ارزیابی پرونده فلسطین در سال ۲۰۱۸
معامله بزرگ قرن در سال ۲۰۱۹ هم عملیاتی نمی شود
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – یکی از قدیمی ترین و در عین حال حساس ترین پرونده های مفتوح خاورمیانه به مساله فلسطین باز می گردد. با آغاز سال 2017 و شروع فعالیت دونالد ترامپ در مسند ریاست جمهوری ایالات متحده و طرح معامله بزرگ قرن، پیچیدگی های این پرونده قدیمی منطقه غرب آسیا ابعاد پیچیده تری پیدا کرده است که در بستر تحولات سال 2018 نیز بر میزان این پیچیدگی ها افزوده شد. دیپلماسی ایرانی برای بررسی و ارزیابی سیر تحولات مساله فلسطین با محوریت تحلیل تاثیر طرح معامله بزرگ قرن بر این پرونده در سال آتی میلادی، گفت وگویی را با جعفر قناد باشی، کارشناس و تحلیلگر مسائل خاورمیانه تریب داده است که در ادامه می خوانید:
از ابتدای سال 2017 و با روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا مساله معامله بزرگ قرن برای پایان دادن به مهم ترین و قدیمی ترین پرونده خاورمیانه، یعنی پرونده فلسطین مطرح شد. در این راستا سال جاری میلادی تحرکاتی، ذیل بسترسازی برای عملیاتی شدن آن هم شکل گرفت. از نگاه و منظر شما این پرونده در سال جاری میادی چه اقتضائاتی پیدا کرد و این اقتضائات چه وضعیتی را برای سال 2019 رقم می زند؟
چنان که مطرح شد اسرائیل و آمریکا سعی داشتند معامله بزرگ قرن را در همین سال 2018 میلادی عملیاتی کنند، اما شرایط منطقه ای و نیز وضعیت فلسطین به گونه ای رقم خورد که عملا کاخ سفید نتوانست آن شرایط و بستر لازم را برای عملیاتی کردن این طرح فراهم کند. چرا که با عملیاتی شدن این طرح، عملا ترامپ سعی داشت که اسرائیل را از گزند محور مقاومت در امان نگاه دارد. ولی وضعیت اکنون به گونه ای رقم خورده است که نه تنها بستر برای عملیاتی شدن معامله بزرگ قرن وجود ندارد، بلکه وضعیت حالت عکس هم پیدا کرده است و شرایط به مرز تهدید برای حیات خود صهیونیست ها کشیده شده است. مجموعه مقاومت های مردمی فلسطین که از ماه مارس سال جاری (فرودین ماه) به نام راهپیمایی بازگشت هر جمعه در مرزهای رژیم صهیونیستی شکل گرفته، شدت ناامنی را در مرزهای اسرائیل افزایش داده است. مضافا این که در کرانه باختری هم جریان خود گردان نیز در حال افزایش فاصله خود با سیاست های مدنظر ترامپ است.
در همین راستا تعطیلی دفتر سازمان آزادی بخش فلسطین در آمریکا و نیز قطع کمک های واشنگتن به آنروا نیز این فاصله را افزایش داد. در سایه این مسائل هم اخیرا و در روزهای پایانی سال جاری میلادی شاهد یک پاسخ متقابل مردمی فلسطین به جنایات و تجاوزات اسرائیلی ها در سزرمین ها اشغالی بودیم که به هلاکت سه نظامی این رژیم منجر شد و یک اقدام تقریبا کم سابقه در سال های اخیر به شمار می رود. از این رو وضعیت در سرزمین های اشغالی و کرانه باختری به هیچ وجه مساعد نیست.
به موازات این نکته در نوار غزه هم شرایط برای عملیاتی شدن معامله بزرگ قرن برای صهیونیست ها به شدت بغرنج است، به خصوص بعد از شکست رژیم صهیونیستی در حمله به نواز غزه و شکست در برابر حماس تنها ظرف دو روز، سبب شد تا تل آویو اکنون در موضع ضعف قرار گیرد. خود این حملات صهیونیست ها نیز دایره خشم مردمی فلسطین را افزایش داده است. لذا در مجموع شرایط فلسطین سبب شده تا دورنمایی برای عملیاتی شدن طرح معامله قرن، حداقل در ماه های ابتدایی سال 2019 نیز وجود نداشته باشد. اما امکان دارد که اسرائیل و آمریکا با همراهی برخی از کشورهای عربی منطقه، شرایط را به سمت بسترسازی در خصوص عملیاتی کردن این طرح پیش ببرند.
مضافا این که شرایط کنونی عربستان سعودی، هم در پرونده تجاوز به یمن و هم در پرونده قتل جمال خاشقجی سبب شده تا به همراهی امارات متحده عربی، وضعیت خوبی در راستای ایجاد بسترهای اولیه طرح معامله قرن نداشته باشند، به خصوص که ریاض نقش کلیدی در عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل دارد. مضافا وضعیت کنونی در میان کشورهای عربی که نمود بارز آن در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس هم بود، به وضوح نشان از این دارد که آمادگی لازم در میان کشورهای عربی منطقه برای اجرای این طرح ترامپ هم وجود ندارد. لذا باید دید که در سال 2019 این بازیگران چه تمهیداتی را برای عملیاتی کدن طرح خود خواهند داشت؟!
افزون بر این نکات اکنون پایان جنگ یمن هم می تواند بر عدم بسترسازی برای عملیاتی شدن طرح معامله بزرگ قرن اثر گذار باشد. چرا که اکنون با نشست سوئد و زمزمه های پایان جنگ یمن میزان نگرانی صهیونیست ها هم افزایش یافته است.
خطر یمن برای معامله بزرگ قرن از چه بابت است؟
با پایان یافتن جنگ یمن و قدرت گیری نیروهای محور مقاومت در این کشور می توان انتظار داشت که حضور آنها در دریای سرخ افزایش پیدا کند. این مساله یک نگرانی جدی برای اسرائیلی ها خواهد بود. لذا تل آویو سعی دارد در سال جاری و سال آتی تضمین هایی را از عربستان و عمان به عنوان همسایگان یمن برای عدم قدرت گیری جریان مقاومت داشته باشند که سفر نتانیاهو و به مسقط در این راستا برای پیگیری این هدف و چند هدف دیگر قرار می گیرد؛ به خصوص که احتمال ارتباط گیری انصارلله یمن و حزب الله لبنان در جنوب دریای سرخ وجود دارد. از این رو صعهیونیست ها سعی دات هاند که کمک های تسلیحاتی آمریکا و اروپا به عربستان برای تدوام جنگ یمن قطع نشود. اما اکنون با قطعنامه های سنای آمریکا علیه عربستان، اما و اگرهای جدی در این خصوص وجود دارد. مضافا در این راستا اخیرا شاهد بودید که قطعنامه آمریکا در محکومیت حماس در سازمان ملل با شکست مواجه شد و در ازای آن قطعنامه بولیوی در حمایت از گروه های مقاومت با حمایت اکثریت کشورهای جهان تصویب شد. با این اوصاف وضعیت کاخ سفید در میان مجامع جهانی بر سر مساله فلسطین هم چندان مناسب نیست و این مساله هم می تواند توان ترامپ را در انجام طرح خود با چالش مواجه کند.
به کرانه باختری اشاره داشتید، سرنوشت این منطقه و نیز آینده سیاسی محمود عباس به کجا خواهد کشید. اخیرا هم خبرهایی درباره ترور احتمالی وی از جانب برخی گروه های رادیکال دینی یهودی مطرح شد؟
ببینید اکنون کرنه باختری و خودگردان در یک کمای سیاسی، به خصوص بعد از تعطیلی دفترش در آمریکا قرار دارد. وضعیت سیاسی و موقعیت این گروه نیز با فاصله گرفتن از ترامپ و نزدیکی به اروپا و به خصوص نقش آفرینی مکرون، رئیس جمهوری فرانسه سبب شد تا شرایط برای محمود عباس بیش از پیش پیچیده شود. اکنون مساله سرنوشت سیاسی خودگردان و نیز ابهام در آینده محمودعباس سبب شده تا دایره مشکلات کرانه باختری افزایش یابد. لذا باید دید در سال آتی نحوه مناسبات این گروه فلسطینی با آمریکا و رژیم صهیونیستی به کجا کشیده خواهد شد.
با شکست تل آویو در جنگ دور روزه غزه و استعفای لیبرمن، پرونده کابینه نتانیاهو و سرنوشت سیاسی خود نخست وزیر اسرائیل به کجا کشیده می شود؟
اکنون وضعت رژیم صهیونیستی چندان مساعد نیست. خوب از یک سو مساله فساد ملی گسترده مالی و اداری خانواده نتانیاهو مانند شمشیر داموکلس بر سر او است و هر لحظه امکان دارد که به واسطه این مسائل، ناچار به استعفا و حتی زندانی شود. مساله انتخابات زودهنگام و امکان عدم پیروزی حزب او هم مطرح است که در این صورت می توان گفت با عدم حضور نتانیاهو، معامله بزرگ قرن دچار وقفه جدی خواهد شد. لذا آمریکا و شخص ترامپ سعی خواهد کرد نوعی ثبات سیاسی را در داخل مرزهای اشغالی شکل دهد، چون جناح های راست رادیکال با گرایش دینی و مذهبی در اسرائیل اساسا از ابتدا اعتماد و اعتقادی به طرح معامله بزرگ قرن نداشته و ندارند. از این رو سعی می کنند از طریق قدرت نمایی بیشتر خود، فلسطین را وادار به عقب نشینی در غزه کنند. مشکلات اقتصادی رژیم صهیونیستی هم یکی دیگری از ابعاد جدی گرفتاری های تل آویو برای سال آتی میلادی است. در این راستا تمامی تلاش های دیپلماتیک نتانیاهو در سفر به هندوستان و انعقاد قرارداد 500 میلیون دلاری تسلیحاتی دهلی نو و تل آویو با خبر لغو احتمالی این قرارداد از جانب هندی ها در هاله ای از ابهام قرار دارد. لذا در سایه ای مشکلات ریز و درشت باید دید که سرنوست سرزمین های اشغالی در سال 2019 به کجا کشیده خواهد شد تا در سایه آن بتوان به آینده معامله بزرگ قرن نگاه داشت. اما تا کنون تحقق این طرح معامله بزرگ قرن با اما و اگرهای زیادی مواجه است. چنان که در این دو سال این طرح هم چنان بر زمین مانده است. در مسیر تحقق این طرح ترامپ اشتباه بزرگ نتانیاهو در حمله به غزه و دستور قتل جمال خاشقجی از جانب عربستان سعودی وشخص محمد بن سلمان سبب شد تا دست اندازهای بسیار جدی بر سر اهداف ترامپ در در خاتمه دادن به پرونده فلسطین شکل گیرد که در سال 2019 هم دامن آنها خواهد گرفت.
نظر شما :