ایران دقت داشته باشد
نگاهی به تغییر فضای گفتمانی در روابط روسیه و آمریکا

دیپلماسی ایرانی: فدراسیون روسیه کشوری اورآسیائی است که سیاست خارجی آن حالت پاندولی دارد و برحسب شرایط و اقتضائات بین دو مجموعه شرق و غرب حرکت می کند.
این کشور پس از فروپاشی شوروی دوره هایی از چرخش بین این دو را تجربه کرده است. ابتدا در دوره بوریس یلتسین بی محابا بطرف آمریکا و غرب حرکت کرد. انتظار روسیه این بود که با آغوش باز از او استقبال کنند اما نه تنها این امر محقق نشد بلکه تضعیف هر چه بیشتر این کشور در دستور کار قرار گرفت که تبلور آن را در جنگ چچن و تقویت جریان های جدائی طلبی آن شاهد بودیم.
پس از ناکامی در این دوره، ملی گرایان در روسیه حاکم شدند که نماد آنها در شخصیت یوگنی پریماکف، نخست وزیر سابق آن کشور متجلی بود. این گروه بر خلاف دوره قبل، بر همکاری با شرق و جنوب تاکید داشتند و آن را عامل قوت کشور می دانستند. تاکید بر روابط با چین و هند و نیز همکاری با کشورهای عربی، ایران و ترکیه از مشخصات سیاست خارجی آنان بود. این گروه نیز نتوانستند نتیجه ملموسی برای کشور بدست آورند و در سال 2000 با روی کار آمدن آقای ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس جمهوری جدید کنار رفتند.
ویژگی دوران پوتین در عملگرائی و پیگیری همزمان روابط روسیه با غرب و کشورهای شرقی و آسیائی بود. این نگاه تاکید داشت که روسیه بر اساس اقتضائات رفتار می کند و کار با هر دو بخش را بهطور همزمان پیش می برد اما جبران عقب ماندگی و قرار دادن کشور در مسیر توسعه ایجاب می کند که اولویت اصلی کشور در روابط با غرب باشد.
در این راستا بر این توجه داشتند که روسیه برای عبور از چالش ها و پس لرزه های ناشی از فروپاشی شوروی و احیاء جایگاه و نقش تنزل یافته کشور، به زمان نیاز دارد و تا آنجا که ممکن است نباید با جبهه غرب درگیرد شود.
این امر در دستور کار کرملین قرار داشت اما پررنگ شدن رقابت های ژئوپلتیک و تلاش غربی ها برای گسترش نفوذ به سمت شرق و مرزهای روسیه باعث شد که مسکو به تدریج خود را در تنگنای ژئوپلتیک احساس کند. این وضع باعث تغییر سیاست خارجی روسیه در حوزه هائی مانند گرجستان، سوریه و در مهمترین تجربه آن در موضوع اوکراین شد.
هر چند اقدامات جدید روسیه با مخالفت های آمریکا و کشورهای غربی مواجه شد اما ورود به موضوع اوکراین به منزله عبور از خطوط قرمز در مناسبات تلقی شده و تهدید امنیتی برای آنها بهخصوص برای اروپا را به صدا درآورده است و جنگ ویرانگری بین آنها شعلهور شد.
این تقابل و رویاروئی قریب به ساله طرفین به طول انجامیده و این گونه تصور می شد که راه حلی برای پایان این مساله متصور نیست و این بحران تا آینده نامعلوم ادامه خواهد یافت.
با این وجود، پیروزی آقای دونالد ترامپ در آمریکا از همان روزهای نخست فضای حاکم بر مناسبات با روسیه را تغییر داد چرا که وی از همان ابتدا اعلام کرد که در جهت حل بحران اوکراین حرکت خواهد کرد.
گفت وگوی تلفنی طولانی چهارشنبه گذشته ترامپ و پوتین، یک سنت شکنی و ضربه ای محکم به کشورهای اروپائی بود که مناسبات فیمابین و فضای گفتمانی بین آنها را وارد مرحله جدیدی ساخت. طبق اخبار منتشره، این دو در مورد مسیری برای گفت وگو در مسائل مختلف از جمله بحران اوکراین به توافق رسیده اند.
در این راستا، عربستان سعودی که به دنبال تعریف نقش و بازیگری در دوره پس از روی کار آمدن ترامپ است میزبان گفتوگوهای مقامات عالیرتبه روسیه و آمریکاست و به همین خاطر هیئتهای دیپلماتیک این دو کشور وارد ریاض شده اند. مساله نکات قابل تامل و شگفت انگیزی نیز دارد بهعنوان مثال اروپا و تا حدود زیادی خود اوکراین، در این گفتوگوها حضور ندارند و به حاشیه رانده شده اند و روسیه نیز اعلام کرده است که برای دادن امتیاز (به طرف اوکراینی) به عربستان سعودی نمی آید.
هر چند برای قضاوت در مورد سرانجام این مسیر گشوده شده زود است و باید منتظر سیر رویدادها ماند اما تا همینجا روسیه که برای ورود به این شرایط آمادگی لازم را کسب کرده است را باید جزء منتفعین چرخش اوضاع و احوال سیاسی دانست. این کشور موفق شده است بدون پیش شرطها خود را وارد مدار گفتوگو در مورد یکی از چالش های مهم منطقه ای و جهانی کند. علاوه بر این آن گونه که در اخبار آمده محور گفتوگوهای پوتین و ترامپ تنها بر موضوع اوکراین منحصر نبوده و طیف متنوعی از موضوعات از جمله موضوع هسته ای ایران و نیز شرایط منطقه خاورمیانه را شامل شده است.
آنچه مربوط به ایران می شود دقت نظر در سیر شتابان حوادث و سیالیت اوضاع بین المللی و تکاپوی کشورهای اصلی و میانی برای تغییر موقعیت خود و ابتکار عمل است.
در چنین شرایطی، ایران عزیز که به لطف الهی و مجاهدت ها و جان فشانی های فرزندان برومند این مرز و بوم، به کشوری مهم و اثرگذار در مسائل منطقه تبدیل شده است به دیپلماسی خلاقانه و ابتکاری در مدیریت صحنه کنونی نیاز دارد. باید طراحی دقیقی انجام شود تا ضمن اطمینان بخشی به امکان روابط پایدار با کشورهای منطقه، شرایط را به سمتی پیش ببریم که کنشگران مختلف و بعضا ماجراجو از محاسبات و تصورات غلط خود خارج شده و بدانند که بدون توجه به منافع ایران که اتفاقا صلاح و ثبات منطقه نیز در آن مستتر است نمی توانند برنامه ها و سناریوهای خود را به کشورهای منطقه و از جمله جمهوری اسلامی ایران تحمیل کنند.
نظر شما :