تهران و قاهره همچنان ملاحظه دارند
روابط ایران و مصر، روی دور کند

نویسنده: سعید بکر
دیپلماسی ایرانی: در ۹ سپتامبر، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در قاهره یک توافقنامه فنی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی امضا کرد که همکاری کشورش با این نهاد نظارتی هستهای پیشرو در جهان را از سر میگیرد. این اقدام، پس از آنکه ایران پس از حملات هوایی آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای خود در ماه ژوئن، همکاری با نهاد نظارت هستهای سازمان ملل متحد را به حالت تعلیق درآورد، نشاندهنده یک تغییر موضع قابل توجه بود. بدر عبدالعاطی، وزیر امور خارجه مصر، اظهار داشت که قاهره تلاشهای دیپلماتیک «فشردهای» برای کمک به میانجیگری در این توافق انجام داده است.
روابط دیپلماتیک بین دو کشور از زمان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، زمانی که جمهوری اسلامی تازه تأسیس پس از اعطای پناهندگی به شاه مخلوع ایران، روابط خود را با مصر قطع کرد، متشنج بوده است. تنشها در دهه ۱۹۸۰ با جانبداری مصر از عراق در طول جنگ ایران و عراق تشدید شد و زمانی که ایران یاد قاتل سادات را گرامی داشت، عمیقتر شد. یک استثنای کوتاه در دوران اخوان المسلمین در سالهای ۲۰۱۲ - ۲۰۱۳ رخ داد، زمانی که رئیس جمهور محمد مرسی از تهران دیدن کرد و میزبان رئیس جمهور وقت ایران، محمود احمدی نژاد، در قاهره بود که اولین سفر از این نوع از سال ۱۹۷۹ بود.
در ماههای اخیر، تلاشهای میانجیگری قاهره در پرونده هستهای ایران، پس از گرم شدن قابل توجه روابط دوجانبه، به دنبال گرم شدن روابط دیپلماتیک بوده است. در ۲ ژوئن، عراقچی سومین سفر خود به مصر را از زمان انتصابش در اوت ۲۰۲۴ انجام داد و با رئیس جمهور سیسی دیدار کرد تا در مورد تحولات منطقهای و بررسی راههای تقویت روابط گفتوگو کند. در دسامبر ۲۰۲۴، مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران، در اجلاس D-8 در مصر شرکت کرد که نخستین سفر یک رئیس جمهور ایران از سال ۲۰۱۳ بود. در ژوئیه ۲۰۲۵، تهران با تغییر نام خیابانی که زمانی به افتخار قاتل رئیس جمهور اسبق مصر، انور سادات، نامگذاری شده بود، گامی نمادین به سوی آشتی برداشت، اقدامی که مورد استقبال قاهره قرار گرفت.
نزدیکی اخیر بین دو رقیب سابق، به بهترین وجه به عنوان تعامل عملگرایانه با محدودیتهای روشن – نه یک تغییر استراتژیک گستردهتر – درک میشود. اختلافات ایدئولوژیک در مورد مسائل کلیدی منطقهای، همراه با تحریمهای شدید بینالمللی علیه ایران، همچنان روابط را محدود میکند و باعث میشود هر دو طرف فقط در حوزههای منتخب همکاری محدودی را دنبال کنند. با وجود گذشتهی سردشان، در کوتاهمدت، هر دو طرف از همکاری نزدیکتر، از نظر اقتصادی و دیپلماتیک سود خواهند برد.
دستاوردهای کوتاهمدت
گرم شدن اخیر روابط دیپلماتیک با ایران میتواند فرصتی برای مصر فراهم کند تا فشارهای متحدان منطقهای ایران را که بحران اقتصادی مصر را تشدید کردهاند، کاهش دهد. یکی از عوامل کلیدی که باعث نزدیکی مصر به جمهوری اسلامی شده است، تهدید امنیت دریایی دریای سرخ توسط حوثیهاست که از نوامبر ۲۰۲۳ به کشتیهای تجاری و نظامی در آبهای سواحل یمن حمله کردهاند. حملات حوثیها به شدت بر درآمد سالانه کانال سوئز تأثیر گذاشته که به طور چشمگیری از ۱۰٫۲۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ به ۳٫۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ کاهش یافته است. با توجه به حمایت ایران از حوثیها، بهبود روابط با تهران میتواند کانالی برای قاهره فراهم کند تا برای کاهش تنش در دریای سرخ تلاش کند. قاهره اولین کشوری نخواهد بود که با نگرانیهای مشابه به تهران نزدیک میشود. طبق گزارشها، در ژانویه ۲۰۲۴، چین به ایران فشار آورد تا حملات حوثیها را مهار کند تا این مسیر حیاتی کشتیرانی دریایی را ایمن کند.
روابط نزدیکتر با ایران همچنین میتواند بخش گردشگری مصر را تقویت کند. رضا صالحی امیری، وزیر گردشگری و فرهنگ ایران، در ماه مه اعلام کرد که کشورش یک برنامه تبادل فرهنگی با مصر راهاندازی خواهد کرد که هدف آن جذب حدود یک میلیون گردشگر ایرانی به قاهره در طول پنج سال آینده است. قاهره محل قرارگیری اماکن مذهبی مهم شیعه، از جمله مسجد راس الحسین و مسجد سیده زینب است که این شهر را به مقصدی جذاب برای بسیاری از شیعیان ایرانی تبدیل میکند. با توجه به اینکه گردشگری تقریباً ۸٫۵ درصد از تولید ناخالص داخلی مصر را در سال ۲۰۲۴ تشکیل میداد، این برنامه تبادل گردشگری میتواند رونق قابل توجهی به اقتصاد در حال رکود این کشور ببخشد. با این حال، با توجه به سیاست منطقهای ایران در صدور ایدئولوژی جمهوری اسلامی – همانطور که در عراق، لبنان و سوریه نشان داده شده است – نهاد امنیتی مصر نگران است که هجوم گردشگری مذهبی ایران بتواند به ابزاری برای تهران تبدیل شود تا نفوذ خود را در مصر گسترش دهد، همانطور که در سایر نقاط خاورمیانه انجام داده است.
از نظر سیاسی، روابط نزدیکتر با ایران میتواند جایگاه مصر را به عنوان یک بازیگر کلیدی منطقهای تقویت کند – جاهطلبیهایی که در تلاشهای اخیر میانجیگری قاهره در مورد درگیری غزه و آینده برنامه هستهای ایران منعکس شده است. با توجه به نفوذ ژئوپلیتیکی مصر و روابط دیرینهاش با ایالات متحده، روابط دیپلماتیک نزدیکتر با ایران میتواند به قاهره برتری دهد و خود را به عنوان یک مشارکتکننده مهم در مذاکرات جاری معرفی کند.
از سوی دیگر، ایران ممکن است روابط نزدیکتر با مصر را راهی برای کاهش انزوای منطقهای و بینالمللی خود ببیند. جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل در ماه ژوئن، که پیش از آن فروپاشی رژیم اسد در دسامبر ۲۰۲۴ و ضربات سهمگین به حزبالله در سال گذشته رخ داد، ضربه بزرگی به نفوذ منطقهای تهران وارد کرده است. در این زمینه، مصر به عنوان یک شریک دیپلماتیک ارزشمند ظهور کرده است. روابط نزدیکتر با قاهره میتواند به تهران کمک کند تا جایگاه از دست رفته خود را در منطقه بازیابد و در عین حال به سایر کشورها نشان دهد که گزینههایی برای تعامل فراتر از نیابتیها و شرکای سنتی خود دارد.
یک همکاری محدود
با وجود مسیر مثبت، روابط مصر و ایران همچنان تحت تأثیر واقعیتهای ژئوپلیتیکی است. مصر با پادشاهیهای عرب خلیج فارس – که به شدت به حمایت مالی آنها وابسته است – ارتباط نزدیکی دارد و برای کمکهای امنیتی به غرب چشم دوخته است. در مقابل، ایران همچنان خود را به عنوان یک قدرت انقلابی ضد غربی معرفی میکند که نفوذ منطقهای خود را از طریق عوامل نیابتی و بازیگران غیردولتی – که برخی از آنها مستقیماً منافع مصر را تهدید میکنند – اعمال میکند. این واقعیتهای اساسی، همکاری بلندمدت را تقریباً غیرممکن میکند.
در غزه، مصر با وجود سوءظنها به ایدئولوژی اسلامگرایانه حماس به عنوان میانجی بین اسرائیل و حماس عمل میکند. قاهره جنگ جاری را به دلیل خطر سرریز پناهندگان به سینا و فرسایش احتمالی پیمان صلح ۱۹۷۹ خود با اسرائیل، یک تهدید مستقیم امنیت ملی میداند. در همین حال، ایران مدتهاست که از حماس حمایت میکند و با این گروه به عنوان عضوی کلیدی از "محور مقاومت" خود همکاری میکند.
در سوریه، مصر در ابتدا با توجه به پیشینه اسلامگرایانه رهبری جدید این کشور، محتاط بود. اما قاهره به تدریج برای حفظ نفوذ و تضمین روابط دوستانه با سوریه پس از اسد، با دمشق ارتباط برقرار کرده است. در همین حال، ایران سرنگونی اسد را ضربه بزرگی به نفوذ منطقهای خود میداند و همچنان نسبت به دولت جدید سوریه إحساس خوبی ندارد. اگرچه تهران اخیراً تمایل خود را برای تعامل مجدد با مقامات جدید سوریه در صورت مناسب بودن شرایط نشان داده، اما هنوز خیلی زود است که مشخص کنیم این ارتباط چه شکلی خواهد داشت.
در جبهه اقتصادی، در حالی که همکاری با ایران در زمینه امنیت دریایی و گردشگری ممکن است کمک اقتصادی محدودی برای مصر داشته باشد، تحریمهای بینالمللی علیه ایران، تعامل اقتصادی پایدار و قابل توجه را تقریباً غیرممکن میکند. در سال مالی ۲۰۲۵، جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی ایران به مصر وجود نداشت و تجارت دوجانبه در سال ۲۰۲۳ تنها ۵٫۱ میلیون دلار بود یعنی بسیار کمتر از کمترین حجم تجارتی که مصر با هر کشور خلیج فارس دارد. این ارقام، دامنه محدود روابط اقتصادی بین مصر و ایران و کوهی را که تهران باید برای جایگزینی کشورهای خلیج فارس به عنوان شریک ترجیحی قاهره، از آن بالا برود، برجسته میکند.
معاملهای اما نه دگرگونکننده
مسیر روابط مصر و ایران ترکیبی از فرصتها و محدودیتها را برجسته میکند. در حالی که تعاملات اخیر بین دو کشور نشاندهنده تمایل به آزمایش راههای جدید همکاری است، تحولات اخیر نمیتواند دههها رقابت ایدئولوژیک و مانورهای ژئوپلیتیکی را از بین ببرد. بلکه، به نظر میرسد که بهبود روابط دیپلماتیک اخیر، حرکتی حسابشده و ناشی از تمایل به دستاوردهای کوتاهمدت است. در حال حاضر، این تعامل عمدتاً معاملهای و ماهیتی محدود دارد و هرگونه افزایش تنش در غزه، سوریه یا دریای سرخ، شکنندگی این نزدیکی را آشکار میکند.
در بهترین حالت، بهبود روابط مصر و ایران نشاندهنده یک مکث استراتژیک در خصومتهاست تا یک آشتی واقعی. با این سرعت، هر دو طرف در حال کسب مزایای فوری – دستاوردهای اقتصادی و افزایش شناخت قاهره و فضای تنفس دیپلماتیک برای تهران – هستند، بدون اینکه مجبور باشند در مصالحههای سیاسی یا استراتژیک عمیقتری که میتواند تغییر بلندمدتی در روابط ایجاد کند، سرمایهگذاری کنند. بدون چنین مصالحهای، این رابطه احتمالاً یک مانور تاکتیکی لازم برای بقا در یک منطقه بیثبات باقی میماند، نه آغاز یک اتحاد جدید.
منبع: گالف اینترنشنال فاروم / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی
نظر شما :