چالشهای پیش روی آمریکا برای مهار چین
درباره دعوت بایدن از رهبران کره و ژاپن
دیپلماسی ایرانی: رهبران کره جنوبی و ژاپن به دعوت بایدن در ۱۸ اوت ۲۰۲۳ (۲۷ر۵ر۱۴۰۲) در کمپدیوید در ایالات پرتلند جمع شده و بیانیهای را در مورد همکاریهای سهجانبه در عرصههای امنیتی و اقتصادی به امضاء رساندند.
این دیدار سه جانبه سر و صدای زیادی را در اطراف و اکناف جهان ایجاد کرد. آمریکا، از آن با عنوان «روح کمپ دیوید» که بیانگر برتری دیپلماسی نسبت به ابزارهای دیگر در مدیریت تنشهاست یاد کرد و رسانههای چین از آن با عنوان یک ناتوی کوچک در اقیانوس آرام انتقاد کردند.
واقعیت چیست و چگونه میتوان این گردهمائی را تجزیه و تحلیل کرد؟ در پاسخ باید به «ماهیت سهجانبهگرائی»، «ساختار مهارگرایانه و ترکیبی این نهاد نوین» و «چالشهای آن» پرداخت.
سهجانبهگرائی ژاپن، کره جنوبی و آمریکا، البته محصول کار سنگین دیپلماتیک ایالات متحده در دو سال گذشته در حوزه شرق آسیاست. کره جنوبی و ژاپن، جداگانه متحدین سنتی ایالات متحدهاند و هرکدام در پیمانهای دفاعی، نظامی و امنیتی با قدمت بیش از ۷۰ سال با آمریکا، کنش و واکنشهای متعدد دارند.
اما این دو با هم رابطهای نه چندان راحت داشته و زخمهای کهنی ناشی از اشغال شبه جزیره کره توسط ژاپن و بدرفتاری و خشونت اعمال شده توسط ژاپنیها علیه کرهایها، پیوسته رابطه توکیو و سئول را علیرغم منافع مشترک استراتژیک مخصوصاً در رابطه با کره شمالی، رابطهای سنگین و تلخ مخصوصاً در سطح مردمی کرده است.
هر دو کشور، سیاست داخلی پیچیدهای نیز دارند در این پیچیدگی در سال ۲۰۲۲، سوکیول محافظهکار در کره جنوبی به قدرت رسید و ابتکارات و ترتیباتی را با همکاری ایالات متحده، در مدیریت زخمهای کهن برداشت. منجمله با فرمولهایی و با حمایت مالی بخش خصوصی قرار شد که به خانوادههای قربانیان کرهای آسیب دیده از ژاپن کمک شود؛ او چندین نوبت در حاشیه اجلاسهای بینالمللی، با نخستوزیر ژاپن ملاقات کرد که از آن جمله میتوان به دیدار او با همتای ژاپنی در اجلاس اقتصادی سران هند و پاسفیک در نوامبر ۲۰۲۲ که بایدن هم در آن حضور داشت اشاره کرد.
در تداوم این دیدارها، رهبر کره جنوبی در ماه مه (اردیبهشتماه) به اجلاس سران گروه ۷ در هیروشیمای ژاپن نیز دعوت شد و البته باید به دیدارهای دوجانبه کرهایها و آمریکاییها منجمله دیدار نخستوزیر کره از کاخ سفید در آوریل (فروردین ماه) اشاره کرد. آمریکا در این میان دو متحد خود را به هم نزدیک کرد و اختلافات گذشته در متن شرایط جاری تا حدودی مدیریت شدند.
اما اقدامات ایالات متحده در عرصه نزدیک کردن کره جنوبی و ژاپن که فراتر از نمونههای فوقالذکر است را باید در متن گستردهای از فعل و انفعالات استراتژیک در دو سال گذشته در شرق آسیا مورد مداقه قرار داد. پایش و تحلیل این کنش و واکنشها، بازتاب سیاست ترکیبی ایالات متحده در مهار، بازدارندگی و محدودسازی چین است.
در این زمینه میتوان گفت سیاست واشنگتن، تداومهای کلاسیک و سنتی را به یاد میآورد که در آنها، قدرت مسلط در نظام بینالمللی، تلاش میکند که از برآمدن بیشتر قدرتی نوظهور در عرصه جهانی جلوگیری کند. آمریکا در جلوگیری از برآمدن بیشتر چین، آیندهای از «نظامیگری»، «دیپلماسی» و «اقدامات اقتصادی» را در دوران بایدن دنبال کرده است.
در دو سال گذشته، آمریکا گفتگوهای امنیتی چهارجانبه بین خود، هند، استرالیا و ژاپن را شکل داده است؛ پیمان اکائوس بین خود، استرالیا و انگلیس با تمرکز بر تقویت زیردریاییهای هستهای در منطقه را سامان داده و همکاریهای دوجانبه و حضور نظامی خود با فیلیپین را افزایش داده است.
همکاری سهجانبهگرای ژاپن، کره جنوبی و آمریکا، حلقه دیگری از زنجیره مهار نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک چین است. در عرصه اقتصادی، خارج کردن زنجیره تولید نیمههادیها در انتقال و اتکا به چین در دستور کار جدی واشنگتن بوده است.
بعلاوه از نظر دیپلماتیک، حجم رفت و آمدهای دوجانبه آمریکا با مجموعه کشورهای حوزه اقیانوس آرام و اقیانوس هند، بسیار بالاست. بایدن شخصاً قرار است به هند سفر کند و جالب است که این مجموعه و منظومه رفتاری، کنش و واکنش همزمان با چین را نیز در بر دارد. ترافیک سفر مقامات آمریکایی به پکن در چند ماه گذشته بالاست.
اما این سیاست ترکیبی مخصوصاً سهجانبهگرایی ژاپن و کره جنوبی و آمریکا با چالشهای قابل ملاحظه روبروست. سیاست داخلی پیچیده و پویا مخصوصاً در کره جنوبی و ایالات متحدهای که وارد مبارزات انتخابات ریاست جمهوری شده ، از چالشهای عمده در این راستا هستند. نباید فراموش کرد که ترامپ، مناسبات متفاوتی با چین و کره شمالی داشت و در صورتی که مجدداً به قدرت برسد، دگرگونی محتمل است. نخستوزیر کنونی کره جنوبی جایگزین فردی شده که گرایش همکاری طلبانهای را با کره شمالی دنبال میکرد.
لذاست که در بیانیه کمپ دیوید بر نهادینه کردن این همکاری سه جانبه تأکید شده است. ولی آیا این تأکید کافی است؟بعلاوه هر چند که آمریکا سعی کرد که بگوید که این سهجانبهگرایی علیه چین نیست، واکنش تند چینیها را نباید از نظر دور داشت.
آمریکا، چین و کره جنوبی، سعی کردند کره شمالی و برنامه هستهای آن را در این سهجانبهگرایی برجسته کنند. اما همکاری هستهای خود چالشی است. کره جنوبی از مشورت و درگیر شدن در برنامهریزیهای استراتژیک آمریکا در تقابل هستهای با کره شمالی استقبال کرده ولی ژاپن، همچنان بهعنوان تنها قربانی سلاحهای هستهای، از چنین بحثهایی گریزان است.
هرچه هست نمیتوان چگالی و سنگینی کار دیپلماتیک در منظومه گفتاری و رفتاری دولت بایدن را نادیده گرفت. حجم گستردهای که بایدن و تیم او در کنش و واکنشهای دیپلماتیک برای اهداف جهانی خود دنبال میکنند در خور توجه است.
نظر شما :