ترامپ، جنگ تعرفه، شکسپیر
ترامپ چگونه جنگ تعرفه را به پیش می برد؟

نویسنده: یاسین کریمیان، دانشجو کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای جنوب شرق آسیا دانشگاه تهران
دیپلماسی ایرانی:
پرده اول: ورود فالستاف
در اواخر قرن ۱۶، هنگامی که شکسپیر شاهکارهای ادبی خود را خلق میکرد، خبری از ایالات متحده نبود. در آن زمان، الیزابت اول پس از شکست ناوگان آرمادا، انگلستان را به ثبات رسانده بود و تجار در فکر تأسیس کمپانی هند شرقی بودند تا با پرتغالیها و اسپانیاییها در تجارت شرق دور رقابت کنند.
در یکی از نمایشنامههای شکسپیر با شخصیتی بذلهگو و لافزن به نام فالستاف آشنا میشویم. این شخصیت فرعی اما جالب داستانهای شکسپیر، آدمی است با لاف زدن که وجه شاخص اوست، سعی دارد که خود را قدرتمند نشان دهد. تفاوت فالستاف در نمایشنامهی هنری چهارم با چهل و هفتمین رئیس جمهوری ایالات متحده یعنی دونالد ترامپ آنست که این بار در دنیای واقعی فالستاف نفر اول قدرتمندترین کشور دنیاست و پشتوانه لاف زدنهایش اقتصاد ۲۷ تریلیون دلاری است. احترام به ولستاف در نسخه ی قرن بیست یکمی نه از سر شجاعت و شمشیر کشیدن برای دوازده نفر بلکه از خزانهی ثروتمند اوست.
داستان جنگ تجاری دونالد ترامپ با شرکای تجاری ایالات متحده بیشباهت به لاف زدنهای فالستاف نیست. تا جایی که رابرت آرمسترانگ در یادداشت خود یک ماه پس از روز آزادی از نظریه TACO (مخفف “Trump Always Chickens Out”) برای تصمیمات ترامپ در جنگ تعرفهای استفاده کرد. زمانی که واکنش بازار دولت ترامپ را به عقب نشینی از دستور اجرایی ۱۴۲۵۷ و تعلیق این دستور به مدت ۹۰ روز وادار کرد.
در دوره اول، ترامپ کشورهای دیگر به خصوص چین را متهم کرد که با استفاده قوانین تجارت آزاد به شهروندان ایالات متحده آسیب رسانده است. آغاز جنگ تجاری در دور اول را میتوان خلاصه شده در جنگ با چین تعریف کرد اما دور دوم ریاست جمهوری ترامپ برای همهی شرکای تجاری ایالات متحده به دوران کابوسواری تبدیل شده است.
پرده دوم: اعلان جنگ
فالستاف آمریکایی به پشتوانه اختیارات قانونی در بخش ۲۳۲ قانون گسترش تجارت ۱۹۶۲، بخش ۳۰۱ قانون تجارت ۱۹۷۴ برای اعمال تعرفه ها و از بخشهای ۱۷۰۱ و ۱۷۰۲ قانون اختیارات اقتصادی در شرایط اضطراری بین المللی (IEEPA) ۱۹۷۷برای اعمال محدودیتهای صادرات و تحریم در دستور اجرایی ۱۴۲۵۲ استفاده کرد.
واکنش بازارهای مالی به این دستور اجرایی با افت شدید همراه بود (جدول 1). شاخص Nasdaq با افت ۱۱.۸ درصد ۲.۱ تریلیون دلار از ارزش خود را از دست داد. شاخص ۵۰۰ S&P بیشترین میزان کاهش ارزش بازار را متحمل شد و با افت بیش از ۱۰ درصدی ۳.۲ تریلیون دلار از ارزش بازار خود را از دست داد. تعرفههای اعمالی از سوی ترامپ با واکنش منفی بازارهای مالی اروپا و آسیا نیز روبهرو شد. بازار مالی هنگ کنگ در آسیا با بیشترین ضرر نسبت به دیگر بازارهای آسیایی مواجه شد. این بازار با افت ۱۳.۷ درصدی، بیش از ۶۵۰ میلیارد دلار از ارزش خود را از دست داد. در میان کشورهای اروپایی نیز آلمان با افت ۷.۴ درصدی و از دست دادن ۵۱۰ میلیارد دلار از ارزش بازار خود به نسبت دیگر بازارها اروپایی بیشترین ضرر را متحمل شد.
جدول 1. میزان افت و کاهش ارزش بازارهای مالی پس از 2 آوریل |
||
بازار مالی |
میزان افت (%) |
کاهش ارزش بازار (تریلیون دلار) |
S&P 500 |
10.3 |
3.2 |
Nasdaq |
11.8 |
2.1 |
Dow Jones |
9.5 |
2 |
FTSE 100 (بریتانیا) |
6.2 |
0.46 |
DAX (آلمان) |
7.4 |
0.51 |
CAC 40 (فرانسه) |
6.7 |
0.43 |
Nikkei 225 (ژاپن) |
2.8 |
0.39 |
Hang Seng (هنگکنگ) |
13.7 |
0.65 |
KOSPI (کره جنوبی) |
5.6 |
0.21 |
SET (تایلند) |
4.3 |
0.13 |
VN Index (ویتنام) |
5.9 |
0.14 |
CSI 300 (چین) |
6.1 |
0.28 |
با واکنش منفی بازارهای مالی، ترامپ دستور اجرایی خود به مدت ۹۰ روز تعلیق کرد تا شرکای تجاری ایالات متحده بتوانند بر سر نرخ تعرفه به مذاکره با طرف آمریکایی بپردازند. با پایان زمان ۹۰ روزه برخی کشورها توانستند با دولت ترامپ بر سر تعرفهها و بستههای اقتصادی به توافق برسند. دولت ترامپ برای همه ی کشورهای جهان تعرفه ی ۱۰ درصدی را به عنوان تعرفه پایه تعیین کرده است. البته این مقدار تنها برای کشورهایی است که ایالات متحده در تجارت دوجانبه دارای تراز تجاری مثبت است. برای کشورهایی که ایالات متحده با آنها دارای تراز تجاری منفی است، تعرفه پایه ۱۵ درصد تعیین شده است.
اگرچه که کشورهای دارای تراز تجاری منفی با ایالات متحده (تراز تجاری مثبت آمریکا) دچار تهدیدات و مذاکرات ۹۰ روزه با دولت ترامپ نشدند اما میزان تعرفه تعیین شده برای این کشورها ۱۰ درصد در نظر گرفته شده است که بر همه کالای وارداتی از مبدا این کشورها اعمال میشود. این تعرفه ها فارغ کالاهایی مانند آلومینوم و فولاد است که دچار تعرفه های اختصاصی شدهاند.
در گروه دوم از شرکای تجاری ایالات متحده که دارای تراز تجاری مثبت (تراز تجاری منفی آمریکا) هستند، مسئله متفاوت است. در سال ۲۰۲۴، حساب تجاری ایالات متحده با کسری حدود ۱.۳ تریلیون دلاری مواجه بود. البته کسری تجاری ایالات متحده مسئله تازهای نیست. در طول دو دهه گذشته تنها در سال ۲۰۰۹ تراز تجاری ایالات متحده به کانال ۵۰۰ میلیون دلار رسید. این در حالی است که در مابقی سالها این عدد همواره بیشتر از منفی ۶۰۰ میلیون دلار بوده و در سال ۲۰۲۱ به عدد منفی ۱.۱ تریلیون دلار رسید و در کانال یک تریلیون دلار ماندگار شد. با این تراز منفی ایالات متحده بیشترین میزان کسری تجاری دنیا را دارد، در حالی که رقیب او چین دارای بیشتر میزان تراز تجاری مثبت در جهان است.
کشورهای چین، مکزیک، ویتنام، آلمان، ایرلند، تایوان، کانادا، ژاپن، کره جنوبی و هند حدود ۹۰ درصد از تراز منفی تجارت ایالات متحده را به خود اختصاص میدهند. برای کشورهایی که در تجارت دوجانبه با ایالات متحده از تراز تجاری مثبت برخوردارند حداقل مقدار ۱۵ درصد برای تعرفه بر این کشورها تعیین شده است. اما ۲۶ کشور شامل نرخ تعرفه های بیشتر از ۱۵ درصد شدهاند؛ کشورهایی مانند برزیل (۵۰%)، سوریه(۴۱%)، لائوس و میانمار(۴۰%)، سوئیس(۳۹%)، عراق و صربستان (۳۵%)، الجزایر، بوسنی، لیبی و آفریقای جنوبی (۳۰%)، برونئی، هند، قزاقستان، مولداوی و تونس (۲۵%)، بنگلادش، تایوان و ویتنام (۲۰%)، کامبوج، اندونزی، مالزی، پاکستان، فیلیپین و تایلند (۱۹%) و نیکاراگوئه (۱۸%) (جدول2).
جدول 2. تراز و حجم تجارت با ایالات متحده و تغییرات در تعرفههای اعمال شده |
||||
شریک تجاری |
تعرفه جدید |
تعرفه در 2 آوریل |
تراز تجاری آمریکا (میلیارد دلار) |
تجارت با آمریکا(میلیارد دلار) |
برزیل |
45% |
41% |
5.5 |
93.9 |
سوریه |
41% |
40% |
0.0 |
0.0 |
لائوس |
40% |
44% |
-0.8 |
0.9 |
میانمار |
40% |
45% |
-0.6 |
0.8 |
سوئیس |
39% |
31% |
-39.1 |
89.2 |
عراق |
35% |
37% |
-6.0 |
9.4 |
هند |
25% |
27% |
-49.5 |
133.0 |
قزاقستان |
25% |
25% |
-1.3 |
3.5 |
اندونزی |
19% |
43% |
-19.3 |
39.8 |
مالزی |
19% |
24% |
-26.1 |
81.6 |
پاکستان |
19% |
21% |
-3.3 |
7.6 |
تایلند |
19% |
18% |
-48.3 |
83.7 |
اتحادیه اروپا |
15% |
20% |
-246.0 |
5423.0 |
اسرائیل |
15% |
24% |
-7.7 |
37.3 |
کره جنوبی |
15% |
25% |
-69.9 |
201.0 |
ژاپن |
15% |
24% |
-72.3 |
231.8 |
انگلستان |
10% |
10% |
10.7 |
149.2 |
ویتنام |
20% |
46% |
-129.4 |
155.6 |
تایوان |
20% |
32% |
-76.4 |
161.1 |
کانادا |
تعلیق |
25% |
-73.7 |
770.7 |
مکزیک |
تعلیق |
25% |
-175.9 |
844.0 |
چین |
30% |
34% |
-319.1 |
606.2 |
اما تکلیف کشورهای کانادا، مکزیک و چین به نقطه پایدار و با ثباتی نرسیده است. مذاکرات تعرفه ای با چین به نقطه مشخصی نرسیده اگرچه که پیشرفت هایی داشته و صادارت مواد معدنی حیاتی از مبدا چین از سر گرفته شده اما همچنان آینده روابط تجاری ایالات متحده و این سه کشور مبهم است. چین با افزایش صادرات لیتیوم برای باتریهای برقی موافقت کرد، اما مذاکرات برای کاهش تعرفهها ادامه دارد. کانادا و مکزیک نیز به دلیل توافق USMCA در حال مذاکره برای تعلیق دائمی تعرفهها هستند.
پرده سوم: به دنبال افتخار
هدف دولت ترامپ از آغاز جنگ تجاری را می توان در سه هدف دید؛ ۱- جبران کسری تجاری ۲- افزایش درآمد ۳- صنعت زایی. منتقدان به سیاست های تجاری ترامپ در رسیدن به این اهداف تردیدهای بسیاری دارند. به عنوان مثال بیشتر واردات آمریکا را کالاهای واسطهای تشکیل میدهد که با اعمال تعرفهها، هزینه ساخت در بخشهای مختلف مانند خودرو، لوازم الکتریکی، پوشاک و ... از حاشیه سود تولید کننده در خاک آمریکا میکاهد و یا میزان افزایش هزینه بر مصرف کننده تحمیل خواهد شد.
از طرفی برخلاف انتظارها اقتصاد آمریکا از بحران و یا آستانه بحران نشانی ندارد. نرخ فصلی تولید ناخالص داخلی(GDP) نشان از رشد ۳ درصدی دارد و تورم ماهانه در ماه ژوئن ۲.۷ درصد بوده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۰.۳ کاهش یافته است. آغاز سال جاری میلادی با تورم ماهانه ۳ درصد آغاز شد اما در طول شش ماهه اول میلادی، میانگین نرخ تورم به ۲.۶ درصد رسید.
دفتر تحلیل اقتصادی وزارت بازرگانی آمریکا دلیل افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) فصلی را در کاهش میزان واردات، افزایش هزینه های بخش خدمات بیان کرده که البته این دو دلیل همزمان با کاهش سرمایه گذاری و صادرات نیز بوده است. همچین شاخص فصلی فروش نهایی واقعی به خریداران داخلی خصوصی با رشد ۱.۲ درصدی مواجه بوده که به دور از رویدادها و نوسانات تجاری نشان دهنده میزان رشد واقعی اقتصاد است.
با پایان مذاکرات برای نهایی شدن نرخهای تعرفه میتوان گفت مرحله اول جنگ تعرفه پایان یافته و باید منتظر آغاز مرحله دوم بود. میان منتقدان و کارشناسان در اثر گذاری تعرفه ها بر اقتصاد ایالات متحده اختلاف نظر بسیاری وجود دارد و تنها میتوان گفت که گذر زمان نشان دهنده اثر این جنگ خواهد بود. به عنوان مثال به گزارش بلومبرگ موفقیت دکترین تعرفهای ترامپ برای بسیاری از روندهای جاری تجاری میتواند خطرناک باشد. خطرناک بودن به معنای درست بودن روندهای قبلی و اشتباه بودن دکترین تعرفهای نیست بلکه تجدید نظر در نقشه تجاری و روابط دو و چند جانبه را سبب خواهد بود. و این تجدید نظر نیازمند صرف زمان و انرژی بسیاری خواهد بود.
پرده نهایی:
انتهای جاده ی مه آلود جنگ تعرفه ای را برای هیچ کدام از طرفین روشن نیست و افتخار ترامپ میراثی خواهد بود که پس از پایان این جنگ در آیندهی ناپیدا به دست خواهد آورد. ایالات متحده در دوران دولت ترامپ به دنبال حفظ هژمونی و قدرت خود است و از طرف دیگر شرکای تجاری با میزان وابستگی و آسیب پذیری خود در مقابل ایالات متحده روبه رو شده اند و در تلاش هستند تا از این میزان وابستگی کم کنند.
تجدید نظر در نقشه تجاری کشورهای جهان در اثر شوک تعرفهای ترامپ را میتوان در تقویت روابط تجاری دو جانبه و منطقه گرایی اقتصادی دید. با عبور از بحران مرحله اول و رسیدن به ساحل امن توافق با ایالات متحده و نمایان شدن میزان تاب آوری تجاری کشورها در اثر این شوک میتوان انتظار داشت که مسئله کاهش وابستگی به ایالات متحده و تقویت روابط با کشورهای جایگزین در اولویت قرار بگیرد.
فالستاف نسخهی قرن بیست و یکم برخلاف دنیای شکسپیر این بار میتواند با اعتماد به نفس از شکست دادن مردان مسلح، و پیروزی بر شورشیان سخن بگوید اما استقبال از اون در روز تاج گذاری نمی توان مطمئن بود.
نظر شما :