در استفاده از حساسیتها و ظرفیتهای دیپلماتیک مسکو تعلل کردیم
ارتباط سفر ظریف به روسیه با اقدام تهران برای کاهش تعهدات هستهای
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – شب گذشته (سه شنبه) محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در صدر هیاتی سیاسی تهران را به مقصد مسکو ترک کرد. تقریبا همزمان با این اقدام، تهران نیز در نظر دارد که ذیل برجام، تعهدات هسته ای خود را با توقف در فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین کاهش دهد. اما به واقع میان این دو رویداد چه ارتباطی وجود دارد؟ دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مسئله، گپ و گفتی را با محمود شوری، کارشناس و پژوهشگر مسائل روسیه انجام داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:
شب گذشته (سه شنبه) محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه در صدر هیاتی سیاسی، تهران را به مقصد مسکو ترک کرد. این در حالی است که امروز (چهارشنبه)حسن روحانی در راستای کاهش تعهدات هسته ای خود ذیل برجام رسما از توقف فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین سخن گفت. با این وصف آیا اساساً میان این دو ارتباطی وجود دارد؛ خصوصا که وزارت امور خارجه یکی از موضوعات مهم این سفر را مسئله آینده برجام عنوان کرده است؟
به هر حال بعد از خروج یکجانیه 18 اردیبهشت ماه سال گذشته دونالد ترامپ از برجام و اعمال مجدد تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران، کشورهای 1+4 برای تداوم آن تلاش هایی را آغاز کردند تا این توافق هستهای با رفتارهای یکجانبه کاخسفید از بین نرود. در این راستا طبیعتاً دو کشور روسیه و چین به دلیل آن که پیوندهای نزدیکتر سیاسی و دیپلماتیک با ایران دارند انگیزه مضاعفی برای حفظ و تداوم برجام دارند. پیرو این مسئله طبیعتاً تهران نیز کانون مذاکرات خود را برای رسیدن به این مهم به پکن و مسکو اختصاص می دهد، به خصوص روسیه که روابط خاص و ویژه تهران – مسکو در این شرایط میتواند به عنوان یک عامل و اهرم کمکی مورد استفاده قرار بگیرد.
لذا به نظر من باید این دست از سفرها خیلی پیشتر از این در دستورکار تهران قرار میگرفت. چرا که با تداوم و افزایش روابط دیپلماتیک با مسکو بستر این همکاری و حمایت را از ماه ها قبل تر شکل می دادیم. به ویژه بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام و در طول این یک سال باید هدف گذاری خاصی برای افزایش روابط با روسیه از جانب ما شکل می گرفت شاید می توانستیم از این طریق روس ها و به تبع آن چینی ها را وادار به اقدام جدی تر و حمایت بیشتر از ایران کنیم تا بتوان فشار بیشتری به سه کشور اروپایی برای عملیاتی کردن تعهدات خود داشته باشند تا نهایتاً برجام که حاصل دو سال مذاکره پیچیده، دقیق و در عین حال جدی بود به این وضعیت کشیده نشود. اگر این پروسه در دستور کار قرار می گرفت شاید امروز تهران اقدام به کاهش تعهدات هسته ای خود در برجام نمی کرد. لذا به نظر من مسئله سفر آقای ظریف به روسیه و کاهش تعهدات هسته ای ایران از این منظر می تواند مورد بررسی قرار گیرد که تهران همزمان با کاهش تعهدات هستهای خود در برجام با توقف فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگینسعی می کند به دنبال افزایش حمایت سیاسی و دیپلماتیک از خود با تقویت مناسبات با روسیه باشد.
در کنار این نکته شما این تحلیل هم وجود دارد که به دلیل حساسیت برانگیز بودن اقدام امروز تهران برای کاهش تعهدات هسته ای خود ذیل برجام، به خصوص از جانب سه کشور اروپایی و ایالات متحده آمریکا، سفر ظریف به منظور استفاده از ظرفیت و توان دیپلماتیک مسکو برای کاهش این حساسیت هاست. ارزیابی شما در این رابطه چیست؟
چنان که شما هم اشاره داشتید مسئله کاهش تعهدات هسته ای، نه خارج از برجام، بلکه در چارچوب آن است. از این رو میزان حساسیت ها چندان زیاد نخواهد بود، مگر این که با برخی جوسازی های رسانه ای آن را (توقف فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین) اقدامی برای خروج از برجام از جانب تهران عنوان کنند. لذا باید سطح، میزان و مصداق عینی اقدامات تهران در خصوص کاهش تعهدات هسته ای برای روسیه و چین به صورت کامل و شفاف روشن شود تا نقطه ابهامی وجود نداشته باشد تا بتوان برای کشورهای همسو با تهران روشنگری لازم شکل داد. در این صورت می توان در راستای همان تعدیل حساسیت ها انتظاراتی را از پکن و مسکو داشت و به موازات آن مانع از پایمال شدن حقوق ایران و نیز کمرنگ شدن بیش از حد برجام شد. لذا به نظر می رسد که همزمانی سفر آقای ظریف با این دست اقدامات تهران، ضرورت این روشنگری را به وضوح نشان می دهد. از این رو من معتقدم آقای ظریف در این سفر قطعاً روشنگری لازم را برای اقدامات تهران در خصوص کاهش تعهدات هسته ای خود برای کرملین خواهد داشت تا بتوان شروع یک موج دیپلماتیک برای حمایت از ایران که نقطه آغازین آن از روسیه است را شاهد باشیم.
اما به نظر شما روسیه توان و ظرفیت دیپلماتیک انجام چنین مهمی را دارد؟
اینکه روسیه تا چه اندازه ظرفیت و توان دیپلماتیکی برای این انجام این مهم را دارد، یک بحث جداگانه است، این که روسیه به عنوان یک عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل میتواند مهره تعیین کننده ای در مسیر برجام باشد، قضیه دیگری است. لذا اگر این بستر و پتانسیل روسیه در شورای امنیت سازمان ملل به منظور حمایت از ایران فعال تر شود می توان دامنه تحرکات خود را افزایش داد. از طرف دیگر این مسئله میتواند تأثیرگذاری بیشتری، حداقل بر اقدامات کشورهای اروپایی داشته باشد. مضافا موضع کرملین یقیناً همسویی و فعالیت تحرکات دیپلماتیک پکن را هم در حمایت از ایران در پی خواهد داشت. چون در این مدت چین به وضوح نشان داده که پیرو و دنباله رو اقدامات روسیه است. از این رو نگاه روسیه می تواند در ارتباط با کشورهای اروپایی و چین اثرگذاری لازم را داشته باشد، اگرچه در خصوص تاثیرگذاری بر سیاست های کاخ سفید نمیتوان از مسکو انتظار چندان زیادی داشت. چون آمریکا سیاست های مستقل و گاه متضاد با روسیه در پیش گرفته و بعید است که با هیچ رایزنی و مذاکره ای بتوان نظر کاخ سفید را در خصوص برجام تغییر داد.
قبل تر از این شاهد بودیم که کاخ سفید در خصوص غنی سازی اورانیوم ایران و تبادل آب سنگین اقدام به لغو تعهدات هسته ای برجامی زد که یقیناً میتواند همکاری ایران و روسیه را در حوزه هستهای تحت الشعاع قرار دهد. این مسئله تا چه اندازه می تواند در دستور کار سفر آقای ظریف باشد؟
مطمئنا مسئله همکاری های هسته ای به همان اندازه که برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارد، برای روسیه نیز مهم است. از این رو مسکو توان سیاسی و حتی دانش و فناوری لازم را برای تداوم و گسترش مناسبات هستهای خود با ایران به کار خواهد برد. چراکه یقیناً مسئله همکاری های هسته ای مطابق با برجام از دغدغههای اساسی کرملین است. از این رو بر هم خوردن برجام نگرانی جدی را در روسها شکل خواهد داد. بنابراین تهران باید از این نگرانی نهایت استفاده را ببرد. پس به نظر میرسد که این روسیه است که بیش از دیگر کشورها نگران برهم خوردن برجام خواهد بود. چون با از میان رفتن برجام از یک سو بستر و فضا برای درگیری و تنش در منطقه شکل خواهد گرفت که همجوار با مرزهای روسیه است که این مسئله می تواند دامنه ناامنی را به خود روسیه تسری دهد. از طرف دیگر این احتمال وجود دارد که در آینده نیز با ایجاد گسل میان تهران و مسکو، روسیه یکی از مهمترین متحدین خود در غرب آسیا را از دست بدهد. لذا کرملین هم انگیزه و هم توان لازم برای حفظ و تداوم برجام و پیگیری همکاری های هسته ای در آینده به کار خواهد بست. باز تاکید می کنم که ما در این مدت متاسفانه نتوانستیم از این حساسیت مسکو استفاده لازم را ببریم.
اما قرار است که از اواسط ماه جاری میلادی مایک پمپئو، سفری به روسیه و دیداری با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری این کشور داشته باشد. حال فارغ از تنش های لفظی و دیپلماتیک واشنگتن - مسکو بر سر مسئله ونزوئلا، اساساً این سفر احتمالی تا چه اندازه میتواند به ایجاد گسل در روابط روسیه با جمهوری اسلامی ایران اختصاص داشته باشد؟
در طول ربع قرنی که از شکلگیری روسیه جدید می گذرد، آمریکا از هر فرصتی برای ایجاد فاصله میان مسکو با تهران استفاده کرده است. پیرو این مسئله یقیناً در طول تقریباً سه سالی که دونالد ترامپ ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده گرفته، کاخ سفید از هر فرصتی در خصوص دیدار با روس ها برای ایجاد گسل میان مسکو و تهران استفاده کرده است. هر چند که به واسطه سایه مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری امریکا و احتمال همکاری ترامپ با مسکو، رئیس جمهوری آمریکا نتوانست از نزدیکی با روسیه به دنبال جدایی مسکو از تهران باشد.
در این راستا در نشست هلسینکی نیز که به دیدار دونالد ترامپ و پوتین انجامید اخبار حکایت از آن داشت که یکی از مسائل مهم به کاهش همکاری و جدایی روسیه از ایران در پرونده سوریه اختصاص پیدا کند که در نهایت به دلیل عدم رغبت روسیه در خصوص مذاکره در این رابطه عملا این مسئله در نشست مطرح نشد.
از این رو به نظر می رسد که سفر احتمالی مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا به روسیه در کنار پیگیری برخی مسائل بیشتر به منظور ایجاد فاصله میان مسکو و تهران باشد، آن هم در شرایط حساس کنونی که کاخ سفید بیشترین هجمه و فشارها را بر جمهوری اسلامی ایران داشته است. به عبارت دیگر اکنون کاخ سفید به دنبال آن است که فضا را برای کاهش حمایت از ایران، همزمان با افزایش تحریمها و فشارهای اقتصادی و سیاسی مهیا کند. اما مطمئنا روسیه با درک و بینش درست از تحولات منطقه در راستای سیاستهای کاخ سفید گام بر نخواهد داشت. به ویژه که اکنون دایره تنش ها به واسطه پرونده ونزوئلا هم میان مسکو و واشنگتن در حال افزایش است.
نظر شما :