بسترهای اجتماعی- سیاسی خاورمیانه تکفیری گری تولید می کنند
«داعش بازخواهد گشت»
نویسنده: نعمت اله مظفرپور، پژوهشگر حوزه اندیشه سیاسی و دیپلماسی
دیپلماسی ایرانی: برای تثبیت و پایداری دستاوردهای حاج قاسم کبیر؛ از ایران در کنار جهاد و مبارزه، باید پیام ها و تصویرهای اقتصاد، عقل گرایی، حقوق اساسی گرایی، حقوق بشر گرایی و آزاد اندیشی به منطقه ساطع شود. خاورمیانه تهی از معنویت و ماده؛ در تمنای این پیام ها و تصاویر است. وگرنه بخش هایی از این منطقه به جای تمنای جمهوری اسلامی، پادزهر برای دفع و تکفیر ما تولید کرده و در خدمت محور خصم خواهند بود.
گرچه گروه داعش در ظاهر تمام شده، ولی تحولات نشان می دهد رحم خاورمیانه آبستن زاد و ولد فزاینده افراط گرایی و تکثیر تکفیری گری است. داعش و داعشی گری به اشکال مختلف رجعت خواهند کرد. به نظر می رسد با خزیدن بیش از حد بازیگران در توسعه عمق استراتژیک و منازعه، خاورمیانه بنا به دلایل ذیل، آبستن تکفیری گری و افراط گرایی بیشتر است:
1. اول اینکه در منازعات کنونی، اطراف دعوا و کشورهای اثرگذار؛ قهرا قادر به کار فکری، فرهنگی و اقتصادی نخواهند بود و فقط به کارهای استراتژیک در منطقه بسنده می کنند. در دعوای عمق استراتژیک، ملتها و جوامع مدنی و فقرا پایمال می شوند و شکست خوردگان عقده ای و تحقیر شده؛ دنبال جبران و انتقام خواهند بود.
2. دعوای عمق راهبردی در خاورمیانه به گونه ای نیست که یک طرف بتواند پیروزی قاطع رقم زده و با داشتن قدرت نرم و سخت مسلط؛ دورنما و امید (vision )و روایت (Narrative) و اقدام و عمل (Mission) منسجمی ارائه دهد تا تکیه گاه ملتها باشد. لذا دعوای فرسایشی و تخریبی، تداوم خواهد داشت. هر کس هر چه می بافد، دیگری خنثی می کند. تقریبا هیچ روایت و گفتمان روسی، آمریکایی، ترکی، ایرانی و وهابی و سلطانی به تعبیر لاکلاووموف نظریه پردازان گفتمان، availability (در دسترس بودن و تکیه گاه بودن مادی و معنوی برای ملتهای حیرت زده و سرگشته) و نیز credibility (سازگاری با بسترهای اجتماعی جوامع) نخواهند داشت و خاورمیانه سرگشته تر و مضطرب تر می شود.
3. سوم اینکه اطراف دعوا جهت مهار همدیگر قاعدتا باید زیرآب منابع الهام بخش معنوی و مادی هم را نیز بزنند. با اقدامات و تبلیغات گسترده بازیگران ضد همدیگر، هم روایت ایران و هم ترکیه و هم غرب و هم عرب؛ وجاهت، قابلیت معنوی و الهام بخشی لازم و راهبری و ارایه ویژن را از دست می دهند و ارائه دورنما و امید از سوی هرکدام؛ حداکثر در حد نظامی خواهد بود و نه حکمرانی، اقتصاد و حیات معقول. همانگونه که در یادداشت «چگونه عمق راهبردی ج.ا.ایران را پایدار کنیم؟» تشریح شد، منازعات راهبردی سلاجقه و فاطمیان و خلافت بغداد، منطقه را پذیرای مغول از یک سوی و سلفی گری ابن تیمیه از سوی دیگر کرد. (موج نخست افراط گرایی) مثلا غزالی و سلاجقه با هدف مهار فاطمیون مصر و اقلیت شیعه در داخل، زیراب عقل و فلسفه به مثابه تکیه گاه تشیع را زدند و منطقه از نظر معنوی و مادی تهی شد تا پذیرای رادیکالیسم شود. (یکی از علل ستیز با فلسفه، دعوای راهبردی بوده). تاریخ اکنون در حال تکرار است.
4. دیگر اینکه بازنده ها متوسل به تروریسم و یا اجاره و بهره برداری از گروه های تروریستی علیه هم شده اند و این رویه تداوم خواهد داشت. لذا خاورمیانه هم از نظر معنوی و هم مادی بیشتر تهی و به آوار معنوی و مادی تبدیل خواهد شد. این آوار، پذیرای تکفیری گری خواهد شد و اساسا گروههای افراطی بخشی از بازی سیاست خواهند شد. در فضای امنیتی شده و ستیزه جویانه، در داخل هر کدام از کشورها هم؛ کنشگران مدنی، متفکران، فلاسفه، سیاستمداران و دیپلماتها؛ منزوی می شوند و تربیت نشده ها، بچه خورده ها و چریک ها؛ میدان دار.
5. با مصروف شدن انرژی کشورها به مبارزه با رادیکالیسم و نیز خنثی سازی نقشه های دشمنان و رقبا، قدرتهای مرکزی روز به روز ضعیف می شوند. ضعف قدرتهای مرکزی و تحریک اقلیتها از سوی دشمنان به مثابه ابزار نفوذ؛ اشتهای نیروهای گریز از مرکز و شکافهای قومی و مذهبی را در هر کدام از کشورها تحریک خواهد کرد. علاوه بر آن ضعف اقتدار مرکزی و زوال نهادهای مدنی، موجب اتمیزه شدن جوامع و بی هویتی افراد می شود. همچنین انسانهایی که مستظهر به اقتدار حامی نباشند، رادیکال می شوند. کما اینکه با فروپاشی عثمانی، مسلمانان احساس بی سرپرستی کرده و موج دوم رادیکالیسم را در منطقه رقم زدند. مشاهدات دقیق نگارنده نشان می دهد انسانهای مضطرب و نگران از خطرات هویتی، به ساده ترین و سهل الوصولترین راهها برای هویت یابی و صیانت از باروهای خود متوسل می شوند. صرفا به عنوان مثال و جهت تفهیم مطالب قابل ذکر است که خانواده های مذهبی در جامعه ما جهت صیانت از اعتقاد فرزندان خود در مقابل فرهنگ غربی و ....، چون توان و حوصله سپردن آنها به مکتب علامه جوادی آملی ، شهید مطهری و علامه جعفری را ندارند ؛ آنها را به مداحان که سهل الوصول تر هستند می سپارند و اینگونه است که هم احساس آرامش می کنند و هم به اشاعه قشری گری کمک می کنند. این منطق اکنون در همه کشورها ساری و جاری است. آن چیزی که اکنون در داخل بازیگران منطقه می جوشد؛ بیشتر ایدئولوژی ظفر است تا عقل گرایی و اقتصاد و حقوق بشر.
6. با ورود بازیگران بزرگ و کوچک به عرصه ستیزش؛ آنها از اقلیتها و اقوام داخل کشورها علیه رقیب استفاده می کنند. کشورهای هدف هم، جهت دفاع از امنیت خود، لاجرم باید این اقلیتهای مشکوک داخلی را تحت فشار بگذارند. افراد تحت فشار نیز ، روز به روز به رادیکالیسم گرایش پیدا می کنند.
7. سیاست جدید آمریکا و طرح معامله قرن؛ رنجش بزرگی در میان مسلمانان ایجاد می کند. تحقیر فزاینده مسلمانان از یک سوی و عدم داشتن کفایت لازم برای مقابله با معامله قرن؛ آنها را بیش از پیش در مسیر رادیکالیسم سوق می دهد. اساسا سکولاریزاسون در جوامع مسلمان، مولد رادیکالیسم است. برتراند بدیع به درستی می نویسد که هرجایی که در جهان اسلام شاهد پروژه های غربی کردن بوده ایم، به احیاگری (واکنش تند دفاعی) منجر شده است.
8. آمریکا بیش از گذشته حاضر نیست خود با دشمنان جنگیده و هزینه دهد . از این رو در حال تولید و تکثیر پراکسی است. از دوره اوباما سیاست خارجی امریکا مصداق فیلم انیمیشن« چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم؟» است. یعنی می خواهد از طریق یک اژدهای اهلی شده تر( مسلمان)، اژدهای دیگر(مسلمان دیگر) را از پای در آورد. عملا آمریکا و رژیم غاصب بیش از گذشته تکثیرکننده رادیکالیسم هستند و می خواهند خاورمیانه را شقه شقه کنند.
9. ضمن درود صمیمانه به روح حاج قاسم و همرزمانش؛ باید مجددا تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران رسالت تاریخی بزرگ دارد. ما باید راهبرد جامعی در این خصوص داشته باشیم. جهاد و مبارزه ، اقدام روبنایی در مبارزه با تکفیری است. مواجهه «زیربنایی» ، نیازمند عقل، شورا و پارلمانتاریسم، اقتصاد، گفتگو، آزادی، حقوق اساسی گرایی و حقوق بشر در کنار فرهنگ شهادت است. مواجهه زیربنایی نیازمند ارایه روایت عقل گرایی علامه طباطبایی و مطهری ، اسلام حقوق اساسی گرای میرزای نایینی و شهید بهشتی و نیز اسلام کارکردی هاشمی رفسنجانی( اقتصاد- تجارت- رفاه و کارامدی) است. خاورمیانه سرگشته، تنشه محورهای مزبور است. اگر ایران حداقلهایی از این فاکتورها بدست بدهد؛ خاورمیانه را فتح خواهد کرد. تشریح بیشتر جزئیات در رسانه شایسته نیست و نیازمند نشستهای تخصصی است.
نظر شما :