یک پرسش، یک پاسخ
نسرین حکمتی نخستین بانوی دیپلمات در گفت و شنودی از روزگاران دیپلماتیک
مصاحبه کننده: معین نیک طبع
دیپلماسی ایرانی: خانم نسرین حکمتی، متولد سال 1320 و فارغ التحصیل علوم سیاسی از دانشگاه تهران و دانشگاه کلمبیاست. او نخستین بانوی دیپلمات وزارت امور خارجه ایران است چرا که پیش از وی، بانوان در وزارت امور خارجه حضور داشتند اما امکان ورود آنان به رسته سیاسی فراهم نبود. آنگونه که دکتر فریدون زندفرد از دیپلمات های صاحب نام نسل گذشته می گوید: "در چند دوره دختران داوطلب بودند که در آزمون ورودی به وزارت امور خارجه بر پسران فائق آمدند و رتبه های نخست را از آن خود کردند." دوره پیش افتادن خانم ها در امتحان ورودی، یکی همان دوره اول یعنی سال 1343 بود که خانم ها نسرین حکمتی و شیرین طهماسب ویرانی (هانتر) وارد وزارت امور خارجه شدند و در سال های بعد نیز خانم پری آزرم وند (سال 1346) و خانم نازنین یگانه (سال 1352) حائز رتبه های برتر آزمون ورودی بودند. اگرچه بانوان دیگر در امتحانات رسته سیاسی در سالهای بعد پذیرفته شدند و بانوانی دیگر به دلیل احتساب سوابق اداری در وزارت امور خارجه یا ادارات دیگر، ارشدیت مقامی داشتند اما به دلیل اینکه خانم حکمتی گشاینده راه هست لذا برای ایشان باید تقدم قائل شد و او را نخستین بانوی دیپلمات دانست. خانم حکمتی در سال 1343 وارد وزارت امور خارجه شدند، در سال 1345 جهت ادامه تحصیل به آمریکا رفتند و دو سال بعد بازگشتند و تا سال 1359 در وزارت امور خارجه حضور داشتند. در بخش سوم از سری مصاحبههای "یک پرسش، یک پاسخ: دیپلماتهای اواخر پهلوی دوم و اوایل جمهوری اسلامی در گفت و شنودی از روزگاران دیپلماتیک" با خانم نسرین حکمتی به گفت و شنود پرداخته ام.
خانم حکمتی ابتدا بفرمایید که چه شد به سمت رشته علوم سیاسی گرایش پیدا کردید؟
من از وقتی که وارد دبیرستان شدم همیشه کتاب های تاریخی می خواندم و به خواندن اخبار سیاسی روزنامه اطلاعات خیلی علاقه داشتم. به همین جهت در کنکور دانشگاه، اولین انتخابم رشته سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود.
چه سالی برای تحصیلات دانشگاهی وارد دانشگاه شدید و فضای کلی حاکم بر رشته علوم سیاسی چگونه بود؟
من در سال 1339 وارد دانشگاه شدم. در آن تاریخ در دو سال اول، دانشجویان سه رشته علوم سیاسی، قضایی و اقتصاد، کلاس هایشان مشترک بود و فقط از سال سوم بود که دانشجویان سه رشته از هم جدا می شدند و درس های متفاوت داشتند. از آنجا که هر یک از رشته ها هر سال 120 دانشجو می گرفت و همیشه شماری هم از مردودین سال قبل در کلاس بودند، جمع شاگردان بیشتر از 400 نفر بود که جز حدود 10 نفر، بقیه همه مرد بودند و به همین جهت برای دختران دانشجو خیلی محیط آرام و آشنایی نبود.
به کدام دروس و اساتید علاقه بیشتری داشتید؟
درس های مورد علاقه من حقوق اساسی بود که استادش دکتر سرداری بود. همچنین تاریخ عقاید سیاسی که دکتر احمد هوشنگ شریفی تدریس می کرد و در دوره دکترا، سازمان های بین المللی که دکتر گنجی درس می داد.
عنوان پایان نامه شما چه بود و با چه اساتیدی نوشته شد؟
عنوان پایان نامه ام، نقش دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی (پولیت بورو) در اداره کشور و استاد راهنمای من هم دکتر محسن عزیزی بود.
همدورههای دوران تحصیل را به یاد دارید که بعد از فراغت، وارد وزارت امور خارجه شده باشند؟
از همدوره های تحصیلی ام خانم شیرین طهماسب ویرانی (هانتر) با من وارد وزارت امور خارجه شد.
در مصاحبه شما برای ورود به وزارت امور خارجه، چه کسانی حضور داشتند و سوالات آنان پیرامون چه موضوعاتی بود؟
از مصاحبه کنندگان تنها مرحوم پرویز سپهبدی را که در آن زمان رئیس اداره کارگزینی بود به خاطر دارم و به یاد دارم که یکی از سوالات فرق دیپلمات با سیاستمدار بود.
چشم اندازتان برای سال های کاری پیش رو در وزات امور خارجه چه بود؟
چشم انداز من برای سال های کاری در وزارت امور خارجه، تماس با دیپلمات های سفارتخانه های خارجی در ایران و آشنایی با طرز تفکر آنان نسبت به ایران و بالاخره به مأموریت رفتن بود.
در چه اداراتی حضور داشتید و فضای کار آنها چگونه بود؟
من در ادارات روابط فرهنگی، سوم و نهم سیاسی کار کردم و برای من فضای کاری آرام و بدون تشنج بود.
سایر همکاران نسبت به حضور بانوان در وزارت امور خارجه و کار سیاست خارجی، چگونه نگاه می کردند؟
نگاه متفاوتی نبود.
جایگاه بانوان در وزارت امور خارجه به چه صورت بود؟
جایگاهشان مناسب بود و بستگی به ابراز توانمندی شخصی داشت.
شما را نخستین بانوی دیپلمات وزارت امور خارجه ایران می دانند، چگونگی ورود بانوان به رسته سیاسی را شرح می دهید؟
هنگامی که به عنوان شاگرد اول دانشگاه تهران از شاه مدال علمی دریافت می کردم از من سئوال شد که برای آینده ام چه برنامه ای دارم؟ پاسخ دادم که می خواهم به وزارت امور خارجه بروم ولی متأسفانه وزارت امور خارجه دیپلمات زن استخدام نمی کند. گفتند چرا نمی خواهم شهردار، بخشدار و یا فرماندار بشوم (چون به تازگی قانون به زنان نیز اجازه استخدام در وزارت کشور را داده بود)، ولی من تأکید کردم که آرزویم این است که در وزارت امور خارجه کار کنم و شهبانو نیز حرف من را تأیید کردند. روز بعد از دفتر آقای عباس آرام، وزیر امور خارجه وقت به من تلفن و گفته شد که طبق دستور شاه قرار شده امسال بانوان نیز در کنکور وزارت امور خارجه شرکت کنند و به این ترتیب بود که راه ورود دیپلمات های زن به وزارت امور خارجه هموار شد. در ابتدا تنها فارغ التحصیلان دانشکده حقوق حق شرکت در کنکور را داشتند ولی بعدا فارغ التحصیلان سایر رشته ها نیز وارد کادر سیاسی شدند.
به چه دلیل پیش از تلاش شما، امکان ورود بانوان به رسته سیاسی فراهم نبود؟
سنت اداری بدان منوال بود.
بعد از شما، کدام بانوان دیگر به کادر سیاسی راه یافتند؟
بعد از من و خانم شیرین طهماسب ویرانی (هانتر) که اولین زنانی بودیم که وارد کادر دیپلماتیک می شدیم در سال های بعد به تدریج عده بیشتری از بانوان وارد کادر سیاسی شدند.
بانوانی که عضو وزارت امور خارجه ولی در رسته سیاسی نبودند آیا به مأموریت نیز اعزام می شدند؟
بله، ولی برای کارهای دفتری به مأموریت اعزام می شدند.
سطح علمی و دانش سیاسی خانم های دیپلمات نسبت به آقایان چگونه بود؟
تفاوتی نداشتند.
آیا برای پوشش بانوان دیپلمات پروتکل خاصی وجود داشته است؟
خیر، پروتکل خاصی وجود نداشت.
در ارتقاء و طی مدارج سیاسی برای بانوان، برخورد سازمان به چه شکل بود؟
بانوان نیز برای ارتقاء شغلی بایستی مطابق اساسنامه وزارت امور خارجه پیش می رفتند.
در انتصاب بانوان به پست ها تبعیضی را احساس می کردند؟
تفاوتی نداشت.
آیا در آن زمان، تشکل های خاصی یا انجمن بانوان دیپلمات در وزارت امور خاجه وجود داشت، فعالیت آن به چه نحوی بود؟
انجمن زنانی که همسرانشان دیپلمات بودند وجود داشت که همسر وزیر امور خارجه آن را اداره می کرد و از بانوان دیپلمات هم انتظار داشتند در این گرده همایی ها شرکت کنند که البته به دلیل کار اداره اغلب امکان پذیر نبود.
آیا تعداد خانم هایی که با همکاران دیپلمات ازداوج می کردند زیاد بود؟
تعداد این گونه ازدواج ها بسیار کم بود.
در سطح جامعه آن زمان ایران، نگاه ها نسبت به بانوان شاغل در وزارت امور خارجه چگونه بود؟
احساس تفاوتی نمی کردم.
در تعامل با دیپلمات های سایر کشورها (مقیم تهران و یا در مأموریت های خارج از کشور) نگاه آنان به حضور بانوان در سیاست خارجی و البته سیاست خارجی ایران چگونه بود؟
در برخورد با دیپلمات های سایر کشورها به هیچ وجه احساس نمی کردم که تفاوتی بین دیپلمات های مرد و زن قائل می شوند.
آیا به مأموریت هم رفتید؟
خیر به دلایل شخصی به مأموریت نرفتم.
نقش وزارت امور خارجه را در سیاست خارجی آن زمان چگونه می بینید؟
سیاست گذاری که با حاکمیت بود و دیپلمات ها، مجری و اثرگذار بودند.
نگاه کشورهای دیگر نسبت به سیاست خارجی ایران چه بود؟
غالبا محترمانه بود.
در تحولات مهمی که در دهه 1340 و 1350 در سیاست خارجی ایران شاهد هستیم (استقلال بحرین، اعاده جزایر سه گانه و انعقاد قرارداد 1975)، جامعه و البته کادر وزارت امور خارجه نسبت به آن ها چه نگاهی داشتند؟
وزارت امور خارجه و کل جامعه از استرداد جزایر ایرانی و توافق در باب شط العرب خشنود بود.
در بحبوحه انقلاب ۱۳۵۷، فضای وزارت امور خارجه چگونه بود؟ بانوان وزارتخارجه چگونه تحولات را می دیدند؟
مانند دیگران نگران بودند و نگران بی ثباتی.
انقلاب پیروز شده، فضای روزهای آغازین کاری در ساختار سیاسی جدید به چه شکل بود؟
در آغاز مانند تغییر دولت و پایان التهاب و بلاتکلیفی دوران انقلاب بود.
بانوان وزارت امور خارجه با استقرار ساختار انقلابی، چه نگاهی به شرایط جدید داشتند؟
تصور می رفت شرایط با تغییراتی عادی شود.
ساختار سیاسی جدید با خود ملزومات جدید می آورد، وقتی که حجاب اجباری شد، چه واکنشی در وزارت امور خارجه میان بانوان داشتیم؟
احساس اینکه شرایط عادی نخواهد بود. البته با توجه به اینکه وقتی حجاب اجباری شد من دیگر در اداره نبودم بنابراین نمی دانم شرایط عادی بود یا نه.
آیا در بین بانوان دیپلمات تصوری برای رسیدن به مقام وزیر امور خارجه بود؟
شاید. مانند آقایان.
در میان بانوان دیپلمات، خانم مهرانگیز دولتشاهی را به عنوان نخستین سفیر زن در وزارت امور خارجه ایران داریم، از چگونگی انتخاب ایشان برای سفارت اطلاع دارید؟
من از نحوه انتخاب خانم دولتشاهی بی اطلاعم و شخصا هم ایشان را نمی شناختم. ولی این که کسی خارج از کاریر دیپلماتیک برای پست سفارت انتخاب شود کار بی سابقه ای نبود و لازمه سفارت، داشتن کاریر دیپلماتیک نبود.
انتخاب ایشان چه واکنشی در وزارت امور خارجه و خاصه در میان بانوان ایجاد کرد؟
طبیعی است که ما دیپلمات های زن از انتخاب ایشان خوشحال شدیم و آن را گام مثبتی در جهت ترقی خودمان برداشت کردیم.
در ملاقات های وزیر امورخارجه، بانوان نیز حضور داشتند؟
بله موارد بسیاری پیش آمده بود که حضور داشته باشند.
بانوان دیپلماتی که بعد از انقلاب اسلامی، وزارت امور خارجه را ترک کردند و یا به رابطه استخدامی شان پایان داده شد، چه کردند؟
زندگی کردند! برخی به تدریس، نوشتن کتاب و ترجمه پرداختند. برخی دیگر به دنبال کار در سازمان های بین المللی رفتند و بعضی هم به کارهای هنری و ذوقی پرداختند.
فضای کاری بعد از انقلاب چگونه بود؟
انقلابی!
چه شد که از وزارت امور خارجه رفتید؟
من به اتفاق خانواده برای تعطیلات به لندن آمده بودیم که جنگ ایران و عراق شروع و در نتیجه فرودگاه های تهران بسته شد و به ناچار مدتی در لندن ماندگار شدم. بعد دو ماه مرخصی استعلاجی گرفتم که کارگزینی با آن موافقت کرد ولی تقاضای مجدد من را نپذیرفت و طی نامه ای به من ابلاغ کرد که اگر سر کار برنگردم منتظر خدمت محسوب می شوم و به این ترتیب کار من در وزارت امور خارجه به پایان رسید.
به عنوان نخستین بانوی دیپلمات وزارت امور خارجه ایران، دوران کاری خود را در این وزارتخانه چگونه ارزیابی می کنید؟
برایم کلاً رضایت بخش بود.
نظر شما :