تل آویو چه می خواهد؟
فاکتور ایران؛ عامل نقش آفرینی اسرائیل در بحران قره باغ
نویسنده: عارف بیژن، پژوهشگر حوزه بین الملل و دانشجوی دکتری مطالعات منطقه ای دانشگاه دولتی سن پترزبورگ روسیه
دیپلماسی ایرانی: با آغاز روند صلح جدید بین اسرائیل و چند کشور عربی در خاورمیانه، در راستای سیاست خارجی چندجانبه، اسرائیل به عنوان یک بازیگر منطقه ای، به دنبال نقش آفرینی حداکثری در دیگر مناطق همچون قفقاز جنوبی به خصوص بحران قره باغ است. این امر به ویژه زمانی قوت می گیرد که مناقشه ارمنستان و جمهوری آذربایجان به طور بالقوه نقطه تلاقی قدرت هایی چون ایران، روسیه و ترکیه و نقش¬های فزاینده آنها در عرصه خاورمیانه است. بنابراین می¬توان بیان داشت آنچه به عنوان تحرک اصلی اسرائیل فراتر از روابط دوجانبه اقتصادی –نظامی با جمهوری آذربایجان در نظر است، تلاش آن برای بازدارندگی ایران است.
از یک سو، روابط جمهوری آذربایجان و ایران در دو دهه گذشته فراز و نشیب های زیادی را سپری کرده، اگرچه اکثریت شیعه در هر دو کشور غالب است، اما تفاوت در شیوه حکومت داری و تنظیم قوانین اساسی در اکثر حوزه ها تفاوت هایی را شامل می شود. جدای از جنبه قومی، نزدیکی باکو با اسرائیل یکی از عوامل تخریب کننده در روابط ایران – جمهوری آذربایجان است. به عنوان مثال، گزارش شده که آذربایجان اجازه دسترسی به پایگاه های نظامی خود به اسرائیل داده تا برای عملیات جاسوسی علیه ایران استفاده کند که این مهم از سوی مقامات جمهوری آذربایجان تکذیب شد. از طرفی برخی از روحانیون در داخل ایران نیز اعتراض کردند که چگونه آذربایجان به عنوان یک کشور اسلامی، با داشتن اکثریت شیعه، می تواند به اسرائیل نزدیک شود و بیان داشتند که اسرائیل فقط آذربایجان را به این دلیل که ایران همسایه آن است به عنوان یک متحد می داند و نه به دلایل اقتصادی یا نظامی؛ امری که به نظر نویسنده از سوی برخی روحانیون انتظار می رفت آذربایجان نیز به عنوان یک کشور با اکثریت جمعیت شیعی بخشی از مبارزات ضد اسرائیلی ای باشد که ایران آغازگر آن بود، اگرچه تاکنون از سوی آذربایجان رد شده است.
از سوی دیگر، یکی از اهدافی که به نظر می¬رسد اسرائیل از نقش آفرینی در بحران قره باغ با حمایت نظامی – اطلاعاتی به آذربایجان (به عنوان مثال: ساقط کردن ۱۳ پهپاد آذربایجان ساخت اسرائیل از جمله یک پهپاد ۳۰ میلیون دلاری «هرمس» توسط نیروهای ارمنی در درگیری¬های اخیر) به دنبال آن است ایجاد عمق راهبردی برای تامین منافع امنیتی خود از طریق ایجاد شکاف بین ایران و جمهوری آذربایجان و همچنین ایجاد یک محیط امن برای تسهیل روابط گسترده با کشورهای مسلمان منطقه خاورمیانه با الگو قرار دادن جمهوری آذربایجان به عنوان یک کشور مسلمان و شیعه است. از طرف دیگر، حضور اسرائیل در قفقاز جنوبی و به خصوص در درگیری ارمنستان و آذربایجان که به طور مستقیم بر امنیت سرزمینی و ملی ایران به دلیل همسایگی آن با آذربایجان و ارمنستان تاثیرگذار است، به ایجاد تنش قومی – دینی در میان ایران و آذربایجان و همچنین ایران هراسی – شیعه هراسی منجر می¬شود تا بدین طریق بتواند نفوذ خود را افزایش دهد. اگرچه نباید فراموش کرد که باکو باید روابط خود را با اسرائیل به دقت متعادل کند تا از فشار تهران، مسکو و حتی آنکارا جلوگیری شود. از دیدگاه تل¬آویو، موقعیت جغرافیایی آذربایجان در مرزهای ایران آن را به مکانی ایده آل برای گردآوری اطلاعات استراتژیک مبدل می کند. برخی منابع رسانه¬ای ادعا می¬کنند که اسرائیل در ساخت ایستگاه های جمع آوری اطلاعات الکترونیکی در امتداد مرز آذربایجان با ایران به باکو کمک کرده است. در برخی مواقع، ادعاهایی مبنی بر همسویی دو کشور در زمینه همکاری تاکتیکی علیه ایران مطرح می¬شود. به عنوان مثال، در سال 2012، فارین پالیسی گزارش داد که اسرائیل با آذربایجان توافقی داشته است که به او اجازه می دهد پروازهای بالقوه خود را به خارج از کشور انجام دهد. بنابراین اسرائیل، از نقش آفرینی فعال خود در منطقه قفقاز جنوبی و به خصوص به بهانه بحران قره باغ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان، ضمن تقویت مشارکت استراتژیک خود به نفع جمهوری آذربایجان، به دنبال افزایش بی ثباتی قومی-دینی در ایران و بازدارندگی حداکثری آن است.
نظر شما :