کاری که اردوغان با تغییر کاربری مسجد ایاصوفیه کرد
ترکیه: انقلاب بنام خدا
نویسنده: صلاح الدین خدیو، کارشناس مسائل خاورمیانه و امور بین الملل
دیپلماسی ایرانی: ترکیه با تبدیل موزه ایاصوفیه به مسجد، یک گام پر سر و صدای دیگر در مسیر گسستن از میراث سکولار این کشور برداشت. کمال آتاترک 86 سال قبل در ادامه سیاست های عرفی سازی خود، با بستن این مسجد تاریخی و تبدیل آن به موزه، متهورانه به میراث اسلامی ترکیه پشت کرد و ایاصوفیه را به نماد سکولاریسم آمرانه و ملت سازی ترکی تبدیل کرد.
اینک در آستانه صدمین سال جمهوری ترکیه، اردوغان به عنوان قدرتمندترین زمامدار ترکیه جدید پس از مصطفی کمال، عملا در تکاپوی تخریب بنیان های سکولار جمهوری است. رئیس جمهوری ترکیه البته ایده بنیادین جمهوری ترکیه، به عنوان کشور ترک ها را رها نکرده و صرفا با تغییرات پی در پی آنچه را که کمابیش در ساختار حقیقی این کشور نمود داشت، پررنگ تر و برجسته تر کرده است. قبل از عدالت و توسعه هم صورت بندی هویتی ترک/ سنی/ حنفی، مقبولترین برند شهروندی بود، اما اکنون به نظر می رسد آنچه در ساختار حقیقی عملا وجود داشت، در ساختار حقوقی هم جا خوش می کند. واضح تر بگویم اردوغان دارد ترکیه کمالیستی را ضمن حفظ چارچوب ها و نهادهای اصلی اسلامیزه می کند و این درست در نقطه مقابل رسالت اولیه ای است که پدران بنیادگذار حزب عدالت و توسعه به عنوان بانیان معجزه اقتصادی و گذار دموکراتیک این کشور برای خود قائل بودند.
در اوایل سده جدید، بازی دموکراسی با نوید مشارکت برابر سکولارها، اسلام گرایان و کردها شروع شد. دو دسته اخیر محذوفان نظم کمالیستی بودند و ورود آنها به عرصه جزء الزامات یک گذار دمکراتیک راستین به شمار می رفت. عدالت و توسعه برای هماوردی با جناح کمالیست که از پشتیبانی بی چون و چرای ارتش هم برخوردار بود، به جلب حمایت و پشتیبانی اقلیت کرد نیازی حیاتی داشت. در سال های نخست، شکوفایی اقتصادی و معجزه دموکراتیک از راه رسید، اما اقتدارگرایی و کیش شخصیت اردوغان همزمان کلید سیر قهقرایی روند پیشگفته را زد.
بقای دموکراسی ترکیه علاوه بر چاره جویی مساله کرد در گرو برقراری توازن میان جناح های غرب گرا و اسلام گرا و ناتوانی هر یک در حذف دیگری بود. این توازن اما در ده سال گذشته به تدریج به سود اسلام گرایان دستخوش تغییر شد و آینده دموکراتیک کشور بیش از پیش در محاق رفت.
درباره مساله کردها وضع از این هم وخیم تر است. علی رغم برخی گشایش های اولیه، دولت عملا به سرمشق های کمالیستی بازگشت و فراتر از آن به عنوان یک نمونه بی سابقه، نه تنها در ترکیه، بلکه در عراق و سوربه نیز به سرکوب کردها پرداخت.
با این وصف اگر در 1934 تبدیل مسجد ایاصوفیه به موزه، نشانه غلبه سکولاریسم و تجدد کمالیستی بر میراث عثمانی کشور و پیامی همدلانه و اطمینان بخش به جهان غربی و مسیحی بود، اکنون لغو این تصمیم نماد پیروزی بخش سنتی ترکیه بر بخش مدرن و خاطره کشورگشایی های عثمانی بر سیاست خارجی صلح در خانه و آشتی در جهان است.
ترکیه اما کشوری آسیایی – اروپایی و دارای فرهنگی با ملغمه ای از عناصر اسلامی و غربی است. کمالیسم و اردوغانیسم علی رغم برخی رویکردها و جهت گیری های متفاوت در یک نکته مشترکند: تاکید افراطی بر یک بعد هویتی و تهدید تعادل ها و توازن های ظریف تاریخی، فرهنگی و اجتماعی موجود.
راست میانه نقطه عزیمت لیبرال های مسلمان ترک در ده سال نخست زمامداری آک پارتی برای یافتن گرانیگاه و نقطه تعادلی میان گرایش های فکری و سیاسی مختلف ترکیه و خروج از چرخه های کودتا و بیماری اقتصادی بود.
اردوغان اما به توقف در راست میانه بسنده نکرد و مانند سایر همتایان پوپولیست و اقتدارگرایش رفته رفته به منتهی الیه راست سیاست لغزید. انقلابی که اردوغان در ترکیه به نام خدا راه انداخته، نسخه اسلامی تئوری حکمرانی پوتین است. قانون اساسی روسیه هم اخیرا به خدا بازگشت و ائتلافی از سرخ ها و قهوه ای ها – دلبستگان به عصر شوروی و هواداران کلیسا و روسیه تزاری – پشت سر وی قرار گرفتند. ایدئولوژی اردوغان هم ملغمه ای از کمالیسم و عثمانی گرایی است. ترکیه جمهوری و امپراطوری هر دو در اندیشه وی حاضرند و رجعت به خدا و آسمانی کردن دولت، اسم شب اقتدارگرایی و فرمانرواپرستی شرقی است. از این رو باید منتظر سر باز کردن شکاف ها و زلزله های سیاسی و اجتماعی برخاسته از بی تعادلی و به هم خوردن موازنه ها ماند.
نظر شما :