجی و امنیتی) در ماه اکتبر ۲۰۲۰ منتشر شده است و ادراک یا چشم اندازهای مقامات آلمان و کارشناسان نزدیک به آنها را بازتاب می دهد، می تواند به سوالات مطرح شده پاسخ دهد.
در اینجا خلاصه ای از این گزارش را ارائه می دهیم و در ذیل آن می توانید متن کامل و اصلی آن را ببینید:
۳۰ سال پس از اتحاد آلمان، جمهوری فدرال با چالش های عظیمی روبه رو است. امنیت اروپا تهدید می شود، دموکراسی های اروپا در حالت دفاعی قرار دارند. نسخه ویژه گزارش امنیتی مونیخ "Zeitenwende | Wendezeiten" به معنی نقطه عطف مروری دارد بر وضعیت سیاست خارجی و امنیتی آلمان شش سال پس از اجماع مونیخ.
در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال ۲۰۱۴، رئیس جمهوری وقت فدرال، یوآخیم گائوک، وزیر امور خارجه وقت آلمان فدرال، فرانک والتر اشتاین مایر که در حال حاضر رئیس جمهوری این کشور است و وزیر دفاع فدرال وقت، اورزولا فون در لاین و رئیس فعلی کمیسیون اتحادیه اروپا، پیامی را بیان کردند که بعداً "اجماع مونیخ" نامیده شد، مضمون این پیام این است: آلمان آماده پذیرش مسئولیت بیشتر در امور بین الملل است و می خواهد با چالش های سیاست های امنیتی "سریعتر، قاطع تر و به طور اساسی تر" مقابله کند.
شش سال بعد، ما خود را در یک نقطه عطف، چرخشی در سیاست جهانی می یابیم که تقریباً هر قطعیت اساسی از منظر سیاست خارجی آلمان در آن در حال حل شدن است. از ویژگی های محیط جدید می توان به تضعیف نظم بین المللی ساخته شده طی دهه های قبل به رهبری ایالات متحده امریکا و ظهور چین و بازگشت به سیاست قدرت یا زورمدارانه اشاره کرد. چینی که حکومت کمونیستی دارد و از هنجارهای بین المللی سرپیچی می کند. علاوه بر این، تغییرات اقلیمی و انتقال سریع فناوری را نیز شاهدیم که عواقب جدی در پی دارد.
این تغییر و تحولات با تغییر جهت تدریجی ایالات متحده که به قبل از سال ۲۰۱۶ برمی گردد و صرفا محدود به دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ نیست، تشدید می شود. در حال حاضر موقعیت نسبی قدرت واشنگتن ضعیف شده است. اکنون ایالات متحده، هم کمتر قادر به تضمین نظم بین المللی است و هم تمایل کمتری برای کمک های بیش از حد متناسب دارد. در دوران رئیس جمهور ترامپ، وی و تیمش دیگر حفظ نظم مبتنی بر قانون و نهادهای آن را به عنوان یک اولویت نمی بینند. آلمان که بیش از سایر کشورها تحت نظم کشورهای تحت سلطه آمریکا مستقر شده است، بیش از همه نیز تحت تأثیر فرسایش نظم بین المللی لیبرال قرار دارد، بنابراین ناگزیر است که در سیاست های بین المللی اش و در عرصه سیاست خارجی اش تجدید نظر کند و لباس تازه ای به تن کند و در قامت جدیدی ظاهر شود تا منافع خورد و کلانش تامین شوند. یکی از این موضوعات پرونده مهم و حساس ایران است که با امضای توافق برجام میان ایران و 1+5 در سال 2015 که آلمان نیز جزئی از آن بود به نماد دیپلماسی چند جانبه گرایی تبدیل شد. توافقی که با خروج یکجانبه ایالات متحده نه تنها به منافع ایران بلکه به منافع کلان سیاسی و امنیتی جامعه بین الملل از جمله اتحادیه اروپا نیز ضربه وارد کرد./مطالعات آلمان
نظر شما :