مسیر «محدودسازی همزمان با گفت‌وگو»

نشست مسقط؛ ارزیابی متقابل یا گامی به‌سوی توافق موقت؟

۲۶ فروردین ۱۴۰۴ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۳۲۲۵۴ اخبار اصلی پرونده هسته ای
نویسنده خبر: عابد اکبری
عابد اکبری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: گمانه‌زنی‌ها درباره بازگشت به نوعی توافق موقت با مختصات مشابه توافق ژنو، بار دیگر برجسته شده است. توافقی که به‌جای حل‌وفصل بنیادین اختلافات، نقشی آرام‌بخش در مدیریت بحران ایفا می‌کرد.
نشست مسقط؛ ارزیابی متقابل یا گامی به‌سوی توافق موقت؟

دیپلماسی ایرانی: نشست روز شنبه میان نمایندگان ایران و آمریکا در مسقط، بیش از آنکه نشانه‌ای از ورود به مرحله‌ای تعیین‌کننده در مذاکرات باشد، فرصتی برای ارزیابی متقابل تلقی می‌شود؛ نوعی «پیش‌مذاکره» که در ادبیات دیپلماسی، نقش گرم‌ کردن پیش از مسابقه اصلی را ایفا می‌کند. از این‌رو، هرگونه تحلیل مبتنی بر سناریوهای افراطی – چه با خوش‌بینی به احیای قریب‌الوقوع توافق و چه با بدبینی مطلق به تقابل نظامی – فرسنگ‌ها از واقعیت پیچیده و متغیر کنونی فاصله دارد.

با تکیه بر ارزیابی‌های نهادهایی چون کارنگی ایندومنت Carnegie Endowment و اینترنشنال کرایزیز گروپ International Crisis Group، می‌توان چنین برداشت کرد که واشینگتن در این مرحله، به‌جای تلاش برای توافق نهایی، به دنبال آزمودن مسیر «محدودسازی همزمان با گفت‌وگو» است؛ مدلی که برخلاف فشار حداکثری دوره ترامپ، انعطاف‌پذیری نسبی بیشتری دارد و می‌کوشد هزینه تقابل را کاهش دهد، بدون آنکه به امتیازدهی راهبردی تن دهد.

از منظر تهران نیز، ورود به مذاکرات اخیر را نمی‌توان صرفاً تلاش برای کاهش تحریم‌ها تفسیر کرد. هدف کلیدی ایران، سنجش عملی مواضع آمریکاست: آیا ایالات متحده آمادگی لازم برای توافقی واقع‌گرایانه و متوازن دارد، یا صرفاً از ابزار مذاکره برای ایجاد یک تصویر بهتر بهره می‌برد؟ تجربه‌های پیشین، به‌ویژه پس از خروج ترامپ از برجام، این تردید را به عنصر بنیادینی در رویکرد دیپلماتیک ایران تبدیل کرده است.

در ارزیابی‌های منتشرشده توسط بروکینگز اینستیتیوت Brookings Institution و رند کرپوریشن RAND Corporation  نیز تأکید شده که تیم ترامپ – در صورت عدم تحقق توافقی ولو موقت – ممکن است به سمت تشدید فشارهای اقتصادی و حتی تهدیدهای بازدارنده نظامی حرکت کند. چنین فضایی، نوسانات بازارهای ارز و طلا را نه صرفاً معلول متغیرهای اقتصادی، بلکه به‌عنوان پیامدهای مستقیم راهبرد فشار روانی غرب باید تحلیل کرد؛ سیاستی که هدف آن ایجاد اهرم در چانه‌زنی‌هاست.

در این میان، گمانه‌زنی‌ها درباره بازگشت به نوعی توافق موقت با مختصات مشابه توافق ژنو، بار دیگر برجسته شده است. توافقی که به‌جای حل‌وفصل بنیادین اختلافات، نقشی آرام‌بخش در مدیریت بحران ایفا می‌کرد. در غیاب یک چارچوب مشترک از درک متقابل و عزم راهبردی، دستیابی به توافقی جامع دست‌کم در کوتاه‌مدت بعید به نظر می‌رسد. در بهترین سناریو، ادامه گفت‌وگوها در هفته‌های پیش رو ممکن است به ترسیم چارچوبی موقت بینجامد؛ چارچوبی که نه صلحی پایدار، بلکه امنیتی شکننده اما قابل مدیریت را در پی داشته باشد.

در نهایت، نشست مسقط را نه می‌توان نقطه آغاز یک روند تازه دانست و نه پایان تنش‌های دیرینه. آنچه رخ داد، یک گام ضروری برای سنجش نیت‌ها و ارزیابی خطوط قرمز بود؛ گامی میانی در مسیری که همچنان پر از ابهام، اما ناگزیر از طی شدن است.

عابد اکبری

نویسنده خبر

دکتر عابد اکبری، کارشناس مسائل اروپا

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران و امریکا مذاکرات ایران و امریکا ایران و ترامپ مذاکرات مسقط مذاکرات هسته ای مذاکرات عمان دونالد ترامپ توافق ترامپ


( ۲ )

نظر شما :