درباره سفر احمد الشرع به آمریکا
مبانی واقعگرایی نو در بازتعریف نظم شام
نویسنده: فرهاد قادری، پژوهشگر روابط بینالملل
دیپلماسی ایرانی:
پیشدرآمد تاریخی و مبنای نظری
تحولات سوریه از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۵، نمادی از گذار از منازعه به مصالحه در ساختار قدرت خاورمیانه است. آمریکا در دوران اوباما با رویکرد «دورادور» (Offshore balancing) سیاست انزوا را پیش گرفت، در دوران ترامپ اول با محوریت امنیت اسرائیل وارد فاز مداخله محدود شد، و در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ (۲۰۲۴)، سیاست «واقعگرایی معاملهای» با بازیگران میدانی از جمله احمد الشرع در دستور قرار گرفت.
این گذار نظری، از سیاست تغییر رژیم به سیاست بازسازی رژیم، نشاندهندهی پذیرش اصل Realpolitik در سطح واشنگتن است؛ جایی که ثبات عملی، برتر از ایدئولوژی دموکراتیک تلقی میشود. احمد الشرع نه فقط یک بازیگر داخلی، بلکه تجلی همین چرخش مفهومی در رویکرد آمریکا به خاورمیانه است.
تحول جایگاه احمد الشرع در معادله سوریه
الشرع، در ابتدا با برچسب «جولانی»، رهبر جهادی منطقهای شناخته میشد اما از ۲۰۱۹ بهتدریج به بازیگر سیاسی درونزا بدل شد. ورود او به مذاکرات ژنو–۹ و توافق ادلب با روسیه و ترکیه، آغاز مسیر مشروعیتیابی داخلی بود.
در فاصلهی ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴، با فروپاشی ساختار دولت مرکزی اسد و خروج تدریجی نیروهای ایرانی از شمال سوریه، الشرع توانست شبکهای از شوراهای مدنی و نظامی تشکیل دهد که پایهی سوریه جدید شد. وزارت خزانهداری آمریکا در اکتبر ۲۰۲۵ با استناد به گزارشهای امنیتی و همکاری اطلاعاتی وی علیه داعش، او را از فهرست تحریمها خارج کرد.
لغو این تحریمها چند روز پیش از سفر وی به واشینگتن انجام شد و نشان داد که آمریکا عملاً مشروعیت دولت جدید سوریه را پذیرفته است.
چرخه تصمیمسازی در واشینگتن
دیدار الشرع با ترامپ نه یک ملاقات نمادین، بلکه نتیجهی فرآیند تصمیمسازی پیچیدهای در واشینگتن بود:
کاخ سفید دیدار را در راستای «احیای همپیمانان منطقهای» تعریف کرد.
پنتاگون آن را فرصتی برای استقرار پایگاههای جدید راداری و لجستیکی در مرکز سوریه دانست.
سنا نسبت به پیامدهای حقوقی و انسانی لغو قانون سزار هشدار داد.
لابی اسرائیل خواستار تضمینهای کتبی شد که خاک سوریه برای حزبالله یا حماس قابلاستفاده نخواهد بود.
ترامپ با استفاده از کانال مشاوران امنیتی خود و محور عربستان–امارات، طرحی سهمرحلهای را ارائه کرد:
مرحله اول: لغو تحریم فردی و پذیرش دولت الشرع.
مرحله دوم: آغاز گفتوگو درباره لغو تدریجی قانون سزار.
مرحله سوم: عضویت رسمی سوریه در پیمان ابراهیم جدید.
در این مسیر، نقش عربستان بهعنوان واسطهی منطقهای کلیدی است؛ زیرا ریاض آماده تأمین مالی بازسازی سوریه در قبال تعهد دمشق به دوری از تهران شده است.
محتوای مذاکرات الشرع – ترامپ
گزارشهای خبری حاکی از آن است که مذاکرات در سه محور متمرکز بود:
الف) ابعاد امنیتی و استراتژیک
توقف حملات اسرائیل به خاک سوریه و بازگشت خطوط تماس به مرزهای ۱۹۷۴.
تضمین امنیت مناطق دروزی و ترکمان بدون خودمختاری جداییطلبانه.
پیشنهاد ایجاد سامانه مشترک راداری آمریکایی در حمص و السلمیه برای رهگیری موشکهای ایرانی در جنگ احتمالی خلیج فارس.
تأسیس مرکز آموزش ضدتروریسم با نظارت مشترک واشینگتن–دمشق.
ب) اقتصاد و بازسازی
لغو قانون سزار طی سه مرحله و بازگشت سوریه به نظام مالی جهانی.
جذب سرمایهگذاری امارات، عربستان و هند در بخش انرژی و زیرساخت.
خصوصیسازی بندر لاذقیه تحت نظارت آمریکا برای مسیر تجارت مدیترانه شرقی.
ج) سیاست داخلی و حقوق اقلیتها
الشرع تعهد کرد قانون اساسی جدید را تا پایان سال ۲۰۲۶ به رفراندوم عمومی بگذارد و شوراهای اقوام (کرد، دروزی، آشوری) را در ساختار پارلمانی بگنجاند. همچنین قول داد نیروهای قسد در چارچوب ارتش ملی ادغام شوند تا هیچ نیروی غیردولتی باقی نماند.
پیامدهای منطقهای و واکنش بازیگران
۱. روسیه
مسکو از دیدار الشرع ناراضی اما محتاط است. پوتین تلاش میکند با حفظ پایگاه طرطوس و پیشنهاد واگذاری خط اعتباری انرژی به دمشق، از حذف کامل نفوذ خود جلوگیری کند.
۲. ترکیه
آنکارا از کاهش نقش ایران و محدود شدن کردها راضی است و سفر الشرع را گامی مثبت میداند، اما نسبت به استقرار پایگاههای آمریکا در مرکز سوریه هشدار داده است.
۳. ایران
تهران این دیدار را تهدید استراتژیک تلقی میکند، اما راهی جز سازگاری ندارد. خروج مرحلهای نیروهای ایرانی و کاهش دسترسی لجستیکی از بوکمال تا لاذقیه، ایران را در وضعیت دشوار قرار داده است. سیاست واقعگرایانه جدید سوریه، نیاز به بازتعریف رابطه تهران – دمشق از اتحاد نظامی به همکاری اقتصادی دارد.
۴. اسرائیل
تلآویو با رضایت محتاطانه از «غیرقابل تهدید شدن مرزهای شمالی» استقبال کرده است و در صورت پایبندی دمشق به تعهدات امنیتی، حاضر به گفتوگو درباره تبادل اطلاعات ضدایرانی شده است.
جایگاه ایران در نظم شام نو
سیاست ایران از ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۱ بر محور «محور مقاومت» بنا شد. اما از ۲۰۲۲ به بعد، ضعف اقتصادی، فشار داخلی و محدودیت سیاسی موجب کاهش توان میدانی شد. دیدار الشرع با ترامپ واقعیتی را عیان کرد: نظام جدید شام دیگر بر محور ایدئولوژی نخواهد چرخید، بلکه بر اساس توازن منافع شکل میگیرد.
راهکار ایران برای بقا در این نظم:
محوریت منافع اقتصادی و انرژی، بهجای روایت مقاومت.
همکاری با ساختار مدنی سوریه در قالب قراردادهای زیرساختی.
تثبیت روابط با دروزیها و کردها برای حفظ نفوذ اجتماعی.
تغییر روایت رسانهای از دشمنی با غرب به واقعگرایی آرام.
بهرهگیری از نقش میانجی در بحران آیندهی لبنان بهعنوان برگ چانهزنی جدید.
سناریوی پیمان ابراهیم
سوریه، در صورت پایبندی به تعهدات امنیتی، میتواند به نسخه تعدیلشدهی «پیمان ابراهیم» بپیوندد. در این سناریو، دمشق نه متحد تلآویو بلکه شریک غیرتهاجمی محسوب میشود. این پیمان شامل سه بند اصلی است:
توقف تهاجم دوطرفه و ایجاد کانال تماس امنیتی.
همکاری اطلاعاتی در مقابله با گروههای وابسته به ایران.
گشایش مسیرهای اقتصادی و تجاری میان دمشق–ابوظبی–تلآویو.
چنین توافقی در صورت تحقق، نقطهی انفصال کامل سوریه از محور مقاومت و ورود به مدار غرب خواهد بود.
چشمانداز بازسازی و نظم منطقهای جدید
واشینگتن به کمک دمشق، میکوشد سوریه را به هستهی کنترل نفوذ ایران در هلال شام تبدیل کند؛ نظمی که در آن عربستان، مصر و اردن حلقههای پشتیبان امنیتی هستند. با تحقق این سناریو، منطقه شاهد انتقال مرکز ثقل ژئوپلیتیک از تهران–دمشق به ریاض–دمشق خواهد بود.
بازسازی اقتصادی سوریه با تزریق وامهای عربی و نظارت آمریکا، چارچوبی خواهد ساخت که نقش ایران را به حداقل میرساند و زمینهی خروج روسیه از شام را نیز آماده میکند.
برآورد راهبردی نهایی
دیدار احمد الشرع با ترامپ، صرفاً نماد مصالحه نیست؛ بلکه نقطهی آغاز نظم جدید میان عملگراییِ آمریکا و واقعگراییِ سوریه است. این دیدار به معنای پایان منازعهی ایدئولوژیک و شروع عصر دیپلماسی توازن منافع است.
ترامپ با تکیه بر اصل «معامله بزرگ» میخواهد از سوریه یک شریک پایدار امنیتی بسازد؛ و الشرع نیز با بهرهگیری از این فرصت، میکوشد جایگاه کشورش را از «میدان جنگ نیابتی» به «پلتفرم همکاری استراتژیک» تبدیل کند.
در این چارچوب، سؤالات کلیدی آینده چنین خواهند بود:
آیا واشینگتن واقعاً قانون سزار را لغو خواهد کرد، یا آن را به اهرم فشار تبدیل میکند؟
آیا سوریه با امضای پیمان ابراهیم، به مدار غرب خواهد پیوست یا در موضع بیطرفی فعال باقی میماند؟
و در نهایت، آیا ایران راهی برای حفظ نفوذ خود بدون تقابل نظامی خواهد یافت؟
جمعبندی نهایی
سفر احمد الشرع به واشینگتن نشان داد که سیاست «دشمن دیروز، شریک امروز» در خاورمیانه به مرحلهی اجرا رسیده است. دمشق جدید با ارائه تضمینهای حقوقی، امنیتی و اقتصادی، توانسته است از برچسب تروریسم به مقام دولت دعوتشده برسد.
ترامپ نیز با استفاده از واقعگرایی عملی، میکوشد ایران را در داخل سوریه بدون جنگ حذف و جای آن را با سازوکار بازسازی و سرمایهگذاری پر کند.
برای منطقه، این دیدار آغاز نظم جدیدی است که در آن:
محور مقاومت تضعیف و محور بازسازی تقویت میشود؛
سوریه از میدان منازعه به دولت شریکی آمریکا بدل میگردد؛
ایران ناگزیر از تطبیق با واقعیت سیاست پراگماتیک میشود؛
خاورمیانه وارد دوران پساتقابل و پیشامصالحه میگردد.
در یک جمعبندی کلان:
دیدار الشرع و ترامپ، تصویری از پایان دوران جنگهای نیابتی و آغاز دیپلماسی مصالحه است – جایی که واقعگرایی، منطق تازه امنیت در خاورمیانه را رقم میزند و سیاست نوین آمریکا در قبال سوریه را وارد فصل تازهای از بازتعریف نظم منطقهای میکند.


نظر شما :