روابط ایران و عربستان را چگونه می توان نوشت
اگر تاریخ را درست بنویسیم
دیپلماسی ایرانی: طبق گزارش های رسمی وزارت امور خارجه و شورای امنیت ملی ایران، عربستان از دولت چین درخواست کرد که رابطه بن بست موجود با ایران را با میانجی گری به سبک خود بهبود بخشد. این مهم در تاریخ 19 اسفند 1401 بعد از چند روز مذاکره مقامات عالی امنیتی دو کشور در پکن بوقوع پیوست و دو کشور بعد از هفت سال قطع رابطه بار دیگر روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند. پس تاکید می شود که این عربستان بود که به دنبال برقراری رابطه بود و نه ایران. کل طرح و نظر طرف ایرانی برای برقراری رابطه صرفا در چارچوب چگونه بهتر برگزار کردن مراسم حج بود و نه بیشتر.
اثرات فوری این برقراری رابطه را در بعد امنیتی در کاهش فوری فعالیت شبکه "ایران اینترنشنال" که ایران آن را به حق کارگزار دولت سعودی می دانست می توان مشاهده کرد. نتیجه دیگر این توافق را در حذف بودجه کمک به "سازمان مجاهدین خلق" (منافقین) خود را نشان داد که دولت آلبانی به عنوان گیرنده این کمک ها از ادامه همکاری با آن سازمان و اردوگاه "اشرف 3" سر باز زد . البته هر دوی این اقدامات به سادگی قابل بازگشت هستند و دوباره دولت سعودی می تواند کمک های خود را به این دو نهاد و یا تشکیل نهاد مشابه از سر بگیرد و برای ایران تولید درد سر کند.
در چرایی علت اقدامات فوق توسط دولت سعودی بعد از گذشت چند ماه، تحلیل غالب می گوید که دولت سعودی به رهبری "شاهزاده محمد بن سلمان" در یک "انقلاب فکری و رفتاری" رویکرد نگاه به آینده را جایگزین رویکرد تاریخی کرده تا بهره های آن را مورد بررسی قرار دهد. این رویکرد تا کنون برای دولت سعودی دستاورد کمی نداشته که مهمترین آنها را در اذعان پرتکرار مقامات رسمی و تحلیلگران ایرانی به سودها و دستاوردهای منطقه ای و اسلامی این نزدیکی می توان مشاهده کرد، اشاره به سرمایه گذاری عربستان در ایران، و حتی فرماندهان ارتش از ائتلاف امنیتی دریایی بین کشورهای منطقه صحبت کردند.
رابطه ایران و عربستان:
ایران با عربستان یک رابطه تاریخی دارد که در آن اوج و حضیض کم نیست. بعد از انقلاب دو بار این رابطه قطع و مجددا وصل شده است. این قطع و وصل حاکی از آن است که در زیست همسایگی دو کشور الزامات و مشکلاتی وجود دارد. فاکتورهایی که مشکلات از آن نشات می گیرد مقطعی نیست و در صورت عدم تجدید نظر در سیاست های جاری در روابط دو کشور می توانند عمده شوند.
البته بخشی از این مشکلات قابل پیشگیری است. مثلا در دوره اخیر که یک عده به سفارت ریختند و آتش زدند و.... قابل جلوگیری بود اما متاسفانه نظام کوتاهی کرد. اگر این اتفاق نبود رابطه قطع نمیشد و ما می توانستیم اعتراض خود برای شهادت شیخ نمر را همواره داشته باشیم و در مجامع مختلف نیز برای محکومیت عربستان اقدام کنیم.
بعد از انقلاب اسلامی، دیدگاه های مذهبی روی روابط سیاسی اثر تعیین کننده داشته و قطع و وصل روابط هم بیشتر ناشی از این دلائل بوده است. تعریف عربستان از نظر نظام سیاسی ایران فقط برگزار کننده مراسم حج است و هسته اصلی نیاز "ما" به آنها نیز همین مراسم است. روابط اقتصادی هم عمدتا از گذشته توسط تجار سنتی حول و حوش همین مراسم از حمل ونقل تا تجارت تعریف می شد. به طور اصولی این کشور بیشتر یک خصم با واسطه و در بسیاری مقاطع نیز خصم بی واسطه فرض شده است.
بنابر این موضوعاتی چون همکاری امنیتی بیشتر خیال پردازی و تنها روی کاغذ است.
کمتر به رابطه با عربستان از نظر منافع ملی نگاه شده است. حتی در دورانی که این روابط اوج گرفت بن مایه آن همکاری خانوادگی بود تا همکاری های ملی.
با توجه به وضعیتی که ایران در منطقه دارد بهترین دیپلماسی چیست؟
در اخبار و گزارش ها داریم که فشار روی عربستان برای شناسایی ضمنی اسرائیل در قالب "صلح ابراهیم" وجود دارد. و عربستان در مقابل آن امتیازاتی از آمریکا و اسرائیل انتظار دارد که حتی با قدرت آن را دنبال می کند. مثلا انتخاب سرکنسول در فلسطین که باعث واکنش منفی اسرائیل شد.
فرض کنیم همه در خواست های عربستان از آمریکا و اسرائیل مورد موافقت قرار گیرد. عربستان دارای پروژه غنی سازی اتمی خواهد شد، یک توافق جدید امنیتی با آمریکا خواهد داشت و دولت فلسطینی هم بوجود خواهد آمد. این شرایط جدید برای برای جمهوری اسلامی با فرض ثابت بودن مواضع و اهداف فعلی چه مشکلاتی بوجود خواهد آورد؟
در حال حاضر شرایط ایران در منطقه از نظر موازنه قدرت اگر نگوییم خوب (به دلیل احتمال ناپایداری) نسبتا مناسب است. در حال حاضر شاهد هستیم که روزنامه های اسرائیلی به این می پردازند که حزب الله به تدریج قواعد مراودات در مرزهای شمالی اسرائیل را تعیین میکند. این حرف ها جدید است و 20 سال پیش دور از ذهن، ولی الان اتفاق افتاده است. بنابر این شرایط برای ایران خوب است.
اگر ایران در رابطه با عربستان همان گونه که عربستان دیدگاه سنتی خود را کنار گذاشت و با رویکردی به آینده از در آشتی با ایران در آمد، ایران نیز از دیدگاه سنتی خود دست بردارد و به عربستان کمک کند تا بتواند موازنه بهتری با آمریکا و اسرائیل بوجود آورد ضرری برای ایران ندارد و می تواند حوزه همکاری های دو کشور را گسترش دهد. در یک رویکرد ملی حتی با در نظر گرفتن مواضع انقلابی همچون حمایت از فلسطین، مبارزه با اسرائیل و کاهش حضور آمریکا در منطقه می توان راهبردهای مختلفی را با عربستان تعریف کرد.
اگر در سفر وزیر امور خارجه به عربستان پاشنه در بر همان منوال بگردد نباید از این سفر انتظار زیادی داشت. ولی اگر ایران نیز با رویکردی رو به جلو به روابط خود با عربستان و از دیدگاه ملی به آن نگاه کند همان طور که روس و چین و دارند از عربستان استفاده می کنند ایران نیز می تواند روابط خود را تحکیم کند و دیگر موضوعی به نام حوزه "گازی آرش" یا موضوع برجام اصلا محو خواهد شد.
نظر شما :