وقتی با شماخت درست فضای بین‌المللی می‌توان امتیاز گرفت

معجزه دیپلماسی

۳۰ بهمن ۱۴۰۳ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۳۱۱۹۱ اخبار اصلی اخبار داخلی
نویسنده خبر: غلامرضا مصدق
غلامرضا مصدق در یادداشتی می نویسد: دولت‌ها برای احقاق حقوق ملتِ خود در عرصه بین المللی صرفاً نیازمند ابزارهای معمول قدرت مثل قدرت نظامی و اقتصادی نیستند، بلکه با داشتن شناخت درست از فضای بین المللی و بازی حساب شده در نقاط کور آن، داشتن شناخت کافی از نقاط قوت و ضعف طرف مقابل، به‌کارگیری کیاست و زیرکی در دیپلماسی، حتی در دوران فترت و ضعف هم می‌توان از کشورهای قدرتمند و حتی ابرقدرت‌ها امتیاز گرفت.
معجزه دیپلماسی

دیپلماسی ایرانی: در میانه جنگ جهانی دوم، ایران با وجود اعلام رسمی بیطرفی، از طرف متفقین به شکلی تحقیر آمیز اشغال نظامی شد. طبق توافق می‌بایست متفقین حداکثر شش ماه پس از پایان جنگ نیروهای خود را از ایران خارج کنند. با اینکه آمریکائی ها و انگلیسی ها در موعد مقرر به وعده خود عمل کردند، شوروی به هیچ وجه قصد تخلیه ایران را نداشت.

در آن زمان ایران اشغال شده یکی از ضعیف ترین دوران تاریخ خود را سپری می‌ کرد، در مقابل شوروی ابرقدرت نوظهور برخاسته از جنگ دوم جهانی و یکی از برندگان اصلی این جنگ قرار داشت، تا آنجا که نام استالین، لرزه بر اندام هر سیاستمداری می انداخت. حزب قدرتمند و فراگیر توده حامی بی چون و چرای سیاست کرملین در ایران بود، با حمایت گسترده شوروی دو کانون تجزیه طلبی توسط فرقه دموکرات در آذربایجان و کردستان شکل گرفته بود.

شوروی به اعتراضات دولت ایران، آمریکا و انگلیس برای خروج نیروهای نظامی خود هیچ وقعی نمی گذاشت، چون نفت جنوب در اختیار انگلیس بود، کرملین نفت شمال را  حق طبیعی خود می‌دانست، به‌علاوه به ایران به‌عنوان دروازه گسترش کمونیسم به شرق نگاه می‌کرد. در آن شرایط اسفناکِ ایران، ابر و باد و مه و خورشید و فلک برای رسیدن شوروی به مقاصدش در کار بودند. 

در این وضعیت احمد قوام به نخست وزریری برگزیده شد، چهار روز پس از گرفتن رای اعتماد برای ملاقات با استالین با هیئتی که همگی مسلط به زبان روسی بودند به مسکو رفت، در حالی‌که استالین همه برگ‌های برنده را در دست داشت، قوام به‌جز تدبیر و زیرکی هیچ امتیازی در مقابل آن غول زمانه نداشت. او دست به معامله بزرگی با استالین زد، اعطای امتیاز نفت شمال در مقابل خروج نیروهای نظامی شوروی از ایران. البته قوام به استالین یادآور شد که واگذاری امتیاز نفت شمال مستلزم تصویب مجلس است، ولی آنچه به استالین نگفت این بود که مجلس در انتهای دوره خود بود و وقتی برای تصویب طرح نداشت. قوام، همچنین موضوع فتنه آذربایجان را  مسئله ای داخلی مطرح کرد.

او برای تکمیل پازل  فریبِ استالین، بلافاصله بعد از بازگشت سه وزیر توده ای را وارد کابینه کرد و به آنها یاد آور شد که به آنها به چشم نمایندگان شوروی در دولت ایران نگاه می‌کند. قوام همچنین ترتیب بازداشت تعدادی از افراد سرشناس را داد که به مخالفت با شوروی اشتهار داشتند. نمایندگان تجزیه طلب آذربایجان و کردستان را برای مذاکره به تهران فراخوند و با مذاکرات طولانی، حسابی در این مورد وقت کشی کرد. قوام برای فریب استالین تا آنجا پیش رفت که در ضیافت رسمی حزب توده هم شرکت کرد.

استالین تردیدی نداشت که همه چیز بر وقف مراد است، بنابراین دستور تخلیه نیروهای نظامی خود از ایران را صادر کرد. به محض خروج نیروهای شوروی، ارتش ایران به سرعت آذربایجان را با حمایت گسترده مردم از چنگ تجزیه‌طلب‌ها آزاد کرد، البته آمریکا در مورد دخالت شوروی برای حمایت از تجزیه طلبان هشدار لازم را داد که بسیار مؤثر واقع شد. قوام به محض شروع حمله به قصد گم و گور کردن خود به املاکش در لاهیجان رفت. سفیر شوروی ملاقات فوری با او را خواستار شد، به او گفتند به دلیل ضعف امکانات ارتباطی امکان تماس با او نیست. قوام بعد از آزاد شدن آذربایجان آفتابی شد و سه وزیر توده ای را از کابینه کنار گذاشت. مخالفان بازداشت شده شوروی را آزاد کرد. 

حزب توده با کشاندن خیل طرفدارنش به خیابان‌ها به مخالفت با دولت و حمایت از تجزیه‌طلبان برخاست. قوام در دیدار با سفیر وقت شوروی او را متقاعد کرد که برای برگزاری انتخابات مجلس آتی که می بایست واگذاری امتیاز نفت شمال را تصویب کند مانع مزاحمت‌های حزب توده شود، که چنین شد. انتخابات مجلس که اکثریت منتخبان آن طرفدار قوام بودند برگزار شد. قوام طی مصاحبه ای اعلام کرد که او همچنان به پیمان خود با روس‌ها برای واگذاری نفت شمال پایبند است، اما این از اختیارات نمایندگان است که موافق یا مخالف واگذاری امتیاز باشند، که پیامی ضمنی به نمایندگان برای دادن رای مخالف به طرح بود.

نمایندگان مجلس با اکثریت قاطع و فقط دو رای مخالف نمایندگان توده ای با واگذاری نفت شمال به شوروی مخالفت کردند. استالین قدرتمند و مخوف از نخست وزیر کشوری ضعیف و اشغال شده با دست خالی و صرفاً با حربه فریب به سختی شکست خورده بود، اما کاری از دستش برنمی آمد و عملاً برگرداندن آب رفته به جوی امکانپذیر نبود. 

این واقعه نشان می‌دهد، دولت‌ها برای احقاق حقوق ملتِ خود در عرصه بین المللی صرفاً نیازمند ابزارهای معمول قدرت مثل قدرت نظامی و اقتصادی نیستند، بلکه با داشتن شناخت درست از فضای بین المللی و بازی حساب شده در نقاط کور آن، داشتن شناخت کافی از نقاط قوت و ضعف طرف مقابل، به‌کارگیری کیاست و زیرکی در دیپلماسی، حتی در دوران فترت و ضعف هم می‌توان از کشورهای قدرتمند و حتی ابرقدرت‌ها امتیاز گرفت.

غلامرضا مصدق

نویسنده خبر

استاد دانشگاه و مدیرکل و رئیس سابق سازمان صنایع و معادن استان لرستان.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران و شوروی غلامرضا مصدق ایران و روسیه غائله آذربایجان احمد قوام السلطنه دیپلماسی سیاست خارجی


( ۸ )

نظر شما :

ارسلان تورانشهری ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ | ۱۶:۳۶
هیچ معجزه ای در کار نبود، بعد از اولتیماتوم آمریکا به روسها ( یا جنگ یا تخلیه آذربایجان) روس‌ها ناچار آذربایجان را تخلیه کردند، این چیزی نیست که بتوان پنهان کرد ( بلکه یک سند تاریخی است), البته اگر جعفر پیشه وری( رئیس فرقه دموکرات آذربایجان) پیشنهاد استالین مبنی بر ادغام یا الحاق با آذربایجان شوروی را میپزیرفت نه تنها قوام ، یا شاه بی اختیار یا آمریکا بلکه هیچ معجزه ای نمی‌توانست مانع از آن شود، ولی پیشه وری ادغام را نپذیرفت ،که آنهم باعث شکست وی شد.
پارسی ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ | ۲۱:۵۷
التیماتوم هری ترومن به استالین تو این مطلب گم شد، سالها بعد از این جریان، ترومن طی مصاحبه ای رسما این التیماتوم رو به جهانیان رسانه ای کرد ولی ظاهرا نویسنده مطلب، هنوز از این اتفاق بی اطلاع هستن. وگرنه استالین اونقدر نادان نبود که گول نسیه رو بخوره و نقد رو رها کنه. ای کاش مطالب تاریخی رو تاریخ دانان و اهل تاریخ بیان کنن نه هر فردی با هر سطح اطلاعات و تحلیلی.
ابراهیم قدیمی ۰۱ اسفند ۱۴۰۳ | ۱۱:۵۱
ایران وروسیه مرزهای تایید شده ای پس از انقلاب روسیه بر طبق معاهده هاداشنند۔ ضمنا در کنفرانس تهران خروج از ایران تایید شده بود۔روسها پس از جنگ دوم در مرزهای خود در اروپا وخاور دور با دیگر متفقین خواسته هائی داشتند۔پس از توافق در ان مورد از شمال ایران خارج شدند۔ من فکر میکنم مرحوم قوام یک دیپلمات امریکائی روسی بود۔تمایلات انگلیس نداشت۔
پرویز منجزی ۰۱ اسفند ۱۴۰۳ | ۱۲:۳۵
حالا اون مذاکرات قوام رو با مذاکرات ایران و ۵+۱ دولت فشل روحانی و اصلاح طلبان قیاس میکنید
ابراهیم قدیمی ۰۱ اسفند ۱۴۰۳ | ۱۳:۲۷
روسیه بهیچ وجه علاقه ای به نفت شمال نداشت۔چون نفتی هم نبود وتاکنون استخراجی هم نداشته است۔روسیه به این موضوع علاقمند بود که منافع استراتژیک غرب در نزدیکی مرز اونباشد۔روسیه از قبل از امریکا در باکو نفت استخراج میکرد۔خاطرات اولین سفیر امریکا که از باکو وارد ایران شده است مطالبی در مورد چاههای نفت باکو دارد۔