نبود هیچ‌گونه شرایطی برای گفت‌وگو میان ایران و امریکا (بخش اول)

چرا امیدی به مذاکره نیست؟!

۱۸ اسفند ۱۴۰۳ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۳۱۵۸۴ اخبار اصلی پرونده هسته ای
نویسنده خبر: سید علی موسوی خلخالی
علی موسوی خلخالی در یادداشتی می نویسد: دونالد ترامپ نه‌تنها نمی‌خواهد امتیازی به ایران بدهد بلکه هدفش چیزی جز تسلیم آن نیست. در دایره واژه‌های جمهوری اسلامی ایران نیز چون چیزی به معنای تسلیم تعریف نشده، بنابراین حاضر است فشار ترامپ را تحمل کند و به دنبال راه‌های مقابله با آن باشد، حتی اگر هزینه‌های آن سخت یا سنگین باشد.
چرا امیدی به مذاکره نیست؟!

دیپلماسی ایرانی: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا روز جمعه در گفت وگویی با شبکه خبری فاکس نیوز ادعا کرد که به ایران نامه داده است و ابراز امیدواری کرد که مشکل امریکا و ایران از طریق گفت وگو حل شود. این در حالی است که روز پنج شنبه ایالات متحده اعلام کرد که در چارچوب فشارهای حداکثری علیه ایران، مجموعه تحریم‌هایی را متوجه کشورمان کرده است. همان روز اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری امریکا در یک اقدام روانی، گفت که اگر ایرانی بودم دارایی‌های‌ام را به ارزهای دیگری تبدیل می کردم. به گزارش یورونیوز، او به صراحت گفت که هدف تحریم‌ها فروپاشی اقتصاد ایران است! 

هفته گذشته منابع مختلف خبری گزارش دادند که سرگی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در سفر به تهران آمادگی مسکو را برای میانجی‌گری میان تهران و واشینگتن اعلام کرده است. همچنین شبکه خبری بلومبرگ گزارش داد که ترامپ از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه خواسته است که میان ایران و امریکا میانجی‌گری کند. در پی آن مقامات روسیه در گفت وگوهای مختلف بر لزوم حل مسالمت‌آمیز پرونده هسته‌ای ایران و خودداری از تنش غرب با ایران تاکید کردند. دیروز شنبه، شبکه خبری المیادین به نقل از یک منبع دیپلماتیک عالی‌رتبه گزارش داد که تهران با وجود استقبالش از ابتکار عمل روسیه به لاوروف تاکید کرد که هرگز با شروط دولت ترامپ وارد مذاکره با واشینگتن نخواهد شد.

به نظر می رسد دونالد ترامپ در قبال ایران سیاست فشار حداکثری در عین پیگیری دیپلماسی را دنبال می‌کند؛ یعنی از یک سو دستورالعمل فشار حداکثری را علیه تهران امضا کرده و از روز آغاز به کارش در کاخ سفید، هر روز تحریمی را متوجه ایران و از تهدیدی جدید علیه تهران رونمایی کرده و از سوی دیگر ادعا دارد که دستش برای مذاکره و گفت وگو با ایران دراز است.

این در حالی است که چند روز قبل از آن، جولیان بورگر در روزنامه انگلیسی گاردین نوشت: در حالی که گزارش‌های ایالات متحده حاکی از آن است که اسرائیل در حال بررسی حملات هوایی به تأسیسات هسته‌ای ایران در ماه‌های آینده است، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل با حمایت دونالد ترامپ وعده داد که دولتش "کار را تمام خواهد کرد" و تهدید ایران را خنثی خواهد ساخت. ترامپ اعلام کرده که ترجیح می‌دهد با تهران به توافق برسد، اما در عین حال به‌وضوح بیان کرده که در صورت شکست مذاکرات، اقدام نظامی آمریکا را مدنظر دارد. دولت او همچنین یک خواسته حداکثری را مطرح کرده است: کنار گذاشتن کامل برنامه هسته‌ای ایران.

مقامات امریکایی به روشنی بیان می کنند که آنچه در تعامل با ایران بر سر برنامه هسته‌ای‌اش مد نظرشان است، مدل لیبی است که باید کل برنامه هسته‌ای‌اش را کنار بگذارد. سناتور لندزی گراهام در سفری که در نیمه‌های فوریه به همراه شماری از سناتورهای امریکایی به اسرائیل داشت گفت: «دو گزینه در مورد برنامه هسته‌ای ایران وجود دارد؛ یا به اسرائیل باید کمک کرد تا تاسیسات هسته‌ای ایران را بمباران کند و او این مسیر را ترجیح می‌دهد، یا گزینه مذاکرات است که مقامات ایرانی را قانع کرد که "جاه‌طلبی‌های هسته‌ای" خود را کنار بگذارند. اگر حکومت ایران مسیر مذاکره را انتخاب کند باید برای آن زمان مشخصی تعیین شود. من "مدل خلع سلاح هسته‌ای لیبی" را پیشنهاد می‌کنم که از نظر "دیپلماتیک" هم، مورد قبول جامعه بین‌الملل است. "مدل لیبی" شامل تخریب کامل زیرساخت‌های هسته‌ای و دست کشیدن از جمع‌آوری اورانیوم غنی‌سازی‌شده است.»

به گفت وگو امیدی نیست

فضای گفت وگو میان ایران و امریکا را باید به دور از هر گونه تفکر انتزاعی و در چارچوب واقعیت های موجود بررسی کرد. این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که هدف امریکا از گفت وگو با ایران حل همه مشکلاتش با تهران در تمامی زمینه هاست. در سال ۲۰۱۵ نیز که مذاکرات برجام انجام شد، امریکا با این هدف مذاکرات هسته ای را به نتیجه رساند که درباره پرونده‌های دیگر نیز به گفت وگو بنشیند؛ برسر نفوذ منطقه‌ای ایران، بحث های امنیتی، موشکی، روابط دو جانبه و مسائل دیگر. این اتفاق هیچ‌گاه نیفتاد. مذاکره بر سر هر کدام از موضوعات دیگر غیر از هسته‌ای به منزله دادن امتیازهای بیشتر از سوی ایران است و این چیزی نبوده است که تهران به راحتی بتواند بپذیرد. در حالی که تهران هیچ‌گاه قصد نداشته است که روابطش با واشینگتن عادی شود و برای مذاکره با آن بر سر دیگر مشکلاتش آمادگی داشته باشد. علاوه بر آن‌که شکی نیست موضوع اسرائیل در راس اهداف امریکا در هر گونه گفت وگویی با ایران بوده است. در حالی که ایران در هیچ حالتی حاضر نیست موضوع تهدید اسرائیل را مورد گفت وگو قرار دهد و در هیچ موقعیتی نمی پذیرد که کاری برای رفع نگرانی‌های امنیتی اسرائیل انجام دهد، که البته فهرست این موضوع بسیار طولانی است و از موضوع فلسطین تا امنیت مرزهای کشورهای عربی با آن و دیگر مسائل اعتقادی را شامل می شود. ایران هیچ‌گاه وقعی به نگرانی‌های اسرائیل نداده است و اصلا اعتباری برای آن قائل نیست. این واقعیتی است که صرفا متوجه دولت ترامپ نیست و کلا، تمامی دولت های امریکا حتی دولت باراک اوباما را که خود توافق هسته ای با ایران را امضا کرد، شامل می‌شود. فراموش نکنیم زمانی که اوباما به برجام تن داد برای راضی کردن تل آویو، صادرات تسلیحات بی‌سابقه‌ای را به این رژیم گسیل داشت که در یک مرحله بالغ بر ۸ میلیارد دلار می شد.

اکنون نیز وضعیت همان است. ایران هیچ‌گاه آمادگی نداشته است که تمامی مشکلاتش را با امریکا (که لاجرم باید اسرائیل را نیز به آن افزود) حل کند. اصولا ایران هیچ‌گاه اعتباری برای نگرانی‌های امریکا و متحدانش حتی متحدان اروپایی آن قائل نبوده است که بخواهد بر سر آنها به گفت‌وگو بنشیند. اگر هم در جایی گفت وگویی شده، مقطعی و برسر یک موضوع خاص بوده و فراتر از آن نرفته است. 

این مساله هم در امریکا و هم در ایران، مختص به دولت‌ها نیست و فراتر از دولت‌هاست. نه در امریکا دولتی می‌تواند به اختیار تامه خود اقدام کند و تمامی نگرانی‌های ایران را مطابق با آنچه ایران انتظار دارد، برطرف کند و به توافق برسد و نه در ایران تغییر دولت‌ها تغییری در این نوع نگاه به امریکا ایجاد می‌کند. برای همین هیچ دولتی نمی‌تواند تضمینی برای رفع نگرانی‌های طرف مقابل بدهد. 

حالا که وضع بغرنج‌تر هم هست، دونالد ترامپ نه‌تنها نمی‌خواهد امتیازی به ایران بدهد بلکه هدفش چیزی جز تسلیم آن نیست. در دایره واژه‌های جمهوری اسلامی ایران نیز چون چیزی به معنای تسلیم تعریف نشده، بنابراین حاضر است فشار ترامپ را تحمل کند و به دنبال راه‌های مقابله با آن باشد، حتی اگر هزینه‌های آن سخت یا سنگین باشد.

تنش های ایران و امریکا در دور اول ترامپ

تهران از تشدید تنش با امریکا هیچ واهمه ای نداشته است. از آنجا که تهدید امریکا را تهدیدی وجودی دانسته و همواره از این نگاه که امریکا به دنبال تغییر رژیم در ایران است، به سیاست‌های آن نگریسته در نتیجه به شدت به رفتارهای آن بدبین است. از سوی دیگر یک سیاست ثابت جمهوری اسلامی ایران طی دست کم سه دهه اخیر به چالش کشیدن قدرت امریکا در هر جای ممکن است. ایران در افغانستان، عراق و حتی محیط پیرامونی امریکا مانند ونزوئلا از به چالش طلبیدن امریکا ابایی نداشته است. این تقابل در دور اول دونالد ترامپ به خوبی قابل مشاهده بود. تا آنجا که دو طرف تا نقطه جوش تنش پیش رفتند و تا مرز جنگ نظامی رسیدند. 

اکنون نیز به نظر نمی رسد چیزی عوض شده باشد. آن نگاه بدبینانه به امریکا نه تنها به قوت خود باقی مانده بلکه با توجه به رفتارهای ترامپ و فعالیت های منطبق با فشار حداکثری آن برای اعمال فشار بر ایران، این نگاه بسیار هم تقویت شده است. برای همین نه تنها انتظار هیچ گونه گفت وگویی با امریکا نباید داشت بلکه بر عکس، می توان حتی انتظار تشدید تنش علیه منافع امریکا در جاهای مختلف را داشت. به ویژه که در حال حاضر در بسیاری از نقاط جهان احساسات ضد امریکایی و ضد ترامپی تقویت شده است و ایران آن را به مثابه فرصتی برای فشار بیشتر به دولت ترامپ می بیند. 

از این رو نباید چندان تعجب کنیم اگر دو طرف تا مرز تنش نظامی نیز پیش رفتند و اصطکاک آنها به نقطه تصادم رسید. در اینجا اسرائیل را نمی توان از امریکا جدا کرد. هر رفتار اسرائیل با تایید امریکا و هر رفتار خصمانه امریکا با تحریک اسرائیل و تشویق آن انجام می شود. 

ادامه دارد...

روزنامه نگار، مترجم و سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران و امریکا ایران و اسرائیل ایران و امریکا و اسرائیل ایران و ترامپ دونالد ترامپ مذاکرات هسته ای برجام تحریم ایران سید علی موسوی خلخالی اعمال فشار حداکثری علیه ایران استراتژی فشار حداکثری استراتژی اعمال فشار حداکثری علیه ایران ایران هسته ایران امریکا ایران ایران امریکا امریکا ترامپ دولت ترامپ


( ۱۰ )

نظر شما :

کوروش ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ | ۱۳:۲۱
با شما موافقم که اختلافات وجودی و نیز موانع بیشمار مهمترین علت عدم مذاکره خواهد بود بالاخص انکه ترامپ نیز بدنبال یک مذاکره عادلانه نبوده و بدنبال اخذ امتیازات بیشمار و خلع سلاح ایران است .از طرفی مهم ان است که ایران چقدر میتواند مقاومت کند ؟ شرایط بد اقتصادی .ناترازیها در برق گاز .آب...رکود و تورم افسار گسیخته .فساد سیستمی .اختلاسها ..جامعه را عصبانی .ناامید و کم تحمل کرده است .از طرفی ایران از نظر نظامی نیز از تکنولوژی و تجهیزات بروز محروم است ...متاسفانه کشور مان چه در داخل و چه در خارج بسیار آسیب پذیر است
ابراهیم قدیمی ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ | ۱۷:۲۴
اصطلاح قدیمی داریم میگوئیم با یک دست پیش میاندازد با یک دست پس۔از قدیم الایام این سیاست پیش وپس انداختن مرسوم بوده است۔