مسیرهایی که باید ترمیم شوند
لزوم بازنگری در راهبرد فرا آتلانتیک بر سر ایران
نویسندگان: الی گرانمایه، تحلیلگر ارشد و قائم مقام برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده "شورای روابط خارجی اروپا"
باربارا اسلاوین مدیربرنامه "آینده ایران" در شورای آتلانتیک
سهیل شاه پژوهشگر شبکه رهبری اروپایی
دیپلماسی ایرانی: در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر، بحران های بین المللی از جمله بر سر برنامه هسته ای در حال گسترش ایران عمیق تر شده است. کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ نه تنها موجب شد که تهران از تعهدات خود بر اساس توافق هسته ای پا پس بکشد، بلکه شکاف های شدید فراآتلانتیک را هم در پی داشته است. با چشم انداز روی کار آمدن یک دولت جدید در آمریکا، به سیاست جدیدی در برابر ایران نیاز است که آمریکا را بار دیگر به نزدیک ترین متحدان سنتی خود در اروپا پیوند دهد .
بی تردید رییس جمهوری منتخب، جوزف آر بایدن جونیور، مسایل دیگری، به ویژه فاجعه های انسانی و اقتصادی ناشی از همه گیری کوید-19 را در اولویت قرار خواهد داد. با این حال، یکی از وعده های بزرگ در جریان مبارزات انتخاباتی ترمیم روابط با متحدان آمریکا و تعهد دیگربار آمریکا به توافق های چند جانبه بود. بایدن وعده داده که در صورت همکاری کامل ایران با توافق هسته ای سال 2015، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به این توافق بازگردد. در واقع در پلاتفرم سال 2020 حزب دموکرات بر نیاز "فوری" به پایبندی ایران و آمریکا به توافق و همکاری برای هموار کردن راه دیپلماسی تاکید شده است .
در حالی که دولت بایدن تا پس از روز تحلیف، بیستم ژانویه 2020، نمی تواند این گام را بردارد، اما دولت های اروپایی و ایران می توانند بررسی بازگشت عملی به اجرای کامل برجام را آغاز کنند. این تلاش آسانی نخواهد بود. دولت های اروپایی باید کار سخت حفظ برجام را تا ماه ژانویه ادامه دهند. دولت ترامپ در مدت زمان باقی مانده از دوره ریاست جمهوری خود – به احتمال زیاد سیاست فشار حداکثری را – چه بسا از طریق نظامی – دو برابر خواهد کرد تا مسیر آتی دیپلماسی با تهران را دشوارتر کند. بایدن به محض آغاز ریاست جمهوری، برای بازگشت مجدد به برجام، احتمالا با مخالفت اسرائیل و عربستان سعودی و رقبای سیاسی داخلی روبه رو خواهد شد. با توجه به این واقعیت ها، متحدان اروپایی که از زمان توقف مشارکت آمریکا در برجام در ماه مه 2018 برای حفظ دیپلماسی هسته ای با ایران تلاش کرده اند، می توانند نقش ارتباطی مهمی ایفا کنند.
هنگامی که آمریکا به طور یک جانبه برجام را ترک کرد، راه گفت وگوی مستقیم با ایران از طریق کمیسیون مشترک این توافق، که ریاست آن را نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی بر عهده دارد، از دست داد. بریتانیا، فرانسه و آلمان – گروه موسوم بهE3 - کرسی های کمیسیون و همچنین پیوندهای دیپلماتیک با ایران را حفظ کردند و با وجود گام هائی که دولت ترامپ برداشت و اقدام های متقابل ایران، به دنبال حفظ برجام بودند. با برگزاری انتخابات آمریکا، اکنون سه کشور اروپاییE3 در موقعیتی قرار دارند که همراه با اتحادیه اروپا، بار دیگر خلاء حاضر را پر کنند. تاریخ نشان داده که هر گاه آمریکا و اروپا سیاستشان را در مورد ایران هماهنگ کرده اند، پیشرفت واقعی قابل دسترس تر بوده است.
در طول چند ماه گذشته گروهی از تحلیلگران، از جمله از شورای آتلانتیک، شبکه رهبری اروپا (ELN)، شورای روابط خارجی اروپا (ECFR)، چارچوب فراآتلانتیکی جدیدی را پیشنهاد کرده اند که نگرانی ها در مورد چگونگی گره گشایی از برجام و دیگر منابع بی ثباتی منطقه ای و نیز رفاه مردم عادی خاورمیانه را در نظر می گیرد. با توجه به غلیان سیاست در هر دو کشور ایران و آمریکا به دلیل انتخابات – ایرانی ها در ماه ژوئن 2021 رئیس جمهوری جدید انتخاب می کنند – و درگیری رهبران با پیامدهای کوید-19 – هدف از این توصیه ها پرتو افکندن بر نقشی است که اروپا می تواند در کمک به حفظ برجام، ترویج صلح و توسعه منطقه ای و تقویت تماس های رودر رو و مردمی با ایران ایفا کند. مجموعه این ها، یک دستور کار دیپلماتیک فراآتلانتیکی است که از طریق آن آمریکا و متحدان اروپایی اش می توانند پرونده هسته ای را تثبیت کنند و سپس با تکیه بر شتاب دیپلماتیک ناشی از آن، به نگرانی های دیگر در مورد ایران بپردازند.
برجام در تنگنای سختی قرار دارد. دولت ترامپ به شدت به دنبال از بین بردن این توافق بوده است. در نتیجه تقریباً تمام مزایای اقتصادی این توافق برای ایران موجودیت خود را از دست داده است. تهران به مدت یک سال پس از خروج آمریکا از برجام به آن پایبند ماند – بعضا برای این که تاثیر تحریم های ایالات متحده را ارزیابی کند و ببیند آیا طرف های دیگر برجام قادر به پر کردن خلاء ایجاد شده هستند یا نه. حرکت دولت ترامپ در ماه مه سال 2019 در اعمال قطع کامل صادرات نفت ایران، در واقع یک تیر خلاص بود. در واکنش به این کار ایران نیز به تناوب اجرای برجام را کاهش داد.
به طور کلی، توافق برجام در حال حاضر از بسیاری جهات بیشتر به یک مرده متحرک تبدیل شده است که به سختی و تلو تلو خوران پیش می رود. ایران موجودی اورانیوم غنی شده با درجه خلوص پائین خود را بیش از ده برابر کرده، سانتریفیوژها و ظرفیت کلی غنی سازی اورانیوم را افزایش داده، و گام هایی برداشته که به منافع آمریکا و اروپا در خاورمیانه آسیب وارد کرده است. این رویکرد؛ کم – در مقابل – کم بعضا برای سوق دادن اروپایی ها به فراهم کردن مزایای اقتصادی بیشتر بود. با این حال، اجزای کلیدی این توافق، از جمله دسترسی قابل توجه و نظارت بی سابقه آژانس بین المللی انرژی اتمی به تاسیسات هسته ای ایران، هنوز پا برجاست. گذشته از این، ایران اظهار داشته است که اقدامات هسته ای انجام شده، در صورت دریافت سود اقتصادی که بر اساس برجام وعده آن داده شده بود، می تواند معکوس شود. ایران بارها خواستار بازگشت آمریکا به این توافق شده و مقامات ایرانی به طور خصوصی اذعان دارند که کاهش تحریم های آمریکا بهترین راه حصول اطمینان از این است که ایران خودش به همکاری کامل بازگردد .
به دنبال اعلام ایران در ژانویه ۲۰۲۰ مبنی بر این که از این پس به محدودیت های برجام پایبند نیست،E3 به سازوکار حل و فصل اختلافاتDRM۵ استناد کرد. این کار در وهله اول وسیله ای برای خرید وقت و ایجاد فضای سیاسی برای توجیه ادامه دیپلماسی برای حفظ برجام بود. همچنین علیه راهبرد اخیر دولت ترامپ برای اعمال "مکانیسم ماشه" تحریم های سازمان ملل متحد علیه ایران، موضع گرفت و در ماه اوت از تایید قطعنامه دیگر شورای امنیت سازمان ملل متحد – مورد حمایت آمریکا – که به طور نامحدود تحریم تسلیحاتی متعارف بر ایران را تمدید می کرد، خودداری کرد. همچنین، هر چند با موفقیت محدود، درصدد برآمد تا در برابر تحریم های ثانویه آمریکا دست کم از تجارت بشردوستانه با ایران از طریق استفاده از ساز و کار مالی اینستکس INSTEX تعداد کمی از معاملات را به طور کامل به انجام رساند. با توجه به این وضعیت، برای حفظ برجام و بازگرداندن ایران و ایالات متحده به پایبندی کامل، به اقدام فوری اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی EU/E3 نیاز است.
اولین کار اروپا زنده نگه داشتن برجام طی دوره انتقال سیاسی در آمریکاست . باید روندی را در داخل کمیسیون مشترک، در بهترین حالت در سطح وزرای امور خارجه، آغاز کند تا چگونگی بهترین مسیر ترمیم توافق را بررسی کند. هدف از این گفت وگوها شناسایی پارامترهای یک معامله موقت است که برای ایران و دولت بایدن اندکی پس از شروع به کار دولت جدید آمریکا قابل پذیرش باشد. در طول مرحله گذار در ایالات متحده،E3 می تواند آنچه را که ایران برای توقف کامل فعالیت های هسته ای فراتر از برجام نیاز دارد، تشریح کند. این موضوع به احتمال زیاد به شدت با بسته نجات از تحریم از سوی دولت بایدن گره خورده است.
پس از روز تحلیف در ایالات متحده، نمایندگان EU/E3 باید به طور مشترک به واشنگتن سفر کنند تا موافقت آمریکا را برای توافق موقتی که گام های آمریکا و ایران را هماهنگ می کند، تأمین کنند. تا زمانی که این معامله حاصل می شود، دولت بایدن همچنین می تواند به طور رسمی قصد خود را برای ورود مجدد به برجام به کمیسیون مشترک ارائه کند.
ارزیابی ایران این ست که هنوز کاملا به برجام پایبند است. تفسیر ایران از پاراگراف های ۲۶ و ۳۶ توافق این است که ایران می تواند در مقابل اعمال دوباره تحریم های آمریکا اجرای توافق را کاهش دهد. هنگامی که خطر گسترش برنامه هسته ای ایران قابل کنترل شد،EU/E3 باید به سرعت با تهران و واشنگتن بر سر یک جدول زمانی کار کنند تا ایران تغییرات عملیاتی انجام شده در برنامه هسته ای خود را معکوس کند و به محدوده برجام بازگردد، و آمریکا تعهد خود را برای لغو تحریم ها هماهنگ کند. اروپایی ها باید به دنبال روشنگری در مورد طرح های آمریکا برای رفع تحریم ها باشند، از جمله در مورد مشکلات بالقوه ای که در زمان دولت ترامپ زیر نظر مقام های ضد تروریسم آمریکا بر ایران اعمال شد . باید هر دو طرف را تحت فشار قرار دهد تا موافقت کنند که پیش از انتخابات ایران به همکاری کامل برسند، زیرا در اواسط ژوئن 2021 انتخابات ایران برگزار می شود و پس از آن فضای سیاسی برای حرکت در تهران، دست کم تا شروع کار دولت جدید، به شدت محدود می شود. زمان بندی اواسط ماه ژوئن همچنین مصادف خواهد بود با دومین گزارش سه ماهه سال 2021 آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره اجرای برجام و جلسه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی.
مانند سال 2016، بسیار محتمل است که بانک های جهانی، حتی اگر تحریم های آمریکا کاهش پیدا کند، درباره تجارت با ایران محتاط باقی بمانند . و ایالات متحده باید کارگروه تحریم های کمیسیون مشترک، برجام را احیا کنند و با هماهنگی وزارت امور خارجه و خزانه داری آمریکا و بانک های اروپایی، یک طرح گسترده ارائه دهند که نگرانی های مربوط به وضعیت تحریم ها و اجرای تحریم های آمریکا را کاهش دهند. البته دولت های آمریکا و اروپا نمی توانند شرکت های خصوصی را مجبور به بازگشت به بازار ایران کنند، اما می توانند اعتبارات سرمایه گذاری و صادرات و کمک های توسعه ای فراهم کنند. کمک های توسعه ای باید در جهت تقویت بخش خصوصی ایران و افزایش شفافیت موسسات مالی ایران از طریق پیوند دادن چنین حمایتی به پیشرفت ایران در زمینه برآورده کردن یا پاسخگوئی ایران به الزامات کارگروه ویژه اقدام مالیFATF باشد.
یکی از دغدغه های اصلی در پس زمینه این مذاکرات سطح بالا، این است که ایالات متحده چگونه کاهش تحریم ها را همراه با گام های ایران برای معکوس کردن گسترش هسته ای خود هماهنگ کند. کشورهای اروپایی می توانند با ایران در زمینه اعتماد سازی کار کنند. به عنوان مثال دولت های اروپایی که در اینستکس ذینفع هستند باید رهبری آن کشورها را تشویق کنند تا برای کمک رسانی به واردکنندگان آسیب دیده از تحریم ها دیدارهای بیشتری از تهران داشته باشند. این امر به اروپایی ها کمک خواهد کرد تا ارزیابی کنند که چگونه می توان تجارت بشردوستانه را، به ویژه با توجه به مهار شیوع کوید-19 در ایران، بهبود بخشید. دولت بایدن باید به تسهیل چنین فعالیت هایی کمک کند و دامنه تجارت بشردوستانه را تحت هدایت دفتر کنترل دارایی های خارجیOFAC گسترش دهد.
به علاوه، تشویق "ابزار همسایگی، توسعه و همکاری های بین المللی" پیشنهاد شده بر اساس چارچوب مالی چند ساله اتحادیه اروپا 2021 – 2027 و تامین مالی پروژه های مشترک در ایران برای اتحادیه اروپا هم مفید خواهد بود. این امر کمک های فنی اروپا در بخش هایی مانند کشاورزی را تسهیل می کند. دولت های اروپایی و آمریکا نیز باید برای تسهیل کمک های کوید-19 به ایران از موسسات وام دهی جهانی مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول بیشتر تلاش کنند. اروپا به نوبه خود می تواند چنین وام هایی را از طریق اینستکس ارائه کند، که دست کم به تصویب ضمنی ایالات متحده نیاز دارد.
در پی این تشدید نظامی، هدف اصلی دیپلماسی منطقه ای آمریکا و اروپا باید دستیابی به یک دوره آرامش پایدار در خاورمیانه باشد. این امر از نیاز ایران و همسایگانش به ادامه ساخت زرادخانه های متعارف در زمان پایین بودن قیمت نفت و رکود اقتصادی ناشی از همه گیری کوید-19 خواهد کاست. گذشته از این، نشانه هایی وجود دارد که بازیگران منطقه ای عرب ممکن است به آرامی در حال آماده شدن برای کاهش تنش با ایران باشند، حتی در همان زمانی که بعضی از آنها روابط نزدیک تری با اسرائیل ایجاد می کنند.
با این که دشمنی شدید ایران و عربستان سعودی و همچنین شکاف بین عربستان سعودی و قطر پیشرفت در زمینه همگامی های منطقه ای را دشوار کرده، در پایتخت های عربی احساس رو به رشدی وجود دارد که دولت ترامپ ممکن است کارت فشار حداکثری علیه ایران را با هزینه های مستقیم برای جهان عرب بیش از حد بازی کرده باشد. این نکته به نحو فزاینده ای با این برداشت نیز عجین شده که نمی توان به آمریکا به عنوان ضامن امنیتی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس اعتماد کرد – ترسی که با ناموفق بودن آمریکا در حفاظت از تانکرهای اماراتی و زیرساخت های نفتی عربستان سعودی در برابر حملات در سال 2019 تشدید شد. در پی این حوادث، امارات متحده عربی خود ابتکار حرکت دیپلماتیک با ایران را به دست گرفت تا جلو آسیب های بیشتر را بگیرد. این وضعیت زمینه مناسبی برای آمریکا و اروپا فراهم می کند تا مناسبات دیپلماتیک با بازیگران منطقه ای را تقویت کرده و بدین وسیله راهی برای امنیتی پایدارتر و پویا در برابر ایران پیدا کنند .
بر اساس جمع بندی شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا در ژانویه ۲۰۲۰، که در آن به نماینده عالی سیاست خارجی ماموریت داده شد تا تنش زدایی منطقه ای را دنبال کند، اتحادیه اروپا باید فرستاده ویژه ای را تعیین کند تا در همکاری با ایران، عراق، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس وهمچنین سازمان ملل متحد، روی مسیرهای دیپلماتیک برای کاهش تنش ها در خاورمیانه کار کند. در حال حاضر تعدادی پیشنهاد در مورد گفتمان امنیتی منطقه ای وجود دارد. به عنوان مثال اتحادیه اروپا و E3 می توانستند از دبیرکل سازمان ملل متحد و پنج عضو دائمی شورای امنیت در راه اندازی فرایندی بر اساس بند هشت قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد حمایت کنند که به جنگ ایران و عراق - 19801988 پایان داد و ایران در ابتکار صلح هرمز HOPE در سال 2019 به آن استناد کرده است.
علاوه بر این، اروپا می تواند سه مسیر موجود گفت وگو بین ایران و عربستان سعودی – به ترتیب به رهبری عمان، کویت و امارات متحده عربی – را تقویت کند. از همه مهمتر، اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی باید از آمریکا بخواهند که به این حرکت ها چراغ سبز نشان دهد و شرکای سنتی منطقه ای خود را تحت فشار قرار دهد تا با این روند به طور سازنده درگیر شوند. نگرانی های اسرائیل، ترکیه و دیگر طرف های ذینفع نیز می تواند زیر چتر سازمان ملل یا P5 پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد مورد رسیدگی قرار گیرد.
حوزه دریایی نیز یکی از حوزه های شدیدا مورد نیاز برای اعتمادسازی منطقه ای است. یک راه دستیابی به این امر تدوین منشوری برای خلیج فارس بر اساس کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد اصول قانون دریاها UNCLOS است . این منشور می تواند شامل مسائلی چون هشدار زود هنگام، اطلاع رسانی در مورد رزمایش ها، و مدیریت بحران حوادث هسته ای باشد. دولت های مشارکت کننده در ماموریت اروپایی آگاهی دریایی در تنگه هرمزEMASoH ، که در واکنش به تحرکات نظامی در منطقه از سوی فرانسه راه اندازی شد، باید مسیر سیاسی این تلاش را برای نزدیک کردن ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس جهت گفت وگو در مورد نگرانی های مشترک در امنیت دریایی دو چندان کنند.
اروپا همراه با ایالات متحده باید در مقابل نقش منفی موشک های توپخانه، موشک های بالستیک، موشک های کروز، هواپیماهای ضربتی و هواپیماهای بدون سرنشین مسلح و با هدف تشکیل مجموعه ای از اقدامات اعتماد سازی چند جانبه مانند هشدار پیشرفته آزمایش های موشکی و محدودیت های احتمالی بر روی برد و نوع موشک های بالستیک، روند مشورت با کشورهای منطقه را آغاز کند. یازده کشور منطقه دارای موشک های دوربرد هستند. اگر اروپا و آمریکا، بدون بحث گسترده تر در مورد توازن قدرت نظامی منطقه ای، تنها بر توانایی های موشکی ایران تمرکز کنند، این تلاش ها به احتمال زیاد پیشرفت چندانی نخواهد داشت.
اروپا و ایالات متحده باید اقدام های اعتمادسازی برای کاهش تنش ها و حمایت بیشتر از توافقی با میانجیگری سازمان ملل متحد در یمن را تشویق کنند. کاهش خشونت در یمن می تواند به بهبود روابط عربستان سعودی و ایران کمک کند.
یکی دیگر از پیامدهای دردناک لغو برجام، روابط مردم با مردم و حمایت از جامعه مدنی در داخل ایران بوده است. این موضوع به ویژه در مورد آمریکا و ایران صدق می کند: دولت ترامپ از طریق ممنوعیت های سفر و سیاست های تحریمی خود، تعدادی از برنامه های مبادله ای مفید را متوقف کرد، از جمله برنامه مشارکت هزار و پانصد دانشمند آمریکایی و ایرانی از صد و بیست نهاد در بیش از سی کارگاه کاری طی سال های 2010 تا 2016 تماس های میان آمریکایی های ایرانی و نزدیکان آنها در ایران نیز مختل شده است.
در حالی که اروپا برنامه های کمکی خود را با ایران دارد، اما این برنامه ها در سال های اخیر با توجه به حساسیت نسبت به تحریم های آمریکا و وضعیت حقوق بشر در داخل ایران به شدت کاهش یافته است. حمایت از جامعه مدنی و ارتباط های مردم با مردم به عنوان بخشی از همکاری های تجدید شده فراآتلانتیکی در زمینه سیاستگذاری در قبال ایران باید حمایت مالی و سیاسی بیشتری دریافت کند.
دولت های اروپایی باید برای آزادی متقابل بازداشت شدگان بیشتری از سوی ایران و کشورهای غربی فشار وارد کنند. تعدادی از اروپایی ها و آمریکایی ها (در بسیاری موارد اتباع دوگانه) به اتهام جاسوسی در ایران محبوس اند، و در همان حال اتباع ایران نیز به دلیل نقض تحریم های یک جانبه ایالات متحده، در آمریکا و کشورهای متحد آمریکا زندانی هستند. آزادی متقابل چنین بازداشت شدگانی اعتماد ایجاد می کند و از سرگیری مبادلات گسترده تر را تسهیل خواهد کرد. اروپا باید تمرکز خود را بر حقوق بشر به طور عام ادامه دهد و با سازمان ملل متحد و سازمان های غیردولتی بین المللی همکاری کند تا ایران را برای باز کردن فضا برای ابراز صلح آمیز دیدگاه ها و فعالیت های اجتماعی تحت فشار قرار دهد.
دولت های اروپایی باید از احیای "مسیر 1.5 " گفتمان مقام ها و کارشناسان اروپایی و ایرانی و همچنین نمایندگان غیردولتی آمریکا برای زنده کردن گفت وگوهایی که به علت پاندمی کرونا قطع شده، حمایت کنند. در جریان انتقال قدرت، پیش از مراسم تحلیف ریاست جمهوری آمریکا، محدوده ای برای افزایش بحث های سیاست-محور مسیر 1.5 می تواند وجود داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که رفع تحریم ها به شیوه ای دنبال می شود که برای اقتصاد ایران مناسب باشد.
دولت های اروپایی که در اواخر ماه نوامبر در نشست های گروه ۲۰ در ریاض شرکت می کنند، باید فعالانه عربستان سعودی را تشویق کنند که به عنوان نمادی از دیپلماسی منطقه ای ایران را دعوت کند، به ویژه که بخش عمده ای از تمرکز بر بهبود وضعیت کوید-19 خواهد بود .
دولت های اتحادیه اروپا و اروپا و گروه های جامعه مدنی نیز باید راه هایی برای تعامل با نسل بعدی سیاستگذاران در ایران و ذهن های علمی/فنی بیابند و بستری برای گفت وگوهای همتا با همتا فراهم کنند تا آنها بتوانند با همتایان خود در نهادهای دانشگاهی اروپا و آمریکا در تماس باشند. این امر می تواند بر نگرانی های متقابل مانند همکاری برای مبارزه با کوید-19 و تغییرات آب و هوایی تمرکز داشته باشد. ایران در زمینه انرژی تجدیدپذیر به حمایت نیاز دارد و می تواند دربیست و ششمین کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحدCOP 26 که در نوامبر 2021 در گلاسکو برگزار می شود شرکت کند.
چهل و یک سال پس از انقلاب، جمهوری اسلامی ایران همچنان از آمریکا دور مانده و روابط پیچیده ای با بسیاری از متحدان آمریکا دارد. اروپا و ایران مشکلات خود را داشته اند اما تا حد زیادی توانسته اند روابط دیپلماتیک را حفظ کنند. کشورهای اروپایی سابقه طولانی فشار بر تهران و واشنگتن برای راندن آنها به سمت دیپلماسی و جلوگیری از رویارویی دارند. برجام در سال 2015 نقطه اوجی در دیپلماسی اروپایی با ایران بود. سه کشور اروپایی روندی را آغاز کردند که به توافق منجر شد و اتحادیه اروپا به عنوان رئیس و تشکیل دهنده کمیسیون مشترک به خدمت خود ادامه داد.
منبع: شورای آتلانتیک / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
انتشار این مطلب به معنای تایید آن از سوی دیپلماسی ایرانی نیست و صرفا برای اطلاع خوانندگان دیپلماسی ایرانی منتشر شده است.
نظر شما :