تقسیم کار دفاعی منطقه ای میان آمریکا و اسرائیل
سیاستی ضد ایرانی که فعلا شکست خورده است
نویسنده: ابراهیم نوار
دیپلماسی ایرانی: دونالد ترامپ پس از بر عهده گرفتن منصب ریاست جمهوری به طور رسمی سیاست جدیدی را بشارت داد که محور آن دشمنی با ایران بود و باور داشت رویارویی با این کشور باید از طریق تشکیل ائتلاف نظامی منطقه ای تحقق یابد. وی این مسئله را در مه 2017 در بیانیه ریاض اعلام کرد. از آن زمان تا سال 2019 دولت آمریکا عملیات تبدیل ائتلاف راهبردی خاورمیانه را از ایده به یک ساختار اداری و نظامی واقعی برعهده گرفت. طبق گفته میک میلروی، معاون وزیر دفاع آمریکا در امور خاورمیانه در آوریل 2019 تهدید ایران در بردارنده پنج تهدید فرعی است: تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای، تهدید امنیت دریانوردی در منطقه، کمک و حمایت از گروه های غیر دولتی مسلح و فراهم آوردن پناهگاهی امن برای رهبران القاعده، برنامه موشک بالستیک و امنیت سایبری. به گفته او رئیس جمهوری آمریکا برای عدم دستیابی ایران به سلاح هسته ای مصمم است و از این رو برپایی ائتلافی منطقه ای علیه ایران را تشویق می کند.
اما اجرای عملی این سیاست آمریکا در خاورمیانه از سال 2017 تا کنون نشان داده این تصمیم رئیس جمهوری آمریکا با سه مانع روبه روست: نخست: تعهد رئیس جمهوری ایالات متحده برای کاهش بار حضور نیروهای آمریکا در خارج از مرزها، دوم:عدم مشارکت کشورهای شریک آمریکا به اندازه کافی در هزینه حفظ این نیروها در منطقه و سوم: درگیری ها و اختلافات سیاسی میان کشورهای حاشیه خلیج فارس درخصوص روابط میان خودشان و رابطه با ایران.
جان بولتون متوجه شد که اختلاف میان کشورهای خیلج فارس و قطر موضع این کشورها را در خصوص ایران تضعیف می کند. از این رو ژنرال بازنشسته، آنتونی زینی، را به رهبری عملیات آشتی میان دوطرف تعیین کرد. همچنین نامه هایی به رهبران این کشور ارسال و نسبت به خطرناکی این درگیری هشدار داده شد و دیداری عربی – آمریکایی در ریاض در آوریل 2019 میان کشورهای حاشیه خلیج فارس به علاوه اردن و آمریکا برگزار شد. اما تمام این تلاش های آمریکا تاکنون برای ایجاد موضعی مشترک که زمینه را برای برپایی این ائتلاف فراهم می کند با شکست روبه رو شده است.
جیمز ماتیس همچنین طرح هایی را با جزئیات برای آغاز برنامه برپایی ساختار اداری و نظامی این ائتلاف پس از انتخاب منامه به عنوان مقر آن آماده کرد. وزارت دفاع آمریکا استفاده از پایگاه های آمریکایی را نامحتمل ندانست؛ اما هیچ کدام از این طرح ها اجرایی نشدند. ناتوانی در دستیابی به نتایج در سطح ایجاد این ائتلاف با عدم پاسخگویی کشورهای حاشیه خلیج فارس به خواسته آمریکا در سال 2018 مبنی بر مشارکت مالی، تسلیحاتی و نیروی انسانی در تلاش های نظامی آمریکا در سوریه به ویژه از سوی عربستان همراه بود. فراتر وزارت امور خارجه آمریکا تلاش هایی را از سوی برخی از این کشورها برای بهبود رابطه با بشار اسد مشاهده کرد. نتیجه این بود که وزارتخانه های امور خارجه، دفاع و شورای امنیت ملی تدوین طرح هایی برای عملیات کاهش حضور نظامی در سوریه و خاورمیانه را آغاز کردند.
عادی سازی روابط با اسرائیل اساس برپایی محوری منطقه ای برای مقابله با تهدید ایران شده است که می تواند به آمریکا کمک کند هم با تهدید ایران مقابله کند و هم زمان نیروهای خود را از خاورمیانه خارج کند؛ بدون این که هرج و مرجی شدید در عرصه ای ایجاد شود که درهای آن به روی نفوذ ایران، روسیه و چین باز است.
در اسناد اصلی آمریکا مانند راهبرد امنیت ملی و راهبرد دفاعی این کشور به تهدید منطقه ای از سوی ترکیه اشاره ای نشده است. بر این اساس که ترکیه همچنان عضو ناتو است و در نهایت مواضعش به نفع این ائتلاف تغییر داده خواهد شد. از این رو می توان نتیجه گرفت عادی سازی روابط با اسرائیل اکنون اساس راهبرد جدید آمریکا برای خاورمیانه است که از طریق آن پرچم رهبری منطقه از آمریکا به اسرائیل منتقل خواهد شد.
به این ترتیب اسرائیل پس از گذشت 72 سال از تاسیس به صاحب اختیار نظامی و راهبردی در امور خارمیانه تبدیل می شود.
منبع: القدس العربی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :