نگاهی به مواضع نامزد وزارت امور خارجه دولت جدید ترامپ در قبال ایران
از خط و نشان کشیدن برای تهران تا پالس برای مذاکرات ایران و امریکا
مالک مصدق، روزنامه نگار
دیپلماسی ایرانی: در آستانه مراسم تحلیف ترامپ و بازگشتش به کاخ سفید، گزینههای پیشنهادی او برای تأیید صلاحیت در مجلس سنا حاضر شدند و شامگاه چهارشنبه هفته گذشته نوبت به مارکو روبیو به عنوان نامزد وزارت امور خارجه دولت جدید دونالد ترامپ رسید. به گزارشرق، روبیو با اصالتی کوبایی از جدیتری حامیان اسرائیل به شمار میرود که همواره نگاهی خصمانه علیه چین، ایران، ونزوئلا، کوبا و روسیه داشته است. از همین حیث بدیهی بود که روبیو اظهارات خصمانهای را متوجه تهران کند.
از هجمه به ایران تا مذاکره با تهران
مارکو روبیو در طول جلسه استماع روز چهارشنبه به مسائل بسیاری پرداخت، اما به نوشته ایسنا، مهمترین آنها، ادعاهایی درباره و علیه ایران بود. سکاندار احتمالی سیاست خارجی دولت جدید ترامپ در یک لفاظی تکراری مدعی شد که، «تحت هیچ شرایطی نمیتوان اجازه رسیدن ایران به سلاح هستهای را داد» و مسئله دیگری که به ادعای روبیو نمیتوان اجازه آن را داد این است که «تهران از منابع و تواناییهای لازم برای شروع دوباره حمایت از آن چیزی که به زعمش «تروریسم» نامیده شده، برخوردار باشد». گزینه ترامپ برای اداره وزارت امور خارجه دولتش، ضمن اشاره به دیدار اخیر ایران با اروپاییها در ژنو بر سر موضوع هستهای، با ادبیاتی ابهام آمیز پای مکانیسم ماشه را پیش کشید و بیان داشت که، «اینکه اروپا به دنبال ادامه مذاکرات با ایران خواهند بود یا مکانیسم ماشه را فعال میکنند، چیزی است که در آینده متوجه آن خواهیم شد». با اینحال او متذکر شد که، «ارتباطات اخیر ایران با کشورهای اروپایی در چارچوب پایان دادن به تحریمهای فوری تحت برجام در اواخر سال جاری (مکانیسم ماشه)، نشان میدهد که تهران ممکن است به سمت پیگیری مذاکرات متمایل شود».
اگر چه روبیو در ادامه جلسه استماع خود ادعای مردود «تلاش ایران برای ترور ترامپ» را مجددا مطرح کرد، اما همزمان اذعان داشت که، «دولت آمریکا باید برای مذاکره با ایران آماده باشد». چرا که به باورش «باید از هرگونه توافقی که به ثبات و امنیت منطقه کمک میکند و باعث امتیازدهی واقعبینانه آمریکا به ایران میشود استقبال کنیم». این سناتور آمریکایی که خود را برای اداره دیپلماسی دولت جدی ترامپ آمامده میکند، در توجیه اظهاراتش علیه برنامه هستهای ایران و خواست ادعایی ایران برای رسیدن به سلاح هستهای، مدعی عدم حضور بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران از سال ۲۰۲۱ شد. در بخش دیگری از گفتههای ربیو، او ادعا میکند که، «تضعیف قدرت منطقهای ایران، میتواند تهران را به یکی از دو جهت سوق دهد؛ یا به سمت مذاکره برای خرید زمان به منظور بازسازی توان از دست رفته، یا به سمت هستهایشدن سریع به عنوان روشی برای حفاظت از خود».
طبق گزارش نشریه «پلتیکو» انتظار میرود روبیو پس از جلسه استماع، از سوی سنا تأیید صلاحیت شود. از طرفی «مایک هانا»، خبرنگار الجزیره نیز اعتقاد دارد که «تأیید صلاحیت روبیو احتمالا سادهترین جلسه استماع نامزدهای ترامپ خواهد بود» چون از منظر مایکل هانا، « روبیو مطمئنا تمام تجربیات مورد نیاز را برای وزارت امور خارجه دارد». در صورت تأیید صلاحیت، ماکو روبیو اولین لاتین تباری خواهد بود که به عنوان دیپلمات ارشد آمریکا خدمت و سیاست خارجی این کشور را رهبری میکند.
نقش روبیو در تحریمهای ایران
پیش از این نیز رویترز در گزارشی انتخاب مارکو روبیو برای سمت وزیر امور خارجه دولت دوم ترامپ را «نشانهای از اعمال شدیدتر تحریمهای نفتی علیه جمهوری اسلامی ایران» توصیف کرد. با این حال، تحلیلگران میگویند که «نگرانیها درباره واکنشهای چین ممکن است این تلاشها را محدود کند». به نوشته این خبرگزاری و به نقل از اکو ایران، باب مکنالی، رئیس شرکت رپیدان انرژی و مشاور انرژی پیشین جورج بوش، در کنار یادآوری «سابقه ثابت و قوی روبیو بهعنوان یک چهره تندرو در قبال جمهوری اسلامی ایران، ونزوئلا و چین» بر این باور است که، «او (روبیو) بهطور جدی برنامههای ترامپ برای فشار بر صادرات نفت ایران را اجرا خواهد کرد، که تقریبا تمامی آنها به چین میرود. لذا اعمال تحریمهای شدیدتر خطراتی از جمله واکنش چین را در پی دارد و این کشور ممکن است با کاهش برتری دلار در معاملات نفتی واکنش نشان دهد».
کیمبرلی دانوان، کارشناس تحریمها و ضدپولشویی در شورای آتلانتیک هم میگوید که، «واشنگتن تحریمهای قویای دارد که روبیو میتواند از شرکای خارجی بخواهد آنها را اعمال کنند. اما تحریمها تنها یکی از ابزارهای امنیت ملی هستند و همیشه بهترین ابزار نیستند». دانوان ادامه میدهد که، «دولت بعدی ترامپ باید اهداف سیاست خارجی خود را تعیین کند و سپس تصمیم بگیرد آیا تحریمها میتوانند به آنها در رسیدن به این اهداف کمک کنند یا خیر. هیچ مقام خاصی برای اجرای تحریمها وجود ندارد و روبیو باید با رضایت ترامپ فعالیت کند. وزارتخانههای امور خارجه، خزانهداری و بازرگانی معمولا در زمینه تحریمها با همتایان خود در اروپا و آسیا همکاری میکنند». به ادعای رویترز، «دولت ترامپ احتمالا روابط خود را حفظ خواهد کرد زیرا احتمالا بهدنبال استفاده از اختیارات قانون «توقف نگهداری نفت ایران»SHIP) ) در سال ۲۰۲۴ خواهد بود. این قانون که دولت بایدن بهصورت جدی آن را اعمال نکرد، به ایالات متحده اجازه میدهد تدابیری را علیه بنادر و پالایشگاههای خارجی که نفت ایران را پردازش میکنند، اعمال کند».
علی بیگدلی: اظهارات روبیو، موید سیاست خارجی تهاجمیتر و هوشمندانهتر دولت دوم ترامپ در قبال ایران است
در سایه آنچه که سناتور مارکو روبیو به عنوان گزینه مد دونالد ترامپ برای وزارت امور خارجه دولت جدیدش در جلسه استماع کنگره مطرح کرد، علی بیگدلی طی گفتوگویی با «شرق» و در واکاوی بیشتر این مواضع، ابتدا به ساکن یک نگاه مقایسهای بین مارکو روبیو با وزرای امور خارجه دولت اول دونالد ترامپ از رکس تیلرسون تا مایک پمپئو دارد و پیرو آن معتقد است که، «روبیو، نه اعتقادی به مسیر تیلرسون دارد و نه، تندرویهای بیمنطق مایک پمپئو را در خصوص ایران اجرایی خواهد کرد». چرا که از منظر این استاد دانشگاه، «مارکو روبیو به دنبال پیگیری یک سیاست خارجی تهاجمی و در عین حال هوشمندانه خواهد بود که از تجربیات دولت اول دونالد ترامپ و همچنین چهار سال دولت بایدن برای ترسیم این مسیر استفاده خواهد کرد». لذا تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل در ادامه ارزیابی اش، نگاهی عمیقتر به سخنان روبیو دارد و این هشدار را میدهد که «اگر در شرایط کنونی تهران، برنامهای برای نحوه تعامل با دولت ترامپ نداشته باشد و در مقام واکنشگر عمل کند، قطعا برای مواجهه و تقابل با واشنگتن چالش خواهد داشت». ضمن آنکه به گفته بیگدلی، «روبیو اکنون ایران را در کنار روسیه، چین و کره شمالی میبیند» و از همین رو تاکید دارد که، «باید
تهران به دنبال یک تصویرسازی مثبت از خود برای دولت ترامپ باشد». مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی از زاویه دیگر سخنان ضدایرانی مارکو روبیو را به بوته نقد میبرد و یادآور میشود «علی رغم آنکه گزینه دونالد ترامپ برای اداره وزارت امور خارجه دولت جدیدش از همان سالهای توافق برجام، سیاستهای خصمانه پررنگی علیه تهران داشته و مخالف توافق هستهای بوده است، اما نمیتوان ادعاهایش علیه تهران در جلسه استماع سنا را مبنا و ملاک قطعی و صد درصدی برای سیاستهای عملی در نظر گرفت». زیرا به زعم این استاد دانشگاه «میان سیاستهای اعلامی و سیاستهای اعمالی تفاوتهای معناداری وجود دارد و احتمالا دونالد ترامپ با این گزینه رادیکال ضدایرانی سعی دارد، ضمن فشار بیشتر به تهران مسیر را برای مذاکره با تهران البته با تعریف منافع بیشتر برای ایالات متحده باز کند».
با چنین قرائتی، اگرچه بیگدلی گزینه «جنگ نظامی» و یا «اقدام نظامی» ایالات متحده آمریکا علیه ایران را به شکل کامل رد یا انکار نمیکند، اما در عین حال بعید میبیند که «مارکو روبیو به رغم سیاستهای ضدایرانیِ رادیکال خود و مخالفتش با توافق هستهای سال ۲۰۱۵ به دنبال اجرایی کردن گزینه نظامی یا حتی اقدام نظامی باشد» و ذیل تکرار کلید واژه «سیاست خارجی تهاجمی و هوشمند دولت دوم ترامپ»، این استاد دانشگاه اذعان دارد که «احتمالا مارکو روبیو به موازات احیای کمپین فشار حداکثری، تلاش برای اجماع جهانی و نیز افزایش تحرکات دیپلماتیک به منظور ادامه عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل، فضایی را فراهم کند که از یک سو به انزوای تهران و از سوی دیگر به مذاکرات جامع با امتیازات حداکثری برای واشنگتن و امتیازات حداقلی برای تهران منجر شود». به همین دلیل است که در این بخش از گپ و گفت با «شرق»، علی بیگدلی مجددا بر «اتخاذ سیاست و برنامهای هوشمندانه، دقیق، واقع بینانه و در عین حال پیش دستانه از سوی تهران تاکید میکند».
در مجموع و با توجه به نکات مطرح شده، این استاد دانشگاه به تبیین و تشریح بیشتر سیاست خارجی پیش دستانه ایران در قبال ترامپ میپردازد و پیرامون آن تصریح میکند که، «در شرایط کنونی تهران، ضمن تصویرسازی مثبت برای واشنگتن به فوریت، مذاکرات عملی و اراده جدی در تنشزدایی با اروپا را در دستور کار قرار داده و مسیر دیدارهای ژنو را به مذاکرات رسمی در کوتاهترین زمان ممکن بدل کند». اگرچه تحلیلگر ارشد مسائل اروپا هم معترف است که، «قاره سبز و مشخصا سه کشور اروپایی عضو برجام تا زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ به دنبال آغاز مذاکرات رسمی با ایران نیستند». اما در یک نگاه آسیبشناسانه و انتقادی به مسیر طی شده پنج ماهه اخیر وزارت امور خارجه دولت پزشکیان به «کم کاری و نوعی از سطحینگری برای تنشزدایی با اروپاییها از سوی مقامات اجرایی کشور اشاره دارد که موجب شد اکنون و در فاصله کمتر از یک هفته تا بازگشت ترامپ به کاخ سفید، ایران موفق به خروج از بحران در روابط با اروپا نشود». چون به باور وی، «هرگونه اقدام یا تعاملی از سوی ایران با آمریکا از مسیر اروپاییها میگذرد».
جلال خوش چهره: سیاست مارکو ربیو در قبال ایران، تابعی از استراتژی کلان آمریکا خواهد بود
در ادامه واکاوی مواضع مارکو روبیو علیه ایران در جلسه استماعش، جلال خوشچهره هم به عنوان دیگر کارشناس در گفتوگوی خود با «شرق» و بر خلاف ارزیابی علی بیگدلی قائل به مقایسه گزینه ترامپ برای وزارت امور خارجه دولت جدیدش نیست و از نگاهی کلانتر و با قرائت استراتژیک اعتقاد دارد که، «فارغ از ادعاهای ضدایرانی و گاه تندروانه امثال دونالد ترامپ و مارکو روبیو باید به عمق راهبردهای مدنظر ایالات متحده آمریکا پی برد». لذا از این منظر وی «تفاوتی بین رکس تیلرسون، مایک پمپئو، آنتونی بلینکن و مارکو روبیو و ... وجود ندارد. کما اینکه تفاوتی در پیادهکردن استراتژیها بین دولتهای دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا وجود ندارد». در سایه این نکته کلیدی، تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل در ارزیابی سهبعدی و سه سطحی خود متذکر میشود که «در بعد اول، کلان استراتژی آمریکا ناظر به مدیریت ایران در رقابت با دیگر ابرقدرتها و مشخصا چین است». در بعد دوم و به اذعان این کارشناس حوزه سیاست خارجی، «اگرچه روسیه مانند چین یک رقیب تجاری و اقتصادی برای ایالات متحده قلمداد نمیشود. اما از نظر امنیتی و نظامی، نگرانی و تهدیداتی برای آمریکا به دنبال دارد و از همین رو در یک کلان استراتژی، واشنگتن به دنبال حل بحران با روسیه با هدف کنترل تهران است». با چنین خوانشی، خوشچهره در بعد سوم به دو راهکار به عنوان کلان استراتژی مشخص آمریکا در قبال تهران ورود کرده و به باورش، «از یک سو محدود کرد آنچه به عنوان محور مقاومت نامیده میشود در دستور کار ترامپ خواهد بود» و از سوی دیگر این کارشناس خاطرنشان میکند که «مجموعه تحولات بعد از هفتم اکتبر ۲۰۲۳، شرایط را به سمتی پیش برده است که آمریکاییها به دنبال تعدیل سیاستهای ایدئولوژیک منطقه تهران هستند تا آن چیزی که ذیل گفته نیکسون به «پیروزی بدون جنگ» معروف است، برای آمریکاییها به دست آید».
تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل با تغییر زاویه دید خود به بخشی از گفتههای مارکو روبیو در جلسه استماع در قالب «مذاکره سختگیرانه با ایران» رجوع میکند و در واکاوی بیشتر آن اذعان دارد «با وجود آنکه دولت آمریکا به دنبال فروپاشی در ایران نیست، اما سعی دارد مذاکرهای را با تهران پی بگیرد که به شدت متفاوت از گفتوگوهای سال ۲۰۱۵ و برجام خواهد بود». چرا که خوش چهره به نقل از گزینه ترامپ برای اداره وزارت امور خارجه بر یک «مذاکره سختگیرانه و جامع» از سوی دولت جدید آمریکا تاکید میکند که «مبین نوعی مذاکرات همه جانبه بین آمریکا با ایران خواهد بود که ضمن گرفتن توان چانهزنی از تهران، نهایتا بیشترین سود را برای واشنگتن در کنار کمترین هزینه به دنبال داشته باشد». البته خوشچهره مانند بیگدلی قرائتی محتاطانه هم از موضوع حمله نظامی یا ضربه نظامی احتمالی از سوی دولت ترامپ با ایران دارد و به باورش «افرادی چون دونالد ترامپ و مارکو ربیو، علیرغم نگاه تند ضدایرانی سراغ تقابل نظامی با تهران نخواهد رفت. چرا که نتایج مشخص و ملموسی را به دنبال نخواهد داشت و این به موازات افزایش هزینههای آمریکا در منطقه غرب آسیا خواهد بود که دونالد ترامپ به شدت با آن مخالف است».
در همسویی دیگری، خوشچهره هم به مانند بیگدلی در کنار مانور بر اتخاذ سیاستی هوشمندانه، واقعبینانه، و پیشدستانه از سوی ایران در قبال دولت آمریکا به چند راهکار اشاره دارد که نخستین موردش ناظر به «افزایش انسجام، اتحاد و هم افزایی درونی در کشور با هدف تقویت توان چانهزنی تهران در برابر واشنگتن است». در اهکار دوم، این تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل به «عبور تهران از قرائتهای ایدئولوژیک سابق در منطقه و جهان میپردازد» و به ادعای او «باید ایران سناریوهای مختلفی را، چه برای مذاکره با اروپا و چه برای مذاکره با آمریکا و حتی در قالب مذاکرات جامع تدوین کند». در بیان نکته سوم، خوش چهره تصریح میکند: «آن چیزی که باید به شکل جدی مد نظر مقامات تهران باشد، این است که تنها بازیگران تأثیرگذار در هرگونه مذاکره و توافقی، تنها و تنها ایران و آمریکا هستند و سایر بازیگران از روسیه و چین گرفته تا اروپاییها تابعی از نوع مناسبات تهران - واشنگتن خواهند بود». پس به گفته اش، «اگر قرار است توافقی ملموس با هدف لغو تحریمها و کاهش فشارهای اقتصادی ایران در دستور کار باشد باید با همراهی ایالات متحده آمریکا باشد»./شرق
نظر شما :