اهمیت همه همسایگان ایران در توسعه اقتصادی ایران برای مقابله با تحریم ها
عدم تصویب لوایح FATF منجر به فرصت سوزی بندر چابهار خواهد شد
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – به موازات اعمال دور دوم تحریم های ایالات متحده علیه ایران شاهد برخی معافیت های تحریمی از جمله معافیت 8 کشور از خرید نفت ایران و نیز معافیت 45 روزه عراق از واردات گاز و برق ایران هستیم. در این لیست معافیت ها تمامی عملیت های مربوط به توسعه بندر چابهار نیز به دلیل نقش این بندر در توسعه افغانستان و نیز اهمیت آن برای اقتصاد هندوستان به عنوان شریک مهم و راهبردی آمریکا به چشم می خورد. از این رو دیپلماسی ایرانی تحلیل اهمیت و جایگاه بندر چابهار برای ایران در این شرایط و نیز بررسی دلایل معافیت طرح های توسعه این بندر در لیست تحریم های آمریکا را در گفت وگویی را با محسن روحی صفت، رایزن سابق اقتصادی ایران در مالزی، سرپرست سابق سرکنسول گری جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف، پیشاور، قندهار، رئیس سابق ستاد افغانستان و کارشناس مسائل شبه قاره و جنوب شرق آسیا پی گرفته است که در ادامه می خوانید:
هم زمان با اعمال دور دوم تحریم های ایالات متحده آمریکا علیه ایران شاهد برخی معافیتهای تحریمی بودیم، از جمله معافیت ۸ کشور از خرید نفت ایران و نیز معافیت ۴۵ روزه عراق در خصوص واردات گاز و انرژی برق از ایران. در کنار این مسئله معافیت طرح های توسعه بندر چابهار از تحریمهای آمریکا به دلیل آن چه توسعه افغانستان خوانده شده در لیست معافیت های تحریمی خزانه داری آمریکا گنجانده شده است. از دید شما دلایل این معافیت بندرچابهار از تحریم های آمریکا چیست؟
قبل از پاسخ به این سوال باید این نکته را مطرح کنم که تمامی این معافیت ها نه به میل و خواست ایالات متحده که به دلیل فراهم نبودن شرایط مساعد و نیز عدم همکاری کشورها با آمریکا و بر خلاف میل کاخ سفید اعمال شده است. لذا این مسئله به وضوح نشان از عدم شناخت و درک ترامپ از دیپلماسی و سیاست خارجی دارد و در سایه این عدم درک رئیس جمهوری آمریکا فکر می کرد تمامی کشورهای جهان با تحریم های آمریکا علیه ایران هم صدا خواهند شد، اما هر کشور بنا به اقتضائات خود ناچار از تدوام همکاری تجاری و اقتصادی با ایران هستند. از این رو مسئله معافیت طرح های توسعه بندر چابهار از دور دوم تحریم های ایالات متحده آمریکا از قبل قابل هم پیش بینی بود، چرا که طبق برخی از اظهارنظرها و مواضع مقامات آمریکایی و نیز تحلیل کارشناسان اهمیت بندر چابهار برای دو کشور افغانستان و هند سبب شد تا ایالات متحده آمریکا به ناچار این بندر مهم و راهبردی را از لیست تحریم های خود حذف کند. همان طور که همه میدانیم کابل و به خصوص دهلینو به شدت نیازمند بندر مهمی مانند چابهار هستند، چون این بندر گذرگاه بسیار خوبی برای رسیدن به آزادراهها و آب های بین المللی مهمی مانند دریای عمان است. از این رو هم افغانستان به واردات کالاها و مواد اولیه خود از این بندر نیازمند است و هم هندوستان؛ مضافا این که به دلیل شرایط تنش آلود میان دو کشور پاکستان و هند، عملاً دهلینو امکان استفاده از مناطق پاکستان را برای واردات کالا ندارد، از این رو اهمیت بندر چابهار و مناطق مرزی شرق ایران برای هندوستان بسیار حائز اهمیت است. در همین چارچوب هم است که دهلی نو اکنون مسئول پروژه توسعه این بندر شده است. از آن طرف چون واشنگتن نیز روابط محکم و راهبردی با دهلی نو دارد و همچنین به دلیل شرایط حساس کنونی افغانستان عملاً محروم کردن بندر چابهار برای افغانستان میتواند شرایط را بدتر کند. با توجه به مجموع این شرایط آمریکا به این نتیجه رسیده است که بندر چابهار را از تحریمهای خود معاف کند. البته آن طور که وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرده، معافیتهای پروژه بندر چابهار، پروژه احداث خط ریل از چابهار به افغانستان را هم شامل میشود؛ البته این معافیت، به انتقال اقلام بشردوستانه و غیرتحریمی از طریق این خط آهن مشروط خواهد بود.
اما از بعد دیگر اهمیت بندر چابهار برای ایران به خصوص در حوزه تجاری و اقتصادی باز می گردد. در این خصوص این بندر تا چه اندازه میتواند کارگشا باشد. از سوی دیگر این بندر چه کمکی میتواند به عبور کشور از تحریم های آمریکا بکند؟
همان طور که پیشتر اشاره شد بندر چابهار به دلیل قرار گرفتن در یک موقعیت استراتژیک از اهمیت بسیار بالایی برای هندوستان، افغانستان، پاکستان و مهمتر از آن ایران برخوردار است. این شرایط میتواند موقعیت اقتصادی و تجاری کم نظیری را در اختیار این بندر قرار دهد. در سایه این نکات تهران می تواند از ظرفیتهای اقتصادی دو کشور پاکستان و به خصوص هندوستان کمال استفاده را ببرد. هرچند که افغانستان نیز از اقتصاد چندان قدرتمندی برخوردار نیست، اما ظرفیتهای تجاری خوبی را میتواند در اختیار ما قرار دهد که در این برهه حساس به اقتصاد کشور ما کمک کننده خواهد بود. البته لازم به گفتن نیست که روابط اقتصادی ایران و هند روابط اقتصادی عمیق، پایدار و باسابقه ای است، لذا بیشتر مراودات ما با حوزه شرق از طریق بندر چابهار انجام می گیرد. در سایه ان نکته به خودی خود اهمیت این بندر را برای تهران در عبور از فشارهای سخت اقتصادی مشخص می کند. با جمیع نکاتی که مطرح شد یقیناً تهران باید از این فرصت پیش آمده نهایت استفاده را از بندر چابهار ببرد. لذا ما باید به سمت تقویت زیرساختها و گسترش امکانات این بندر همت گماریم، چرا که یقیناً در شرایط آتی ناشی از تحریمهای آمریکا، بندر چابهار می تواند یکی از منافذ تنفسی ایران به شمار آید. در این خصوص باید همه دستگاه ها، از دولت تا مجلس و دیگر ارگان ها و نهادها باید همتی جدی برای توجه این منطقه آزاد داشته باشند. ما اکنون مشکلات جدی در حوزه سرمایهگذاری داخلی و علیالخصوص خارجی داریم. باید این مشکلات حل شود؛ مناسبات و پروسه واردات و صادرات کالا باید با سهولت بیشتری و در زمان کمتری انجام شود تا به بستر و مزیت خوبی برای افزایش میزان واردات و صادرات در چابهار منجر شود. البته در این خصوص ما با سران و مقامات هندی در سال های گذشته چندین دور مذاکره را پیش برده ایم که بخشی از آن به نتیجه رسیده و بخشی از آن هنوز در حوزه عملی تحقق نیافته است، از این رو ما باید در این خصوص تسریع عمل داشته باشیم. مضافا در خصوص زیرساختهای پهلوگیری کشتی ها در این بندر سرمایه گذاری جدی داشته باشیم. همچنین امکانات و ابزارهای مناسبی برای اسکان کشتیها، تعمیر آنها داشته باشیم. افزون بر این ها ناوگان ترابری، حمل و نقل و همچنین زیرساخت های جدی برای توسعه پارکینگ های جاده ای در این بندر آن مد نظر قرار گیرد. اگر ما بتوانیم این شرایط را برای توسعه جدید بندر داشته باشیم، می تواند کمک شایانی به اقتصاد کشور در دوره تحریم ها داشته باشد. البته خوشبختانه هندی ها در این خصوص مشارکت جدی دارند و می توان با همکاری و مشارکت دهلی نو سرعت عمل را برای توسعه چابهار بالا برد.
علاوه بر زیرساختها و توسعه فیزیکی بندر چابهار از آن سو برخی قوانین مهمی مانند لوایح FATF نیز تا چه اندازه میتواند به کشور در توسعه اقتصادی به خصوص بندر چابهار کمک کند؟
به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. اگر ما بتوانیم شرایط توسعه فیزیکی بندر چابهار را فراهم کنیم، اما مادامی که در مناسبات و زیرساخت های پولی و بانکی هم چنان با مشکل روبه رو باشیم و در بستر قطع سوئیفت، همزمان با عمال دور دوم تحریمهای آمریکا ما لوایح FATF را تصویب نکنیم، یقینا این بندر نمیتواند به ما کمک چندانی بکند، چرا که دست و پای هندوستان، پاکستان، افغانستان و هر کشور دیگری که بخواهد از طریق این بندر با ما مراوده اقتصادی و کالایی داشته باشد، خواهد بست. در این صورت عملاً این بندر نمیتواند کاری برای توسعه اقتصادی کشور و حمایت از ایران در دوم تحریمها صورت دهد. لذا به همان میزان که بندر چابهار به توسعه بسترها و زیرساختهای فیزیکی نیازمند است، باید قوانین و لوایح پولی و بانکی مانند همین لوایح چهارگانه FATF نیز از طرف مجلس و دیگر نهادها به سرانجام برسد. این دو (توسعه فیزیک چابهار و لوایح FATF) مکمل همدیگر برای استفاده از فرصتی به نام منطقه آزاد چابهار هستند. اکنون به دلایل متعددی که بخشی از آن مطرح شد، آمریکا ناچار به عقب نشینی از برخی مواضع شده است که یکی از آنها مسئله معافیت بندر چابهار از تحریم ها است، چرا ما باید به دلیل برخی نگاههای غیر منطقی این فرصت را از خود بگیریم. مضافا این که مسئله تصویب لوایح چهارگانه FATF تنها محدود به بندر چابهار و یا مناسبات تجاری با هندوستان، پاکستان و افغانستان نمی شود، حتی کشورهای دوست و همسایه مانند ترکیه، عراق و حتی چین و روسیه نیز برای تداوم همکاریهای خود باید در بستر مراودات بانکی و پولی کار خود را پیش ببرند، اگر ما این لوایح را تصویب نکنیم عملا دایره فشارها بر خودمان را بیشتر کرده ایم. این یعنی تحریم روی تحریم.
با توجه به شرایط و ویژگی های کنونی کشور افغانستان و همچنین تنش سنتی اسلام آباد با دهلینو، اقتضائات بندر چابهار در آینده چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد؟
اکنون وضعیت امنیتی و اقتصادی افغانستان چندان مطلوب نیست. چندی پیش شاهد برگزاری انتخابات پارلمانی بودیم و سال آینده هم انتخابات ریاست جمهوری در این کشور برگزار میشود. مضافا در حال حاضر مسئله مذاکره و مصالحه با طالبان نیز در دستور کار جدی خود دولت کابل و هم آمریکایی ها قرار دارد، لذا مسئله امنیت اکنون در اولویت و صدر کارهای افغانستان است. با این وصف نمی توان از مهره ای مانند کابل انتظار چندانی داشت. البته ما باید به سمت توسعه همکاری با این کشور برای عدم رشد ناامنی و نیز عدم افزاش آمار مهاجرین افغانستانی به دلیل بالا رفتن هزینه های داخلی در کشور خودمان گام برداریم. با توجه به نکاتی که گفتم و افزایش ناامنی در داخل افغانستان ما با رشد مهاجرین افغانی به داخل کشور روبه رو خواهیم بود. در این شرایط اقتصادی تحریمی باید برای مقابله با این مسئله در حوزه سیاست خارجی چاره ای اندیشیده شود. البته مسئله توسعه بندر چابهار و خط ریلی ما به افغانستان نیز تا اندازه می تواند راهگشا باشد. در خصوص دو بازیگر دیگر ما در شرق یعنی پاکستان و هند نیز باید گفت که اگرچه بین اسلامآباد و دهلینو همواره یک تنش سنتی وجود داشته است، اما تهران با دقت عمل همواره سیاست موازنه قوا را در قبال هر دو بازیگر مهم در پیش گرفته است. البته تهران همواره سیاست احترام متقابل را برای همه همسایگان خود به اجرا در آورده که در دولت های یازدهم و دوازدهم این مسئله در سیاست خارجی به صورت پررنگ تری پی گرفته شده است. از این رو ایران هیچ گاه نه اسلام آباد را فدای دهلی نو میکند و نه دهلی نو را فدای اسلام آباد. از این منظر تهران سعی میکند با تداوم این سیاست از پتانسیلهای اقتصادی پاکستان و به خصوص هندوستان نهایت استفاده را برای توسعه خود ببرد. از آن سو با روی کار آمدن دولت جدید عمران خان در کشور پاکستان و نگاه مثبت او نسبت به توسعه روابط تهران - اسلام آباد، میتوان بسترها و زمینههای پررنگتری برای حضور اسلام در مناسبات اقتصادی خود در مرزهای شرقی کشور با محوریت منطقه آزاد چابهار ایجاد کرد، به گونهای که حساسیتی برای هندیها هم در پی نداشته باشد. ما چاره ای جز استفاده از تمام ظرفیت ها و پتانسل همه همسایگان خود از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب نداریم؛ پس عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، ترکمنستان، همه و همه برای توسعه اقتصادی ایران مهم و حیاتی هستند. باید برای هر کدام از همسایگان برنامه جدی در دوره تحریمی داشت باشیم.
نظر شما :