آرمانی که عرب ها به آن توجه ندارند
عادی سازی روابط و دورنمای مناقشه فلسطین
نویسنده: نزار السهلی
دیپلماسی ایرانی: تحرکات اخیر منطقه ای و عربی برای بهبود روابط سیاسی عربی با ایران بعد از آشتی عربستان سعودی و ایران زیرنظر چین، موجب گشوده شدن مسیرهای بن بست در برابر نظام سوریه بعد از زمین لرزه در جنوب ترکیه و شمال سوریه شد. همزمان با آماده باش بخشی از دیپلماسی عربی برای عادی سازی روابط خود با نظام اسد زیر نظر روسیه و ایران، فضای سیاسی عربی و منطقه ای در چارچوب دیدگاه مهار «تنش» و به عبارت دقیق تر، مهار آخرین آثار باقی مانده بهار عربی در کشورهایی که ضدانقلاب در آنها به پیروزی خونین دست یافت، پیش رفت.
دیپلماسی عربی و منطقه ای و بین المللی که از مسکو و پکن تا ریاض و ابوظبی و الجزیره فعال است، بر تثبیت آرامش تمرکز کرده است که جایگاه حکومت های استبدادی و حکومت نظامیان را در کشورهای عربی حفظ می کند. پیش از این نیز تحرکات دیپلماتیک غرب و آمریکا حول محور مهار بهار عربی و «تروریستی» جلوه دادن آن دور می زد.
در شرایطی که روی کار آمدن حکومتی فاشیستی و نژادپرست در اسرائیل، سرزمین های فلسطینی را با خطری جدی مواجه کرده است، وجود نداشتن فعالیت دیپلماتیک و معنوی و مادی برای حمایت از ملت فلسطین در برابر متجاوزان، جای سئوال دارد. موضع ضعیف کشورهای عربی در برابر تجاوزات مستمر اسرائیل علیه ملت فلسطین، قابل مقایسه با جنجال رسانه ای در حمایت از عادی سازی روابط با نظام اسد نیست. همچنین بزرگ نمایی و جنجال در خصوص عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل در زمان امضای توافقنامه آبراهام و بعد از آن، با ضدتبلیغات علیه فلسطین و قربانیان مبارزه برای فلسطین همراه شد.
عمومیت یافتن الگوی عادی سازی در دو عرصه مختلف شامل عادی سازی روابط با رژیم های استبدادی عربی و عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، بیشترین تاثیر را بر آینده و دورنمای مناقشه فلسطین دارد به طوری که دل بستن به رژیم های عربی که با توسل به سرکوب سرپا ماندند، برای نقش آفرینی در موضوع آزادسازی فلسطین، نوعی خود فریبی است. در اینجاست که اهمیت خود اتکایی فلسطینی ها اعم از حکومت فلسطینی و سازمان های فلسطینی، مشخص می شود. فلسطینی ها همچنین باید خود را از قید و بند محورهای عربی و منطقه ای که هدفشان نجات خود از طریق عادی سازی روابط با اشغالگران است، رها کنند.
حداکثر حمایت کشورهای عربی از فلسطین می تواند این باشد که از «همه طرف ها» بخواهند تنش ها را کنار بگذارند و از اشغالگران بخواهند به مصوبات بین المللی پایبند باشند یا این که دیپلماسی عربی به میانجی برای برقراری آتش بس بین فلسطینی ها و رژیم اشغالگر تبدیل شود.
واکنش اشغالگران به ابتکار صلح کشورهای عربی از لحظه انتشار آن در دو دهه پیش، اشغال مجدد شهرهای کرانه باختری و گسترش شهرک سازی بوده است. اشغالگران حتی از اجرای توافقنامه های اسلو شانه خالی کردند و سرکوب و ترور ملت فلسطین را تشدید کردند. اما عرب ها و فلسطینی ها متوجه نشدند که سیاست اسرائیل برای سیطره کامل و انفرادی بر فلسطین و قدس، هیچ گاه تغییر نکرده بلکه آنچه تغییر کرده، نگاه کردن به ملت فلسطین به عنوان منبع مشکل به علت ادامه دادن به مبارزه و مقاومت برای بازپس گرفتن حقوق خود است.
به طور خلاصه می توان گفت در شرایطی که دیکتاتوری های عربی محکم تر از قبل به کرسی قدرت چسبیده اند و کشورهای عربی به عادی سازی روابط با اشغالگران صهیونیست ادامه می دهند، هیچ دورنمای روشنی برای مناقشه فلسطین قابل تصور نیست.
منبع: الشرق الاوسط / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :