چند نکته در خصوص روابط خارجی آنکارا
چالشی سخت به نام ترکیه

دیپلماسی ایرانی: احمد داود اوغلو، وزیر امور خارجه ی اسبق ترکیه را می توان معمار روابط خارجی ترکیه در دوران حاکمیت اسلام گرایان حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان برشمرد.
طی هشت دهه حاکمیت سکولارها در ترکیه، خاورمیانه، منطقه ی شر و خطرناک برای ترکیه تلقی می شد و لذا ترکیه از این منطفه دوری و از مشکلات آن تبری می جست. با حاکم شدن اسلام گرایان از دو دهه پیش، رویکرد ترکیه نسبت به جهان اسلام به طور عام و خاورمیانه به طور خاص، به کلی تغییر کرد. داود اوغلو در کتابی با عنوان Zero Problem گفت که ترکیه باید مشکلاتش را با کشورهای خاورمیانه به صفر برساند و بهعلاوه، به صراحت از احیای امپراتوری عثمانی سخن گفت. این آغاز بازگشت ترکیه و دولت خلافت گونه ی اردوغان به این منطقه بود. از آن زمان تاکنون، ترکیه بی وقفه در جهت این تفکر، راهبرد، سیاست و برنامه حرکت کرده است. گرچه مشکلاتی که این راهبرد برای ترکیه ایجاد کرد، کنار گذاشتن داود اوغلو را موجب شد، ولی این مانع از ادامه ی راه و تفکر او نشد.
ترکیه ی سرخورده از اتحادیه اروپا، در عین حال، توسعه ی بی سابقه و سریع اقتصادی و راه یافتن به جمع بیست اقتصاد برتر جهان و فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز که زمانی حوزه ی نفوذ عثمانی بود، اینک خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز را عرصه ای بکر برای بهرهبرداری اقتصادی و گسترش حوزه ی نفوذ خود تشخیص داد.
ترکیه در این دوره تلاش کرد تا به عنوان الگوی بهتر و برتر برای جهان اسلام معرفی شود و جای جمهوری اسلامی ایران را بگیرد و حتی رهبری جهان اسلام را به دست آورد. جمهوری اسلامی ایران، مالزی، عربستان و ترکیه در رقابتی غیررسمی برای ارائه ی الگو به جهان اسلام بودند و اینک با توجه به ظهور داعش، تضعیف ایران و دور بودن مالزی از این منطقه، اردوغان فرصت را برای ارائه الگوی اسلامی خود مناسب می دید.
ترکیه با ثبات سیاسی و حمایت گسترده ی مردمی، اقتصادی متوسط در تراز جهانی و صنعت و کشاورزی پیشرفته، از جاذبه های گردشگری خود نیز بهره برد و درهای کشور را به روی جهان باز کرد. ترکیه خیلی زود به قطب گردشگری در جهان اسلام، رقیبی جدی برای بنادر کشورهای عربی خلیج فارس و مدعی جدیدی برای اروپا تبدیل شد.
ترکیه از خلاء های اقتصادی، قدرت و امنیت در خاورمیانه، نهایت استفاده را برد و به سرعت حضور و نفوذ خود را در ابعاد سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و اقتصادی گسترش داد. این گسترش حوزه نفوذ، نگرانی و ترس کشورهای عربی از شکل گیری یک نوعثمانی را موجب شد. اما اردوغان توانست بر این نگرانی ها فائق آید و روابط جدیدی را با آنها، خصوصا عربستان و خلیج فارسی های ثروتمند، تعریف کند. حمایت اردوغان از اخوان المسلمین از دیگر نگرانی های اعراب بود، اما در این باره نیز تعادل برقرار کرد.
اردوغان با تبلیغات توخالی و چند شعار دروغ و به کارگیری نهایت نفاق، از یک طرف توجه انقلابیون فلسطینی را به خود جلب کرد، به طوری که پرچم ترکیه در غزه به اهتزاز درآمد و از طرف دیگر، روابط با اسرائیل را گسترش داد. اردوغان با طراحی مشترک و همراهی داعش، اسرائیل، آمریکا و اروپا، به حضور ایران در سوریه خاتمه داد و این کشور را به نفع خود مصادره و نقشی فعال در نابودکردن جبهه ی مقاومت ایفا کرد. اردوغان هر جا لازم بود، ایران را وجه المصالحه ی اهداف خود قرار داد و در عین حال روابط با ایران را زنده نگه داشت.
اما نهایتا، همان طور که سکولارها معتقد بودند، ترکیه از شر خاورمیانه در امان نمانده و با چالش های زیادی روبهرو شده است.
سکولارها مجددا در ترکیه قدرت یافته اند و در راه قبضه ی مجدد قدرت در ترکیه هستند، واقعیتی که تا همین چند سال پیش، هیچ کس در ترکیه و خارج از آن، نمی تواتست باور کند. اکثریت مردم ترکیه به دلیل بحران اقتصادی در این کشور، از اسلام گرایان رو گردان شده اند. بهعلاوه، از گرایش دینی نسل جوان ترکیه به طور ملموسی کاسته شده است. جامعه ی ترکیه در این بیست سال، به کلی پوست انداخته است.
تعهدات و حضور نظامی ترکیه در کشورهای متعدد، علیرغم منافع اقتصادی، بیش از توان اقتصادی این کشور است و این سیاست به امری آرمان گرایانه و انتزاعی برای اردوغان و حزب او تبدیل شده و فراتر از توان این کشور است.
علیرغم تمام خوش رقصی های اردوغان برای ناتو و تلاش برای قبولاندن این که ترکیه بازوی موثری برای ناتو و آمریکا در راستای برقراری ثبات و صلح و امنیت در اقصی نقاط جهان است، مع الوصف، راه یابی به اتحادیه ی اروپا محقق نشده است و نخواهد شد.
خروج ترکیه از لاک دوران سکولارها و حضور در صحنه به عنوان قدرتی نوظهور و تلاش برای نفوذ در حوزه های گوناگون جغرافیایی و اقتصادی، موجب شد تا آمریکا و اروپا به طور نامحسوس، گوش اقتصاد ترکیه را بپیچانند و به مانند دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مجددا لیر را بی ارزش کنند و به این ترتیب، تا حدودی ترکیه را مهار کنند؛ البته، نمی توان از نظر دور داشت که این فرصتی بود که سیاست های غلط اردوغان به آنها داد.
به نظر می رسد که عصر اسلام گرایان در ترکیه به سر آمده است و اردوغان تلاش می کند با مانورهایی در سطح روابط خارجی، غرور ملی ایجاد کند بر امواج آن، کشتی سوراخ خود را همچنان به پیش براند. مع الوصف، امروز ترکیه با اقتصادی بزرگ، قدرت نظامی قابل توجه و قدرتی چند وجهی مرکب از قدرت سخت و نرم، واقعیتی جدید در منطقه است و از نقشی تعیبن کننده در نظم خاورمیانه برخوردار است و لذا هر تفکری بر ترکیه حاکم شود، از این عوامل قدرت و گستره ی حوزه ی نفوذ بهره خواهد برد و البته این خود به خود، چالشی سخت برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه است.
نظر شما :